قال الله تبارک و تعالی: مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا.
اولین شب جمعه ماه محرم هست شب زیارتی قبر اباعبدالله علیه السلام، ان شالله خداوند توفیق زیارت قبر آن حضرت را به همه ما عنایت بفرماید و همه مان مشمول شفاعت آن حضرت واقع شویم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
این شب ها بحث ما در رابطه با ویژگیها و فضائل اصحاب یاران اباعبدالله بود محور بحث را این قرار دادیم، اما در ضمن بحث طبیعتاً شرح حال و بعضی از حالات اصحاب را هم اشاره میکنیم.
ویژگی که امشب می خواهم اشاره کنم سرعت به کار خیر و سبقت به کار نیک است؛ یسارعون فی الخیرات یکی از ویژگی های یاران اباعبدالله این بود که به جهاد به شهادت به یاری امام حسین سبقت میگرفتند سرعت می دادند شتاب می کردند میدویدند. چجور؟ سرعت در قرآن مطرح شده سرعت می دانید یعنی چه؟ آدم تند برود به چیزی برسد شتاب کند عجله کند چیزی را دریافت کند.
سه جور سرعت در قران سخن به میان آمده:
۱. قرآن می فرماید: لا يَحْزُنْكَ الَّذينَ يُسارِعُونَ فِي الْكُفْرِ؛ پیغمبر! بعضی ها سرعتشان مثل کفر هست یعنی می دوند برای این که کافر شوند خدا را کنار بگذارند. پیغمبر اینها هیچ ضرری به خدا نمی زنند غصه هم نخور همه سرعت گرفتند کافر شدند عالم هستی دارد خدا را تسبیح می کند خدا هم به این ها نیازی ندارد مگر خورشید به مردم نیاز دارد ؟ مردم به خورشید نیاز دارند اگر همه روزنههای خانه هایشان را ببندند و مسدود کنند که هیچ اشعه ای از خورشید وارد نشود خورشید لطمه نمی بیند اینها خودشان محروم می شوند از گرما و انرژی از تابش خورشید. پیغمبر اینها تو را ناراحت نکنند. کی؟ میدوند دنبال کفر این یک سرعت.
عبیدالله بن جحش رفت به حبشه مسلمان بود دینش را آنجا حفظ کند اینهایی که به حبشه رفتند، رفتند دینشان حفظ شود مثل جناب جعفر بن ابی طالب و همسرش این بنده خدا هم رفت دید مسیحی ها آنجا زیاد هستند شراب می خورند گناه می کنند فورا رفت مسیحی شد و شراب خورد و اسلام را گذاشت کنار، رفته بود آنجا مثلاً اسلامش را حفظ کند رفت کافر و مرتد شد و بعد هم در حالت ارتداد در حبشه مرد. این کفریابی اش قوی بود در این زمینه استعداد دارد.
ابن ابی العوجا کافر بود در زمان امام صادق، مکرر نشست جلوی امام صادق با امام بحث کرد یک وقت آدم با یکی بحث می کند نمی تواند قانع اش کند، این دیگر کنار دریا آمد جوی و چشم قطره نبود. بارها امام با او مباحثه کرد و بارها هم در مذاکرات اذعان کرد به حاکمیت امام به محکومیت خودش ولی آخرش هم با کفر مرد با اینکه با خود امام بارها گفتگو کرد و مباحثه کرد کافر از دنیا رفت. يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ هست این یک دسته.
۲. دسته دوم قرآن کریم می فرماید: يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ؛ بعضی ها سرعت به گناه دارند حالا ممکن است مسلمان باشد ولی تا یک جایی می رود معصیتی هست فورا اهلش می شود. خودشان را با آن جمع تطبیق می دهند مثل بعضی از این هایی که به سفر خارج می رویم مثل این که تشنه است حجابش را بردارد این روسری دارد خفه اش می کند حالا حجابش هم حجاب نیست واقعاً اولین کاری که در فرودگاه اروپا یا امارات میکند روسری را برمی دارد مانتو را در می آورد يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ، نگاهش به شیشه های مشروب می افتد مثل این هست که نعمات چنانی دیده یک ولع و حرص دارد همه این طور نیستند. این هم کسانی که سرعت به گناه دارند. عروسی به پا می شود یک فضای معصیت به پا میشود می دوند نمی خواهد کسی بهشان توصیه کند. سرعت به گناه این دو.
