پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

110 ـ یا ولی الله ان بینی و بین الله عزوجل ذنوبا

يا وَلِيَّ اللّهِ ! [۱] إنّ بَيْنى وَ بَيْنَ اللّهِ عز و جل ذُنُوبا لا يَأْتى عَلَيْها إلّا رِضاكُمْ ، فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَكُمْ عَلى سِرِّهِ وَ اسْتَرْعاكُمْ أمْرَ خَلْقِهِ وَ قَرَنَ طاعَتِكُمْ بِطاعَتِهِ لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ ذُنُوبى وَ كُنْتُمْ شُفَعائى ، فَإنّى لَكُمْ مُطيعٌ . مَنْ أطاعَكُمْ فَقَدْ أطاعَ اللّه وَ مَنْ عَصاكُمْ فَقَد عَصَى اللّهَ وَ مَنْ أحَبَّكُمْ فَقَدْ أحَبَّ اللّهَ وَ مَنْ أبْغَضَكُمْ فَقَدْ أبْغَضَ اللّه . اَللّهمّ إنّى لَوْ وَجَدْتُ شُفَعاءَ أقْرَبَ إلَيْكَ مِنْ مُحَمَّدٍ وَ أهْلِ بَيْتِهِ الأْخْيارِ الأْئِمَّةِ الأْبْرارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعائى ، فَبِحَقِّهِمِ الَّذى أوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَيْكَ أسْألُكَ أنْ تُدْخِلَنى فى جُمْلَةِ الْعارِفينَ بِهُمْ وَ بِحَقِّهِمْ وَ فى زُمْرَةِ الْمَرْحُومينَ بِشَفاعَتِهِمْ ، إنَّكَ أرْحَمُ الرّاحِمينَ . وَ صَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرينَ ، وَ سَلَّمَ تَسْليما كثيرا . وَ حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ .

اى ولىّ خدا ! بى گمان ، ميان من و خداوند عز و جل ، گناهانى است كه جز رضايت شما ، آنها را محو نمى كند . پس به حقّ آن كه شما را رازدار خود كرده و سرپرستى كارِ آفريدگانش را به شما واگذاشته و فرمانُ بردارى از شما را با اطاعت خود ، همراه كرده ، بخشش گناهانم را [ از او ]بخواهيد و شفيعان من باشيد ؛ زيرا من فرمانُ بردار شما هستم . هر كه از شما فرمان ببرَد ، خدا را اطاعت كرده است و هر كه شما را نافرمانى كند ، بى گمان ، خدا را نافرمانى كرده است و هر كه شما را دوست بدارد ، به راستى كه خدا را دوست داشته است و هر كه شما را دشمن بدارد ، خدا را دشمن داشته است . بار خدايا ! اگر من شفيعانى نزديك تر از محمّد و خاندان نيكويش ، آن پيشوايان نيكوكار ، مى يافتم ، بى ترديد ، آنان را شفيعان خود قرار مى دادم . پس ، از تو مى خواهم بدان حقّى كه براى ايشان بر خودت لازم ساخته اى ، مرا در گروه عارفان به ايشان و به حقّ ايشان ، قرار دهى ، و نيز در زمره كسانى كه به شفاعت آنها ، مورد بخشش قرار گرفته اند ، كه تو مهربان ترينِ مهربانانى . و درود خدا بر محمّد و خاندان پاكش باد ! و سلام ويژه فراوان ، بر ايشان ، نثار باد ! و خدا ما را بس است ، و نيكوْ وكيلى است .

توضيح واژه ها

اِئْتَمَنَ : او را امين قرار داد . [۲]

اِسْتَرْعى : از او خواست تا از چيزى محافظت كند . [۳]

اِسْتَوْهَبْتُم : درخواست هديه كرديد ، بخشش خواستيد . [۴]

زُمْرَة : جمع ، جماعت ، گروه . [۵]

شرح

امام هادى عليه السلام عبارات پايانى «زيارت جامعه كبيره» را با درخواست هاى بى نظيرى به پايان مى برد و همچنان كه در ابتداى زيارت با تكرار «اللّه اكبر» آغاز كرد ، در پايان نيز همه كارها را به خدا واگذار مى كند و به زائر مى آموزد كه بر معرفت خويش بيفزايد و از خدا چنين بخواهد :

۱ . درخواست شفاعت اهل بيت عليهم السلام

پس از دعاهاى ياد شده ، زائر اهل بيت عليهم السلام ، از آنها مى خواهد كه براى وى ، شفاعت كنند ؛ امّا پيش از درخواست خود ، اظهار مى نمايد كه : «من ، گناهانى را مرتكب شده ام كه تنها راه بخشش آنها ، رضايت شماست» .

