پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

025 ـ و حجج الله علی اهل الدنیا و الآخرة و الاولی و رحمة الله و برکاته

وَ حُجَجِ اللّهِ عَلى أهْلِ الدُّنْيا وَالآخِرةِ وَ الاُْولى ، وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ .
و حجّت هاى خدا بر اهل دنيا و آخرت ، و رحمت خدا و بركات او [بر شما باد] !
توضيح واژه ها

حُجَج : جمع «حُجّة» ، به معناى برهان ، دليل ، راه پيروزى هنگام درگيرى [لفظى] . [۱]

أهْل : بنا بر مضافٌ اليه آن ، معنايش متفاوت مى شود : خويشاوندان ، ايل و تبار ، پيروان ، وابستگان ، ويژگان . [۲]

الدُّنْيا : نقطه مقابل آخرت ، به معناى جهان ، سراى فانى ؛ اسمى براى كره زمين است كه ساكنانش آن را نسبت به سراى باقى ، به خود نزديك تر مى بينند . [۳]

الآخِرَة : نقطه مقابل متقدّم ، به معناى پسين ، سراى باقى ، سراى جاويد پس از مرگ . [۴]

الاُْولى : ضدّ پايان ، به معناى آغاز ، ابتداى هر چيزى ، نخستين ، پيشين . [۵]

رَحْمَة : نرمش و رقّت دل ، بخشش ، دلسوزى . [۶]

بركات : جمع «بَرَكة» ، به معناى رشد و فزونى ، گسترش ، ثبوت خير الهى ، تداوم خير و نيكى . [۷]

شرح

اقسام براهين الهى

وظيفه بشر ، پيمودن راه رستگارى است و براى يافتن آن ، نياز به دلايل روشن است . از همين روست كه خداوند ، حجّت هاى ويژه اى را قرار داده است . امام كاظم عليه السلام ، بر اساس نقلى ، براهين الهى را نهان و آشكار مى داند و در معرّفى حجّت هاى خداوند ، مى فرمايد :

إنَّ للّهِِ عَلَى النّاسِ حُجَّتَينِ : حُجَّةً ظاهِرَةً وَ حُجَّةً باطِنَةً ، فَأمَّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ وَ الأنبِياءُ وَ الأئِمَّةُ عليهم السلام ، و أمَّا الباطِنَةُ فَالعُقُولُ . [۸] خداوند ، دو حجّت بر مردم دارد : حجّت آشكار و حجّت نهان . حجّت آشكار ، فرستادگان ، پيامبران و امامان اند ؛ و حجّت نهان ، عقل هايند .

۱ . برهانِ نهان

خِرد و پيشوايان معصوم عليهم السلام ، سخن آخر را مى گويند و به گاهِ ترديد ، چنانچه عقلْ راهى را نشان داد ، بايد به آن عمل كرد و ديگران را نيز به آن ، فرا خواند . البته مراد از عقل هدايتگر ، خِردى است كه در جانِ آدميان پاك ، نهاده شده است ؛ زيرا خداوند ، در سوره شمس ، پس از يازده سوگند مى فرمايد :

«فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا * قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا . [۹] پس بدكارى و پرهيزگارى اش را به وى الهام كرد . به راستى ، رستگار شد هر كه خودسازى كرد» .

به ديگر سخن ، خداوند در جان آدمى ، راه شناخت پاكى ها و پليدى ها را نهاده است و هر كس در نهان خود ، مى داند كه كدامين راه ، صواب است و كدام ، به كژراهه مى رود ؛ ولى همگان ، كامياب نمى شوند و تنها كسانى رستگار مى شوند كه به فطرت خود ، باز گردند و سخن عقل و فطرت را ـ كه هماره به شايستگى ها فرا مى خوانند ـ ، گوش كنند و از ناشايسته ها ، پرهيز نمايند . چنين خِردى ، حجّت پنهان خداوند است . از امام على عليه السلام روايت شده كه فرمود :

العَقلُ شَرعٌ مِن داخِلٍ وَ الشَّرعُ عَقلٌ مِن خارجٍ . [۱۰] خِرد ، شريعت درونى است و شريعت ، عقل بيرونى است .

۲ . برهانِ آشكار

برهان ديگرى كه اگر مردم به آن تمسّك جويند ، كامياب مى شوند ، حجّت هاى ظاهرى خداوند است و چنان كه آمد ، در گفتار امام كاظم عليه السلام ، فرستادگان الهى ، پيامبران و امامان عليهم السلام به عنوان حجّت آشكار خدا ، شناسانده شده اند و مولا على عليه السلام نيز ، در توصيف پيامبر صلى الله عليه و آله ، او را استوارترين برهان خدا مى داند . بر پايه آنچه از ايشان روايت شده ، فرمود :

يا أيُّها النّاسُ إنّه لَم يَكُن للّه سُبحانَهُ حُجَةٌ فى أرضه أوكدُ من نبيّنا محمّد صلى الله عليه و آله ! [۱۱] اى مردم ! براى خداى سبحان ، در زمين ، حجّتى استوارتر از پيامبر ما محمّد صلى الله عليه و آله نيست .

