پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

103 ـ فثبتنی الله ابدا ما حییت علی موالاتکم و محبتکم و دینکم

فَثَبَّتَنِىَ اللّهُ أبدا ما حَييتُ عَلى مَوالاتِكُمْ وَ مُحَبَّتِكُمْ وَ دينَكُْم ، وَ وفَّقَنى لِطاعَتِكُمْ ، وَ رَزَقَنى شَفاعَتَكُمْ ، وَ جَعَلَنى مِنْ خيارِمَواليكُم ، التّابِعينَ لِما دَعَوتُمْ إلَيهِ ، وَ جَعَلَنى مِمَّنْ يَقْتَصُّ آثارَكُمْ وَ يَسْلُكُ سَبِيلَكُمْ وَ يَهْتَدى بِهُداكُم وَ يُحْشَرُ فى زُمْرَتِكُمْ وَ يُكَرُّ فى رَجْعَتِكُم وَ يُمَلَّكُ فى دَوْلتِكُمْ وَ يُشَرَّفُ فى عافِيَتِكُمْ [۱] وَ يُمَكَّنُ فى أَيّامِكُمْ وَ تَقِرُّ عَيْنُهُ غَدَا بِرُؤْيَتِكُمْ.

پس خداوند ، هميشه تا زنده ام ، بر موالات و دوستى شما و آيين شما ، پا بر جايم بدارد و مرا در اطاعت شما ، موفّق بدارد و شفاعت شما را روزى ام كند و مرا از بهترين دوستانتان ـ كه پيرو آنچه باشند كه شما بِدان دعوت مى كنيد ـ ، قرار دهد ؛ و مرا از آنانى كه آثار شما را نقل كرده ، به راه شما مى رود و به هدايت شما ، رهبرى مى شود و در گروه شما ، محشور مى شود و در زمان بازگشتِ شما ، باز مى گردد و در دولت شما ، به فرمان روايى مى رسد و در عافيت (حُسنِ عاقبت) شما ، بلندمرتبه مى شود و در روزگار شما ، پا بر جا مى گردد و چشم او ، فردا به ديدار شما روشن مى شود ، قرار دهد ... .

توضيح واژه ها

ثَبَّتَ : استوار كرد ، محكم كرد ، مبيّن كرد . [۲]

يَقْتَصُّ : دنبال مى كند ، در پىِ چيزى يا كسى مى رود . [۳]

زُمْرَة : دسته ، جماعت ، گروه . [۴] يُشَرَّفُ : بلندمرتبه مى شود ، ارج نهاده مى شود . [۵]

قَرَّ عَيْنُهُ بِـ : به . . . شادمان شد ، چشمش از . . . روشن شد . [۶]

شرح

پيروان خاندان رسالت ، پس از اظهار ايمانِ مطلق به مقام هاى ظاهرى و باطنى آنان ، خطاب به ايشان ، از خداوند منّان مى خواهند كه آنان را در مسيرى كه انتخاب كرده اند ، ثابت قدم و استوار بدارد ، و اگر مرگ آنها ، پيش از حكومت جهانى اهل بيت عليهم السلام ، فرا رسيد ، هنگام رجعت ، زنده شوند و در دولت اهل بيت عليهم السلام ، خدمت گزار آنان باشند .

بهترين دعاها در حرم امامان عليهم السلام

آنچه در اين بخش از «زيارت جامعه» آمده است ، در واقع ، ره نمود اهل بيت عليهم السلام براى قرائت بهترين دعاها در محضر آنان و نيز در حرم مطهّرشان است . اينك ، توضيح كوتاهى در باره اين دعاها :

۱ . پايدارى در دوستى اهل بيت عليهم السلام

نخستين دعا ، پايدارى در دوستى با اهل بيت عليهم السلام و ثابت قدم بودن در دين آنهاست ؛ زيرا پايدارى در مسير دوستى خاندان رسالت و پايبندى به ارزش هاى اعتقادى ، اخلاقى و عملى آنان ، كارى بس دشوار است و تنها كسانى مى توانند اين راه را تا آخر ادامه دهند كه علاوه بر تلاش پيگير ، از عنايت ها و امدادهاى الهى برخوردار باشند :

«يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فى الْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ فِى الْأَخِرَةِ وَ يُضِلُّ اللَّهُ الظَّــلِمِينَ وَ يَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَآءُ . [۷] خداوند ، كسانى را كه ايمان آورده اند ، با گفتار استوار در زندگىِ اين جهان ، و در آن جهان بر جاى و استوار مى دارد ؛ و خداوند ، ستمكاران را گمراه مى سازد ، و خدا هر چه بخواهد ، انجام مى دهد » .

