سه شنبه 13 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

 

قال الله تبارک و تعالی : یاایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی فی جنتی

اولین شب ازماه محرم است اولین شب عزای سرور و سالار شهدای کربلا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام-محرم بهار شور و شعور است-بهار عاطفه و ایمان است-بهار شهادت و ایثار است-محرم ماه انس با ولی خداست –چون آدم در دنیا بی ولی که نمیشه

قرآن میفرماید یکی ولیش خداست: الله ولی الذین آمنوا – یکی هم ولیش شیطان هست اولیائش طاغوتند ،انسان بدون ولی نمیشه ، اونی که ولیش خداست با اولیاء خداهم ارتباط داره و امام حسین علیه السلام جزء اولیاء الهی هست،ولی الله هست ،ماه محرم ماه انس و ارتباط و پیوند با اباعبدالله و اهلبیت عصمت و طهارت است .

برادران و خواهران که با این شور در شب اول در این مجالس شرکت کردید میدانید که طی این سالها دشمنان و رسانه ها و مخصوصا شبکه ها و ماهواره ها و نویسندگان که کار میکنند خیلی علیه عاشورا تلاش کردند اما روز به روز جلسه اباعبدالله پرشورتر بانشاط تر برگزار شده .

داستان کربلا ببینید داستان یک تاریخ یا داستان یک سرزمین نیست،داستان کربلا یک فرهنگ هست یک رود جاریست ،این کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا (البته این حدیث نیست)ولی این جمله معروفی هست ولی این یک واقعیت هست

شما نگاه کنید یکی از علماء ما بنام ابن غولویه هست ایشون با شیخ مفید قبرشون کاظمین کنار هم هست استاد شیخ مفید بوده ایشون قمی بوده و پدرش هم قم دفن هست(کنار شهدای پانزده خرداد دفن هست)ایشون یک کتابی دارد بنام کامل الزیاره ،خب راجع به روایات زیارت امام حسین علیه السلام هست که بیش از هزار سال پیش نوشته ایشون این کتاب رو دارن و همچنین سایرین هم نوشته اند

اصلا خداوند داستان امام حسین را برای انبیاء قبل از پیغمبر ما سالها قبل ، آدم ابوالبشر همین طور که داشت از این منطقه کربلا رد میشد پاش برخورد کرد به یک سنگی و خون جاری شد ، خیلی ناراحت شد گفت خدایا من خطایی کردم یا گناهی کردم این خون دلیلش چیه؟ خطاب شد اینجا سرزمین کربلاست

اینجا جاییست که خون فرزند پیامبر آخر الزمان به زمین ریخته میشه،خواستیم که تو هم ارتباط پیدا کنی و خونی از تو هم در اینجا ریخته بشه تا اینکه ارتباطی داشته باشی

حضرت ابراهیم هم داریم که در همین جا سر مبارکش برخورد با یک چوبی و خون جاری شد ،حضرت موسی داریم که کفشش پاره شد و خاری به پاش رفت داریم که چندتا از انبیاء در این سرزمین خون از بدنشون جاری شده روایتش در بحار هست ، هرکدام هم سوال کردند خطاب شده اینجا سرزمینی است که خون فرزند پیغمبر آخرالزمان روی زمین ریخته میشود

داستان یک داستان مهمی هست که خداوند انبیائش رو با این داستان آشنا کرده از اول خلقت ،چطور ما با قصه امام زمان آشنا هستیم در صورتی که هنوز هم حضرت نیامده و ندیدیم و نمیدونیم هم چه زمانی ظهور میکنه ولی هممون میگیم امام زمان میاد پایتختش کوفه میشه و از کنار خانه خدا فریاد میزنه انا المهدی و انا بقیه الله یعنی خداوند مردم رو یه جوری با امام زمان آشنا کرده خود پیغمبر آشنا کرده، امام صادق علیه السلام اشک می ریخت برای امامی که هنوز متولد نشده ،قصه عاشورا هم این طور بوده قبل از اینکه اتفاق بیفته .

