حضرت عباس(ع) (شب تاسوعا ، دکتر رفیعی ، محرم 94)
نویسنده:
حجت الاسلام و المسلمین رفیعی
اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّيطانِ الرَّجيم
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ
الحَمْدُ لله رَبِّ العَالَمِينَ وَالصَّلاَةُ وَالسَّلاَمُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا أَبِی الْقَاسِمِ مُحَمَّد وَ آلِهِ الطَّاهِرِين سِیَّمَا بَقیَّهِ الله فِی الأرَضین فَااللَّعْنَهُ اللَّهِ ْعَلَى أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي جَعَلَ اَلْحَمْدَ مِفْتَاحاً لِذِكْرِهِ وَ سَبَباً لِلْمَزِيدِ مِنْ فَضْلِهِ وَ دَلِيلاً عَلَى آلاَئِهِ وَ عَظَمَتِهِ وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى حبیبه و خیرة أباالقاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المنتجبین سیما بقیة الله فی الأرضین
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَکونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ»؛ (توبه: 109)
ویژگی های ابالفضل العباس
شب تاسوعای حسینی است شب و روز تاسوعات منسوب است به اباالفضل العباس ـ علیه أفضل التهیة و الثناست ـ با اینکه ایشان جزو آخرین شهدای کربلاست اما مشهور بوده از سابق بین ارباب منبر و مقاتل و مجالس تاسوعا را اختصاص به این شخصیت بزرگوار میدادند شخصیتی که امام سجاد نشسته بودند یک آقازادهای از در وارد شد شاید مثلاً نوجوان بود سنی زیادی نداشت وارد شد تا امام سجاد نگاهشون به این آقازاده افتاد اصتعبر؛ اشک امام سجاد جاری شد این آقازاده عبیدالله بن اباالفضل است عبیدالله پسر اباالفضل که نسل حضرت اباالفضل هم از ایشون گسترش پیدا کرده غالباً هم نوههای حضرت عباس ـ علیه السلام ـ شاعر بودند ادیب بودند البته مادرشون هم اینطور بود شاعر بود عموی مادریش از شعرای معروف عرب لبید خاندان شعر و ادب هستند این عرض میکنم آقازاده از در وارد شد امام سجاد نگاهی به ایشون کرد اشک ریخت بعد فرمود: میدانید این پدرش کی بوده خدا رحمت کنه عمویم عباس را که عمویم عباس تعبیر امام اینه: أبلی أبلی و عاصر و فدا أخاه بنفسه؛ سه تا ویژگی داشت ایثار کرد خودش فدای برادر کرد و از آزمون الهی پیروز بیرون آمد بعد یک مدالی بهش داد ببینید آقایون حضرت اباالفضل امامزاده است امامزادة بسیار بزرگواری است اما مدح امام را دارد امام معصوم را یه مدالی به ایشون داد من هر چی تو تاریخ گشتم این مدال را برا غیر از اباالفضل ندیدم و اون مدال اینه
مقام حضرت عباس در روز قیامت
فرمود: عمویم عباس روز قیامت یک مقامی دارد که همة شهداء بهش غبطه میخورند من اگه یک مثال بخوام بزنم مثلاً یک وقت میگن جاهلها به عالمان غبطه میخورند خب حق دارند جاهل سواد نداره عالم با سواد است فقیرها به ثروتمندآ غبطه میخورند حق دارند چون ندارند اونا پول دارند مثلاً اوناییکه فرض کنید رتبهاشون پایینه به رتبه بالاها غبطه میخورند چون آنها رتبة بالاتری دارند اما اگر یک وقتی گفتند ثروتمندان به یک ثروتمندی غبطه میخورند اون خیلی باید ویژه باشه اگه گفتند پزشکها به یک پزشکی غبطه میخورند عالمان به یک عالمی غبطه میخورند یعنی اینها آدمهای کمی نیستند نمیگه مردم غبطه میخورند میگه شهداء یعنی شهیدی که بهشتش تضمین است شهیدی که در اختصاصی داره برا ورود به بهشت بهشت یکی از درهاش باب المجاهدین است مال شهداست شهیدی که حق شفاعت داره به عباس برا شفاعت و برا بهشت رفتن و اینها نگاه نمیکنه چون خود اینها اهل بهشت هستند
خون شهید