در نگرش دينى ، ايمان ، همواره در معرض آسيب هاى مختلف ، قرار دارد و مؤمنان ، همه در ديندارى يكسان نيستند ؛ بلكه برخى دين خود را عاريتى مى پندارند و به باور خود ، پايبند نيستند . بر پايه روايتى امام صادق عليه السلام ، رنگ به رنگ شدن دسته اى از مردم را چنين بيان مى فرمايد :

إنَّ العَبدَ يُصبِحُ مُؤمِنَا وَ يُمسِي كافِرَا وَ يُصبِحُ كافِرَا وَ يُمسِي مُؤمِنا ، وَ قَومٌ يُعارونَ الإيمانَ ثُمَّ يُسلَبونَهُ وَ يُسَمُّونَ المُعارِينَ . [۸] بى گمان ، بنده اى بامدادان ، مؤمن و شامگاهان كافر مى شود و [ يا بر عكس ]بامدادان ، كافر و شامگاهان ، مؤمن مى شود ؛ و گروهى ، ايمان را به عاريت مى گيرند و سپس ، از ايشان گرفته مى شود و اينان ، عاريت داده شدگان ، ناميده مى شوند .

ايمان عاريتى ، در مرزِ بى ايمانى قرار دارد. امام معصوم ، در تبيينِ علّت بى ايمانىِ شخصى ، به يارانش فرمود :

إنَّ فُلانَا كانَ مُستَودَعَا إيمانُهُ ، فَلَمَّا كَذِبَ عَلَينا سُلِبَ إيمانُهُ ذلِكَ . [۹] فلانى ، ايمانش عاريتى بود . پس چون بر ما دروغ بست ، همان ايمانش هم از او گرفته شد .

توجّه به آسيب هاى ديندارى ، سبب مى شود كه زائر از خدا بخواهد تا ايمان او را تا لحظه مرگ ، نگه دارد و او را بر محبّت اهل بيت عليهم السلام ، ثابت قدم بدارد.

۲ . توفيق فرمان بُردارى از اهل بيت عليهم السلام

جمله «وفّقنى لطاعتكم» ، درخواست توفيقِ فرمان بردارى از اهل بيت عليهم السلام است. توفيق ، يعنى اين كه خداوند ، اسباب كار را چنان فراهم آورد كه انسان ، به خواسته نيكويش برسد. [۱۰] اطاعت از پيشواى معصوم ، نيكوترين خواسته مؤمنان است ؛ امّا شرايط و حوادث روزگار ، پيروى محض از امام را دشوار مى كند. از اين رو ، انسان ، نيازمندِ راه گشايى خداوند است تا بر پيروى از معصوم ، همّت گمارد.

۳ . بهره مندى از شفاعت

در عبارت هاى پيشين ، شفاعت را ميانجيگرى در بارگاه الهى دانستيم [۱۱] و اينك ، يافتن بهترين ميانجى ، يعنى خاندان رسالت ، آرزوى هر مؤمنى است. در سراى تنهايى ، معتبرترين ميانجى ، مايه آرامش است و تنها خداوند مى تواند چنين آرزويى را برآورده سازد. براى همين ، زائر ، شفاعتِ اهل بيت عليهم السلام را به عنوان روزىِ معنوى خود ، از او درخواست مى كند و از او مى خواهد تا از شفاعت آن بزرگواران ، بهره مند شود : «وَ رَزَقَنى شَفَاعَتَكُم» ؛ يعنى : « [ خداوند ، ] شفاعت شما را روزىِ من گرداند!» .