حضرت زکریا اولاد نداشت فرزند دار نمی شدند نزدیک ماه محرم بوده خداوند داستان اباعبدالله رو برای زکریا گفت که چنین اتفاقی میفته برای پیغمبر آخرالزمان حضرت زکریا خیلی گریه کرد در روایت هست که سه روز در خانه نشست وبیرون نیامد و اشک میریخت برای مصیبت اباعبدالله که براش نقل شده بعد از سه روز که روز اول محرم شد این دعا رو کرد که میفرماید :هب لی ذریه طیبه خدایا یه اولادی به من بده که میخوام با رسول آخرالزمان هم دردی کنم اون داغ اولاد میبینه من میخوام همدردی کنم

لذا شما ببینید خدا یه پسری بهش داد بنام یحیی خیلی با امام حسین شباهت داره حضرت یحیی عین امام حسین سرش از بدن جدا شد ،مثل امام حسین سرش امده مقابل حاکم ستمگر داخل تشت گذاشتند جلوی حاکم ستمگر مثل اباعبدالله آسمان بر او گریسته، کسی که او رو کشت حاکم حرامزاده بود بعضی ها تا ده الی پانزده شباهت نوشتند من نمیخوام همش رو بگم هر دوی اینها اسمشون بی نظیر هست وسابقه نداشته و هر دوتا اسمشون رو خدا انتخاب کرده ،البته یه چیز جالب بگم خدمت شما امام حسین از مدینه تا آمدند به مکه و از مکه تا کربلا ،امام سجاد میفرماید بابام از یه نفر خیلی یاد میکرد چندیدن بار ازش یاد میکرد و اون حضرت یحیی بود

یا اینکه امیرالمومنین از صفین که برمیگشت در کربلا نشست و گریه کرد خاک رو بوئید اشک ریخت حتی خود پیامبر گرامی اسلام اینها یه جریانی بوده که بنا بوده یه فرهنگ بشه نه یک تاریخ قرار بر این بوده که ماندگار بشه

گاهی میپرسند که کربلا سال ۶۱ هجری اتفاق افتاده نزدیک به ۱۴۰۰سال از اون گذشته به چه دلیلی هر ساله ما باید عزاداری کنیم این مجلسهای با شکوه این همه هزینه پرچم ، مراسم ،لباس مشکی ،چقدر امکانات عزاداری ،دسته جات به چه دلیل ؟متاسفانه این حرفهایست که در این شبکه ها مینویسند و تبلیغ میکنند دلیل این آیا مرده پرستی نیست؟حالا یه اتفاقی افتاده خودشون هم میگن خدا لعنت کنه قاتلین رو امام حسین ادم خوبی بوده خب حالا دلیل اینکه شما باید مرتب اینو یاد آوری کنید

ائمه بسیار تاکید کردند این حدیث رو همون ابن غولویه در کامل الزیارات داره میفرماید: ان الحسین ینظر الی من یبکی و یستغفر له امام حسین به تک تک کسانی که براش گریه میکنند نگاه میکنه و طلب مغفرت میکنه، خب این یک جریانیست که نمیشه به سادگی از کنارش گذشت

چرا چرا این همه تجلیل و تکریم ؟ من سه تا آیه میخوام بخونم که اگر کسی از شما پرسید دلیل عزاداری اباعبدالله چیه در این حد جواب بدید خواهشا این سه آیه رو دقت کنید عنوان بحث رو هم میذارم مبانی قرآنی عزاداری ابا عبدالله

