پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

55 ـ و خزنة لعلمه و مستودعا لحکمته و تراجمة لوحیه

وَ خَزَنَةَ لِعِلْمِهِ وَ مُسْتَودِعا لِحِكْمَتِهِ وَ تَراجِمَةً لِوَحْيِهِ .

و گنجينه داران دانشش و امانتداران حكمتش و مفسّران وحى اش...

توضيح واژه ها

مُستَودَع : محل سپردن امانت . [۱]

الحِكْمَة : حكمت ، دانايى ، عقل و منطق ، سخن استوار و محكم . [۲]

تَراجِم : جمع «تَرجُمان» ، به معناى مفسِّر ؛ كسى كه سخنى را از زبانى به زبانى ديگر ، بر مى گردانَد . [۳]

وحى : وحى ، الهام ، كلام پنهان و اشاره سريع . [۴]

شرح

جمله «خزنةً لعلمه» ؛ يعنى «گنجينه داران دانش الهى» است و «مُستودعا لحكمته» ، به معناى «جايگاه به امانت نهادن حكمت الهى» . توضيحات اين دو عبارت ، پيش تر گذشت. [۵] اكنون به شرحِ عبارت «تَراجمة لِوَحْيه» مى پردازيم.

واژه «ترجمه» ، يعنى باز گرداندن و تبيين زبان مبدأ به زبان مقصد ، به گونه اى كه براى مخاطب ناآشنا با سخن نخست، كاملاً مفهوم شود و معناى آن را در يابد . نيز به كسى كه بتواند سخنى را به زبانى ديگر تفسير كند ، «ترجمان» مى گويند كه جمع آن ، «تراجم» است . مترجم موفّق ، كسى است كه با لطافت ها و ظرافت هاى زبان مبدأ و مقصد ، آشنا باشد تا براى تفهيم مطلب ، از آن ظرافت ها و لطافت ها ، بهره ببرد و بهترين مفهوم را براى مخاطبان خود ، به ارمغان آورد. البته تمامى متون ، براى مترجم ، يكسان نخواهند بود . فهم برخى عبارت ها ، آن چنان دشوار است كه هيچ مترجمى كاملاً از عهده آن بر نخواهد آمد. براى نمونه ، نهج البلاغة ، متن گران سنگى است كه اگر چه مترجمان متعدّدى آن را به زبان پارسى باز گردانده اند ؛ امّا در ترجمه بسيارى از خطبه هاى آن ، حقّ مطلب ، به جاى آورده نشده است و كلام على عليه السلام را آن چنان كه بايد ، به فارسى زبانان ، منتقل نكرده اند .

اقسام وحى

واژه «وحى» ، در لغت ، به معناى كلام خفى (ناپيدا) و اشاره سريع است . در آموزه هاى دينى، وحى ، راه انتقال كلام الهى به انسانِ برگزيده است. پيامبر صلى الله عليه و آله ، آخرين فرستاده خداست كه كلام خدا را دو گونه دريافت كرد : نخست ، قرآن كه توسّط جبرئيل عليه السلام بر قلب مقدّسش الهام شد:

«نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ . [۶] كه روح امين (جبرئيل) ، آن را بر قلب تو فروده آورده است تا از بيم دهندگان باشى» .

و گونه ديگر وحى، احاديث قُدسى است كه مفهوم آن از ناحيه خداست ؛ امّا الفاظ آن ، از پيامبر صلى الله عليه و آله است و ويژگى هاى قرآن ، مانند اعجاز را ندارد .

ترجمان وحى الهى

وحى، نيازمند مترجمانى است كه به خوبى آن را در يابند و براى انسان هاى عادى ، تبيين و تفسير نمايند. خداوند ، اهل بيت عليهم السلام را برگزيد تا آنچه بر انبياى پيشين وحى شده بود ، و نيز قرآن و احاديث قدسى را تفسير نمايند و ظرافت هاى آنها را آشكار سازند؛ زيرا تنها امام عليه السلام است كه به همه مراتب وحى الهى ، آگاهى دارد و ساير مردم نمى توانند تمامِ مفاهيم آن را در يابند.

بر پايه روايتى ، امام على عليه السلام ، لايه هاى گوناگون كتاب خدا را چنين معرّفى فرموده است :

إنَّ كِتابَ اللّهِ عَلى أربَعَةِ أشياءَ : عَلَى العِبارَةِ ، وَ الإشارَةِ ، وَ اللَّطائِفِ وَ الحَقائِقِ . فَالعِبارَةُ لِلعَوامِ ، وَ الإشارَةُ لِلخَواصِ ، و اللَّطائِفُ لِلأولِياءِ ، وَ الحَقائِقُ لِلأنبِياءِ . [۷] همانا كتاب خداوند ، بر چهار چيز است : عبارت (ظاهر) ، اشاره ، لطايف ، و حقايق . عبارت ، براى عموم مردم است ، اشاره ، براى خواص است ، لطايف ، براى اولياست ، و حقايق ، براى انبياست .

