سخنرانی مکتوب روز ششم ماه مبارک رمضان 1394
(تنظیم شده توسط گروه تبلیغی و پژوهشی تبارکWww.Tabarak.ir)
بحث ما در این چند روز گذشته درمورد صفت ارزشمند و صفت الهی و خلق و خوی انبیا و اولیای الهی یعنی حیا بود تقریبا یه روز رو روی این بحث نکاتی به عرض شما عزیزان رسید حیا از ارزشهایی هست که در روایت از امام صادق علیه السلام وارد شده در جلد دوم کتاب کافی شریف خداوند انبیاء رو به ده تا صفت و ده تا ویژگی آراسته،یعنی پیامبران این ویژگیهای دهگانه رو دارند اونی که قابل توجه هست اینه راسهن الحیاء راس و صدر و اون نقطه ی حرم این ده ویژگی حیاست .
قابل توجه است که وقتی خداوند ده تا ویژگی رو برای انبیاء قرار داده که الصبر،السخاء ،الشکر، الشجاعه،صدق الحدیث،الورع،اداء الامانه .....و راسهن الحیاء والغیره(راس همه ی اینها حیاست)باز در روایت داریم که فردای قیامت یه گروهی با سرعت به سمت بهشت میروند تعبیر روایت این است که طیر میکنند پرواز میکنند یعنی اینقدر سریع به بهشت میرسند که اصلا زمان محشر رو درک نمیکنند جلوی بهشت از اینها سوال میشود هل رایتم صراطا؟(میگویند شما صراط رو دیدید؟میگویند نه)هل رایتم حسابا؟هل رایتم میزانا؟هل رایتم مرصادا؟میگویند ما اینها رو ندیدمسوال میشود شما چه کسانی هستید که با این سرعت به بهشت رسیدید ؟میگویند ما دوتا ویژگی داشتیم در دنیا :کنا اذا خلونا نستحیی ان نعصیه؛ (در خلوت از خدا شرم میکردیم گناه انجام دهیم) و نرضی بالیسیر مما قسم لنا. و دوم اینکه ما به تقدیر الهی راضی بودیم و شکوه نکردیم(کتاب برهان قاطع، پیرامون قیامت (جلد دوم)سرعت حسابرسی در قیامت)
مرحوم مجلسی کتابی دارند بنام نصایح پیامبر به اباذر ،از جمله اون نصایح یکیش این هست که پیامبر به اباذر فرمودند: یَا اباذر! أَ تُحِبُّ أَنْ تَدْخُلَ الْجَنَّةَ (میخوای بهشت بری؟کیه که از بهشت بدش بیاد)قُلْتُ نَعَمْ فِدَاکَ أَبِی، قَالَ فَاقْصِرْ مِنَ الْأَمَلِ(آرزوی طولانی نداشته باش(البته آرزو نباشه انسان ضربه مبخوره،مادر بچه خودشو شیر نمیده ، کشاورز ،کشت نمیکنه،دانش آموز درس نمیخونه،نفرمود آرزو نداشته باش فرمود کوتاهش کن)) وَ اجْعَلِ الْمَوْتَ نُصْبَ عَیْنَیْکَ، (مرگ رو پیش خودت ببین)وَ اسْتَحِ مِنَ اللَّهِ حَقَّ الْحَیَاءِ،(از خدا حیا داشته باش )
رسول گرامی اسلام در مورد حضرت موسی میفرماید که داستانش هم در سوره کهف آمده ،موسی شاگردی خضر رو میکرد بر طبق روایات،موسی دنبال جناب خضر راه افتاد قول هم داد اعتراض نکنه،اما نتوانست،کشتی رو خضر سوراخ کرد موسی اعتراض کرد گفت صبر کن،دیوار را اصلاح کرد موسی اعتراض کرد ،گفت صبر کن،و اون شخص رو به قتل رسوند ،سه تا جریان پیش اومد بین موسی و خضر که در اعتراض سوم دیگه خضر به موسی گفت نمیشود همراه من باشی هذا فراقی بینی و بینک خب بعد از اعتراض سوم کلاس درس و شاگردی تموم شد ،پیامبر اکرم فرمود رحم الله اخی موسی استحیی و قال ذلک،مرتبه سوم که خضر او را منع کرد موسی حیا کرد و اگر میگفت میتونست ادامه دهد چون میدونید که اگر کسی وعده بدهد باید انجام بدهد تخلف وعده ممنوعه اما تخلف وعید ممنوع نیست(مثلا اگر به بچه گفتی میزنمت اما نزدی اشکالی نداره اگر خداوند فرمود عذاب میکنم ولی عذاب نکرد و بخشید این عیب نداره)درسته خضر وعید داد ولی موسی اگر گفته بود خضز برمیگشت،پیامبر فرمود موسی به خاطر حیاءش از خضر محروم شد والا میتونست تقاضا کنه و ادامه پیدا کنه و بعد پیامبر فرمود اگر این کلاس ادامه پیدا کرده بود خیلی از عجایب رو موسی یاد میگرفت.