وقتی امام حسین تازه متولد شده بود و قنداقه رو دادند دست پیامبر و پیامبر شروع کردن به گریه کردن و حضرت فاطمه علت گریه رو پرسیدند پیامبر هم توضیح دادند شهادت امام حسین را بعد حضرت فاطمه پرسید چه کسانی برای فرزندم عزاداری میکنند حضرت فرمودند نسل در نسل برای حسین عزاداری میکنند و تجدید میکنند این طور نیست که یکسال دوسال یا پنج سال و یا ده سال میفرماید : یجددون العزاء فی کل سنه جیلا بعد جیل – جیل یعنی نسل ،نسل اندر نسل این عزاداری میچرخه ،چرا؟

۱-سوره هود آیه ۱۲۰خدا میفرماید پیغمبر میدونی ما چرا در این قرآن برای تو قصه میگیم ؟۲۷۰ قصه در قرآن هست قصه های قرآن هم سمبلیک نیست واقعیت هست و حقیقت داستانهای قرآن فرضی میست مثل این سریالها و فیلمهای سینمایی فقط ۷۰۰ آیه داستان موسی و بنی اسرائیل رو بیان کرده ،چرا خداوند این همه داستان و قصه میگه و به پیامبر میفرماید یاد کن،ادریس رو یاد کن ،ابراهیم رو یاد کن،موسی رو یاد کن سوره هود آیه ۱۲۰خدا به پیامبر می فرماید ما اگر قصه انبیاء گذشته رو برای شما میگیم به چهار دلیل هست : کلا نقص علیک من انباء الرسل نثبت به فوادک(دلت محکم میشه)تو بدونی حضرت موسی کنار دریا فرعون پشت سرش ،اینا گفتند کار تموم شد جلو بریم غرق میشیم پشت برگردیم کشته میشیم دریا شکافت رد شدند پیامبر این قصه رو میگیم که اگر تو رفتی در غار ثور خوف نگیرت نه اینکه پیامبر خوف داشت نه دلت محکم بشه  ، اون خدایی که دریا را برای موسی شکافت یه تار عنکبوت هم لوی غار میزنه تا اینکه دشمن رد بشه

خیلی مهمه ۹۵۰سال نوح تبلیغ کرد مسخره اش کردند ،دستش انداختند ،دیوانه بهش میگفتند حالا تو رو ۲۳ سال اذیت کردند ۹۵۰ کجا ۲۳ کجا ،خدا به پیامبر میگه ما برات قصه میگیم تا اینکه تو دلت محکم بشه ،مردم بدانید توی دنیا فتاد و چند نفر در مقابل سی هزار آدم ایستادند و دنیا امروز تحت تاثیر اونهاست

یه کتابی نوشتند بنام الحسین فی الفکر المسیحی،کتاب خوبی هست امام حسین در اندیشه مسیحیان ،یعنی علمای مسیحی راجع به امام حسین چی گفتند ،یه آقایست اونجا بنام آنتووان بارا از نویسندگان مسیحیست میگه: قب امام حسین علامتی هست که تا قیامت کهنه نمیشود میگه اصلا امام حسین زنده هست و جاریه ،خیلی جالبه نظر مسیحیا این طور هست ولی امروز در دنیا یه مشت بدتر از خوارج و یه مشت تکفیری نادان و جاهل یه مشت اشخاصی که تشخیص نمیدهند حق چیه باطل چیه ، زن و بچه مردم رو به بمب و ترور گرفتند اینها ایراد میگیرند به عزاداری

دوم:و جائک فی هذه الحق : یه حقی در این هست یه درسی درش هست ماقصه یوسف رو که میگیم درس عفت داخلش هست درس گریز از گناه داخلش هست ، درس تحمل داخلش هست ،درس پاکدامنی برای جوونها داخلش هست والا شما ببینید سریال یوسف چقدر استقبال شد اگر واقعا این کار نسبت به همه ی داستانهای قرآن بشه چقدر خوبه ،بجای خوندن رمانهای بی فایده یا خیلی فیلمهایی که هیچی نتیجه نداره یه قدری با این قصه های قرآنی آشنا بشید جوونی که میمیره برای عزای امام حسین ،امام حسین فرمود انی احب القرآن شب عاشورا مشغول تلاوت بود ،جوونی که میری پابوس امام رضا،امام رضا روزی ده جزء قرآن میخوند فرمود روی سی جزء هم میتونم