همه كسانى كه با قواعد ادبيات عرب آشنا بوده ، زبان عربى را مى دانند، متن قرآن و عبارات آن را در مى يابند و مفسّران ـ كه تخصّص بيشترى دارند و ارتباط آيات با يكديگر را مى دانند ـ ، به اشاره هاى قرآن ، آگاه اند. اولياى خدا ، در مرتبه اى بالاترند و لطايف و نكته هاى ريز قرآن را براى مردم بيان مى كنند ؛ امّا هيچ يك از مفسّران و اولياى الهى هم نمى توانند حقايق قرآنى را تبيين نمايند . تنها پيامبران اند كه حقايق قرآنى را در مى يابند و مى توانند آنها را تفسير نمايند .

بنا بر دلايلى قطعى، علوم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به امير مؤمنان عليه السلام و سپس به ديگر امامان عليهم السلام منتقل شد. بنا بر اين ، قرآن شناسان حقيقى ، امامان معصوم عليهم السلام هستند و در روايات متعدّدى ، امامان ، «تراجمة وحى اللّه » خوانده شده اند. براى نمونه ، از امام باقر عليه السلام روايت شده كه مى فرمود:

نَحنُ تَراجِمَةُ وَحىِ اللّهِ . [۸] ما ترجمانِ وحى خداييم . و يا بر پايه روايتى ، امام سجّاد عليه السلام ، در معرّفى اهل بيت عليهم السلام فرمود :

نَحنُ تَراجِمَةُ وَحيِهِ . [۹] ما ترجمان وحى اوييم .

همچنين در روايتى ديگر ، امام على عليه السلام در جريان تحميل حكميّت بر ايشان ، قرآن را كتاب صامت (خاموش) ، معرّفى كرده و خود را مفسّر و تبيين كننده آن دانسته و فرموده است :

هذا كِتابُ اللّهِ الصَّامِتُ وَ أنَا المُعَبِّرُ عَنهُ فَخُذوا بِكِتابِ اللّهِ النّاطِقِ وَ ذَرُوا الحُكمَ بِكِتابِ اللّهِ الصّامِتِ إذْ لامُعَبِّرَ عَنهُ غَيرِى . [۱۰] اين ، كتابِ خاموشِ خداست و من ، سخنگوى اويم . پس به كتابِ گوياى خدا ، دست بياويزيد و حكم كردن بر اساس كتاب خاموش خدا را وا نهيد ؛ چرا كه جز من ، سخنگويى براى آن نيست .

عبارت «لا مُعبّر عنه غيرى» ، يعنى هيچ كس غير از خاندان وحى ، نمى تواند حقيقت قرآن را در يابد. امام باقر عليه السلام ، سخن كسانى را كه مى پندارند همه قرآن را دريافته اند، ادّعاى صِرف مى داند و طبق گزارشى ، چنين مى فرمايد :

ما يَستَطِيعُ أحَدٌ أن يَدَّعِى أنَّهُ جَمَعَ القُرآنَ كُلَّهُ ظاهِرَهُ وَ باطِنَهُ غَيرَ الأوصِياءِ . [۱۱] كسى غير از اوصياى خدا نمى تواند ادّعا كند كه همه قرآن ، ظاهر و باطنش را گِرد آورده است .

و در روايتى آمده كه امام صادق عليه السلام ، سوگند ياد كرد كه كتاب خدا را از ابتدا تا انتها مى داند و سپس فرمود: «مانند كفِ دستم» .

آن گاه فرمود: «در آن ، خبر زمين و آسمان است ، و آنچه در گذشته بوده و حوادثى كه در آينده ، رُخ مى دهد . خداوند متعال فرموده: «در آن ، بيان همه چيز هست»» [۱۲] . [۱۳]

آرى ! امام ، از قرآن ، اطّلاعات زمين و آسمان را درمى يابد و قرآن «تبيان كُلّ شى ء» است ، امّا نه براى همگان ؛ بلكه همه چيز براى اهل بيت عليهم السلام روشن مى شود و آنان اند كه مى توانند همه چيز را از قرآن ، در يابند و براى ما بيان كنند.