روایت میگه اولین قطرهای خون شهید که میریزه روی زمین اهل بهشت میشه چه مقامی این عباس داره من نمیدونم من این حدیث واقعاً خودم درکش برام سنگین است که شهدا میدونی شهداء یعنی چی؟ یعنی جعفر بن ابی طالب یعنی حمزه سیدالشهداء یعنی همین شهدای کربلا اینها به مقام این غبطه میخورند حالا قصة این مقام چیه دیگه مبهم گذاشتن این مقام اباالفضل العباس است که سه برادرش را فرستاد میدان یکی جعفر بن علی بیست سالش بود ظاهراً وقتی امیرالمؤمنین شهید شده ام البنین باردار بوده یا تازه به دنیا اومده نوزاد بوده یا باردار چون سال 41 حضرت امیر شهید شده سال 61 کربلاست همه هم نوشتن این بچه 20 سالشه قاعدتاً باید اینطور باشه دوم عبدالله بن علی بیست و سه سال داره اینم یک بچة کوچیکی بوده حضرت امیر شهید شده و سوم عثمان بن علی که
چرا امیرالمومنین نام فرزند خود را عثمان گذاشت؟
امیرالمؤمنین فرمود: من چون خیلی عثمان بن مظعون را دوست داشتم اسم اینو گذاشتم عثمان عثمان بن مضعون از اصحاب ویژة پیغمبر است زمان پیغمبرم از دنیا رفته یعنی این غیر از خلیفة سوم است یک کسی است که پیغمبر وقتی میخواست جنازة رقیه دخترش را دفن کنه دعا کرد خدایا اینو با عثمان بن مظعون مهشورش کن اینقد آدم بزرگی است اهل نماز و عبادت و زهد و که حضرت امیرالمؤمنین هم در نهجالبلاغه یکجا ازش یاد میکند فرمود: چون من خیلی این عثمان بن مظعون مؤمن متدین صحابی پیغمبر عاشق امیرالمؤمنین را دوستش داشتم اسم این بچه را به اسم او گذاشتم این سه شهید و بعد هم خودش خب اینارو من مقدمه گفتم
رجز و شعار حضرت ابالفضل العباس(ع)
بحث این شبهای ما رجزهای اصحاب بوده برسم به یک رجز حضرت اباالفضل و اینو امشب یه خورده برا شما باز کنم رجزی که همهاتون بلدید وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ ديني؛ عباس اولاً جانباز شده بعد شهید جانباز از دو دست و دو پا هر دو دستش قطع شده هر دو پاشم قطع شده این رجل غالباً نمیگن معروف شده به مقطوع الید نه مقطوع رجل هم بوده اول جانباز شده بعد شهید فرمود: من همیشه یک شعار مهم داره و اون حمایت از دین است إنی اُحامی ابدا عن دینی؛ جوانها من میخوام امشب چند جمله راجع راههای حمایت از دین صحبت کنم خیلی هم مهمه اینقد مهم است که وقتی رسولخدا به امیرالمؤمنین فرمود: علی جان فرقتو تو ماه رمضان میشکافن محاسن سرت با خون سرت خضاب میشه شهید میشی نپرسید یا رسول الله کی میزنه کجا میزنه کی میزنه با چی میزنه پرسید أفی سلامة من دینی؛ یا رسول الله دینم سالمه وقتی میمیرم یکی به ما بگه بابا تو خیابون با ماشین تصادف میکنی یا زلزله میاد میمیری یا سکته میکنی اول سؤالی که میکنیم کی هست کجا هست چه سالیه هیچی نپرسید پرسید دینم سالم است یا نه
ظهور امام زمان(عج) و دین جدید
جوانها دورة آخرالزمانم دینداری خیلی سخته اینقدر سخته که وقتی امام زمان ظهور میکنه میگن دین جدید اُورده کتاب جدید اُورده ببینید یعطی بدین الجدید و کتاب الجدید و قضاء الجدید قرآن جدید بابا امام زمان والله بالله همین قرآن را میاره همین دین پیغمبر میگه اینقد تو دین کج و بیراهه درست شده اینقد سلیقه ایجاد شده که میگن امام زمان دین جدید میاره خیلی حواستون باشه چرا گفتن دوره آخر الزمان این دعا را زیاد بخونید این دعای غریق است یعنی آدمی که داره غرق میشه تو آب این دعای غریق است گفتن دوره آخر الزمان حالا من به شما عرض میکنم روزی یکبار لااقل این دعا را بخوانید يا اَللَّهُ يا رَحْمنُ يا رَحِيمُ يا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلي دِينِکَ؛ يا اَللَّهُ يا رَحْمنُ يا رَحِيمُ این سه تا از اسمهای مهم خداست نخستین اسم خدا که بعضیها میگن أفضل اسماء خداست الله است بعد از الله رحمان بعد رحیم است بعد دیگه هزار اسم دیگهای خداست به این سه تا اسم يا اَللَّهُ يا رَحْمنُ يا رَحِيمُ يا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلي دِينِکَ؛ اهمیت دینداریِ اهمیت حفظ دین است خیلی مهم است خیلی امام حسین هم فرمود: فرمود: شماها دین لقلقة زبانتون شده از دین... ألسنتهم؛
