(تنظیم شده توسط گروه تبلیغی و پژوهشی تبارکWww.Tabarak.ir)
بحث ما در مورد مروت و جوانمردی هست این صفت اگر درجامعه ای رشد کند خودبخود معصیت و پستی رخت بر می بندد انسانهای جوانمرد و با مروت اهل خیانت نیستند خیانت به مال و ناموس مردم ندارند اهل گذشت و بخشش و ایثار هستند اهل کینه به دل گرفتن نیستند اهل ضربه از پشت زدند نیستند اهل نمک خوردن و نمک دان شکستن نیستند این ویژگی افرادی که مروت دارند
لذا در روایت داریم زیباترین چیزی که میشه یه انسان رو به اون آراست همین مروت هست ماتزین الانسان بزینه الاجمل من الفتوه یعنی هیچ زیبایی زیباتر از فتوت و جوانمردی نیست
فرمود : أَلْمُرُوَّةُ تَمْنَعُ مِنْ کُلِّ دَنِیَّةٍ. با مروت هیچ کار پستی انجام نمیدند انسانی مروت نداره اهل همیت هم نیست
علائم و نشانه های انسانهای با مروت:
- لَاَفْقِدُكَ اللَّهُ حَیْثُ أَمَرَكَ وَ لَا یَرَاكَ حَیْثُ نَهَاكَ. جایی که امر خدا حاضر است تو غایب نباش و در جایی که نهی خدا حاضر است تو غایب باش
خواجه منصور وزیرطغرل شاه سلجوقی
2-أَحْسَنُ الْمُرُوَّةِ حِفْظُ الْوُدِّیکی از نشانه های انسانهای با مروت این هست که دوستی ها گذشته رو حفظ میکنند یادشون نمیره لطمه نمیزنند ببینید پیامبر سالها بعد از رحلت خدیجه کبری از خدمات او یاد میکرد سالها بعد از زحمات و تلاش او یاد میکرد ما داریم افرادی رو که میگن فلان اقا ندار بود باهاش ساختم خونه نداشت زندگی سخت بود ماشین نداشت و...با همه نداریهاش ساختم حالا که وضعش خوب شده ما رو تحویل نمیگیره و سراغ همسر دوم رفته پیش من نمیاد و حرف نمیزنه
پیامبر در جنگ بدر فرمود اگر مطعم بود همه اسری رو آزاد میکردم چون یه روزی به من امان داد
داستان هارون الرشید و اون پیرمردی که مدح فضل بن یحیی برامکه رو میگفتهارون گفت افرین تو رو اعدام نمیکنم بعد دستور داد یه جایزه خیلی بزرگی بهش دادند گفت این هم از برکت فضل بن یحیی هست بازم از هارون تشکر نکرد
3-گذشت با قدرت: داستان مشرکی که شمشیر رو پیامبر کشید و گفت کی حالا نجاتت میده
داستان جوانمردی امیرالمومنین و برگرداندن عایشه به مدینه
امام حسین و تمیم بن قحطبه امام فرمود میخوای صدا بزنم هم قبله هات بیان ببرنت
اینها در جامعه ما کم شده،حفظ دوستی ها،گذشت ها
4-چشمشون رو از ناموس مردم می پوشن:جوانمردی جلوی رذائل اخلاقی رو میگیرد اگر این در زندگی ما باشد خیلی از این رذائل از زندگی ها رخت برمیبندد
قـالَ عَـلِىٌّ عليه السلام: أَلْمُرُوَّةُ مُرُوَّتانِ: مُرُوَّةُ الْحَضَرِ، وَ مُرُوَّةُ السَّفَرِ. فَأَمّا مُرُوَّةُ الْحَضَرِ، فَتِلاوَةُ الْقُرْآنِ، وَ َحُضُورُ الْمَساجِدِ، وَ صُحْبَةُ أَهْلِ الْخَيْرِ، وَ النَّظَرُ فِى الْفِقْهِ، وَ أَمّا مُرُوَّةُ السَّفَرِ، فَبَذْلُ الزّادِ، وَ الْمِزاحُ فى غَيْرِ ما يُسْخِطُهُ اللّه ُ وَ قِلَّةُ الخِلافِ عَلى مَنْ صَحِبَكَ، وَ تَرْكُ الرِّوايَةِ عَلَيْهِمْ اِذا أَنْتَ فارَقْتَهُمْ.
حضرت على عليه السلام فرمود: مروّت دو گونه است: مروّت در حضر و مروّت در سفر. اما مروّت در حضر، تلاوت قرآن است و حضور در مساجد و همراهى اهل خير و دقت در فقه. و اما مروّت در سفر، بخشش از توشه سفر است و شوخى كردن، اما نه در آنچه خدا را به خشم مى آورد و كاستن از اختلاف نظر با همسفرت و غيبت نكردن از همسفران هنگامى كه از آنان جدا مى شدى.
(تنظیم شده توسط گروه تبلیغی و پژوهشی تبارکWww.Tabarak.ir)