۳. دسته سوم که قرآن هم سرعت را آورده و هم سبقت هردو تعبیر را دارد یُسارعونَ فی الخیرات، کسانی که به کار خیر سبقت میگیرند می دود خیر کجاست ثواب و خوبی کجا هست کجا نماز جماعت هست کجا روضه است کجا کمک به مردم هست چی به آدم یاد می دهند کدام شبکه آموزش بیشتری دارد؟یسارعون فی الخیرات، دنبال شبکههای خاص خودش می گردد همه را تعطیل می کند که آنها را ببیند، يُسارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ. خیرات دنبال شبکه های مفید می رود.
بعضی ها سرعت در خیر دارند. دو تا برادر هستند در روز عاشورا به نام عبدالله و عبدالرحمان غفاری این ها برادر هستند روز عاشورا در کربلا، چند تا پدر و پسر داریم و دو تا برادر داریم پسر عمو زیاد داریم در کربلا دوست هم که بودند مثل حبیب و مسلم بن عوسجه این دو تا برادر در روز عاشورا آمدند خدمت امام حسین سلام کردند عرض کردند یا حسین! أحببنا أن نقتل بين يديك، یک خواهشی از شما داریم: اولاً جفت مان با هم به میدان برویم، دلمان می خواهد جلوی شما بجنگیم شما جنگیدن ما را تماشا کنید نمیگویم بالای سرمان بیایید سرمان را مثل حبیب به دامن بگیری از شما چنین توقعی نداریم فقط أحببنا أن نقتل بين يديك،دلمان می خواهد جلوی شما بجنگیم شما جنگیدن ما را ببینید. آقا ابا عبدالله فرمودند :ادنوا منّي؛ هر دو بیایید نزدیک نزدیک آمدند فرمود مرحبا بکما باریکلا به شما دنبال چی می دوید؟ دنبال کشته شدن مقابل امام حسین؟ آقا آمدند یک موضع را در میدان انتخاب کردند و ایستادند اینها هم رفتند به میدان نبرد و همین طور که تماشا میکرد اباعبدالله هر دو به شهادت رسیدند این یک نوع سرعت و دویدن هست که در کربلا دارد یسارعون فی القتل، نسبت به شهادت سرعت و سبقت می گرفتند.
شب عاشورا اباعبدالله بچههای عقیل را جمع کرد چند تا از بچه های عقیل در کربلا بودند برادر های مسلم بن عقیل پسر مسلم بن عقیل ظاهراً بالای ۱۰ نفر بودند این ها را جمع کرد فرمود: حسبکم بصاحبکم مسلم، کافی هست . مسلم شهید شده و بزرگ شما بوده صاحب و دوست و آقای شما بوده من از شما بیعتم را برداشتم شما خاندان عقیل میتوانید برگردید. پسر مسلم برادر مسلم و همه خانواده اش که اینجا هستید میتوانید برگردید. یک مرتبه اشک در چشمان این ها حلقه زد یکی که نماینده شان بود بلند شد گفت: یا حسین والله لانفارقُکَ حتی نقتل بین یدیک،به خدا قسم ما شما را رها نمیکنیم تا کشته شویم آن هم قبل از سایر شهدای بنی هاشم. لذا بعضی ها معتقد هستند شهید اول عبدالله بن مسلم ابن عقیل هست ، بعضیها نوشتند قبل علی اکبر به میدان رفته است. این می شود سبقت در کار خیر.
یکی از ویژگی های یاران اباعبدالله سرعت در خیر هست. بگذارید از زاویه دیگر وارد بحث شوم:
ما یک خیر داریم و یک شر تعریفش را برایتان می گویم:
خیر یعنی چیزی که باعث کمال هست. شر یعنی چیزی که باعث نقص هست فرقی هم نمی کند.