سه مطلب راجع به دین
خب من سه تا مطلب را منظم برا شما میگم خوب گوش بدهید چون من مقیدم مطالب تو ذهن شما بمونه راجع دین
مطلب اول: دین یعنی دین اسلام منظور ماست چه ویژگیهای دارد
مطلب دوم: چه جاهایی ما تو دینمون احساس خطر باید بکنیم
مطلب سوم : چه جوری از دین حمایت کنید نه فکر نکنید تا فردا صبح باید بشینید این سه تارو من بخوام بگم نه هر کدومشو چند دقیقه خلاصه میگم البته اگه وقت داشتم هر کدوم از اینارو یک منبر صحبت میکردم جوانهای عزیز عزیزانی که از ویژگیهای این جلسه دیشب یکی از آقایون علما که آمده بودن اینجا فرمود: من بسیاری از مجالس شهر را سر زدم ندیدم مجلسی اینقد جوان اینقد به گوش بدون شام برای منبر برای توجه به مداحی و برای تعظیم اباعبدالله ایشون میفرمود: باز خدمت یکی از مراجع بزرگ بودم امروز گفتن گزارش این جلسه را من میبینم خیلی تعجبه این جمعیت جوان خب مجالس تو شهر زیاد است خیلیها برا لحظات خاصیش وارد جلسه میشن این قابل تقدیر قدر بدانید حیفم میاد من از این فرصتی که حالا اینجا هزاری است و در کشور که پخش میشه میلیونی در واقع این مطالب منتشر میشه کوتاه بیام کم بگم مطلب را جوانهای عزیز
پنج ویژگی دین
برادران عزیز خواهران گرامی قرآن کریم میفرماید: دینی که شما دارید پنج تا ویژگی داره دلم میخواد این پنج تا را حفظ کنید من بپرسم ببینم ذهنتون میمونه یا نه خوب دقت کنید من حافظهام یاری کنه دین اسلام پنج ویژگی دارد:
یک فطری است «وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَک لِلدِّينِ حَنِيفًا»؛ (یونس: 105) بابا فطرت ما تمام مسائل دین را قبول میکند نماز میگه روح آدم را شستشو میده غسل و وضو را جسم آدم تمییز میکنه زکات و خمس فقرا را تأمین میکنه شما رو تک تک احکام اسلام دست بذارید آقا اسلام برا یک مسواک زدن هم دستور داره طولی بزنیم عرضی بزنیم تو دستشوئی رفتن هم دستور داده با چه پایی وارد بشیم برای وضو گرفتن برای چقدر ما آداب غذا خوردن داریم حالا الان آقایون اطباء یک وقتی یک پزشکی آمده بود مدینه خیلی شلوغ کرده بود خلاصه جمعیتی جمع کرده بود پیش منصور دوانیقی بعد گفت که شماها با سوادم دارید کسی در بینتون این پزشک از هندوستان آمده بود جزو هندوها بود آیا شماها در بین خودتون با سواد هم دارید کسی که علوم بلد باشه امام صادق ـ علیه السلام ـ را ازشون تقاضا کردند آقا اومد خوب گوش بدهید عرائض من را امام صادق ـ علیه السلام ـ آمدند پزشک هندی رو کرد به امام صادق صلواتی عنایت بفرمائید پزشک هندی رو کرد به امام صادق ـ علیه السلام ـ گفت آقا میخوای به شما طب یاد بدم آقا فرمود: نه ما علوم مختلف را بلدیم الان صدها رساله و جزوه از جابر بن حیان تو آلمان منتشر شده ترجمه شده که من دیدم یک آقایی بیش از پانصد مورد از رسالههای جابر بن حیان که امروز به درد علوم روز میخوره و اینها همه از امام صادق ـ علیه السلام ـ است اگه یک کسی پیدا میکردند کشش داشته باشه میزدن مطالب را حرفها را بهش میگفتند منتهی گاهی مخاطب پیدا نمیکردند آمد خدمت امیرالمؤمنین گفت آقا چرا تو قرآن مشارق و مغارب اومده مگه ما چند تا مشرق و مغرب داریم فرمود: زمین 360 مغرب داره 360 مشرق داره 360 درجه با کرویت زمین جور در میاد دیگه امروز آقایون میگه این فرمایش امیرالمؤمنین چهارده قرن پیش در زمان حاکمیت هیئت بدملوس و در زمانی که زمین را مستطح میدانستند بیان کرویت زمین است نهجالبلاغه آقایون خواهران مطالب علمی عمیق کیهانشناسی زیستشناسی فضاشناسی درش نهفته است که بعضیهاش این روزها استخراج کردند چاپ کردند اینها چیزهایی است که مبین جایگاه ائمه است