وَ حَمَلَةِ كِتابِ اللّهِ .
و حاملان كتاب خدا ...
توضيح واژه
حَمَلَة : جمع «حامل» ، يعنى حمل كننده . [۱]
شرح
در اين جمله ، اهل بيت عليهم السلام ، به عنوان حاملان كتاب خدا معرّفى شده اند ؛ امّا اين عبارت كوتاه ، نيازمند شناخت سه مسئله است : مقصود از كتاب خدا چيست ؟ حمل كتاب خدا ، چگونه صورت مى گيرد ؟ و حاملان كتاب خدا ، چند نوع اند؟
۱ . مقصود از كتاب خدا
كتاب خدا را مى توان چند گونه معنا كرد ؛ امّا دو معنا با روايات ، سازگارتر است : نخست ، اين كه مراد ، قرآن كريم است كه در اين صورت ، «كتاب اللّه » ، اسم خاص و شناخته شده قرآن است . معناى دوم ، تمام كتاب هاى آسمانى را در بر مى گيرد كه در اين صورت ، مراد از كتاب در اين جا ، اسم جنس است و هر كتابى كه از سوى خداوند به پيامبران پيشين نازل شده (مانند : صُحُفِ ابراهيم ، زبور داوود ، تورات موسى و انجيل عيسى و قرآن) ، همگى «كتاب اللّه » خوانده مى شوند . اين نظريه ، با روايتى به نقل از امام صادق عليه السلام سازگار است كه فرموده :
كُلُّ كِتابٍ نُزِّلَ فَهُوَ عِندَ أهلِ العِلمِ وَ نَحنُ هُم . [۲] هر كتابى [كه از جانب خدا] فرو فرستاده شده ، نزد اهل علم است و ايشان ، ماييم .
۲ . چگونگى حمل كتاب خدا
حمل كردن كتاب خدا ، به چند گونه متصوّر است : حمل لفظى ، حمل معنوى ، و حمل حقيقى .
حمل لفظى هر كتابى ، عبارت است از به همراه داشتن ، خواندن و يا به حافظه سپردن آن كتاب .
هر يك از اين اقسام ، در باره كتاب خداوند ، نيكوست . برخى از مردم ، كتاب خدا را به عنوان «تبرّك» ، همراه خود مى كنند و نزد خود ، نگه مى دارند ، هر چند سواد خواندنِ متن عربى را نداشته باشند .
برخى ديگر ، با توجّه به پاداشى كه در خواندنِ قرآن نهفته است ، [۳] الفاظ آن را مى خوانند و از نورانيت آن ، بهره مند مى شوند . اين دسته ، الفاظ قرآن را با خواندن ، حمل مى كنند .
دسته سوم ، الفاظ قرآن را در ذهن خويش ، حمل مى كنند . اينان ، حافظان قرآن هستند كه توفيق به خاطر سپارىِ قرآن را يافته اند . تمامى اقسام سه گانه ياد شده ، حاملان لفظى قرآن ، خوانده مى شوند .
حمل معنوى قرآن ، بر چهار گونه است كه رسيدن به سه مرحله آن براى انسان هاى عادّى ، ممكن است و يك مرحله آن ، ويژه انبيا و وارثان ايشان است . سه مرحله حمل معنوى ، عبارت است از : فهميدن معناى ظاهرى ، درك اشارات و لطائف آن ، و مرحله چهارم ـ كه ويژه پيامبران است ـ ، فهميدن حقايق قرآنى است . امير مؤمنان عليه السلام ، در روايتى زيبا ، اين مراحل را چنين ترسيم مى فرمايد :
إنَّ كِتابَ اللّهِ عَلى أربَعَةِ أشياءَ : عَلَى العِبارَةِ ، وَ الإشارَةِ ، وَ اللَّطائِفِ ، وَ الحَقائِقِ . فَالعِبارَةُ لِلعَوامِّ ، وَ الإشارَةُ لِلخَواصِّ ، وَ اللَّطائِفُ لِلأَولِياءِ ، وَ الحَقائِقُ لِلأنبِياءِ . [۴] كتاب خدا ، بر چهار چيز است : عبارت ، اشاره ، لطايف ، و حقايق . عبارت ، براى عموم مردم است ؛ اشاره ، براى خواصّ است ؛ لطايف ، براى اولياست ؛ و حقايق ، براى پيامبران است .