در مسائل پزشکی مثال بزنیم، کسی که چربیش بالا هست اگر غذای چرب بخورد برایش شر است چون باعث نقص هست باعث مریضی هست یک کسی که قندش بالا هست اگر مواد قندی استفاده کند برایش شر و نقص هست. هر چیزی که باعث نقصان بشود بهش می گویند شر، هر چیزی باعث کمال و رشد و ترقی بشود بهش می گویند خیر.
مردم درباره خیر و شر چهار دسته هستند:
۱. بعضی ها خیر و شر را تشخیص نمی دهند ، نمی داند خیر و شر چی هست؟ اینجا باید چه کار کرد الان می خواهد غذا بخورد چی برایش خوب هست چی برایش بد است خوب باید برود پیش پزشک آزمایش دهد بگوید این برایت خیر هست این برایت شر است. در جایی که کسی خیر و شر را نمی شناسد باید به کارشناس رجوع کند، این موسیقی خیر هست یا شر هست ببین کارشناس دین چه می گوید. آقا شراب خیر هست یا شر است ، مِفْتاحُ كُلِّ شَرٍّ الشَّراب، ببین پیغمبر اکرم چه می گوید. برای آنهایی که خیر و شر را نمیدانند راهش مراجعه به کارشناس است.
۲. بعضی ها خیر را شر می بینند شر را خیر می بینند، این خطرناک است. در قرآن می فرماید: عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ ،شما یک چیزی را خیلی دوست داری برای شما شر است.
مثل بنده خدایی که دزدی می کرد صدقه هم می داد. واقعاً فکر میکرد دارد خدمت میکند چون دزدی کردن سخت هست می بیند این طرف آن طرف را با زحمت کسی او را نبیند متوجه نشود یک چیزی را فوراً از مغازه کش می رفت زیر لباسش می گرفت آدم ظاهر الصلاحی هم بود بعد میآمد فقرا را پیدا می کرد توی کوچه های مدینه میگفت بیا این انار را بخور این سیب را بگیر این نان را بگیر واقعاً دارد فکر میکند که کار خیر میکند خدمت می کند. من برخورد داشتم با این جور افراد، دارد به بیت المال لطمه میزند به خانه و زندگی خودش لطمه میزند فکر میکند کار خوبی میکند این هم خطرناک است. کسی که خیر را شر ببیند شر را خیر ببیند.
روز عاشورا یک کسی آمد میدان به نام عمر بن قرظه از شهدای کربلا هست همین قدر بگویم این آدم کسی هست که نوشتند هر تیری که به طرف امام حسین می آمد اتقاهُ بیده، دستش را می گرفت جلوی تیرها به دستش بخورد به امام حسین نخورد. صبح عاشورا وقتی تیرباران شروع شد و موقع نماز اباعبدالله جاهایی که تیرباران عمومی میشد این با دستش تیرها را می گرفت و اذا جاءت سیف، وقتی شمشیر به طرف امام حسین می آمد اخذهُ بمُحجته، با قلب و سینه اش جلوی شمشیر می ایستاد از کسانی هست که از پشت سر امام حسین تکان نمی خورد روز عاشورا اجازه گرفت آمد میدان شهید هم شد. یک برادری داشت در سپاه عمر سعد بود به نام علی بن قرظه نامش علی بود حیف از این نام، امد فریاد زد یاحسین ضلَلتُ اخی، برادرم را گمراه کردی برادرم را از راه خیر بازداشتی تو باعث شدی برادر من در خون خودش بغلطد، و گمراه شود.
این برداشتش این هست که یاری حسین یعنی گمراهی! اباعبدالله فرمود: ان الله هَدی اخاک ، خدا برادرت را هدایت کرد و اضلَّک، گمراه تویی ولی قبول نمی کرد. گفت یا حسین من قسم می خورم به خدا تا شمارا نکشم شمشیرم را زمین نمی گذارم. یکی از کسانی که تن به تن با امام حسین وارد نبرد شده همین آدم هست حمله کرد به طرف اباعبدالله نافع بن هلال آن شخصیتی که قصه را گفتم، قبل از اینکه بیاید مقابل اباعبدالله نافع ضربه ای زد به گردنش و پرتش کرد روی زمین و او را به درک واصل کرد. دوتا برادر کشته شدند دوتا جنازه کنار هم یکی عمر بن قرظه یکی علی بن قرظه برادر هم هستند زیر یک سقف بزرگ شدند توی یک خانه زندگی کردند کی اینجا خیر را رفته کی شر را رفته؟ آیا خیر و شر را عمر سعد تعیین میکند؟ او که اهل شراب هست اهل معصیت است اهل همکاری با ظلم هست یا خیر و شر را سید الشباب اهل الجنت تعیین می کند؟
دسته دوم کسانی هستند که خیر را شر می بینند و شر را خیر می بینند این خطر دارد.