جایگاه دین است گفت آقا خودتون از پزشکی چی بلدید به امام صادق آقا فرمود: من دو تا از فرمایشات پیغمبر را راجع پزشکی به شما میگم فقط دو تاشو الان طب النبی چاپ شده طب الرضا حرفهای ائمه چاپ شده گفت بفرمائید فرمود: پیغمبر ما فرمود: المعدة بیت کل داء؛ معده منشأ همة مریضیهاست الان آقایون پزشکها میگن تغذیه عمدة بیماریها مال تغذیههای نادرست است مال تغذیه عرض میکنم غذا خوردنهای ناباب پیغمبر ما فرمود: معده که منشأ در واقع تغذیه است این منشأ همة دردهاست دومیش فرمود: الحمیة رأس کل داء؛ پرهیز و پیشگیری بر همة داروها مقدم است شما هر دارویی بخوری یک عوارض جنبی داره ولی پرهیز عوارض نداره من یادمه چند سال قبل این شعار بهداشت جهانی بود که پیشگیری بر درمان مقدم است یه خورده فکر کرد گفت پیغمبر شما چیزی برا طب جانینوس باقی نگذاشته همة طب تو همین دو تا کلمه است معده منشأ بیماریها پرهیز منشأ درمانها آقا فرمود: خب حالا من از شما سؤال میکنم جواب بده یه چند تا از اون سؤالهای سخت امام صادق پرسید یکیشو نتونست جواب بده بلند شد بساطشو جمع کرد به منصور گفت شما یه همچین آقایی دارید منو دعوت کردید بیام اینجا برا شما پزشکی بگم این ویژگی دین است عزیزان اسلام دینی است که پنج ویژگی دارد این دین یک: فطری است «وَأَنْ أَقِمْ وَجْهَک لِلدِّينِ حَنِيفًا»؛ دین مطابق فطرت انسان است
دو: محکم و استوار است «ذَلِک الدِّينُ الْقَيِّمُ»؛ (یوسف: 40) رو هر کدام از احکام اسلام برید مطابق عقل است توحید، نبوت، من کار به انحرافات ندارم دین اونی نیست که داعش داره تو دنیا معرفی میکنه دین اونی نیست که خوارج معرفی میکردند امیرالمؤمنین فرمود: خوارج دین را ضایع کردند دین اونی نیست که ابنتیمیه تو کتابهاش میگه دین اونی نیست که امروز وهابیها دارند ترویج میکنند نه دینی که از بیان قرآن پیامبر به ائمه دریافت میشه دومین ویژگی دین این است که استوار محکم است «ذَلِک الدِّينُ الْقَيِّمُ»؛
سه: کامله «الْيَوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِينَکمْ»؛ (مائده: 3) هر چی بشر پیشرفت کنه آقا نماز تو فضا چه جور است علماء جواب میدن زیر دریا چه جور جواب میدن اگر مثلاً تو پزشکی قرار شد فرض کنید توی زاد و ولد توی نسل توی عمل جراحی تو شبیه سازی همینطور برید جلو هر چی موضوعات جدید آفریده میشه دین ادعا داره پاسخگو است چون اون اصولش تو دین آمده فقهاء میآیند جزئیاتش را استخراج میکنند کامل است
چهار: کراهت در این دین اجبار نیست. اجبار تو چیزی است که عقل قبول نمیکنه چیزی که عقلی است اجبار نمیخواهد «لاَ إِکرَاهَ فِي الدِّينِ»؛ (بقره: 265) پنجم: دین برا سختی نیامده بله اگه شما جوان فکر میکنید صبح نماز خواندن سخت است غذا خوردن هم سخته درس خواندن هم سخته دانشگاه رفتن هم سخته سربازی هم سخته سختی چی معنا میکنی
پنجم: حرج و سختی ندارد
میفرماید: این دین «وَمَا جَعَلَ عَلَيْکمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ»؛ (حج: 78) آسان است سخت نیست اگه کسی نداره نمیخواد بره مکه اگه کسی مریض است نمیخواد روزه بگیره اگه نمیتونه ایستاده نماز بخوانه نشسته بخوانه تمام احکام با یکسری قواعد براش حد و حصر مشخص شده پس دین اسلام یاد بگیرید این پنج تا را امشب با من بگید پنج ویژگی دارد: یک: فطری است دو: قیم و استوار است سه: کامل است چهارم کراهت و اجبار نیاز ندارد پنجم حرج و سختی نیاورده بابا دین برا آسانی است دین برا تسهیل است دین میخواد فحشا نشه دین میخواد زنا نشه دین میخواد بچه حرام تو جامعه نیاد ازدواج گذاشته آرامش باشه نماز گذاشته روح پاکیزه بشه روزه گذاشته به خدا نزدیک بشی عبادت گذاشته بندگی کنی رشد کنی هر چی گذاشته رو حکمت است چرا بعضیها به دین نگاهشون