معیار حقگویی (۷)
وَ ألبِسْنِي زِينَةَ المُتّقينَ في... َالقَولِ بِالحَقِّ وَ إن عَزّ.[۱]
در تبیین این فراز نورانی، صحبت در معیارهای تشخیص حق بود. در جلسات گذشته، با استفاده از سخنان اهلبیت (علیهم السّلام) به دو معیار عقل و عدل اشاره کردیم و اینک معیار سوم.
سه: قرآن
معیار سوم برای تشخیص حق، کتاب خداست:
﴿يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ﴾[۲]
اى مردم!حق از سوى پروردگارتان نزد شما آمده است.
مراد از حق در این آیه قرآن است. قرآن حق است و در آن باطل راه ندارد، لذا میتواند معیاری برای تشخیص حق باشد.
این معیار نیز مرتبط با همان معیار اول، یعنی عقل است، زیرا عقل است که انسان را به معیارهای مختلف راهنمایی میکند و یکی از این معیارها، کتاب خداست.
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) طبق نقل، میفرماید:
إنّ على كُلِّ حقٍّ حَقيقَةً وعلى كُلِ صَوابٍ نُوراً، فما وافَقَ كِتابَ اللَّهِ فخُذوهُ، وما خالَفَ كِتابَ اللَّهِ فدَعُوهُ.[۳]
با هر حقّى، حقيقتى است و با هر سخن درستی از نورانیتی برخوردار است، پس آنچه با كتاب خدا سازگار بود، آن را بپذيريد و آنچه مخالف كتاب خدا بود، رهايش كنيد.
این معیار، معیاری است کلی و حتی شامل سخنان نقل شده از خود معصومان هم میشود، یعنی اگر سخنی که به پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) یا یکی از امامان (علیهم السّلام) نسبت داده میشود با کتاب خدا هماهنگ بود، سخن حقی است و معلوم میشود، نسبتش به ایشان درست است و اگر ناهماهنگ بود، نسبت نادرست است.
[۱]الصحيفة السجّاديّة، الدعاء ۲۰.
[۲]سوره یونس، آیه ۱۰۸.
[۳]الكافي، شیخ کلینی، ج۱، ص۶۹، ح۱.