۳.اما دسته سوم خیر را می شناسد می داند نماز خوب است میداند روزه خوب است می داند دروغ بد است می داند نگاه به نامحرم بد هست نمی خواهد برایش بگویید امر به معروف و نهی از منکر به معنای اطلاع رسانی نمی خواهد خودش بلد هست میگوید حاج آقا ناراحتم مبتلا به ربا شدم مبتلا به نامحرم شدم هم خیر را میداند هم شر را میداند هنر اینجاست که آدم به خیر سبقت بگیرد از شر دوری کند. این دسته سوم. ما بحثمان روی دسته سوم هست.
۴. دسته چهارم هم مهم هست و اشاره می کنم. گاهی میان دو تا خیر آدم می ماند کدام را انتخاب کند هم نماز جماعت هست هم روزه این کار را بکنم دل مادرم به دست میآید هم اگر آن کار را بکنم دل پدرم به دست می آید! یا بروم زیارت یا بمانم خدمت به خانواده کنم؟ گاهی آدم بین دو تا خیر گیر می کند اینجا آدم عاقل باید خیر برتر را انتخاب کند. گاهی آدم بین دو تا شر گیر می کند من یکی از این دو تا را بخواهم یا نخواهم مبتلا می شوم یا باید ربا بگیرم مشکل قرضم را حل کنم یا باید پول قرض بگیرم بدقولی کنم ۶ ماه دیرتر بدهم این گناه است آن هم گناه است رباب بدتر هست یا بدقولی کردن در قرض؟ باید انتخاب کنیم بین دوتا شر، شر کمتر را بگیرد. بین دوتا خیر بالاترش را بگیرد. گاهی هم در زندگی این طور می شود بین الخیرین و بین الشرین.
شخصی آمد خدمت امام مجتبی به آقا فرمودند مشکل مالی داریم، آقا فرمود پول هست می توانم بهت کمک کنم ولی شنیده ام در منطقه شما یک ناصبی هست ضد شیعه و ضد اهل بیت است علیه ما اهل بیت تبلیغ میکند ترویج میکند به اهل بیت ناسزا می گوید می خواهی چیزهایی به تو یاد بدهم بروی جواب او را بدهی محکومش کنی؟ آن را می خواهی یا پول را؟ این بین دو تا خیر گیر کرده پول را برای کارهای حرام که نمی خواست برای قرضش می خواست الان بگوید آقا پول را بده یا استدلال را بده یک فکری کرد گفت آقا آن استدلال را به من یاد بده پول پیدا می شود البته آقا هر دو را بهش داد، میخواست ببیند چند مرده حلاج است.
امیرالمومنین دوتا پیراهن خرید یکی ۵ درهم یکی ۳ درهم خوب هر کدامش را انفاق کند ثواب دارد ۳ درهمی را بدهد به اندازه ۳ درهم برایش ثواب مینویسند ۵ درهمی را بدهد به اندازه ۵ درهم. قنبر آنجا ایستاده بود آقا فرمود قنبر این لباس پنج درهمی مال تو سه درهمی مال من. از میان دو خیر خیر برتر را انتخاب کرد این میشود انتخاب خیر برتر هر دو انفاق هست.
