بحث مهم امروز در مورد مدارا و نرم خویی است و نه به معنایی سستی و کوتاه آمدن و باطل گویی / یعنی : حق گویی ولی آرام و بدون خشونت و جذب به دین بدون با رفاقت و با همراه شدن اینو بهش میگن اصل رفق و مدارا که بسیار مهمه
ما هیچ وقت نمیتونیم همه مردم رو مطابق میل خودمون بیابیم نمیتونیم جامعه ایی رو بیابیم که هیچ معصیت و خطا درش نباشد این غیر ممکن است و گاهی انسان حریف خانواده و فرزندان خود هم نمی شود چه برسد به دیگران و اطرافیان مثل فرزند نوح یا خیلی از آقازاده ها مثل جعفر (کذاب)فرزند امام هادی یا اصحاب خاص ائمه که قابل اعتماد بودند اما ریزش کردند و پشت به ائمه کردند مثل محمد علی بن شلمغانی که وکیل امام زمان بود بعدا غلو کرد و امام لعنش کرد یا علی بن حمزه چهار سال وکیل خاص امام کاظم بود که با اینکه قابل اعتماد بودنداما پشت به آنها کردند و یا استانداران امیرالمومنین یا فرماندارهاش اینکه میگن گاهی چرا فلان اقا زاده منحرف شد پسر نوح و امام هادی هم اقازاده بودند این نیست که هرکسی عالم شد دیگه نباید پسرش انحراف داشته باشه.همسر امام حسن،همسر امام جواد،همسر نوح ،همسر لوط
یا اگر یه حکومتی دینی شد دیگه نباید فرماندار و استاندارش نباید خلافی داشته باشند منذر استاندار امیرالمومنین هست400هزار درهم اختلاس کرد که اقا وقتی عزلش کرد و آوردش کوفه فرمود بابات ادم خوبی بود و من به اعتبار بابات تو رو سر مسئولیت گذاشتم چون در امور حکومتی ائمه به علم غیب عمل نمیکنند
زیاد هم فرماندار امیرالمومنین بود همین پدر ابن زیاد که در تاریخ خیلی بدنام هست و حادثه کربلا رو افرید اگر قرار باشه به این که در هیچ جامعه ایی فساد نباشد لقمه حرام نباشه ریا نباشه پیامبر نتونست چنین جامعه ایی رو بسازه خدا میفرماید: لَعَلَّکَ بَاخِعٌ نَفْسَکَ أَلاَّ یَکُونُوا مُؤْمِنِینَ،پیامبر خودت رو از بین نبر خودتو اذیت نکن اینقدر به خودت زحمت نده که بخوای همه رو مومن کنی
خداوند می فرماید : ما نمی خواهیم به جبر و اجبار مردم را دین دار کنیم و گرنه مثل چرخش کره زمین آنها را به اجبار مطیع و قانون مدار می کردیم و اگر خدا می خواست همه را موحد می آفرید-لو شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ اما این همه امام و پیغمبر آمده اند تا تذکر و پند بدهند و به راه راست هدایت کنند تا تکلیفشان را به ثمر برسانند و این غیر ممکن است که همه در نزدیکان ما بسیار عالی و بی عیب باشند .
امام صادق فرمودند دنبال چهار چیز اگر باشید مطمئن باشید که پیدا نمی کنید ، 1) عالمی که حتما به علم خود عمل نماید که این غیر ممکن است 2) عملی که خالص صد در صد باشد که همچین عملی غیر ممکن است 3) طعامی که هیچ شبهه ای در آن نباشد و باید گرسنه بخوابیم چون ممکن است یکی خمس ندهد یکی بیت المال را خورده باشد و ... 4) دوستی که بدون عیب و کلک باشد و اگر دنبال چنین دوستی می گردید بدون دوست خواهید ماند و به خاطر همین فرموده اند که اگر دنبال دوست هستید در او دقیق و ریز نشوید چون هر انسانی خطایی و کمبودی در زندگیش دارد و داشته است .
