یکی از ابعاد زندگی امیرالمومنین که برای همه ماها درس است و ارزش است
امیر المومنین (ع)شخصیتی است که عباس عموی پیامبر مبفرماید با فرزندم خدمت پیامبر اکرم نشسته بودیم من دیدم علی وارد شد چهره پیامبر شاد شد بشاش شد عرض کردم یا رسول الله اتحب هذا؟ایا شما علی رو اینقدر دوست دارید فرمود بخدا قسم خدا بیش از همه علی رو دوست داره محبت خدا و دوستی خدا به امیرالمومنین شدید تر است بعد فرمودند یا عم:ان الله جعل ذریه کل نبی فی صلبه هر پیامبری ذریه اش در نسل خودش هست نسل یعقوب یوسف ابراهیم اسماعیل امده نسل داوود سلیمان امده ببین چقدر علی رو دوست داشته که:جعل ذریتی فی صلب علی بن ابی طالب
در نقل دیگری داردکه جبرئیل به پیامبر عرض کرد : ان علیا لاشد معرفه عند اهل السماوات اسمانیان شخصیت علی رو بیشتر از زمینیان میشناسند
پس از گذشت سال ها از شهادت حضرت على (ع) , روزى عدى بن حاتم نزد معاويه رفت. معاويه مى دانست که عدى يکى از ياران قديمى اميرالمؤمنين است, خواست کارى بکند که شايد اين دوست قديمى کلمه اى عليه حضرت بگويد, از اين رو گفت : عدى! فرزندانت چه شدند؟! عدى گفت : در رکاب مولايشان على, با تو که در زير پرچم کفر بودى, جنگيدند و کشته شدند.
معاويه : عدى ! على درباره ى تو انصاف داد!
عدى : چطور؟
معاويه : پسران خود را نگهداشت و پسران تو را به کشتن داد.
عدى : معاويه ! من درباره ى على انصاف ندادم. نمى بايست على امروز در زير خروارها خاک باشد و من زنده بمانم. اى کاش من مرده بودم و على زنده مى ماند!
معاويه که ديد سخنانش اثرى ندارد, گفت : عدى ! الان ديگر کار از اين حرفها گذشته است چون تو زياد با على بودى دلم مى خواهد, مقدارى از کارهايش را برايم توصيف کنى.
عدى : معاويه ! معذورم بدار!
معاويه : نه , حتماً بايد بگويى !
عدى : حال که بايد بگويم , آنچه را که مى دانم مى گويم, نه آنچه را که مطابق ميل توست!
آنگاه عدى شروع به صحبت درباره ى على (ع) کرد و گفت : يکى از خصوصيت هاى او اين بود که علم و حکمت از اطرافش مى جوشيد. على شخصيتى بود که در مقابل ضعيف, ضعيف بود و در مقابل ستمکاران نيرومند. با اينکه در ميان ما بى هيچ تکبر و امتياز مى نشست, اما خداوند هيبتى از او در دل مردم قرار داده بود که بدون اجازه اش نمى توانستيم حرفى بزنيم.
معاويه ! مى خواهم منظره اى را که به چشم خود ديده ام , برايت باز گويم : در يکى از شب ها على را ديدم که در محراب خويش با خدايش به راز و نياز پرداخته و محاسن شريفش را به دست مبارک گرفته , مى گويد : يا دنيا غرّي غيري ; اى دنيا , کسى غير از مرا فريب ده .
عدى آنچنان على (ع) را وصف کرد که دل سنگ معاويه تحت تإثير قرار گرفت; به طورى که با آستين , اشک هاى صورتش را پاک کرد . آنگاه گفت : دنيا عقيم است که مانند على بزايد.