آمد خدمت رسول خدا ربیعه، چند سال خدمتکار پیغمبر بود حضرت فرمود یک حاجتی مستجاب پیش ما داری می خواهی دنیایی باشد یا آخرتی باشد؟ خانه می خواهی پول می خواهی هر چه می خواهی؟ اگر می گفت یا رسول الله یک خانه به من در مدینه بده حضرت بهش می داد یا رسول الله مثلاً به من یک امتیازی بدهید یک نماز یاد بدهید این ها تفاوت دارد با همدیگر. فکرهایش را کرد میان خیر ها گفت یا رسول الله دعا کنید توی بهشت همسایه شما شوم کنار خانه شما قصر داشته باشم. این می شود میان دو تا خیر. اینها مهم هست.
جعفر بن ابیطالب بعداز ۱۴ سال از حبشه برگشت وقتی آمد رسول خدا رفت استقبالش خیلی خوشحال شد حالا میخواهد جایزه بهش بدهد سال هفتم هجری که زمان فتح خیبر هست وضع پیغمبر هم خوب بود هم دام داشتند شتر و گوسفند هم پول بود همه امکانات بود با سال اول هجرت فرق می کرد پیامبر وضع مالیش خوب بود غنائم زیادی دریافت شده بود. گفت شتر می خواهی گوسفند می خواهی خانه می خواهی یا می خواهی نمازی بهت یاد بدهم که اگر این نماز را بخوانی این ثواب و امتیازش هست؟ مقداری فکر کرد دو تا خیر هست آن طرف کمک مالی هست این طرف یک نماز گفت یا رسول الله نماز را به من یاد بدهید . نمازجعفر معروف هست راوی می گوید وقتی علی بن موسی الرضا را از مدینه می آوردیم به طرف ایران در طول مسیر نماز جعفر امام رضا ترک نشد. نمازی که امام معصوم هم روی آن عنایت دارد امام صادق هم سفارش کرده.
ببینید گاهی آدم در تشخیص خیر و شر می ماند برود پیش کارشناس .
گاهی خیر را شر و شر را خیر می بیند خطرناک است قرآن می فرماید این پرخطرترین صفت اخلاقی هست. ما یک خاسر و یک اخسر داریم. خاسر یعنی کسی که ضرر میکند اخسر یعنی کسی که خیلی ضرر می کند.
علامه طباطبایی می فرماید: اخسر کسی هست که تمام سرمایه اش را از دست می دهد چیزی برایش نمیماند صفر می شود. قرآن می فرماید این دسته دوم اخسر هستند نه خاسر،
قل هل ننبّئکم بالاخسرین اعمالا. الّذین ضلّ سعیهم فی الحیاة الدّنیا و هم یحسبون انّهم یحسنون صنعا؛ پیغمبر می خواهی بهت بگوییم پرخسارت ترین آدم کی هست؟ کسی که کار خیر را شر بداند و شر را خیر بداند برعکس باشد. این دو دسته.
دسته سوم کسی که کار خیر را میداند شر را هم میداند اما تنبل هست اینجا جای یسارعون هست باید بدود دنبال خیر.
دسته چهارم میان دو تا خیر خیر برتر را انتخاب کند میان دو تا شر شر کمتر را انتخاب کند کم ضررتر باشد.
عزیزان جوان های گرامی حالا بیایید من یک نتیجه بگیرم.کارهایی که انجام دادید ببینید چه جوری بهتر میشود و زیباتر میشود الان نماز را در نظر بگیرید نماز جماعت خیرش بیشتر هست یا فرادی؟ جماعت؛ نماز با آرامش ارزشش بیشتر هست یا نمازی که نوک کلاغ و با سرعت خواندن؟ نماز با آرامش؛ اگر تسبیحات ضمیمه اش بشود بهتر می شود؛ این هست که میگویم خیر.
یک آقایی در مسجد پیغمبر نماز می خواند این را رُفاعه نقل میکند که از اصحاب رسول خدا هست . گفت نمازش را خواند تا نمازش تموم شد پیغمبر اکرم فرمود اَعِد، پاشو یک بار دیگر بخوان گفت چشم دوباره نمازش را خواند پیغمبر فرمود دوباره اعاده کن سه مرتبه رسول خدا بهش فرمود نماز را اعاده کن از بس تند می خواند وقتی تمام شد پیغمبر آمد گفت هر سه تا به درد نمیخورد بیا من بهت یاد بدهم چطور نماز بخوانی.
