رُوِيَ عَنْ عَليٍّ عليه السلام قال:
اِجْعَلوُا كُلَّ رَجَائِكُمْ لِلّهِ سُبْحَانَهُ وَ لا تَرْجُوا أحَداً سِواهُ فَإِنَّهُ مَا رَجَا أحدٌ غَيْرَ اللهِ تَعَالی إِلا خَابَ[1].
ترجمه حدیث: امير المؤمنين صلوات الله عليه فرمودند: تمامي اميدتان را به خداوند قرار دهيد و به هيچكس غير از خداوند دل نبنديد. پس به راستي كه هيچكس به غير خداوند اميد نبست، مگر اينكه محروم و زيانكار گرديد.
شرح حدیث: «اِجْعَلوُا كُلَّ رَجَائِكُمْ لِلّهِ سُبْحَانَهُ» يك دسته از انسانها تمام اميدشان به غير خداست. اميدشان به پول،رياست،رفيق و... است. خبري از خدا در دل آنها نيست. حضرت در اين روايت به اين افراد كاري ندارد و خطابش به خداشناسان است. کسانی كه ميگويند خدا را ميشناسيم، آنهایی که معتقدند كاري از دست خدا بر ميآيد و... حضرت به اين گروه ميفرماید: تنها اميدتان خدا باشد. اينطور نباشد كه هم به خدا اميد ببنديد و هم به غير خدا.
«وَ لا تَرْجُوا اَحَداً سِواهُ» این جمله فراز قبلی را تأكيد ميكند. اول میفرماید تمام اميدتان را خدا قرار بدهيد. بعد در این جمله، امید بستن به احدی غیر از خدا را نفي میکند. به تعبیر من محكمكاري ميكند.
«فَإِنَّهُ مَا رَجَا غَيْرُ اللهِ تَعَالی اِلا خَابَ» دراین فراز امیرالمؤمنین علیه السلام به علّتش اشاره میفرماید: برای خاطر اینکه احدي به غير خدا اميد نبست، مگر اينكه محروم شد! (استثناءاز نفی دلالت بر عمومیّت دارد)
خداوند شريك پذير نيست. نه در عبادت و نه در هيچ چيز دیگر. ما در این باب روايات زيادي داريم که من در اينجا نميخواهم وارد آنها شوم. فقط اشارهای ميکنم: چندين روايت هست كه خداوند قسم خورده که اگر كسي كه ميگويد مرا ميشناسد، به غير من اميد ببندد، من اميدش را قطع ميكنم. به هر كه و به هرچه اميد ببندي (يعني به بچّهات، همسرت، رفيقت يا به پولت، رياستت و... اميد ببندي) من اميدت را قطع ميكنم. يعني در آخر، سرت را به سنگ ميزنم. اين حتمي و قطعی است. من اين كار را با تو كه ميگويي خداشناسم، ميكنم.
نتیجه: وقتي آخرِ سر خداوند ميخواهد سرم را به سنگ بزند و اميدم را از غير خودش قطع كند، آيا بهتر نيست كه خودم از همان اول به غير خدا اميد نبندم؟!
يكشنبه 19 ارديبهشت 1389 – 24 جمادي الاولي 1431. مسجد جامع بازار تهران
[1] . غررالحكم صفحه 196، روايت3861