وَ أوْصِياءِ نَبِىِّ اللّهِ .
و اوصياى پيامبر خدا ...
توضيح واژه
أوصياء : جمع «وصى» ، يعنى سفارش شده . [۱]
شرح
به سفارش و دستور العملى كه همراه پند و موعظه باشد ، «وصيّت» مى گويند و واژه «وصى» ، از واژگان اضدادى است كه به سفارش كننده و سفارش شونده ، هر دو ، اطلاق مى شود . اين واژه در فرهنگ دينى ، به جانشينِ پيامبران ، گفته مى شود كه در باره آن ، سخن خواهيم گفت . براى توضيح اين عبارت ، چند مسئله بايد تبيين شوند : انواع وصيّت ها ، مقصود از وصى بودن اهل بيتِ پيامبر صلى الله عليه و آله چيست ؟ و دلايل وصى بودن اهل بيت براى پيامبر صلى الله عليه و آله ، كدام است ؟ و در آخر ، پيام اين عبارت حديث ، براى جامعه اسلامى چيست؟
۱ . انواع وصيّت ها
وصيّت ، اقسام گوناگونى دارد ؛ امّا بيشتر وصيّت ها به سه عنوان كلّى باز مى گردند :
الف) وصيّت نامه مالى . سندى حقوقى است كه شخص براى پس از مرگ خويش ، تنظيم مى كند تا بازماندگان بر اساس آن ، اموال ، دارايى ها و حقوق معنوى او را تقسيم كنند . چنين وصيّت نامه اى در همه اديان ، مرسوم بوده است و اسلام نيز آن را به رسميّت مى شناسد و بر نگارش آن ، تأكيد مى كند .
ب) وصيّت نامه اخلاقى . سفارش هايى اخلاقى است كه براى دوستان و اطرافيان ، نگاشته مى شود . اين گونه وصيّت نامه ها ، گاهى به درخواستِ دوستان ، پديد مى آيد و گاهى بر اساسِ نيازِ مخاطب ، نوشته مى شود . در مجموعه نامه هاى امام على عليه السلام ، سفارش هاى اخلاقىِ زيبايى را مى توان ديد . [۲] نوشتن اين گونه وصيّت نامه ها ، همواره در ميان بزرگان اخلاق و عرفان ، مرسوم بوده است . امام خمينى رحمه الله نيز چندين وصيّت نامه اخلاقى باارزش ، به يادگار نهاده است . [۳]
ج) وصيّت نامه سياسى . به سفارش هاى حقوقى اى كه به وسيله مسئولان كشور نگاشته مى شود ، وصيّت نامه سياسى مى گويند . اين نوع وصيّت نامه ها ، با توجّه به گستره اختياراتِ مقامى كه آن را مى نويسد ، ارزشمند خواهد بود .
۲ . اوصياى سياسى ـ الهى پيامبر صلى الله عليه و آله
سفارش هاى مالى و اخلاقى به وسيله افراد ، امرى طبيعى است و نمونه هايى از سفارش هاى اخلاقى و مالى پيامبر صلى الله عليه و آله در دست است . امّا آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله بر آن تأكيد داشت ، سفارش هاى سياسى ـ الهىِ ايشان است . بر اساس سنّت الهى ، تمامِ پيامبران ، سفارش هاى سياسى خويش را به مطمئن ترين شخص مى سپردند و او نيز پس از پيامبر ، جانشين او بود و رهبرى سياسى امّت را برعهده مى گرفت . هِبة اللّه ، وصىّ آدم عليه السلام ، سام ، وصىّ نوح عليه السلام ، يوشع ، وصىّ موسى عليه السلام و شمعون ، وصىّ عيسى عليه السلام بودند . [۴]
پيامبر صلى الله عليه و آله ، در باره وصىّ خويش ، طبق نقلى ، فرمود :
إنَّ لِكُلِّ نَبِىٍّ وَصِيَّا وَ وارِثَا ، وَ إنَّ عَلِيَّا وَصِيّى وَ وارِثى . [۵] هر پيامبرى ، وصى و وارثى دارد و على ، وصى و وارث من است .
در سخن ديگرى ، از پيامبر صلى الله عليه و آله روايت شده است كه امامان دوازده گانه ، همگى اوصياى او هستند :
أنَا سَيِّدُ النَّبِيّينَ وَ عَلِىُّ بنُ أبى طالِبٍ سَيِّدُ الوَصِيِّينَ وَ إنَّ أوصِيائى بَعدِى إثنا عَشَرَ ، أوَّلُهُم عَلِىُّ بنُ أبى طالِبٍ وَ آخِرُهُمُ القائِمُ . [۶] من ، سَرور پيامبران هستم و على بن ابى طالب ، سَرور اوصياست . اوصياى پس از من ، دوازده تن هستند كه نخستين آنها ، على بن ابى طالب و آخرين ايشان ، قائم است .