۴ . بهترين دوستان و پيروان اهل بيت عليهم السلام

زائر ، فرصتى يافته است تا فهرستى از نيازهاى خويش را به درگاه خداوند متعال ، عرضه دارد و اينك ، درخواست بزرگ ترى را طلب مى كند و مى گويد : «وَ جَعَلنى مِن خِيارِ مَوالِيكُم ؛ و مرا از بهترين پيروان شما قرار دهد » . «خِيار» ، جمع «خَيّر» ، به معناى برگزيدگان و انتخاب شدگان است . اكنون ، مؤمن از خدا مى خواهد كه او را در زمره دوستانِ برگزيده ائمه عليهم السلام قرار دهد.

به راستى امام هادى عليه السلام در اين زيارت نامه ، ادبِ خواستن را به مؤمنان ، آموزش داده است ، بدين گونه كه زائر ، از خدا مى خواهد تا «نيكوْهمنشينِ» اهل بيت عليهم السلام شود و در حلقه دوستانِ ويژه اى قرار گيرد كه در نزد امامان عليهم السلام جايگاهى والا دارند.

بهترين موالى و دوست اهل بيت عليهم السلام ، كسى است كه به همه دستورهاى ايشان ، گردن نهد و اين ، نيازمندِ توجّه الهى است. زائر ، بر اين باور است كه ادّعاى دوستى امامان ، با عمل و پيروى از آنان ، ثابت مى شود .

عبارت «التَّابِعينَ لِمَا دَعَوتُم إلَيه» ، به مهم ترين ويژگى دوستانِ برگزيده امامان عليهم السلام ، اشاره دارد كه همانا پيروى و عمل به فرمان هاست . تبعيّت محض ، با محبّت ، رابطه مستقيم دارد و هر اندازه كه محبّت ، بيشتر شود ، پيروى هم افزون مى شود. از امام باقر عليه السلام روايت شده كه فرمود : «هر كس ما را دوست دارد ، از ما خاندان ، محسوب مى شود» .

راوى ، شگفت زده شد و پرسيد : فدايت شوم ! از شما محسوب مى شود ؟ ! امام عليه السلام فرمود :

مِنّا وَاللّهِ أما سَمِعتَ قَولَ إبراهِيمَ عليه السلام : فَمَن تَبِعَنِي فَإنَّهُ مِنّي ؟ [۱۲] به خدا سوگند ، از ماست ! آيا سخن ابراهيم عليه السلام را نشنيده اى كه : «هر كس مرا پيروى كند ، از من است» ؟

بنا بر اين ، آدمى با پيروى كردن از آنچه اهل بيت عليهم السلام فرموده اند، به مقامِ عصمت ، نزديك مى شود ، به گونه اى كه گويى يكى از آن بزرگواران شده است و در زمره خاندانِ پاك پيامبر صلى الله عليه و آله قرار مى گيرد.

جمله «وَ جَعَلَنى مِمَّن يَقْتَصُّ آثارَكُم» ، چگونگى تبعيّتِ از امام عليه السلام را تبيين مى نمايد ؛ يعنى فرد در هر زمانى ، در مسير ائمّه عليهم السلام گام بگذارد و زندگى خود را با زندگى آنان تطبيق بدهد ، به گونه اى كه مسير آنان را بپيمايد .

عبارت «وَ يَسْلُكُ سَبيلَكُم » ؛ يعنى خدا ، مرا در راه شما قرار دهد ، به گونه اى كه از هدايت شما ، بهره مند شوم .

همچنين ، عبارت «وَ يَهْتَدِى بِهُداكُم » ، يعنى از خدا مى خواهم تا از راه نمايى تان ، هدايت يابم . اين ، از آن جهت است كه امامان عليهم السلام ، راهى را پيموده اند كه به سبب آن ، در زمره كسانى قرار گرفته اند كه خدا ، از ايشان خشنود گشته و آنان را برگزيده است .

۵ . محشور شدن با اهل بيت عليهم السلام

زائر ، اينك درخواست مهم ترى را بيان مى كند و آن ، محشور شدن در جمع اهل بيت عليهم السلام است : « وَ يُحْشَرُ فى زُمرَتِكُم » ؛ يعنى : از خدا مى خواهم كه در سراى قيامت ، در گروه شما پاكان ، محشور شوم و در جمع شما قرار گيرم . اين ، توفيقى بس بزرگ است كه انسان ، در دنيا به گونه اى زندگى كند كه در آخرت ، همنشين امامان عليهم السلام قرار گيرد ، زيرا راه امامان راهِ مطمئن و خطاناپذير است .