كسانى كه با زبان عربى آشنا هستند ، عبارات و يا همان ظواهر قرآن را به راحتى در مى يابند ؛ امّا قرآن ، داراى اشاراتى است كه تنها مفسّران قرآن ، از آنها آگاهى دارند . بر اساس روايتى از امام صادق عليه السلام كه در ميان قرآن پژوهان مشهور است ، قرآن ، آكنده از اشارات است :
نَزَلَ القُرآنُ بِإيّاكَ أعنِى وَ اسْمَعِى يا جارَه ! [۵] قرآن ، مطابق ضرب المثل «به در مى گويم كه ديوار بشنود» ، نازل شد . [۶]
قرآن ، لطائف و ظرافت هايى دارد كه براى فهم عميق قرآن ، بدانها نيازمنديم و تنها از راه اهل بيت عليهم السلام مى توان به آنها رسيد . در اين جا پيوند قرآن و حديث ، ضرورت پيدا مى كند تا بر اساس فهم منطقى اولياى خدا ، قرآن ، تفسير شود . تفسير اهل بيت عليهم السلام ، چنانچه به گونه اى روشمند ارائه شود ، از هر گونه تعارضى مصون است و تفاسيرى كه از ناحيه آنان نيست و يا به گونه اى غير مستند به ايشان منسوب شده است ، در مرز شرك و نفى قداست پيامبر صلى الله عليه و آله قرار دارد . براى نمونه ، در اين گونه تفاسير ، به راحتى براى خداوند ، جسم قائل مى شوند و يا با داستان سرايى ، مقامِ پيامبران الهى را از قِشر فُرودين جامعه هم پايين تر مى آورند .
حقايق قرآنى ، بالاترين سطح معنايى قرآن است كه با مقصود اصلى خداوند ، همگون است . فهميدن حقايق قرآنى نيز از مسير اهل بيت عليهم السلام ممكن است ؛ زيرا دانش تمامِ پيامبران پيشين ، در نزد آنان است و پيامبران ، به حقايق وحى خداوند ، آگاه بوده اند .
۳ . انواع حاملان كتاب خدا
اقسام حاملان قرآن ، با وجوه پيش گفته ، رابطه اى مستقيم دارد و به ديگر سخن ، هر يك از اقسام پيشين ، مانند : خواندن قرآن ، حفظ كردن آن ، فهم معانى ظاهرى ، اشارات ، لطايف و حقايق را اشخاص ، بر عهده گرفته اند و آنها را قرآن شناس در سطحِ خودشان مى دانيم . امّا آنچه از تمامى اين اقسام ، برتر است و حاملان قرآنِ حقيقى خوانده مى شوند ، عمل كنندگان به كتاب خدا هستند ؛ زيرا قرآن ، برخى از حاملانِ كتاب خدا را كه به معناى حقيقى ، آن را حمل نمى كنند ، سرزنش مى كند :
«مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُواْ التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارَا . [۷] داستان كسانى كه تورات بر آنها نهاده شد (يعنى مكلّف شدند كه آن را به كار بندند) و آن گاه آن را بر نداشتند (به كار نبستند) ، همچون داستان الاغى است كه كتاب هايى را بردارد» .
با توجّه به توضيحاتى كه گذشت ، بايد گفت : اهل بيت عليهم السلام ، در بالاترين مراتب حاملان قرآن ، قرار داشته اند . آنان ، قرآن را با صوت نيكو مى خوانده اند و آن را در خاطر داشته اند و به همه معانى ظاهرى ، اشارات ، لطايف و حقايق آن ، آگاه بوده اند و تمامِ زندگى آن بزرگواران ، بر قرآن ، استوار بوده است . رفتارِ معصوم ، تجسّم قرآن است . از اين رو ، اخلاق پيامبر صلى الله عليه و آله چنين توصيف شده است :
خُلقُهُ القُرآنُ . [۸] خُلق و خويَش ، قرآن بود .
مهم ترين پيام اين عبارتِ زيارت ، پيوند با اهل بيت عليهم السلام جهت آشنايى با حقايق كتاب خداست .
[۱] «الحاء و الميم و اللّام ، أصل واحد يدلّ على إقلال الشّى ء» (معجم مقاييس اللّغة ، ج ۲ ، ص ۱۰۶) . «الحَمَلَة : جمع حامل» (الصحاح ، ج ۴ ، ص ۱۶۷۷) .
[۲] . الكافى ، ج ۱ ، ص ۲۲۶ ، ح ۶ .
[۳] . ر . ك : سوره فاطر ، آيه ۲۹ و ۳۰ .
[۴] . عوالى اللّالى ، ج ۴ ، ص ۱۰۵ ، ح ۱۵۵ .
[۵] . الكافى ، ج ۲ ، ص ۶۳۱ ، ح ۱۴ .
[۶] براى آشنايى با اشارات و لطايف قرآن ، ر . ك : دانش نامه ميزان الحكمة ، ج ۱ ، ص ۴۳ ـ ۴۷ (درآمد) .
[۷] . سوره جمعه ، آيه ۵ .
[۸] . تنبيه الخواطر ، ج ۱ ، ص ۸۹ .