054 ـ و انصارا لدینه و حفظة لسره
وَ أنْصارا لِدينِهِ وَ حَفَظَةَ لِسِرِّهِ .
و ياورانى براى دينش و نگهبانانى براى رازش . [۱]
توضيح واژه ها
أنصار : جمع «ناصر» ، به معناى يار ، ياور ، مددكار ، پشتيبان . [۲]
دينه : دين خدا .
شرح
در نخستين عبارت اين قسمت از زيارت ، از اهل بيت عليهم السلام با ويژگى «ياران دين خدا» ياد شده است . در اين جا ، اين سؤال مطرح مى شود كه : آيا دين خدا ، ياور مى خواهد ؟ و چگونه مى توان دين خدا را يارى كرد؟ پاسخ ، آن است كه در آيه اى از قرآن، مؤمنان براى يارى خدا ، فرا خوانده شده اند و آنانى كه براى يارى خدا برخيزند ، به دريافت پاداشى ويژه ـ كه همانا يارى متقابل خدا و استوارى و ثابت قدم بودن در راه خداست ـ ، وعده داده شده اند :
«يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِن تَنصُرُواْ اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ . [۳] اى كسانى كه ايمان آورده ايد ! اگر خداوند را يارى كنيد ، [او نيز] شما را يارى كند و گام هاى شما را استوار مى دارد» .
نكته زيباى اين آيه ، آن است كه جزاى شرط، بلافاصله پس از شرط ، آمده است و هيچ گونه حرفى مانند «فاء» و «ثمّ» ـ كه بر فاصله زمانى دلالت كند ـ ، در آن يافت نمى شود ؛ يعنى : اگر شما براى يارى خدا برخيزيد ، بى درنگ ، يارى مى شويد و گام هايتان ، استوار خواهد شد. آن گاه كه خدا، ياور انسان باشد، او به مرتبه والاى انسانيّت خواهد رسيد و اين ، همان مقصد عالى اى است كه دست يافتن به آن ، دشوار است .
ويژگى هاى ياوران دين
نخستين ويژگى ياران دين، ايمان است . خداوند ، از مؤمنان مى خواهد كه دين او را يارى كنند ؛ امّا فراتر از ايمان، شناخت دين و همه سو نگرى ، شرط اساسى يارى دين است و كسى كه نتواند همه جوانب دين خدا را در يابد، ياور خوبى نخواهد بود و ناخواسته ، به دين خدا ضربه مى زند. از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله روايت شده كه در باره اين شرط فرمود :
«لا يَقُومُ بِدِينِ اللّهِ إلّا مَن حاطَهُ مِن جَمِيعِ جَوانِبِهِ . [۴] تنها آن كس [ مى تواند ] دين خدا را نگه دارد كه از همه سو به آن ، احاطه داشته باشد» .
بنا بر اين ، كسى بايد براى يارى دين خدا برخيزد كه دين شناس (فقيه) باشد تا بر همه زواياى دين ، احاطه داشته باشد و بى ترديد، مبلّغان ناآشنا به حقيقت دين، آفتِ دين و ديندارى هستند ؛ زيرا با ذهن بسته و جمود فكرى خود ، و يا با تسامح و تساهل نابه جا ، دين را وارونه جلوه مى دهند و از زيبايى آن ، مى كاهند. در روايتى از امير مؤمنان عليه السلام ، ويژگى هاى نگهبانان دين ، چنين تبيين گرديده :
إنَّمَا المُستَحفِظُونَ لِدِينِ اللّهِ هُمُ الَّذِينَ أقامُوا الدِّينَ وَ نَصَرُوهُ ، وَ حاطُوهُ مِن جَمِيعِ جَوانِبِهِ ، وَ حَفِظُوهُ عَلى عِبادِ اللّهِ وَ رَعُوهُ . [۵] نگهبانان دين خدا ، همانان اند كه دين را بر پا داشتند و آن را يارى كردند و از همه سو ، آن را در ميان گرفتند و آن را براى بندگان خدا ، نگه داشتند و آن را پاس داشتند و به كار بستند . همه سو نگرى و به كار بستن دين ، براى مبلّغان آن ، ضرورت دارد و آن كه از دين سخن مى گويد ، امّا خود رعايت نمى كند، ياور دين خدا نيست . همچنين ، يك جانبه نگرى و ناديده گرفتن ديگر جوانب دين ، باعث ناكارآمدى مكتب خواهد شد. يكى از عوامل پيدايش فرقه هاى انحرافى ، پافشارى بر يك اصل دينى و وا گذاردن ديگر اصول دين است . به ديگر سخن ، يك سو نگرى ، منشأ انحرافات مذهبى است .
پيشوايان ، ياوران دين
در اين عبارت ، خدا، امامان عليهم السلام را براى يارى دين پسنديده است ؛ زيرا آنان از تمامى شروط لازم براى يارى دين ، در حدّ اعلاى آن برخوردارند و همه زواياى دين را به خوبى مى شناسند و در زمان ها و شرايط گوناگون ، با تصميم هاى مهم و سازنده خود، چهره حقيقى دين را معرّفى مى كنند و خود نيز بر رعايت آن ، پافشارى كرده ، به عنوان برترين بندگان حق ، دستورهاى او را به كار مى بندند و براى مؤمنان ، الگوى كامل ديندارى و نگهبانى از دين هستند. پيشوايان معصوم عليهم السلام ، در برابر انحرافاتى كه در دين پديد مى آيد، مى ايستند و دين خدا را از خرافات و آرايه هاى ساختگى، پيراسته مى كنند. پيامبر صلى الله عليه و آله ، در توصيف ياران دين ، فرموده است :
يَحمِلُ هذَا الدِّينَ فى كُلِّ قَرنٍ عُدولٌ يَنفونَ عَنهُ تَأوِيلَ المُبطِلِينَ وَ تَحرِيفَ الغالِينَ وَ انتِحالَ الجاهِلينَ كَما يَنفِي الكِيرُ خُبثَ الحَدِيدِ . [۶] اين دين ، در هر قرن [ و نسلى ] ، افراد عادلى با خود دارد كه تأويلات باطل گرايان و تحريف غلو كنندگان و دستبرد نادانان را از آن مى زُدايند ، چنان كه كوره ، ناخالصى آهن را از آن مى زُدايد .
[۱] توضيحات آن در ذيل عبارت «حفظة سرِّ اللّه » گذشت .
[۲] «النصر : إعانة المظلوم ... و النصرة : حُسن المعونة» (لسان العرب ، ج ۵ ، ص ۲۱۰) .
[۳] سوره محمد ، آيه ۷ .
[۴] كنز العمّال ، ح ۵۶۱۲ .
[۵] غرر الحكم ، ح ۳۹۱۲ .
[۶] بحار الأنوار ، ج ۲ ، ص ۹۳ ، ح ۲۱ .