بنای اسلام بنای بر پوشش و ستر است همین افرادی هم که خطا داشته اند ائمه هم رفت و امد داشته اند کمال خواهی صددرصد یک فرضیه هست قابل تحقق نیست
حالا که این طور هست یکی چپه یکی راسته،یکی تند هست یکی کند،یکی اهل موسیقی یکی اهل ماهواره هست یکی اهل منکره یکی اهل معروفه بالاخره با مجموعه جامعه نمیتونیم از صبح که میاییم بیرون تاشب دعوا کنیم
تو همه اینهایی که خدمت شما گفتم یه اصلی بیرون میاد اونم یه اصل رفق و مدارا هست اونقدر مهم است که فرمود لکل شیء قفل قفل الایمان الرفقهرچیزی یه قفل و مسیری دارد مسیر ایمان رفق است
این شبهای احیا نزدیکه توی دعا میخونید اللهم انی باسمک یا شفیق یا رفیق ،یا رفیق من لا رفیق لهاینهای اسمهای خداست
پیامبر میفرماید: خدا به من دستور داد با مردم مدارا کن همانطور که بهم دستور داد واجباتت رو انجام بده این نکته داره که این دو رو کنار همدیگه قرار داده
میفرماید جبرئیل امد پیش من فرمود: ربک یقرائک السلام دار خلقیخدا به تو سلام میرساند میفرماید با خلق من مدارا کن
امام صادق علیه السلام میفرماید : من عاش مداریا مات شهیدا هر کسی با مدارا با مردم زندگی کنه شهید از دنیا رفته
احکام دین هم با رفق و مدارا بیان شده مثلا شراب در مکه حرام نشده در مدینه حرام شده در یک مرحله حرتش نیامده در طی چهار مرحله حرمتش بیان شده-روزه در مکه نیامده در مدینه امده-زکات در مدینه امده
امام صادق علیه السلام میفرماید بچه شما سه سالش که میشه یادش بده هفت مرتبه بگه لااله الا الله همین کافیه،میگه سه سال و هشت ماهش که شد بهش یاد بده بگه محمد رسول الله،در پنج سالگی جهت قبله رو بهش یاد بده بچه ها گاهی مهر بر میدارند نماز بخونن گاهی پشت به قبله میاستند میفرماید در پنج سالگی سجده رو قبله رو بهش یاد بده نه نماز –در هفت سالگی وضو یادگرفتن رو بهش یاد بده و نماز خوندن رو به صورت تمرینی بهش یاد بده در نه سالکی روزه رو بهش یاد بده
1-مدارا کردن دولتمردان با مردم هست: امیر المومنین دوتا نامه تاریخی نوشته یکی به مالک اشتر و یکی هم سعدبن عباده که هر دو استاندار مصر بودند در هر دونامه این جمله بیان شده که استاندار من با عموم مردم با رفق و مدارا برخورد کن،مر قانون بجای خودش اما یه جاهایی لطافت و نرمی در قانون گاهی در قانون مدارا کردن راه داره مثل جریمه های پلیس و مالیلت و غیره
روایت امام صادق: امد خدمت امام یه کسی از اهواز گفت استاندار اهواز برای من هزار درهم برای من مالیات نوشته استاندار شیعه هست گفت اقا من توان پرداخت اینو ندارم امام نوشتند برای نجاشی برادرت رو خوشحا کن خدا رو خوشحال کردی میگه رفتم پیش استاندار گفتم از طرف امام صادق اومدم گفت جدی میگی گفتم نامه اوردم گفت بده به من میگه نامه رو گذاشت روی پیشانیش بعد چشماش بعد بوسید گفت این نامه ی اقای من هست این نامه ی مولای من هست این ادب بود یه عالمی یه مرجعی نامه ایی رو مینویسه به یه مسئولی گاهی اتفاق افتاده نمیپذیره طرف
نامه رو گرفت گفت اقا ننوشته که چکار کنم فقط نوشته خوشحالت کنم چطور خوشحالت کنم گفت این مالیات رو ندارم گفت دفتر دیوان رو بیارید مالیات رو خط کشید گفت مالیات سال اینده اش رو هم خط بکشید گفت یه کنیز و یک غلام بهش بدید هر چی هم میداد میگفت خوشحال شدی میگفت بله مرکب بهش داد گفت اقا من اینا رو نمیخواستم فقط خواستم مالیات رو ببخشی گفت نه اقام امام صادق فرموده خوشحالت کنم گفت اصن میدونی چیه این فرشی که رو وایسادم به یمن برکت نامه امام که روش باز کردم این فرش شخصی هست مال خودمه اینم بهت میبخشم
میگه اومدم خدمت امام داستان رو تعریف کردم فرمود: والله سرنی سر رسول الله
عبدالله بن بدیل اومد (در کتاب کافی)خدمت امام صادق عرض کرد اقا میتونید بهم بگید خوشحال کردن یه مومن چقدر ثواب داره ؟امام داستانی رو برای عبدالله تعریف کرد که مومنی در یک شهر مسلمان زندگی میکرد و حکومت اون شهر استبداد بود این مومن هجرت کرد رفت داخل سرزمین شرک یک مشرکی این مومن رو تحویل گرفت براش خانه تهیه کرد و غیره فرمود عبدالله این مشرک از دنیا رفت خدا بهش فرمود چون مشرکی بهشت نمیتونم راهت بدم چون بهشت من جای مشرک نیست خداوند در قران هم میفرماید همه گناهان رو میبخشیم بجز شرک شرک قابل امرزش نیست اما اتش جهنم امر میکنم تو را نسوزاند عبدالله این بخاطر شرکش به جهنم رفت ولی اتشی که او را نسوزاند چون یه مومن رو تکریم کرد عرض کرد یابن رسول الله خدا بهش غذا هم میداد؟معلومه ادم پر سوالی هم بوده ، امام فرمود بله خدا بهش غذا هم میداد . عرض کرد خدا از بهشت بهش غذا میداد امام فرمود تو دیگه کاری نداشته باش خدا از کجا بهش غذا میداد
رسول خدا میفرماید حاتم طائی مسلمان نشد مشرک مرد اما اتش اون رو نمیسوزونه چون سخاوت داشت و به مردم میرسید پیامبر دستور داد قبیله حاتم ازاد باشند چون حاتم که رئیس اینها بوده با کرامت بوده
2- در قرض و وام دادن
داستان زنی که امد پیش پیامبر و اعتراف به زنا کرد