در اين جا ، اين سؤال پيش مى آيد كه : گناهانى كه راه بخشش آنها ، رضايت اهل بيت عليهم السلام است ، كدام اند ؟

به اين پرسش ، دو گونه مى توان پاسخ داد : نخست اين كه : اهل بيت عليهم السلام ، به چيزى جز آنچه خدا مى خواهد ، راضى نمى شوند . بنا بر اين ، رضاى آنها ، رضاى خداست . از اين رو ، همه گناهان ، به استثناى گناهانى كه ناشى از تجاوز به حقوق مردم باشد ، با رضاى اهل بيت عليهم السلام و شفاعت آنان ، قابل آمرزش است .

دوم اين كه : مقصود ، گناهانى باشد كه ناشى از كوتاهى در اداى حقوق اهل بيت عليهم السلام است ؛ [۶] زيرا همه مسلمانان ، موظّف اند كه در راه ايجاد حكومت جهانى اسلام به رهبرى آنان ، تلاش كنند . كوتاهى در اين راه ، گناهى بزرگْ محسوب مى شود ، و تنها راه بخشش و آمرزش اين گونه گناهان ، رضايت و شفاعت اهل بيت عليهم السلام است .

بارى ! زائر ، خطاب به امامى كه به زيارت او رفته ، مى گويد : «گناهانى دارم كه تنها راه آمرزش آنها ، رضايت شماست . از اين رو ، شما را سوگند مى دهم به حقّ خدايى كه شما را رازدار خود قرار داده و سرپرستى آفريده هاى خود را به شما واگذار كرده و اطاعت شما را همتاى اطاعت خود (واجب) نموده ، از خدا بخواهيد كه گناهان مرا ببخشد و از من ، شفاعت كنيد ، زيرا من ، فرمان بُردار شما هستم» .

سپس در ادامه ، براى چندمين بار تأكيد مى نمايد كه فرمان بردارى من از شما ، به دليل آن است كه شما به چيزى جز آنچه خدا مى خواهد ، فرمان نمى دهيد . لذا اطاعت از شما ، اطاعت از خدا و نافرمانىِ شما ، نافرمانىِ خداست .

۲ . قرار گرفتن در صف عارفان اهل بيت عليهم السلام

زائران اهل بيت عليهم السلام ، در آخرين عبارت هاى «زيارت جامعه» ، دو درخواست بسيار مهم از خدا دارند كه بدين گونه ، بيان مى كنند : «خداوندا ! من اگر شفيعانى نزديك تر به تو از محمّد صلى الله عليه و آله و خاندان برگزيده او ـ كه امامان نيكوكارند ـ ، مى يافتم ، آنان را شفيع خود ، قرار مى دادم . از اين رو ، تو را به حقّى كه براى آنان بر خود لازم ساخته اى ، سوگند مى دهم و از تو مى خواهم كه مرا در صف عارفان نسبت به آنان و حقّشان ، قرار دهى» .

بديهى است كسى كه با صداقت ، «زيارت جامعه» را مى خواند ، معرفت او نسبت به اهل بيت عليهم السلام ، كامل است . بنا بر اين ، درخواست ياد شده ، يا بدين معناست كه معرفت علمى زائر ، تبديل به معرفت شهودى گردد ، و يا مقصود ، آن است كه اين معرفت تا هنگام مرگ ، تداوم يابد و زائر ، در صف عارفان به اهل بيت عليهم السلام محشور گردد . بديهى است كه زائر ، مى تواند هر دو معنا را قصد نمايد .