چنین شخصیتی رو ما چگونه میتونیم مدح او را بگوییم کسی که خدا و پیامبر مدح او را گفتند شخصیتی که علامه طباطبایی روایتی رو نقل میکند میفرماید بهشت هشت در دارد انبیاء و صالحین از یک در وارد میشوند شهدا و صدیقین از یک در وارد میشوند در به شیعیان ما اختصاص دارد و یک در هم مختص به گویندگان لااله الا الله هست که بغض علی بن ابی طالب ندارند
البته این درها مثل درهای ما حسی نیست ما مفهوم روایت رو نمیتونیم درک کنیم بعد میفرماید کوبه درهای بهشت ذکر یا علی است زنگ در ذکر علی است میفرماید معنای این روایت این است که ولایت امیرالمومنین شرط ورود به بهشت است
انتظارات امیرالمومنین از شیعیان:
انتظارات حضرت از ما که همه جا به عنوان شیعه میشناسند و به عنوان پیرو علی میشناسند چی هست این عنوان کمی نیست در تفسیربرهان ، سوره ی و الصافات روایت نموده که عمار دهنی نزد قاضی ابن ابی لیلی به امری گواهی داد، قاضی گفت:" عمار برخیز که گواهی تو پذیرفته نیست، زیرا تو رافضی هستی."
عمار برخواست در حالی که گریان و لرزان بود .
قاضی گفت:" تو مردی از اهل علم و حدیثی اگر بدت آمد که به تو بگویند رافضی، پس بیزاری بجوی از مذهب رفض، آن گاه برادر ما خواهی بود و گواهیت پذیرفته می شود."
عمار گفت :" آن طوری که پنداشتی نیست، بلکه گریه ی من بر خودم و بر تو بود، بر خودم چون مرا نسبت دادی به مقام ارجمندی که من اهل آن نیستم، زیرا رافضی(شیعه) کسی است که آن چه رضای خدا نیست، ترک کرده است و آن چه خدا به آن امر فرموده، به جای آورده و کیست در این زمان که چنین باشد؟ و گریستم که مبادا به دل نسبت خود را به این مقام ارجمند پذیرفته باشم و خداوند که از دلم با خبر است بفرماید: "ای عمار! آیا هر باطل را ترک کننده و هر طاعتی را به جای آورنده بودی، که نسبت رافضی را به تو دادند، پذیرفتی؟" پس گرفتار عقاب و عتاب خداوند شوم مگر این که آل محمد صلی الله علیه و آله سلم مرا شفاعت نمایند. اما گریه ام به حال تو برای این است که به دروغ خواندی مرا به اسمی که سزاوار آن نبودم و بر تو ترسیدم ازعذاب خداوند که شریف ترین اسماء (رافضی) را پست کردی و به مثل منی نسبت دادی. چگونه صبر خواهی کرد بر این کلمه ات."
چون کلمات عمار را با قاضی کوفه و تواضعش را برای امام صادق علیه السلام نقل کردند، حضرت فرمود:" والله خداوند همه گناهان تو رو بخاطر این ادبت بخشیدچون دفاع کردی (کتاب قلب سلیم، شهید آیت الله سید عبد الحسین دستغیب رحمه الله)
میفرماید یا علی به شیعیانت بشارت بده که الرفق عندالموت موقع مردن رفیق دارن الانس عندالوحشه در وحشت قبر مونس دارند النور عندالظلمهدر تارکی نور دارند در ناله روز قیامت شیعیان تو امنیت دارند جواز علی الصراط
با این ویژگیها طبیعتا انتظاراتی وجود دارد
فرمود شیعیان ما هفت تا صفت دارند: شيعَتُنَا المُتَباذِلونَ فى وِلايَتِنا، اَلمُتَحابّونَ فى مَوَدَّتِنا اَلمُتَزاوِرونَ فى اِحياءِ اَمرِنا اَلَّذينَ اِن غَضِبوا لَم يَظلِموا وَ اِن رَضوا لَم يُسرِفوا، بَرَكَةٌ عَلى مَن جاوَروا سِلمٌ لِمَن خالَطوا؛«اصول كافى، جلد 2، صفحه 236»
امام علی علیهالسلام فرمودند: شيعيان ما كسانىاند كه در راه ولايت ما بذل و بخشش مىكنند، در راه دوستى ما به يكديگر محبت مىنمايند، در راه زنده نگه داشتن امر و مكتب ما به ديدار هم مىروند.چون خشميگين شوند، ظلم نمىكنند و چون راضى شوند، زياده روى نمىكنند.براى همسايگانشان مايه بركتاند و نسبت به همنشينان خود در صلح و آرامشاند.
برنگشتن پسر نجاشی به پادشاهی و ماندن او در کنار امیرالمومنین
حجربن عدی در راه دوستی امیرالمومنین جانش رو داد