امير مؤمنان عليه السلام ، ويژگى وصايت را از امتيازهاى منحصر به فرد اهل بيت عليهم السلام مى دانست و در روايتى فرموده است :
لا يُقاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله مِن هذِهِ الاُمَّةِ أحَدٌ ... وَ لَهُم خَصائِصُ حَقِّ الوِلايَةِ وَ فيهم الوَصِيَّةُ وَ الوَراثَةُ . [۷] هيچ كس از اين امّت ، با خاندان محمّد صلى الله عليه و آله سنجيده نمى شود ... ويژگى حقّ ولايت [و امامت] در آنهاست و بس . وصيّت و وراثت ، منحصر به آنان است .
۳ . پيامى روشن براى امّت اسلامى
توصيف اهل بيت عليهم السلام به اوصياى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، در واقع ، اين پيام مهم و روشن را براى امّت اسلامى دارد كه پس از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، جامعه اسلامى بايد از آنها پيروى كنند . اين پيام در روايات بسيار فراوانى [۸] از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، با صراحت ، مورد تأكيد قرار گرفته است كه براى نمونه ، به يك روايت ، اشاره مى كنيم . در روايتى از امام على عليه السلام ، در گزارش گفتگويى بين پيامبر صلى الله عليه و آله و ايشان ، آمده است :
قَد أخبَرَنِىَ اللّهُ تَعالى أنَّهُ قَدِ اسْتَجابَ لي فيكَ وَ لِشُرَكائِكَ الَّذينَ يَكونونَ بَعدَكَ . قُلتُ : يا رسولَ اللّهِ ! وَ مَن شُرَكائى ؟ قال : الّذينَ قَرَنَ اللّهُ طاعَتَهُم بِطاعَتِهِ وَ بِطاعَتِى . قُلتُ : مَن هُم يا رَسولَ اللّهِ؟ قال : الّذينَ قالَ اللّهُ تَعالى فِيهِم : «يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِى الْأَمْرِ مِنكُمْ» . [۹] قُلتُ : يا نَبِىَّ اللّهِ ! مَن هُم؟ قال : هُم الأوصِياءُ بَعدى . [۱۰] [ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : ] «خداى متعال ، به من خبر داد كه دعاى مرا در باره تو و شريكانت كه پس از تو خواهند بود ، اجابت كرده است» . گفتم : اى پيامبر خدا! شريكان من ، چه كسانى اند؟ فرمود : «كسانى كه خداوند ، اطاعت از آنان را به اطاعت از خود و من ، پيوند زده است » .
گفتم : اى پيامبر خدا! آنان كيان اند؟ فرمود : «كسانى كه خداوند متعال ، در باره آنان فرموده است : اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از خدا ، اطاعت كنيد و از پيامبر ، اطاعت كنيد و [ نيز ]از فرمان روايانتان (اولو الأمرتان)» .
گفتم : اى پيامبر خدا! آنان (فرمان روايان) ، چه كسانى اند؟ فرمود : «آنان ، اوصياى پس از من اند» .
[۱] «الوصىّ : الَّذى يُوصى والّذى يوصى له ، أوصى الرّجل و وصّاه : عَهد إليه» (لسان العرب : ج ۱۵ ص ۳۹۴) . «الوصية : التّقدم إلى الغير بما يعمل به مقترنا بوعظ» (مفردات الفاظ القرآن ، ص ۸۷۳) .
[۲] . براى نمونه ، ر . ك : نهج البلاغة ، نامه ۶۹ .
[۳] . از جمله ، نامه هاى عرفانى امام رحمه الله به فرزند گرامى شان مرحوم حاج سيّد احمد خمينى و خانم فاطمه طباطبايى را مى توان نام برد .
[۴] . براى آگاهى بيشتر ، ر . ك : دانش نامه امير المؤمنين عليه السلام ، ج ۲ ، ص ۵۶۷ «فصل يكم : احاديث وصايت» .
[۵] . تاريخ دمشق ، ج ۴۲ ، ص ۳۹۲ ، ح ۹۰۰۵ .
[۶] . كمال الدين ، ص ۲۸۰ ، ح ۲۹ .
[۷] . نهج البلاغة ، خطبه ۲ .
[۸] ر . ك : اهل بيت عليهم السلام در قرآن و حديث ، ج ۱ ، ص ۱۸۴ ـ ۱۹۰ ؛ دانش نامه امير المؤمنين عليه السلام ، ج ۲ ، ص ۵۶۷ «احاديث وصايت» .
[۹] . سوره نساء ، آيه ۵۹ .
[۱۰] . الاعتقادات ، مفيد ، ص ۱۲۱ .