۳ . وارد شدن به جمع رحمت شدگان

آخرين درخواست زائران اهل بيت عليهم السلام از خداوند متعال ، اين است كه آنها را به جمع كسانى ملحق نمايد كه در نتيجه شفاعت اهل بيت عليهم السلام ، مورد رحمت و مهر او قرار گرفته اند ، و اين درخواست را با جمله «إنَّكَ أنْتَ أرْحَم الرّاحِمين» ، كامل مى نمايد ، كه اشاره به اين است كه «أرحمُ الرّاحمين» بودن خداى مهربان ، ايجاب مى نمايد كه اين دعاها را در باره دوستان و پيروان اهل بيت عليهم السلام ، مستجاب نمايد .

پس از دعاهايى كه بدانها اشاره شد ، «زيارت جامعه» با اين جملات ، پايان مى يابد : «وَصَلَّى اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرينَ وَسَلَّمَ تَسْليما كثيرا ، وَحَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكيلُ» .

آخرين عبارت «زيارت جامعه» ، يعنى «حَسْبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكيلُ» ، در واقع اشاره به اين است كه اعتقاد به مقام و كمال اهل بيت عليهم السلام ، هيچ منافاتى با توحيد خالص و خدامحورى در زندگى ندارد . پيروان اهل بيت عليهم السلام ، در عين اعتقاد به مقام آنان ، بر اين باورند كه همه كاره جهان ، خداست و اهل بيت عليهم السلام ، نماينده ، خليفه ، و مظهر صفات جمال و جلال او هستند ، و بدين سان ، توصيف كمالات آنان را با تكرار يكصد بار «اللّه أكبر» ، آغاز مى كنند و با ذكر «حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ» ، به پايان مى برند .

رَبَّنا آمَنّا بِما أنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبَنا مَعَ الشّاهِدين !

رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إذْ هَدَيْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إنَّكَ أنْتَ الوَهّاب .

اللّهمَّ أرِنَا الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَة وَ اْجعَلْنا مِنْ أعْوانِهِ و أنْصارِهِ وَ ارْزُقْنا رُؤيَتَهُ وَ رِضاه .

محمّد محمّدى رى شهرى

سيزدهم ارديبهشت ۱۳۸۷

۲۶ ربيع ثانى ۱۴۲۹

 

 

[۱] «وَلىَّ اللّه » ، در اين عبارت مفرد است و به صورت «أولياء اللّه » كه جمع باشد ، نيامده است . در باره مفرد بودن كلمه «ولىّ» در اين عبارت ، دو احتمال وجود دارد :

الف . مراد از «ولى» ، همان امامى است كه زائر ، زيارت او را قصد كرده است و تمامِ «زيارتِ جامعه كبيره» را به نيّت او مى خواند ، و شايد از آن جهت كه حاجتِ او خصوصى است ، امام را به صورت مفرد و خصوصى ، خطاب مى كند تا دل نشين تر باشد .

ب . «ولىّ» ، در اين جا «اسم جنس» است كه بر مفرد و جمع ، يكسان اطلاق مى شود و تمامِ پيشوايان معصوم را در بر مى گيرد كه نور واحدند و در مقام ولايت ، همسان اند . از اين كه در جمله هاى بعد ، ضمائر به صورت جمع مى آيد ، احتمال دوم ، برتر است (الأنوار اللّامعة ، ص ۱۹۸) .

[۲] «إِتمنه على الشى ء : أمِنَه» (مجمع البحرين ، ج ۶ ، ص ۲۰۲) . «مؤتَمَن القوم : الذى يثقون إليه و يتّخذونه أمينا حافظا» (لسان العرب ، ج ۱۳ ، ص ۲۲) .

[۳] «اِسترعاه إيّاهم : استحفظه» (لسان العرب ، ج ۱۴ ، ص ۳۲۷) .

[۴] «الاِستيهاب : سؤال الهبة» (لسان العرب ، ج ۱ ، ص ۸۰۳ ) .

[۵] «الزُمرة : فوج من الناس» (العين ، ج ۷ ، ص ۳۶۵) . «الجماعة من النّاس» (لسان العرب ، ج ۴ ، ص ۳۲۹) .

[۶] ر . ك : اهل بيت عليهم السلام در قرآن و حديث ، ج ۲ ، ص ۵۴۱ (شناخت حقوق اهل بيت) .

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group