نگاه حاشیهای است چرا بعضیها دین را سست بهش نگاه میکنند امیرالمؤمنین فرمود: مردم دینتون مواظب باشید این دین به خطر نیفته این دین به دنیا فروخته نشه این دین باهاش سست برخورد نشه چرا وقتی دستهای عباس قطع میشه دست راستش میگه أنی احامی أبدا عن دینی؛ شما هم آقایون، جوانها، أنی احامی أبدا عن دینی باشید این مطلب اولی که میخواستم عرض کنم دین چه خصوصیاتی داره مطلب دوم که خلاصه میگم هر آنچه به این دین لطمه میزنه باید ازش دوری کرد حالا خودتون تشخیص بدهید روایت داریم یک مسافرت میخواهید بروید میدانید تو این مسافرت به دینت لطمه میخوره دو تا رفیق بدت میبردت پا مشروب دو تا رفیق بدت میبردت پای صحنة حرام دو تا رفیق بد میبردت پای جایی که عبادت و نمازت کنار بذاری با یکی هم اتاقی میشی که از نماز دورت میکنه با یکی هم گفتگو هم کلام چت و فضای مجازی میشی که شبهه تو دینت میاندازه حدیث است اگر کسی میترسد در یک سفری بر دینش در این سفر نرود نرود مثال دیگه فرمود: اگر خواستگار اومد برا بچهاتون حالا شماها خودتون میخواهید خواستگاری برید خیلیهاتون برا فرزندانتون نمیاد معیار چی باشه بعضیها میگن دین بر زیبایی نه من زیبایی را نمیخواهم انکار کنم باید باشه بالأخره هر دو لازم است اما
ملاک های ازدواج
میفرماید: دو تا ملاک اصلیتون تو ازدواج اینا باشه
اخلاق، دین «إذا جاءكم من ترضون دينه وخلقه فزوجوه»؛ اخلاق، دین ذا جاءكم من ترضون دينه وخلقه فزوجوه؛ قشنگیهای همة عالم را داشته باشه بیدین باشه بیتقوا باشه لقمه حرام تو خونه بیاره نماز نخونه چه به درد میخوره زیباییهای همة عالم هستی را داشته باشه بداخلاق باشه کانون خانه را سرد کنه فحاشی کنه به چه دردی میخوره فرمود: ملاک اول خُلق دین ببینید هر کجا احساس میکنید من یک روایت دیدم خیلی عجیبه من رَقَّ ثَوبُهُ رَقَّ دِينُهُ؛ هر کی لباساش نازک بشه دینش نازک میشه این یعنی چی آقا مَن رَقَّ ثَوبُهُ رَقَّ دِينُهُ؛ یعنی خواهر من منشأ لطمة به دین یکیش بدحجابی است یکیش کاهش لباس است جوان عزیز پیرو مُد بودن است رعایت نکردن حریم اجتماعی است اگر دیدید لباست آقا این شلوار بپوشم من ممکنه به دین من لطمه بزنه چه جوری به دین من لطمه میزنه خب معلومه گاهی از اوقات تحریکها با لباس است گاهی تحریکها با صداست گاهی تحریکها با برخورد است هر چی که میگه به دینت لطمه میزنه ازش پرهیز کن ابوالأسود دهلی شام بود یک دختر کوچکی داشت یک وقتی معاویه یک غذایی فرستاد برای اینا یک قدری پول و حلوای زغفرانی و اینها ابوالأسواد خودش نبود دختر بچهام گرسنه بود یک انگشت زد تو این حلوا و گذاشت تو دهانش شروع کرد خوردن ابوالأسود پیرو امیرالمؤمنین عاشق علی کسی که تو شام شعارش این بود شام سب علی کنندة ضد امیرالمؤمنین أبوالأسود تو کوچههای شام قدم میزد شعارش این بود علی خیر بشر فمن أبا فقد کفر؛ علی برترین انسان رو کرة زمین است هر کسی هم منکر بشه کافر است یک وقتی شما تو خیابونهای قم این شعار میدی این هنر نیست اینجا مرکز ولایت است تو شام ضد علی نام امیرالمؤمنین جرم است قدم میزد علی خیر البشر فمن أبا فقد کفر؛ یک همچین دختری تا رسید گفت: دخترم میدونم گرسنهای ولی این لقمه لقمة حرام است لقمة معاویه محبت علی را از دل ما میاره بیرون محبت علی که اومد بیرون دین ما لطمه میبینه دخترک این لقمه را بیرون انداخت و یک شعری خواند که حالا بماند وقت نیست گاهی میبینیم لقمة حرام گاهی رابطة حرام گاهی یک دوست عزیز من اگه این دوست داره به دینت لطمه میزنه رابطهاتو باهاش قطع کن اگه این خوابگاه داره لطمه میزنه هجرت کن اگه این محله باعث انحرافت است عوض کن اگر این فضای مجازی بهت لطمه میزنه تعطیل کن هر چی که احساس میکنید به دینتون لطمه میزنه این مطلب دوم.
