پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

 

 

وَ رَضِيَكُمْ خُلَفاءَ فى أَرْضِهِ وَ حُجَجاً عَلى بَريَّتِهِ .

و شما را پسنديد : براى جانشينى در زمينش و حجّت بر آفريدگانش ...

توضيح واژه ها

رَضِىَ : راضى شد ، خشنود شد ، پسنديد . [۱]

خُلَفاء : جمع «خليفه» ، به معناى جانشين ؛ كسى كه بعد از كس ديگرى بيايد ؛ قائم مقام . [۲]

أرْض : زمين ، سرزمين . [۳]

بَريَّة : مخلوقات ، خلق ، آفريدگان . [۴]

شرح

خليفه ، عبارت است از كسى كه جاى ديگرى قرار مى گيرد و وظايف او را به طور مطلق يا در موارد خاص ، انجام مى دهد . بنا بر اين ، خليفه بايد از توانايى و آگاهى لازم براى انجام دادن كار مُستخلف ، برخوردار باشد . خداوند ، انسان را آفريده تا جانشين او در زمين باشد :

«إِنِّى جَاعِلٌ فِى الْأَرْضِ خَلِيفَةً . [۵] همانا من در زمين ، جانشينى قرار خواهم داد ».

و در پاسخ فرشتگانى كه دليل اين انتخاب را جويا شدند ، فرمود :

«إِنِّى أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ . [۶] همانا من مى دانم آنچه را شما نمى دانيد» .

آنچه را خدا مى داند ، بر ما پوشيده است ؛ ولى بى ترديد ، هر انسانى نمى تواند ادّعاى جانشينى خدا را بنمايد. انسانِ خطاپيشه اى كه به فرمانِ دشمن خدا ، يعنى شيطان گردن مى نهد ، چگونه مى تواند خليفةُ اللّه باشد؟ بنا بر اين ، كسانى به اين مقام دست مى يازند كه خود را از هرگونه آلودگى اى ، پاك نمايند و تنها آنچه را كه خدا مى خواهد ، به جاى آورند . اين ، مقامِ انبيا و پيشوايان دينى است كه نماينده خداى بوده ، بر اساس فرمان او حكم مى رانند.

عبارت «و رضيكم خلفاء فى أرضه» ، اشاره به اين آيه دارد كه :

«يَـدَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَـكَ خَلِيفَةً فِى الْأَرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ . [۷] اى داوود ! همانا تو را در زمين ، جانشين قرار داديم . پس ميان مردم به [راستى و ]درستى حكم كن» .

آرى ! تنها جانشين خداست كه مى تواند حكومت حق را بر پا كند و بر پايه حق ، دادگستر باشد . در اين عبارت از «زيارت جامعه» ، زائر ، اعتقاد خود را بازگو مى كند كه خداوند ، شما را براى جانشينى بر روى زمين پسنديد و اگر اين خواسته حق تعالى ، محقّق مى شد، جهان ، راه انحراف را نمى پيمود و تا آن هنگام كه حكومت جهانى ولىّ عصر ـ روحى له الفداء ـ بر پا نشود، روح عدالت مطلق و حقّ مطلق ، در جامعه هويدا نخواهد شد.

متون روايىِ فراوانى در ميان شيعه و سنّى وجود دارد كه عزّت و اقتدار را براى دوازده خليفه پيامبر صلى الله عليه و آله مى داند . بنا بر اعتقاد شيعه ، دوازده جانشين پيامبر صلى الله عليه و آله ، امامان معصوم اند ؛ ولى در نگاه ديگر مسلمانان ، چنين نيست . اين گروه از مسلمانان كه نمى توانند احاديث فراوان «إثنى عشر خليفة» را كتمان كنند ، در تعيين مصاديق آن به زحمت افتاده اند و هر يك براى خويش ، بدون دليل ، دوازده خليفه از ميان خلفاى اُموى و عبّاسى برگزيده اند ، در حالى كه تأمّل در متون روايى ، همگونىِ دوازده خليفه با يكديگر را نشان مى دهد و خلفاى انتخابى ، هرگز چنين نيستند . براى نمونه ، جابر بن سَمُره ، حديثى را نقل مى كند ؛ امّا در پايان ، به گونه اى سخن مى گويد كه گويى سخن پيامبر صلى الله عليه و آله براى او آشكار نبوده است . او مى گويد :

سمعتُ رسول اللّه صلى الله عليه و آله يقول : «لا يَزالُ الإسلامُ عَزِيزَا إلى إثنَى عَشَرَ خَلِيفَةً» ، ثُمَّ قالَ كَلِمَةً لَم أَفهَمها ، فَقُلتُ لِأبى : ما قالَ ؟ فقال : «كُلُّهُم مِن قُرَيشٍ» . [۸] از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: «اسلام ، تا [ خلافت يافتن ] دوازده جانشين، همچنان عزيز خواهد بود». سپس كلمه اى فرمود كه نفهميدم. به پدرم گفتم : [پيامبر صلى الله عليه و آله ]چه فرمود؟ او گفت [ كه فرمود ] : «همه آنها از قريش اند» .