امام باقر عليه السلام ، امامان را «راه استوار» ، معرّفى كرده و فرموده است :

هُمُ الصِّراطُ المُستَقِيمُ ، هُمُ السَّبِيلُ الأقوَمُ . [۱۳] آنان اند ، راه راست . آنان اند ، راه استوار .

۶ . بازگشت در «رجعت اهل بيت عليهم السلام »

عبارت «وَ يُكَرُّ فى رَجْعَتِكُم» ، واژه «يُكَرُّ» بر خلاف آنچه در مفاتيح ، اِعراب گذارى شده ، بايد به صيغه مجهول خوانده شود. از اين رو ، تلفظ «يَكِرُّ» ، چندان مناسب نيست و چنانچه «يُكَرُّ» بخوانيم ، با عبارت هاى پيشين و پسين زيارت ، تناسب بيشترى در وزن و معنا دارد و ترجمه آن ، چنين مى شود كه : «خداوند ، مرا از كسانى قرار دهد كه در دوران رجعت شما ، باز گردانده مى شوند» .

در عبارات هاى پيشين ، رجعتِ امامان عليهم السلام را بررسى كرديم. زائر كه به بازگشت ائمّه عليهم السلام باور دارد ، از خدا مى خواهد تا او را هم در آن روزگار ، باز گردانَد تا حكومتِ عدل را در يابد .

زندگى در زمانِ پيشواى عدالت گستر ، آرزوى هر مؤمنى است كه مصيبت هاىِ اهل بيت عليهم السلام را دريافته است. يكى از سفارش هايى كه بسيارى از مؤمنان دل باخته ، آن را نيوشيده اند، مداومت چهل روزه بر خواندن «دعاى عهد» است. عالمان دينى و مؤمنانِ شيفته ، همواره صبحگاهان ، پيمانِ خود را با ولىّ زمان خود ، تجديد مى كنند تا شايد دولتِ مهدى عليه السلام را درك كنند .

نقل شده است كه وقتى مفاتيح امام خمينى رحمه الله را پس از ارتحال ايشان گشودند ، تكّه كاغذى را يافتند كه تعداد روزهاى قرائت «دعاى عهد» در آن ، يادداشت شده بود . اگر چه نمى دانيم امام رحمه اللهچند بار اين چلّه را آغاز كرده و به فرجام رسانيده ؛ ولى آنچه مسلّم است ، اين كه ايشان ، تا واپسين روزهاى عمر پُربركت خود ، با اين دعا مأنوس بوده است. عاش سعيدا و مات سعيدا !

اين جملات «زيارت جامعه» : «وَ يُمَلَّكُ فى دَولَتِكُم وَ يُشَرَّفَ فِى عَافِيَتِكُم وَ يُمَكَّنُ فِى أيَّامِكُم وَ تَقَرُّ عَيْنُهُ غَدا بِرؤيَتِكُمْ» ، آرزوهايى است كه براى ايّامِ آسايش اهل بيت عليهم السلام است. اين دعاها ، پس از آن آمده كه زائر ، دشوارى هاى اين مسير را با جملاتى كه در عبارت هاى پيشين بر زبان آورده ، به جان خريده است. كسى كه در همان مسيرِ اهل بيت عليهم السلام گام بر مى دارد و دوست دارد مانند آنان رفتار كند ، بى ترديد ، سختى هاى اين راه را هم مى پذيرد ؛ ولى انتظار دارد كه در روزگار دولت يافتن و آسايش اهل بيت عليهم السلام هم در كنار آنان باشد ؛ و اين دعاى اوست كه : «خداوند ، مرا در روزگار حكومت شما ، رياست و فرمان روايى عطا كند و در دوران آسايش شما ، شرافت و بزرگى عنايت نمايد» .