سومین مطلب که مطلب اصلی منه خلاصه بگم چه جوری از دین حمایت کنیم إنی احامی أبدا عن دینی؛ خیلی خلاصه میگم اگه حرفهای قبلی هم یادتون رفت اینو حفظ کنید برای حمایت از دین سه تا کار بکنید هآ شما شب تاسوعا پا مکتب ابیعبدالله به نام اباالفضل العباس همه هم جوان برای حمایت از دین سه تا کار بکنید:
یک: دین را بشناسید
دو: به دین عمل کنید
سه: دین را حفظ کنید تمام شد شما هم میشوید حامی دین دین بشناسید بابا دو تا کتاب اعتقادی بخونید یک رساله بغل دستتون باشه بعضیها نماز که میخونن آدم تعجب میکنه اصلاً مثل اینکه این بیگانة از دین است بیگانة از رساله است بیگانة از احکام است آدم نمیفهمه یک آقایی سجده میرفت تو مشهد من ایستاده بودم من نمیدونم این چی میگفت تو سجده من امتحانم کردم بغلش نشسته بودم گفتم سه تا سبحان الله چون سجده حداقلاش سه تا سبحانالله است یا یک سُبْحَانَ رَبِّیَ الاَعْلی وَ بِحَمْدِهِ؛ حداقلاش اینه هر جوری گفتم این زودتر بلند شد تند تند گفتم زودتر بلند شد یکیاشو گفتم زودتر بلند شد دو تاشو گفتم زودتر بلند شد چی چی میگی آخه نماز صبح وایسته آهسته آهسته بابا فتوای فقهاست نماز صبح باید بلند باشه جوان عزیز نماز صبح رعایت به اندازة خودتون غسلتون احکامتون مسائل شرعیاتون یاد بگیرید این شناخت دین.
پیام دین
دو: شناختی عمل اینکه پیاده کنیم دینم یک مجموعهای از احکام است نماز روزه است خمس حج و سوم حفظ کنیم نگه داریم حالا بذارید آخر عرائضم یک داستان بگم و روضه بخوانم و دیگه بحث جمع کنم و معتلتون نکنم و اون داستان اینه امام باقر نشسته بود یک آقایی وارد شد سلام کرد مرد متدین مؤمن وضو گرفته هنوز آب وضوش میچکه حکم بن عتیبه میگه دور تا دور اتاق نشسته بودند امام باقر هم نشسته بود این پیرمرد وارد شد گفت: یابن الرسول الله اجازه هست من بیام دینم را برا شما تعریف کنم ببینید من دینم را شناختم یا نه؟ چرا بعضی از جوانها سختشون پیش یک طلبهای حمد و سوره بخوانند چرا سخته دو تا مسئله بپرسن چرا تا یک شبهه تو اینترنت میاد اولاً پخش نکنید اینارو پخشش جایز نیست ثانیاً تو عقایدشون تردید پیدا میشه الان یک عدهای بیمار هستند نان و زندگیاشون گذاشتن رو شبههافکنی جوانها رو ایجاد تردید تو فضای مجازی رو کلیپ ساختن برا زید و عمر بابا این واتساپها و تلگرامها و این فضاهایی که در اختیارتون قرار داره اینارو اختصاص بدهید به ترویج دین چرا باید این وسائل مجازی تبدیل به تخریب دین بشه شبی نیست یکی دو تا جلو منو نگیرن حاج آقا این موبایل بخون این شبهه را راجع امام حسین این شبهات قدیمی است خیلیهاش بعضیها دست پیدا کردن هی ترویج میکنند تو این فضاها بپرسید پخش نکنید پاسخ بدهید دین عبدالعظیم حسنی زانو میزد عبدالعظیم حسنی امامزاده نیست فقط آ این مقام حضرت عبدالعظیم برا امامزادگیش نیست ایشون چهار پشتش میرسه به امام مجتبی اینکه بهش گفتن زیارتش ثواب زیارت امام حسین است بخاطر امامزاده بودنش نیست امامزادهای که از ایشون نزدیکتر به امام هم باشه ما داریم به فرزند بلافضل امام ایشون چهار نسلش میرسه به امام حسن مجتبی حضرت عبدالعظیم حسنی فقیه است عالم این مقام فقط برا سیادت حسنیش نیست برا فقه و علمش است که اینطور امام هادی احترامش میکرد بالا مجلس