راز پيوستگى قرآن و عترت

اكنون ، راز پيوند ناگسستنى عترتِ پيامبر صلى الله عليه و آله با قرآن را درمى يابيم كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود :

إنّى قَد تَرَكتُ فِيكُمُ الثَّقَلَينِ ؛ أحَدُهُما أكبَرُ مِنَ الآخَرِ : كِتابَ اللّهِ عز و جل حَبلٌ مَمدُودٌ مِنَ السَّماءِ إلَى الأرضِ ، وَ عِترَتِى أهلَ بَيتِى ، ألا إنَّهُما لَن يَفتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الحَوضَ . [۱۴] من در ميان شما ، دو چيز گران سنگ را به يادگار مى گذارم كه يكى از آن دو ، بزرگ تر از ديگرى است : كتاب خداوند عز و جل كه ريسمانى كشيده شده از آسمان به زمين است ؛ و عترت من ، [ يعنى ] اهل بيت من . آگاه باشيد كه اين دو ، هرگز از هم جدا نمى شوند تا در كنار حوض [كوثر] ، بر من وارد آيند .

امّت اسلام ، اگر پيوند خود با اهل بيت عليهم السلام را از دست بدهد، با معارف ناب قرآن ، آشنا نخواهد شد و آنچه از قرآن مى گويد ، تنها حدس و پندار است. [۱۵]

امام صادق عليه السلام ، راز ماندگارىِ اهل بيت عليهم السلام را آگاهى به تفسير قرآن مى داند . بر اساس روايتى ، ايشان مى فرمايد:

إنّا أهلَ البَيتِ لَم يَزَلِ اللّهُ يَبعَثُ فِينا مَن يَعلَمُ كِتابَهُ مِن أوَّلِهِ إلى آخِرِهِ . [۱۶] ما خاندانى هستيم كه خداوند ، همواره كسى را از ميان ما بر مى انگيزد كه قرآن را از آغاز تا فرجامش مى داند .

بنا بر اين ، امامان عليهم السلام ، نكته هاى ناب معرفتى را از قرآن بر مى گيرند و برداشتى كه آنان از قرآن مى كنند، حقيقتِ قرآن است ، نه پندار و حدس و گمان. آنان ، راه نمايانى هستند كه انسان را با اطمينان ، به مقصد مى رسانند و آنانى كه اهل بيت عليهم السلام را كنار نهاده اند ، اگر چه به سوى مقصد بروند ، با ترديدهاى بسيارى رو به رو هستند و پيمودن راه پُر خطر و شك آلود ، بدون راه نما ، سختْ دشوار است.

[۱] «المستودَع : المكان الّذى تجعل فيه الوديعة» (لسان العرب ، ج ۸ ، ص ۳۸۷) .

[۲] «الحكمة : مرجعها إلى العدل و العلم و الحلم» (العين ، ج ۳ ، ص ۶۶) . «عبارة عن معرفة أفضل الأشياء بأفضل العلوم» (لسان العرب ، ج ۱۲ ، ص ۱۴۰) .

[۳] «الترجمان : المفسِّر ... و الجمع التراجم» (لسان العرب ، ج ۱۲ ، ص ۲۲۹) .

[۴] الوحى : الإشارة و الكتابة و الرسالة و الإلهام و الكلام الخفىّ و كلّ ما ألقيته إلى غيرك (لسان العرب ، ج ۱۵ ، ص ۳۷۹) .

[۵] ر . ك : ص ۷۶ «خزان العلم» و ص ۲۰۶ «معادن حكمة اللّه » .

[۶] سوره شعرا ، آيه ۱۹۳ ـ ۱۹۴.

[۷] عوالى اللّالى ، ج ۴ ، ص ۱۰۵ ، ح ۱۵۵ .

[۸] الكافى ، ج ۱ ، ص ۱۹۲ ، ح ۳.

[۹] معانى الأخبار ، ص ۳۵ ، ح ۵ .

[۱۰] العمدة ، ص ۳۳۰ ، ح ۵۵۰ .

[۱۱] بصائر الدرجات ، ص ۱۹۳ ، ح ۱ .

[۱۲] اشاره به آيه «وَ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَـبَ تِبْيَـنًا لِّكُلِّ شَىْ ءٍ» (سوره نحل ، آيه ۸۹) .

[۱۳] ر . ك : الكافى ، ج ۱ ، ص ۲۲۹ ، ح ۴ .

[۱۴] مسند ابن حنبل ، ج ۴ ، ص ۵۴ ، ح ۱۱۲۱۱ .

[۱۵] براى آشنايى با سند و دلالت حديث ثقلين بر استمرار امامت اهل بيت عليهم السلام تا روز رستاخيز ، ر . ك : دانش نامه ميزان الحكمة ، ج ۶ ، فصل دوازدهم .

[۱۶] بصائر الدرجات ، ص ۱۹۴ ، ح ۶ .

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group