معیار حقگویی (۶)
وَ ألبِسْنِي زِينَةَ المُتّقينَ في... َالقَولِ بِالحَقِّ وَ إن عَزّ.[۱]
در این فراز نورانی از دعای مکارم الاخلاق، گفتن سخن حق هرچند سخت باشد در خواست شده است. گفتیم نکته مهم در تبیین این فراز، پاسخ به این سؤال است که معیار سخن حق چیست؟ در روایات اهلبیت (علیهم السّلام) معیارهایی برای تشخیص حق بیان شده است. در جلسات قبل به اصلیترین معیار، یعنی عقل پرداختیم و اینک بقیه معیارها را بیان میکنیم. معیارهایی که همه ریشه در همان معیار عقل دارند.
دو: عدل
دومین معیار تشخیص حق از باطل که در روایات به آن اشاره شده، عدل است.
در روایتی که از رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده، آمده است:
کل قوم علی زینة من أمرهم و مفلحة فی أنفسهم یردون علی من سواهم و یتبین الحق فی ذلک بالمقایسة بالعدل عند اولی الالباب.[۲]
هر گروهی کارشان در نظرشان زیبا است و به نظر خودشان کامیاب و پیروزند، به غیر خودشان انتقاد میکنند و حق در این موارد با مقایسهاش با عدل نزد اهل عقل روشن میشود.
صدر این روایت، ریشه در این آیه دارد که میفرماید:
﴿كُلُ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُون﴾.[۳]
هر گروهى، به آنچه نزدشان است، دلخوشاند.
همیشه این طور بوده است که هر حزب و دستهای خود را حق میداند. در گروههای سیاسی فعلی نیز، هر گروهی میگوید حق با ماست و به گروههای دیگر انتقاد میکند. در این هنگام که همه مدعی حقگویی هستند، طبق روایت فوق، حقیقت در مقایسه با عدلگویی آنها روشن میشود. هر گروهی که سخنش به عدل و انصاف نزدیکتر است، به حق نزدیکتر است و هر گروهی که تفریط میکند و به دور از عدالت سخن میگوید، مثلا تهمت میزند و دروغ میگوید، از حق دورتر است.
این ملاکی است برای اینکه مردم تشخیص دهند حق با چه گروهی است و به آنها کمک میکند که در جریان انتخابات دچار سردرگمی نشوند، البته هر کسی هم برای انجام این مقایسه، شایستگی ندارد؛ بلکه باید «اولوا الباب»، یعنی اهل عقل و فهم و درایت باشد تا با سنجش سخنان هر گروه، بفهمد کدام یک از آنها به عدل و انصاف نزدیکتر است و به همین جهت است که گفتیم این معیار نیز ریشه در معیار عقل دارد.
همچنین در روایتی که از امیر المؤمنین (علیه السّلام) نقل شده آمده است:
إنَّ العَدلَ ميزانُ اللّهِ سُبحانَهُ الَّذي وَضَعَهُ فِي الخَلقِ و نَصَبَهُ لِإِقامَةِ الحَقِّ.[۴]
عدل، معيار خداى سبحان است كه آن را براى برپايى حق در ميان مردم قرار داد.
[۱]الصحيفة السجّاديّة، الدعاء ۲۰.
[۲]البیان و التبیین، ج۲، ص۳۵.
[۳]سوره مؤمنون، آیه ۵۳.
[۴]غرر الحكم، تمیمی آمدی، ح۳۴۶۴.