سوم: و موعظه- وقتی ادم داستان ادم و شیطان رو میخونه و یا داستان ابراهیم که چه بلایی برسرش آوردند بعد خداوند آتش رو سرد کرد اینها موعظه هست

چهارم:ذکری- تذکر هست

۲-آیه دوم :سوره حج آیه ۳۲: و من یعظم شعائرالله فانها من تقوی القلوب(هر کسی شعائر الهی را تعظیم کند)شما ببینید صفا و مروه از شعائر الهیست باید هفت بار بینش برویم و بیائیم ، قربانی از شعائر الهی هست ،امام حسین هم از شعائر الهیست یه کسی مثل امام حجت خدا ولی الله الاعظم خونش رو در راه خدا میده و این جزء شعائر الهیست و این باید تجلیل و تکریم بشه

۳-آیه سوم سوره شوری آیه ۲۳:قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی (پیامبر ۲۳ سال زحمت کشید اذیت ها و آزارهای بسیاری رو متحمل شد و همچنین یارانش گفت چیزی نمیخوام جز محبت اهلبیت ) کاری کرده بودند بنی امیه لعنه الله علیه که وقتی اهلبیت رو آوردند شام یه پیرمردی ایستاده بود ناسزا میگفت امام سجاد علیه السلام فرمود پیرمرد مسلمانی یا کافر؟ گفت مسلمانم حضرت فرمود این آیه هم خوندی یا نه ؟قل لا اسئلکم…..گفت بله ،فرمود این قربی کیا هستند؟بارها پیامبر امیرالمومنین و فاطمه و حسنین رو فرمودند اینها فی القربی هستند

پیامبر در مسجد نشسته بود به مردم فرمود که مرتب صدقه قلبی و صدقه زبانی بدید ،تا حالا این دو رو شنیده بودید ؟

یه نفر بلند شد عرض کرد یا رسول الله فسر لنا،پیامبر فرمود صدقه قلبی اینه که همیشه محبت فرزندان و اهلبیت من در قلبتون باشه و از قلب شما خارج نشه و باقی بمونه و همچنین صدقه زبانی هم صلوات بر من وآل من هست .

اصلا فرض کنید هیچ دلیلی برای عزاداری نداریم همین یه دونه آیه کفایت میکند برای دلیل عزاداری ،مگه نفرموده فرزندان من رو بهشون محبت کنید خب این محبت هست

ریان بن شبیب وقتی وارد شد بر امام رضا (این حدیث در عیون اخبار الرضا هست)روز اول ماه محرم این حدیث مفصلی هست من دو تا تیکه این حدیث رو خدمت شما عرض میکنم –امام فرمود یابن الشبیب: پسر شبیب اگر دلتون میخواد در بهشت داخل اون غرفه هایی باشید که پیغمبر هست قاتلهای ابا عبدالله رو لعنت کن .زیارت امام حسین نورانیت خاصی داره –اگر میخوای ثواب شهدای کربلا رو داشته باشی هر وقت نا کربلا برده میشه بگو یا لیتنی کنت معهم فافوز فوزا عظیما

 

 

