407 - عُجب آفت عبادت
و عَبِّدني لَكَ و لا تُفسِد عِبادَتي بِالعُجب.[۱]
بحث در تبیین جمله دوم از این فراز بود که به بیان یکی از آفات عبادات یعنی عجب میپردازد. عبادت در حقیقت وسیلهای است برای خودسازی و هدف از آن رسیدن به کمال انسانیت است؛ ولیکن آفاتی دارد که آن را به فساد میکشاند. یکی از این آفات عُجب است. ممکن است کسی عبادت کند، عبادتش هم زیاد باشد، ولی با عُجب و خودپسندی تمامی عباداتش را فاسد کند.
در روایتی از امام صادق علیه السلام چنین نقل شده است:
قالَ إبليسُ لعنة اللّه عليه لِجُنودِهِ: إذَا استَمكَنتُ مِن ابنِ آدَمَ فى ثَلاثٍ، لَم ابالِ ما عَمِلَ؛ فَإِنَّهُ غَيرُ مَقبولٍ: إذَا استَكثَرَ عَمَلَهُ، ونَسِيَ ذَنبَهُ، ودَخَلَهُ العُجبُ.[۲]
شيطان ملعون به لشکریانش گفت: اگر در سه كار بر فرزند آدم چيره شوم، ديگر باكى ندارم كه چه كار خواهد كرد؛ زيرا آن كار از او پذيرفته نمىشود: هرگاه عملش را زياد شمارد و گناهش را فراموش كند و خودپسند شود.
کسی که این سه خصلت را داشته باشد، هرچه نماز بخواند، روزه بگیرد، حج برود، کار خیر انجام دهد، درس بخواند، کتاب بنویسد... فایدهای ندارد، زیرا با این سه خصلت در هر موقعیتی از علم و عمل باشد، قطعاً هالک است.
این سه خصلت ارتباط نزدیکی با همدیگر دارند، بلکه میتوان گفت که خصلت اول و دوم حاصل خصلت سوم است. یعنی وقتی انسان گرفتار خودپسندی میشود، آن وقت است که عمل خود را زیاد میبیند و در نتیجه گناهش را از یاد میبرد.
ریشه این گناهان هم جهل است. زیاد شمردن عمل، نسیان گناه و عُجب نتیجه جهل است. اگر انسان حقیقتاًعالم و اهل معرفت باشد، هیچ وقت عمل خود را هر چند که به حسَب ظاهر زیاد باشد، زیاد نمیداند، هیچ گاه گناهش را فراموش نمیکند و هرگز دچار خودپسندی نمیشود. از این رو، میبینیم که امیر مؤمنان علی علیه السلام با این که پیامبر گرامی صلّی الله علیه و آله و سلّم یک ضربت او در خندق را بالاتر از عبادت جنّ و انس دانستند، باز هم خود را نیازمند میداند و از کمی زاد و توشه برای سفر آخرت آه میکشد:
آهِ مِن قِلَّةِ الزّادِ، و بُعدِ السَّفَرِ، و وَحشَةِ الطَّريقِ.[۳]
این خصوصیت اهل معرفت است که کارهای نیک خود را کم میشمارند. نمونه عینی زمان ما امام امت ـ رضوان الله تعالی علیه ـ است. آن بزرگوار از جدش امیر مؤمنان علیه السلام الگو گرفته است که وقتی میخواهد به فرزندش وصیتنامه بنویسد میفرماید: «با دست خالی از حسنات و نامهای سیاه از سیئات...»؛ در حالی که در زمان معاصر غیر از ایشان کسی که این همه کار خیر انجام داده باشد، سراغ نداریم. یکی از حسنات ایشان نظام جمهوری اسلامی است که با آن برکاتی که در جهان دارد، ان شاء الله مقدمه حکومت جهانی ولی عصر علیه السلام خواهد شد.
ایشان با این همه اعمال خیر، بدون تعارف میگوید «با دست خالی» و حتی در هفته آخر قبل از فوتشان به امام جمعه آن هفته پیغام میدهند که دعا کنند خدا من را بپذیرد. این از صفات اهل معرفت و اهل عقل است. در مقابل انسان جاهل کارهای خیر کم خود را زیاد میشمارد، مثلاً اگر خواندن نماز شباش یک سال تداوم پیدا کند، آن را چنان بزرگ میبیند که خیال میکند باید جبرئیل بر او نازل شود!
خداوند همه ما را از این آفت خطرناک نجات عنایت فرماید.
[۱] . الصحيفة السجّاديّة: الدعاء ۲۰.
[۲] . الخصال، شیخ صدوق، ص۱۱۲ ح۸۶.
[۳] . نهج البلاغة: الحكمة ۷۷.