مَسروق ، يكى از راويانِ احاديث است كه در جلسه درسِ صحابى بزرگ پيامبر صلى الله عليه و آله عبد اللّه بن مسعود ، در عراق ، شركت مى كرد . او ماجرايى را بازگو مى كند كه بيانگر پرسشِ مردمِ آن زمان در باره جانشينان پيامبر صلى الله عليه و آله است . مسروق مى گويد : نزد عبد اللّه بن مسعود ، نشسته بوديم و او ، قرآن خواندن به ما مى آموخت. مردى به او گفت : اى ابو عبدالرحمن! آيا از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پرسيده ايد كه چند خليفه بر اين امّت ، حكومت خواهد كرد؟ عبد اللّه بن مسعود گفت: از وقتى به عراق آمده ام، هيچ كس پيش از تو ، اين پرسش را از من نكرده است.سپس گفت: آرى.ما از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پرسيديم و ايشان فرمود :

إثنا عَشَرَ ، كَعِدَّةِ نُقَباءِ بَنِى إسرائِيلَ . [۹] دوازده تن ، به شمار نقيبانِ بنى اسرائيل . [۱۰] شناخت «خليفة اللّه » ، از آن رو اهمّيت دارد كه وقتى حكومتى به دست شايستگان بر پا شود ، كاملاً با موازين الهى مطابق خواهد بود . به اميد آن كه آرزوى پير معرفت ، خمينى كبير رحمه الله ، در مورد مردمى كه آنان را بهتر از مردمِ دوران پيامبر صلى الله عليه و آله مى خواند، محقَّق شود و آنان ، زمينه برپايى عدالت مطلق را فراهم آورند و خورشيد عدل گستر مهدى عليه السلام بر كرانه گيتى بتابد و بازتاب گفتار پيامبر صلى الله عليه و آله را در يابيم كه از ايشان روايت شده كه فرمود:

يَخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشْرِقِ فَيُوَطِّئونَ لِلمَهدِى سُلطانَهُ . [۱۱] مردمى از شرق قيام مى كنند و زمينه حاكميت مهدى را فراهم مى آورند .

البته يادآورى اين نكته ضرورت دارد كه امامان عليهم السلام ، در هر صورت ، جانشين و نماينده خداوند هستند و امامانى هم كه در دنيا به مقامِ ظاهرى حكومت دست نيافته اند، خليفه خدا و از ولايت تكوينى و تشريعى برخوردار بوده اند . عبارت بعدى زيارت ، تأكيدى دوباره بر اين مفهوم است.

حجّت خدا بر همه آفريده ها

در عبارت هاى پيشين ، مفهوم «حجّت خدا» توضيح داده شد و در عبارتى از زيارت ، پيشوايان معصوم عليهم السلام را «حُجَج اللّه على أهل الدنيا و الآخرة و الاُولى» ، خطاب كرديم. جمله «حُجَجا على برِيَّته» نيز همان مفهوم را تكرار مى كند ؛ امّا نكته ظريفى كه در اين عبارت وجود دارد ، واژه «بريَّته» است كه اختصاص به انسان ندارد و امامان عليهم السلام ، حجّت خدا بر همه مخلوقات ، و برهانى براى تمامِ آفريدگان الهى اند. بدين سان ، آنان ، خليفه خدا و حجّت اويند و همه موجودات را به سوى حق ، راه نمايى مى كنند .

 


 

[۱] «الراء والضاد والحرف المعتل أصل واحد يدلّ على خلاف السخط» (معجم مقاييس اللّغة ، ج ۲ ، ص ۴۰۲) . «و رضا اللّه عن العبد هو أن يراه مؤتمرا لأمره و منتهيا عن نهيه» (مفردات ألفاظ القرآن ، ص ۳۵۶) .

[۲] «الخاء و اللام و الفاء : أن يجى ء شى ء بعد شى ءٍ يقوم مقامه» (معجم مقاييس اللّغة ، ج ۲ ، ص ۲۱۰) .

[۳] «الأرض : الّتى عليها الناس» (لسان العرب ، ج ۷ ، ص ۱۱۱) .

[۴] «البرية : الخلق» (لسان العرب ، ج ۱۴ ، ص ۷۱) .

[۵] سوره بقره ، آيه ۳۰ .

[۶] سوره بقره ، آيه ۳۰ .

[۷] سوره ص ، آيه ۲۶.

[۸] صحيح مسلم ، ج ۳ ، ص ۱۴۵۳ ، ح ۷ .

[۹] مسند ابن حنبل ، ج ۲ ، ص ۵۵ ، ح ۳۷۸۱ .

[۱۰] براى توضيح بيشتر در اين زمينه ، ر . ك : دانش نامه ميزان الحكمة ، ج ۶ ، ص ۳۸۹ ـ ۴۰۳ : فصل يازدهم : شمارِ ف امامان اهل بيت عليهم السلام . همچنين تحليلى در باره اين روايات و نقد آراى پژوهشگران اهل سنّت ، با عنوان : «پژوهشى در باره احاديث مربوط به تعداد امامان» .

[۱۱] كنز العمّال ، ج ۱۴ ، ص ۲۶۳ ، ح ۳۸۶۵۷ . نيز ، ر . ك : شرح الأخبار ، ج ۳ ، ص ۳۶۵ .

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group