پیش امام صادق حماد بلند شد دو رکعت نماز خواند و امام صادق ناراحت شد فرمود ما اقبح برجل منکم، چقدر زشت است برای بعضی از شما. ۶۰ سال ۷۰ سال از عمرتان می گذرد دو رکعت نماز درست نمی توانید بخوانید حتماً کسی که نماز پیش امام صادق میخوانده حواسش را جمع کرده حتماً دقت هم داشته مثل توی خانه نخوانده می گوید آقا شما دو رکعت نماز بخوان ما ببینیم که آقا دو رکعت نماز خواند فرمود این طوری نماز بخوانید.
جوانان عزیز تو که در کافی شاپ دنبال بهترین هستی در انتخاب همسر دنبال بهترین هستی تو هر چیزی دنبال بهترین هستی کل شهر را طرف می گردد می گوید فلان مغازه پیتزایش بهتر هست فلان مغازه آن طرف شهر کبابش بهتر هست بستنی اش بهتر هست جنسش بهتر هست کدام نماز بهتر هست کدام دعا بهتر است؟
رسول خدا فرمود سارق ترین مردم کسی هست که از نمازش می دزدد. فرمود مثل نمازهایی که کامل نیست کم می گذارند خوب ادا نمی کنند مثل زنی هست که حامله شده بیست روز مانده بچه متولد شود کلی زحمت کشیده مواظبت کرده ۸ ماه نزدیک به ۹ ماه نزدیک ایام وضع حملش بچه را سقط کند، فرمود دیگر نه حامله هست که بگوید خوب حالا امید دارم ۲۰ روز دیگر به دنیا میآید نه دیگر بچه ای هست چون از بین رفت. ۸ ماه بچه را نگه داشت سقط شد فرمود این نماز سقط شده اند. اگر برای این زن بچه هست این نماز هم برای شما هست این نماز سقطی هست به درد نمی خورد اثر ندارد. در نماز بهترینش در دعا بهترینش در انفاق بهترینش لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون.
عزیزان خیر را باید انتخاب کرد به کار خیر سرعت گرفت شتاب گرفت کار خیر را دریافت نباید تعنّی و سستی کرد.
دو سه تا مثال بزنم و حدیث زیبا بخوانم.
حدیث داریم خیرالکلام از بین حرف هایی که وجود دارد بهترش کدامهست؟ روایت می گوید: سبحان الله الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر و لذا حدیث داریم کسی که سلام نماز را داد چند مرتبه این ذکر را گفت، خداوند ده برابر میکند ثواب آن نماز را. درجه او را ۱۰ برابر بالا می برد این خیرالکلام هست.
خیر الاراضی، بهترین زمین ها کجا هست؟ در روایت داریم ۴ تا زمین: مکه مدینه کوفه و کربلا بیت المقدس هم هست خیر الاراضی بهترین زمین هاست.
خیرالنسا بالاترین زن ها در حدیث دارد چهار زن هستند: خدیجه کبری آسیه همسر فرعون حضرت زهرا سلام الله علیها
خیر الرجال،خیر القا خیرالکلام. اینها در روایت آمده از آن طرف.شر هم داریم مثلا شرالناس مثلاً در حدیث دارد مَن باعَ آخِرَتَهُ بِدُنياهُ، کسی آخرتش را به دنیا بفروشد این شرالناس هست. شرالناس من یظلم الناس، شرالناس کسی هست که به مردم ظلم کند. در رفیق بگردید خیر الاخوان حدیث داریم خيرُ إخْوانِكَ مَن و اساكَ بهترین رفیق کسی هست که تو را ول نکند.کمکت کند زیر بغلت را بگیرد.
یک کسی آمد پیش پیغمبر گرامی اسلام؛ یا رسول الله من می خواهم خیر الناس باشم چه کار باید بکنم؟ پیغمبر فرمود خیر الناس من یَنفعُ الناس، بهترین مردم کسی هست که بیشتر به مردم نفع برساند.