همچنين ، اگر ـ چنان كه در برخى نسخه هاى زيارت آمده ـ ، به جاى «عافيتكم » ، «عاقبتكم » باشد ؛ يعنى در دوران پايانى روزگارِ شما ، به من شرافت و بزرگوارى عنايت فرمايد.

عبارت «وَ يُمكَّنُ فى أيّامِكُم» ، به توانايى داشتن براى اجراى مسئوليت هاى واگذار شده از سوى امامان عليهم السلام ، اشاره دارد . زائر ، در اين جا از خدا مى خواهد كه براى رياست و سَرورى در آن دوران ، توانمندى هاى لازم براى پذيرش مسئوليت را به او عطا فرمايد .

تمامِ اين عبارات ، فرياد توحيدمحورى در «زيارت جامعه كبيره» است ؛ زيرا اگر چه زائر ، آرزوى مسئوليت يافتن و همراهى با اهل بيت عليهم السلام را در سر مى پرورانَد ؛ ولى مى داند كه تنها از خدا برمى آيد كه او را به اين آرزوها برساند و اگر خدا نخواهد ، هرگز چنين ايّامى را نخواهد ديد.

سرانجام ، رسيدن به شادمانى اى بزرگ ، آرزوى نهايى زائر است : «تَقِرُّ عَينُهُ غَدا بِرُؤيَتِكُم» . زائر ، خطاب به پيشوايان معصوم خود مى گويد كه آرزو دارد با ديدن آنها شادمان شود و چشمش به ظهور آنها روشن شود.

اين عبارت ، از ظرافت هاى به كار رفته در «زيارت جامعه كبيره» است ؛ زيرا هر ديدنى ، مطلوب نيست . براى نمونه ، شِمر هم امام حسين عليه السلام را ديد ، ولى با او چگونه برخورد كرد ؟! زائر ، در اين جا آرزو دارد كه در روز شادمانى اهل بيت عليهم السلام ، همراه ايشان باشد و حسّ شوق و اشتياق ، در چشمانش موج زند. تنها در صورتى فرد مى تواند چنين اميدى داشته باشد كه سراسر عمر ، بر اساس ره نمودهاى الهى اهل بيت عليهم السلام رفتار كرده و زندگى اش ، قرآنى باشد تا با سربلندى ، كارنامه عمر خويش را در دست گيرد و به روزهاى گذشته اش مباهات كند.

 

 

[۱] در برخى نسخه ها «عاقبتكم» به جاى واژه «عافيتكم» آمده است .

[۲] ثَبَتَ الشى ء واثبته و ثَبّتَهُ بمعنىً ، فهو ثابت إذا أقام به ، أثبته : إذا لم يفارقه ، أثبت حجّته : أقامها و أوضحها (لسان العرب ، ج ۲ ، ص ۱۹ و ۲۰) .

[۳] القصّ : اتّباع الأثر . قصّ آثارهم : تتبّع الأثر أىّ وقت كان (لسان العرب ، ج ۷ ، ص ۷۵) .

[۴] الزمرة : فوج من الناس (العين ، ج ۷ ، ص ۳۶۵) . و الجماعة من الناس (لسان العرب ، ج ۴ ، ص ۳۲۹) .

[۵] تَشَرفت : علوت (لسان العرب ، ج ۹ ، ص ۱۷۲) . الشرفة : أعلى الشى ء (همان ، ص ۱۷۰) .

[۶] أقرّ اللّه عينك أى صادفت ما يرضيك فتقرّ عينك من النظر إلى غيره (لسان العرب ، ج ۵ ، ص ۸۶) .

[۷] . سوره ابراهيم ، آيه ۲۷.

[۸] . الكافى ، ج ۲ ، ص ۴۱۸ ، ح ۲.

[۹] . همان ، ح ۴ .

[۱۰] . ر . ك : مجمع البحرين ، ج ۵ ، ص ۲۴۷.

[۱۱] ر . ك : ص ۴۸۹ : «وشفعاء دار البقاء» .

[۱۲] . تفسير العيّاشى ، ج ۲ ، ص ۲۳۱ ، ح ۳۲.

[۱۳] تفسير فرات ، ص ۳۹۶ ، ح ۵۲۷ .

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group