روضه ی حضرت مسلم سلام الله علیه-شب اول محرم

امام حسین(ع) مسلم را به کوفه فرستاد. چهار، پنج روزی که مسلم در کوفه بود هیجده هزار نفر با مسلم بیعت کردند. مسجد کوفه مسجد بزرگی است وقتی مسلم نماز می خواند تا دم در مسجد از جمعیت پر می شد. یک شب عبیدالله اعلام کرد هر کس اطراف مسلم باشد و از مسلم طرفداری کند دستگیرش می کنیم. مسلم بن عقیل نماز مغرب را خواند. بین نماز مغرب و عشاء پشت سرش را نگاه کرد، دید یک نفر هم پشت سرش نیست. همه رفته بودند. تمام مردم شهر مضطرب هستند. در شهر پخش شده بود که طرفداران مسلم را دستگیر می کنند یکی شوهرش خانه نیست می گفت: نکند شوهرم را گرفته باشند. یکی پسرش بیرون است.یکی برادرش نیست. مسلم کنار کوچه ای از استر پیاده شد و سرش را به دیوار گذاشت. زنی جلوی در نشسته بود. اسمش طوعه بود. او هم منتظر پسرش بود تا برگردد. دید آقایی از استر پیاده شد و سرش را به دیوار گذاشته است. گفت: آقاجان! چرا سرت را به دیوار خانه من گذاشتی؟ چرا به خانه ات نمی روی؟ دفعه سوم که زن سوال کرد، مسلم گفت: آب داری برای من بیاوری؟ زن رفت آب آورد. مسلم باز همانجا ایستاد. آن زن گفت: آقاجان! چرا به خانه ات نمی روی؟ صدا زد: مادر من خانه ندارم. زن گفت: شما کی هستی؟ گفت: من مسلم بن عقیل هستم.

جان ختم المرسلین در کوفه جا دارد ندارد

بهتر از روح الامین در کوفه جا دارد ندارد

افسر جانباز حق در کوفه سرگردان و بی کس

نایب سلطان دین در کوفه جا دارد ندارد

مسلم بی خانمان در کوچه ها می گردد امشب

یک جهان ایمان و دین در کوفه جا دارد ندارد

امتحان حق نگر ازآن مسلمان و مسلم

مسلم است ای مسلمین در کوفه جا دارد ندارد

مسلم آن شب را در خانه طوعه ماند. هنگام صبح پسر این زن به دارالامارة خبر داد در خانه آنهاست. عبدالله بن عباس با هفتاد سوار آمد و خانه را محاصره کردند. یک وقت زن آمد داخل اتاق صدا زد: آقاجان! مسلم بن عقیل! خانه را محاصره کردند. مثل اینکه فهمیده اند شما داخل خانه ما هستید. مسلم بن عقیل از خانه بیرون آمد سوار اسبش شد. شمشیر می زند و می کشد. دشمنان را روی زمین می ریزد. این بی انصافها دسته های نی را آتش زدند و از بالای بام بر سرش ریختند. همه بگویید: غریب مسلم! غریب مسلم!

بعد از پیکار عظیم مسلم را گرفتند. دست مسلم را به پشت سر بستند. او را به طرف دارالامارة آورند. وقتی عبیدالله رسید شروع کرد به گریه کردن. عبیدالله گفت: چرا گریه می کنی؟ کسی که در این کارها می افتد باید پیه کشته شدن هم به تنش بمالد. چرا گریه می کنی؟ صدا زد: عبیدالله! به خدا قسم اگر برای خودم . کشته شدن گریه کنم. گفت: پس برای چه گریه می کنی؟ گفت: دلم می سوزد که نامه نوشته ام تا حسین(ع) به کوفه بیاید. می ترسم امام حسین (ع) دست زن و بچه اش را بگیرد و به طرف شما مردم بی وفا بیاید.هنگامی که می خواستند او را بکشند فرمود: عبیدالله! سه وصیت دارم. اول وصیتم این است وقتی مرا کشید بدنم را روی خاکها نگذارید! مرا دفنم کنید. وصیت دومم این است که هفتصد درهم در کوفه قرض دارم، زره مرا بفروشید و قرضهایم را ادا کنید. یک وصیت دیگر هم دارم وآن اینکه دلم می خواهد یک نامه بنویسید که حسین(ع) نیاید. آی غریب حسین! حسین!… اللهم نسئلک و ندعوک باسمک العظیم یا الله!

 

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

 شماره نوبت استخاره: 09102506002

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

پاسخگویی سوالات شرعی: 09102506002

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group