در دوست خیر الاخوان، در ذکر خیر الذکر خیر الکلام، در ایام جمعه خیر الایام هست ، در ماه ها چهار ماه داریم که خیر الشهور هست ماه ذی الحجه ماه محرم و ماه رجب که ماه حرام هست است . چطور در جنس خریدن دنبال بهترینش می گردیم ؟ در انتخاب لباس دنبال بهترین میگردیم نماز را هم به بهترین وجه، دعایتان را به بهترین وجه، دینداری را به بهترین وجه اداره کنیم تا بشوید مصداق یسارعون الخیرات.
یک حدیث زیبا برایتان بخوانم که بحث کامل شود این حدیث خیلی قابل تأمل هست. نبی مکرم اسلام فرمود: چهار چیز به هر کسی داده شود خیر دنیا و آخرت دارد مَن اُعطِيَ أربَعَ خِصالٍ فِي الدُّنيا فَقَد اُعطِيَ خَيرَ الدُّنيا وَالآخِرَةِ وفازَ بِحَظِّهِ مِنهُما؛ کسی که چهار چیز خدا بهش بدهد در همین دنیا، خیر دنیا و آخرت بهشت داده شده این چهار تا چی هست؟ اگر اینها را دارید بگویید الحمدالله اگر ندارید بگویید خدا به ما بدهد
۱. وَرَعٌ يَعصِمُهُ عَن مَحارِمِ اللّه، قدرت ترک گناه قدرتی داشته باشد که نگاه به نامحرم می کند چشمش را ببندد تا موسیقی می شنود بلند شود ، جای غیبت میکنند بگوید نه، اگر این را دارید الحمدالله اگر نه خدا بهتان بدهد. قدرت و نیرو و انرژی و توان و اراده ترک گناه را بهش می گویند ورع. چطور اگر الان ماشین شما دارد حرکت می کند یک کسی ترمز کند شما هم ترمز می کنید چطور یک دست انداز ببینید فوراً سرعت ماشین را از ۸۰ به ۱۰ می آورید؟ ورع یعنی در دست اندازها در توقف گاههای معصیت انسان سرعت را پایین بیاورد، چشم ببندد نگاه نکند گناه نکند.فرمود هر کس چهار چیز دارد خیر دنیا و آخرت هست یکی ورع و قدرت ترک گناه است.
۲. وحُسنُ خُلُقٍ يَعيشُ بِهِ فِي النّاسِ؛ حسن خلق و خوش اخلاقی. بعضی جوان ها با پدر و مادر بد اخلاقی میکنند تندی میکنند خیلی ها به من میگویند که بگو منتها من به والدین هم میگویم. جوانهای عزیز بی احترامی به والدین عمرتان را کوتاه میکند برکت را از زندگیتان می گیرد با والدین خوش اخلاق برخورد کنید. مثلاً با همسایه رفیق کاسب خوش اخلاقی خوب هست اما با پدر و مادر واجب هست وظیفه و فریضه هست. چرا بعضی جوان ها سر پدر و مادرها داد می زنند؟(اینجا که نیستند در کوه قاف هستند) چرا تندی می کنند؟ مادر آمده میگوید جوان دست روی من بلند می کند لا اله الا الله جوان این دست خیر نمی بیند این زبان خیر نخواهد دید به شدت آدم لطمه می خورد در زندگیاش. یک مقدار مواظب باشیم در برخورد و اخلاقمان. نبی مکرم اسلام با اخلاقش جامعه را جذب کرد.
۳. فرمود: وحِلمٌ يَدفَعُ به جَهلَ الجاهِلِ، حلم و بردباری هست. جوان ۱۷ ساله چه معنا دارد بگوید اعصابم خورد هست؟ چه کار کردی؟ مگر قرضهای عالم را میدهی؟ سوم راهنمایی هست با من حرف می زند می گوید اعصابم خورد است خانه را اداره می کنی زندگی اداره می کنی کشتی هایت غرق شده؟ حلم و بردباری اگر ندارید به خودتان بقبولانید قدرت تحمل را.