این اهمیت حیا در زندگیست.حیا یک ارز ش هست ولی اگر از حد بگذرد خوب نیست هر چیزی حد دارد نماز حد داره ، عبادت حد داره،روزه حد داره،امام عسکری علیه السلام فرمود: ان للحیاء حد(حیا حد و مرز داره یه جاهایی انسان نباید حیا داشته باشه،یه جاهایی حیا به انسان ضربه میزنه،یه جاهایی حیا انسان رو محروم میکنه) ان للحیاء حد فان زاد علیه فهو سرف.سوال :درکجا حیاء بد هست؟خداوند در قران میفرماید من یک سری جاها حیا نمیکنم نَّ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً (میفرماید مردم من در قران مثل پشه میزنم ،از پشه گفته از فیل هم گفته، از شمس و قمر گفته از انجیر و زیتون هم گفته)مخلوق من ،مخلوق من است میخواد پشه باشه و میخواد شتر باشه و لذا در قران هم از نمل و زنبور عسل سخن گفته و هم از شمس و قمر.
1-حیاء از مبارزه با رسم های غلط و عادتهای خرافی .گاهی یک رسم و سنت غلطی در جامعه جا میفته،طوری جا میفته که اصلا مقدس میشه،اینقدر جا میفته که عبادت میشود،اینقدر جا میفته که شکستنش مشکل میشود،آیا اینجا جای حیاست؟خیر.شصت سال سب امیرالمومنین میکردند اونقدر عادت کرده بودند که طرف میرفت بالای ماذنه و پنج وعده امیرالمومنین رو سب میکرد ، معاویه در مسیر شام بهش گفتن امروز در خطبه ها یادت رفت سب کنی ،ایستاد گفت همینجا قضاشو انجام میدم و یه مسجدی اینجا بسازید بنام مسجد سب علی ،دستور داد مسجد سب علی ساختند ،شصت سال این طور سب میکردند (گاهی اهل تسنن میگویند سب و لعن از کجا راه پیدا کرده اصلا بنیان گذار لعن و سب معاویه هست،اونا شروع کردن که این طرف هم شیعیان موضع گرفتند ) بیش از یک نیم قرن این سب علی ادامه داشت ،حال عمر بن عبدالعزیز اومد این سنت غلط رو برداره،مگه میذارن؟گفت هر کسی سب کنه حد میخوره،گفتند حاضریم حد بخوریم ولی دست از سب بر نمیداریم،بعضی ها بهش نوشتند که یکسال دیگه به ما اجازه بده ما سب کینم ولی کم کم از بین ببریم،عمربن عبدالعزیز اجازه نداد ،اینجا حیا نیست اگر یک سنت غلطی در یک جامعه ایی رواج دارد حیا نباید داشته باشی
در جوی که کسی اهمیت به زن نمیداند و دختران را زنده به گور میکردند پیامبر اسلام دست فاطمه زهرا را میبوسید و بر پیشانی او بوسه میزد ،یکی از اصحاب پیامبر را دید عرض کرد یا رسول الله من هفده تا اولاد دارم تا بحال یکی از اونها رو نبوسیدم ،پیامبر فرمود خیلی بی رحمی.
شکستن سنت های غلط در جامعه حیا نمیخواد(در جامعه ما هم فراوان است مثلا میگه دختر بزرگ شوهر نکنه دختر کوچیک رو شوهر نمیدم،یا اگر اینقدر مهریه باشه داخل فامیل رسوا میشیم،اگر عروسی داخل تالار نگیریم انگشت نما میشیم،اگر جهاز این مطابق جهاز دختر عموش نباشه مردم حرف میزنند)المومن و لا یعمل شیئا من الحق ریاءا، و لا یترکه حیاءا(مثلا ما داریم طرف تو خونه اهل نماز شب هست ولی در مسافرت نمیخونه میگه ریا میشه ،اینجا حیا معنا نداره)متاسفانه امروزه ترک خیلی از این امر به معروفها و ترک نهی از منکر ها بواسطه همین حیاء غلط هست.خرافاتهایی که داخل کتابها و گوشه کتابها مینویسند ،و پیامکهای خرافی امروز .
2-حیای در احترام و تحویل گرفتن بزرگترها و مهمان . امیرالمومنین علیه السلام میفرماید در سه جا حیا نداشته باش : ثَلاثٌ لايُستَحيى مِنهُنَّ: خِدمَةُ الرَّجُلِ ضَيفَهُ وَ قيامُهُ عَن مَجلِسِهِ لأَبيهِ وَ مُعَلِّمِهِ و قول الحَقِّ وَإن قَلّحضرت ابراهیم اومد پیش زن و بچه اش سوال کرد اسماعیل کجاست ؟مادرش گفت رفته صحرا،حضرت ابراهیم فرمود من کار دارم میروم و سلام من رو به اسماعیل برسان ،وقتی که اسماعیل امد و سراغ پدر رو گرفت مادر گفت رفت،حضرت اسماعیل بابام کجا نسیته بود ؟خم سد و جای پدر را بوسید و گفت پدرم نیست ولی اونجایی که پدرم نسیته را میبوسم. پیامبر اسلام تمام قد در برابر مادر رضائیش بلند میشد و عبا زیر پاش پهن میکرد
(تنظیم شده توسط گروه تبلیغی و پژوهشی تبارکWww.Tabarak.ir)