469 - حُسن نیت مهمترین عامل توفیق الهی
و وَفِّقني لِطاعَةِ مَن سَدَّدَني، و مُتابَعَةِ مَن أرشَدَني.[۱]
اولین مطلبی که تبیین این فراز نورانی مطرح شد این بود که توفیق در لغت به معنای هماهنگی و سازگاری میان دو چیز است. در مجمع البحرین نیز توفیق الهی این گونه معنا شده است:
التَّوْفِيقُ من الله: توجيه الأسباب نحو مطلوب الخير.[۲]
توفیق الهی یعنی فراهم شدن اسباب برای انجام کار خیر.
همچنین به این نکته اشاره شد که انجام کاری بدون توفیق الهی امکانپذیر نخواهد بود. در روایتی از امام باقر (علیه السّلام) در تفسیر «لا حول و لا قوّة إلّا بالله» آمده است:
مَعناهُ لا حَولَ لَنا عَن مَعصِيَةِ اللَّهِ إلّا بِعَونِ اللَّهِ، و لا قُوَّةَ لَنا علىطاعَةِ اللَّهِ إلّا بِتَوفيقِ اللَّهِ عَزَّوجلَّ.[۳]
معنايش اين است كه ما قدرت روى گرداندن از معصيت خدا نداريم، مگر به يارى خدا، و قوّت و توانايى بر طاعت خدا نداريم، مگر با توفيق خداوند عزّوجلّ.
پس رعایت تقوا که همان ترک معصیت و اطاعت است، جز با توفیق الهی امکانپذیر نمیباشد.
اما سؤال اصلی این است که چرا خدا به عدهای توفیق میدهد و به عدهای نمیدهد؟ در پاسخ میگوییم: قطعاً کار خدا بدون حکمت و گزاف نیست. بنا بر این، اینکه خدا به برخی توفیق میدهد عواملی دارد و اینکه از برخی سلب توفیق میکند به خاطر موانعی است که موجب آن میشود.
مهمترین عامل توفیق که در روایات متعددی آمده است، حُسن نیت است. اگر انسان نیتش، نیت صادقانهای باشد و بخواهد برای خدا کار کند، کمک الهی به مدد او میآید .
طبق نقل امیر المؤمنین (علیه السّلام) میفرماید:
على قَدرِ النِّيَّةِ تَكونُ مِن اللَّهِ العَطِيَّةُ.[۴]
دهِش خداوند به هركس، به اندازه نيّت اوست.
پس عنایت و توفیق الهی به اندازه حسن نیت انسان است.
همچنین میفرماید:
مَن حَسُنَت نِيَّتُهُ أمَدَّهُ التَّوفيقُ.[۵]
هركه نيّتش خوب باشد، توفيق يار او شود [و به او امداد رساند].
در روایت از امام صادق (علیه السّلام) نیز چنین نقل شده است:
إنّما قَدَّرَ اللَّهُ عَونَ العِبادِ على قَدرِ نِيّاتِهِم، فمَن صَحَّت نِيَّتُهُ تَمَّ عَونُ اللَّهِ لَهُ، ومَن قَصُرَت نِيَّتُهُ قَصُرَ عَنهُ العَونُ بقَدرِ الّذي قَصُرَ.[۶]
در حقيقت، خداوند يارى خود به بندگان را به اندازه نيّتهاى آنان قرار داده است. پس هركه نيّتش درست باشد، يارىخدا به او كاملرسد و هركه نيّتش كاستى داشته باشد، يارى خدا نيز به همان اندازه كاستى نيّت او، از وى كاسته شود.
البته در اینجا بحث وسیعی وجود دارد که فعلا فرصت طرح آن نیست؛ لذا به همین مقدار بسنده میکنیم.
[۱]الصحيفة السجّاديّة: الدعاء ۲۰.
[۲]مجمع البحرين، طریحی، ج۵، ص۲۴۷.
[۳]التوحيد، شیخ صدوق، ص۲۴۲، ح۳.
[۴]غرر الحكم، تمیمی آمدی، ح۶۱۹۳.
[۵]غرر الحكم، تمیمی آمدی، ح۹۱۸۶.
[۶]بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج۷۰، ص۲۱۱.