بحث اخلاقی انواع فقر
وَ لَا أَفْتَقِرَنَّ وَ مِنْ عِنْدِكَ وُسْعِی. [۱]
بارالها! دچار فقر و تنگدستی نشوم با آنکه تمکن مالیام از توست.
«فقر» به معنای نیازمندی، نقطه مقابل «غنا»، یعنی بینیازی است. در اصطلاح قرآن و حديث، فقر لااقلّ در چهار معنا به کار رفته است:
یک. نياز در اصل وجود که همان نیاز عمومی جهان آفرینش به خداوند متعال است، چنان كه مىفرمايد:
﴿يَأَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَآءُ إِلَى اللَّهِ﴾. [۲]
اى مردم! شماييد نيازمندان به خدا.
دو. احتياج مادّى. انسان در زندگی نیازمندیهای مادّی دارد که به آن فقر اطلاق میگردد، چنان كه خداى سبحان مىفرمايد:
﴿إِنَّمَا الصَّدَقَتُ لِلْفُقَرَآءِ وَ الْمَسَكِينِ﴾. [۳]
همانا صدقهها براى نيازمندان و درماندگان است.
سه. فقر معنوى. ممکن است انسان پول نداشته باشد؛ ولی غنی باشد، کما اینکه ممکن است، پولدار باشد، اما فقر درونی داشته باشد. در بيانِ رسيده از امير المؤمنين (عَلَیْهِالسَّلامِ) آمده:
فَقرُ النَّفسِ شَرُّ الفَقرِ. [۴]
فقرِ جان، بدترين نوع فقر است.
چهار. احساس نياز به خداوند و احتياج به او، همان طور كه در حديثی از پيامبر(صَلَّیاللهُعَلَیْهِوَآلِهِ) آمده است:
اللّهُمَّ أغنِنيِ بالافتِقارِ إلَيكَ و لا تُفقِرْني بالاستِغناءِ عنكَ. [۵]
بار خدايا! با نيازمندى به خودت مرا بىنياز گردان و با بىنيازى از خودت مرا نيازمند مگردان.
هر چه انسان بیشتر احساس نیاز به خدا داشته باشد، از دیگران بینیازتر میشود.
[۱] الصحيفة السجّاديّة، الإمام زین العابدین(عَلَیْهِالسَّلامِ)، ص۹۸، الدعاء۲۰.
[۲] سوره فاطر، آیه ۱۵.
[۳] سوره توبه، آیه ۶۰.
[۴] غرر الحكم و درر الكلم، تمیمی آمدی (۵۵۰ ق)، ح۶۵۴۷.
[۵] مفردات ألفاظ القرآن، راغب اصفهانی (۴۲۵ ق)، ص۶۴۲.