اگر چه استوارترين حجّت ظاهرى خداوند ، پيامبر صلى الله عليه و آله بود ، امّا تا زمين بر جاست ، حجّت هاى خدا نيز بر پاست . امام على عليه السلام ، علل استمرار حجّت هاى بر پا دارنده الهى را چنين برمى شمُرَد :

اللّهُمَّ بَلى لا تَخْلُو الأرضُ مِن قائِمٍ للّهِِ بِحُجَّةٍ : إمّا ظاهِرا مَشهُورا وَ إمّا خائِفا مَغمُورا ؛ لِئلّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللّهِ وَ بَيِّناتُهُ ، وَ كَم ذا وَ أينَ اُولئِكَ ؟ اُولئِكَ وَ اللّهِ الأقَلّونَ عَدَدا وَ الأعظَمُونَ عِندَ اللّهِ قَدْرا ! [۱۲] آرى . زمين ، هيچ گاه از حجّت قائم خداوندى ، خواه آشكار و مشهور باشد يا ترسان و پنهان از ديده ها ، خالى نمى مانَد ، تا حجّت ها ونشانه هاى دين خدا ، از ميان نروند . اينان ، چند تن هستند يا در كجايند ؟ به خدا سوگند كه شمارشان ، بسى اندك است ؛ ولى منزلتشان نزد خداوند بسيار است!

پيام قابل توجّه اين سخن ، آن است كه حجّت هاى خداوند ، هميشه حاضر هستند ، و اگر چه «ظاهر» نباشند ، با حضور خود ، هماره ، نگهبان نشانه هاى دين خدايند . بنا بر اين ، سخنان پيشوايان معصوم عليهم السلام ، راهبر و حجّت ظاهرى خواهند بود و هدايت هاى باطنى آنان ، بر همه هستى ، سايه افكنده است .

حجّت خدا در عصر غيبت

آخرين حجّت حق ، امام زمان عليه السلام كه ديده ما از رؤيت او محروم است ، بر اساس نقل كتاب الاحتجاج ، استمرار حجّت ظاهرى خدا را پيروى از عالمان حديث پژوه مى شناسانَد و اطاعت آنان را بايسته مى داند :

وَ أمّا الحَوادِثُ الواقِعَةُ فَارجِعوا فيها إلى رُواةِ حَدِيثِنا ، فَإنَّهُم حُجَّتِى عَلَيكُم وَ أنَا حُجَّةُ اللّهِ . [۱۳] در رُخدادهاى پديد آمده ، به راويان حديث ما مراجعه كنيد ؛ زيرا آنان ، حجّت من بر شما هستند و من ، حجّت خدايم .

بر اين اساس ، فقهاى واجد شرايط ، حجّت هاى ظاهرى حجّت پنهان حضرت حق در عصر غيبت اند .

پس به گاهِ ظهور امام عليه السلام ، پيروى از او در جامعه ، واجب است و هنگام غيبت ، گفتار آن بزرگواران كه توسّط عالمان عدالت پيشه و حديث شناس [۱۴] منتقل مى شود ، حجّت خواهد بود و عمل به آن احاديث ، در زندگى دنيا ، باعث سرفرازى و در پيشگاه الهى ، مايه روسپيدى است ؛ زيرا بر پايه دليلى استوار (حجّت) ، رفتار شده است .

تفسير «الاُولى»

شارحان ، در تفسير «الأولى» ، سخن روشن و هماهنگى ندارند . برخى ، آن را به معناى «دنيا» مى دانند ، برخى آن را به «عالم برزخ» تفسير كرده اند . برخى به معناى «رجعت» دانسته اند و برخى ، آن را «امّت هاى گذشته» معرّفى كرده اند و برخى به «عالَم ذرّ» تفسير نموده اند ؛ ليكن معناى نخست (دنيا) ـ كه علّامه مجلسى آن را انتخاب كرده است ـ ، [۱۵] به نظر درست تر مى رسد . بنا بر اين ، مى توان گفت كه تكرار آن پس از «دنيا» ، براى رعايت سجع است .

 

 

[۱] «حُجَج : جمع الحجّة : البرهان و قيل : الحجّة ما دُفِعَ به الخصم» (لسان العرب ، ج ۲ ، ص ۲۲۸) .

[۲] «أهل الرجل : زوجه و أخصّ النّاس به» (العين ، ج ۴ ، ص ۸۹ ) .

[۳] «الدّنيا : نقيض الآخرة ... إسم لهذه الحياة لبعد الآخرة عنها» (لسان العرب ، ج ۱۴ ، ص ۲۷۳) .

[۴] «الآخرة : دار البقاء» (لسان العرب ، ج ۴ ، ص ۱۴) .

[۵] «الاُولى : مؤنث الأوّل والأوّل : المتقدّم و هو نقيض الآخر» (لسان العرب ، ج ۱۱ ، ص ۷۱۶) .

[۶] «الرحمة : المغفرة ، الرقّة والتعطُّف» (لسان العرب ، ج ۱۲ ، ص ۲۳۰) .

[۷] «بركات : جمع البركة : النّماء و الزيادة» ، (لسان العرب ، ج ۱۰ ، ص ۳۹۵) .

[۸] الكافى ، ج ۱ ، ص ۱۶ ، ح ۱۲ .

[۹] سوره شمس ، آيه ۸ ـ ۹ .

[۱۰] مجمع البحرين ، ج ۳ ، ص ۲۲۴ .

[۱۱] غرر الحكم ، ح ۱۱۰۰۴ .

[۱۲] نهج البلاغة ، حكمت ۱۴۷ .

[۱۳] الاحتجاج ، ج ۲ ، ص ۵۴۳ ، ح ۳۴۴ .

[۱۴] عدالت و حديث شناسى ، از ويژگى هاى راوى است .

[۱۵] بحار الأنوار ، ج ۱۰۲ ، ص ۱۳۶ .

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group