مینشاندش میفرمود: مرحباً بک؛ درود بر تو این آدم با این علمش زانو میزد دینش را عرضه میکرد گفت یابنالرسولالله من دینم برا شما بگم ببینید درسته یا نه آقا فرمود: بگو گفت آقا من سه تا عقیده دارم اگه درسته تأیید کنید اگه اشکال داره بفرمائید: یک: إنی أحبکم و أحب من یحبکم؛ من شما اهلبیت را دوست داره هر کی هم شما را دوست داره دوست دارم هر کی هم با شما بد ازش بدم میاد هر کی میخواد باشه وهابی باشه عرض میکنم سلفی باشه تکفیری باشه خارجی باشه من ملاکم اینه شمارو دوست دارم با هر کی شمارو دوست داره از دشمن شما و هر کی هم با دشمن شما رفیق است بدم میاد اینکه خیلی عالیه اِنی سِلْمٌ ِلِمَنْ سالَمَکُمْ وَ حَربٌ لِمَنْ حارَبَکُم؛ دو مهمه گفت آقا من حلال شما را حلال میدانم حرام شما را حرام میدونم نه اینکه پیش خودم بگم قدیمیها گفتن دیگه حجاب الان که حرام نیست بیحجابی که الان اشکال نداره ربا قدیم اشکال داشت الان که اشکال نداره آخه دیدید بعضیها خودشون حلال میکنند حرام میکنند حلال شما را حلال حرام شما را هم حرام سوم: انتظار فَرَج میکشم منتظرم یک روزی چون بحث فَرَج از زمان پیغمبر مطرح بوده آقا فرمودند: عقائدت عالی است وقتی از دنیا میری امیرالمؤمنین میاد کنار پیغمبر خدا میاد کنارت امام حسن میاد کنارت امام حسین میاد کنارت چشمت روشن میشه چشمت شاد میشه قلبت شاد میشه تو بهشتم با مائی اونقد خوشحال شد گفت آقا یکبار دیگه تکرار کنید دیدید بعضی از چیزهارو که آدم یکبار که میشنوه کمه آقا یکبار دیگه تکرار کرد از قول پدرش امام سجاد این حدیث گفت آقا بیادبی نیست من بیام جلو فرمود: بیا اومد جلو اومد جلو دست امام باقر گرفت به سینهاش به سرش یک تبرکی جُست و گریهکنان از اتاق رفت بیرون امام باقر فرمود: هر کی میخواد یک چهرة بهشتی ببینه این آقارو ببینه این یک چهرة بهشتی است خیلی هم شلوغ نکرده بگه آقا یک دو سه زیر مجموعه براش بیارم پرانتز براش باز کنم نه تمام عقائدش سه بند است دوستی شما رعایت حلال و حرام انتظار فرج پس جوانها از اباالفضل العباس امشب این پیام را بگیرید ما محضر شما عزیزان و محضر بزرگانی که هستیم حضرت آیتالله العظمی هاشمی هاشرودی امشب تشریف اُوردند از بیت آیتالله العظمی صافی آمدند چون نبودند عزیزان من یک در واقع پیشینیهای از این چند شب بحث فقط اشاره کنم ما در این شبها رجزهای عاشورا را داریم برای این جوانها توضیح میدهیم هر شب رجز یکی از اصحاب را گفتیم دیشب رجز علیاکبر را و امشبم همین رجز را که وَ اللهِ اِنْ قَطَعْتُموا يَميني، اِنّي اُحامي اَبَداً عَنْ دینی
سه تا مطلب گفتیم ویژگیهای پنجگانة دین دوم هر خطری که دینت را تهدید میکنه جلوش وایستا رفیق بد سفر خطرناک سه: راه حمایت از دین چندتاست گفتیم؟ سه تا دین بشناسیم به دین عمل کنیم دین را حفظ کنیم البته این عرائضی که من تقدیم کردم ظرفیتش بیش از یک منبر بود منتهی خب دیگه وقت ما کم و مطالبم زیاد خدایا به آبروی اون آقایی که عصر عاشورا جانش را فدای امام حسین کرد مطیع محض خدا و پیغمبر و ائمه بود قسمت میدهیم دین ما را حفظ کن، خدایا هر کسی به هر شکلی نمیدونم فیلم میسازه کلیپ میسازه تو فضای مجازی شبکههای ماهوارهای کتاب هر کسی علیه دین کار میکنه خدایا شرش را به خودش برگردان.