این سه تا را یقیناً دارید چهارمی را یقین ندارم برای اینکه می دانم خیلی ها ندارید. دعا می کنم چهارمی هم نصیبتان شود
۴. زوجة صالحة تعينه على أمر الدنيا و الآخرة، همسر صالح. که فرمود همسری که آدم را در دنیا و آخرت کمک کند، بعضی زن ها مرد را هم به گناه می کشند مرد را به بی نمازی می کشد زوج صالحی که کمک مرد باشد او را به سمت دینداری بکشد.
این چهار ویژگی حلم، حسن خلق، ورع و زوجه صالحه. ان شاالله خداوند به همه این ویژگی ها را عنایت بفرماید.
شب جمعه است شب چهارم ماه محرم من امشب از یک شهیدی می خواهم نام ببرم که کمتر شنیدند روی منبرها روضه اش خوانده شود روضه های ما گاهی محدوده ست از افراد خاصی نام میبریم در میان شهدای کربلا بعضی از این شهدای کربلا نسیّاً منسیّا می شوند فراموش می شوند.
شهیدی که امشب می خواهم نام ببرم و برایش اشک بریزید به این نیت روضه اش را میخوانم که خدا به برکت این شهید به همه جوان های با تقوا عنایت بفرماید. این جوان می دانید کی هست؟ نوه امیرالمومنین هست نوه دختری، عبدالله ابن مسلم بن عقیل مادرش رقیه دختر امیرالمومنین هست چون مسلم بن عقیل داماد علی بن ابیطالب هست مسلم یک جوان ۲۶ ساله دارد به نام عبدالله ابن مسلم ابن عقیل، مادرش دختر امیرالمومنین که به نظرم در کربلا هم حضور داشت بعضیها ایشان را اولین شهید بنی هاشم نوشتند بین اینکه ایشان اولینشهید بوده یا علی اکبر اختلاف هست. بعضی از ارباب تاریخ نوشتند ایشان نگذاشت علی اکبر به میدان برود گفت من باید جانم را فدا کنم. روز عاشورا یکی از کسانی که آمد میدان اجازه گرفت برود میدان فرزند مسلم بن عقیل هست فرزند آن شهیدی که در راه محبت اباعبدالله در نهم ذی الحجه قبل از عاشورا جانش را در کوفه فدا کرد. آقا اباعبدالله به او اجازه داد عبدالله بن مسلم بن عقیل اجازه گرفت آمد به طرف دشمن رجز می خواند یک بیتش این هست:
گفت الْیوم ألْقی مُسْلِماً وَ هُوَ أبی، من امروز می خواهم ملاقات بابایم مسلمبنعقیل بروم می خواهم به پدرم مسلمبنعقیل ملحق شوم. جوان و شجاع بوده از آل علی هست خون علی در رگهایش بود. شخصیتی هست که مادرش دختر امیرالمومنین هست. حمله کرد به دشمن منتها یک چیزی راجع به این شهید نوشتند که راجع به شهدای دیگر شاید نباشد نوشتند: دشمن تیری به طرف پیشانی او شلیک کرد عبدالله بن مسلم دستش را گرفت روی پیشانی که تیر نخورد یک وقت دست با تیر به پیشانی دوخته شد همین طور که دستش روی پیشانی اش بود تیر دست و پیشانی را به هم دوخت روی زمین افتاد نانجیبی آمد او را به شهادت رساند. فرزند مسلم بن عقیل در میان صحرای کربلا در خون خود غلطید.
می خواهم عرض کنم عبدالله بن مسلم غریبانه جان دادی پیشانیت شکافته شد تیر به قلبت اصابت کرد اما دیگر بابا نبود بدنت را ببیند بابا نبود قطعه قطعه شدنت را ببیند دلها بسوزد برای حسین وقتی آمد بالای بدن علی اکبر ببیند فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِرباً؛ عبدالله بن مسلم تو در خون خود غلطیدی ولی پدر قبل از تو شهید شد، سخت است پدر شهادت فرزند را ببیند لذا اباعبدالله یک جمله ای فرمود: پسرم لقد اسْتَرَحَتْ مِن هَمّ الدّنيا و غَمّها وبَقِىَ ابُوك وحيداً فريداً؛ یعنی بابا تو رفتی اما پدر را با این داغ و مصیبت تنها گذاشتی!
کانال فیش منبر و مرثیه