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ أیها الْمُوَاسِی أَخَاهُ بِنَفْسِهِ؛ دلهاتون روانه کنید کنار نهر علقمه انشاءالله خدا توفیقتون بده خیلیهاتون اربعین اونجا باشید از نزدیک عرض ارادتی به پیشگاه مقدس این شخصیت بزرگوار کم شخصیتی نیست امام به زیارتش میرفت امام براش زیارتنامه بیان فرموده امام معصوم او را مدح کرده امشب او را قسم بدیم به مادرش ام البنین من خیلی دیدم تو حرم حضرت اباالفضل این بادیهنشینها که میآیند زنهای عرب مردهای عرب شعارشون اینه یا اباالفضل بحق امک ام البنین؛ یک سال خودم آقای مجتهدی را تو قبرستان بقیع دیدم خدا رحمت کنه آقای مجتهدی چند سال پیش فوت کرد دیدم خیلی گریه میکنه حال خوشی داره گفتم حاج آقا شما چه جور دعا میکنید به ما هم یاد بده ویلچرم داشت با ویلچرشون اُورده بودن اومدیم یک کناری گفت فلانی من هر وقت با اباالفضل العباس کار دارم به ام البنین متوسل میشم چون میدونم پسر روی مادر را زمین نمیزنه اونم ام البنینی که ایثارگر بوده گفت به مردم بگید اگه گرفتار شدید صلواتی قرآنی ختمی نذری اول برا ام البنین بعد بگید خانم حالا یک سفارشی به عباست بکن یک سفارشی به اباالفضل بکن حضرت اباالفضل العباس روی مادر را زمین نمیزنه نمیدونم جوانها چه مشکلی دارید خیلیها هم به شما التماس دعا گفتن خیلیها هم نگاه دارند به این جلسه برا همهاشون دعا کنید امشب بحق این مادر و بحق این فرزند بحق غربت ابیعبدالله کنار بدن اباالفضل العباس امشب تو حرم گفتم گفتم امام حسین سه جا خیلی بهش سخت گذشت اصلاً تحیر پیدا کرد ماند اگه این تعبیر من بیادبی نباشه یکی کنار بدن علیاکبر بود وقتی دید جوانش إربا اربا شده اما یک راهکار داشت فریاد زیاد جوانها بیایند عباس آمد قاسم آمد امام حسین تنها نماند بالأخره بدن برداشتن زیر بغلهای ابیعبدالله را گرفتند آمد تا خیمه دومین جایی که احساس غربت کرد اونجایی بود که علیاصغر رو دستش جان داد هیچکس دیگه نمانده مادر خواهر ولی میشد این بدن را بُرد کوچیک بود رو دست بود بالأخره خودش کشوند پشت خیمهها این بدن دفن کرد از این بحران اومد بیرون اما کنار بدن اباالفضل العباس نه جوانها باقی مانده بودن نه میتونست بدن را بیاره نه پشت سر خیمة زنها امنیت داشت لذا به قول بعضیها ابیعبدالله سه تا نگاه کرد یک نگاه کرد دید عباس رو زمین افتاده نمیتونه برش داره یک نگاه کرد دید خیمهها در معرض خطر است زینب کبری داره میگه امان از إسارت یک نگاه کرد دید دشمنم شمشیر بالا گرفته کار حسین تمام کنه دیگه هیچ امیدی نبود لذا صدا زد: ألْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری؛ چرا جای دیگه نگفت ألْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری امام حسین کنار بدن عباس خورد شد میدونی چرا چون نتونست عباس را ببره نتونست مقابل دشمن بایسته با اون حجم نه خیمهها مورد حمله قرار گرفته بود و لذا وقتی آمد به طرف خیمهها همینطور که داره میره خب اینجور موقعها یک کسی را باید فرستاد که بتونه سؤال کنه امام جواب بده در کنار بدن علیاکبر زینب کبری آمد در کنار علی اصغر رباب آمد اینجا کی باید بره اینجا دختر کوچولو باید بره دوید جلو بابا بابا أین عمی العباس؛ عمویم عباس کجاست هر کجا نشستید یا باب الحوائج یا باب الحوائج