رُوِيَ عَنْ عَليٍّ عليه السلام قال:
مَا خَيْرٌ بِخَيْرٍ بَعْدَهُ النَّارُ وَ مَا شَرٌّ بِشَرٍّ بَعْدَهُ الْجَنَّةُ وَ كُلُّ نَعِيمٍ دُونَ الْجَنَّةِ فَهُوَ مَحْقُورٌ وَ كُلُّ بَلَاءٍ دُونَ النَّارِ عَافِيَةٌ.[1]
ترجمه حدیث: اميرالمؤمنين(صلوات الله عليه) فرمودند: خیرى كه بعد از آن آتش دوزخ است، خیر و خوبى نيست؛ و شرّی كه بعد از آن بهشت است، شرّ و بدى نيست؛ هر نعمتى در برابر بهشت، حقير است؛ و هر بلایى در برابر دوزخ، عافيت است.
شرح حدیث: «مَا خَيْرٌ بِخَيْرٍ بَعْدَهُ النَّارُ»؛ خيري كه دوزخ در پي داشته باشد، خير نيست. ما معيارمان در سنجش خير و شرّ در دنيا، همين امور مادّي است. ولي حضرت علی(علیه السلام) ميخواهد بفرمايد شما اشتباه میكنيد. اگر بنا شود اين خيرهايي كه شما در دنيا خير ميپندارید، جهنّم در پی داشته باشد، هیچکدام از اینها خير نيست. تو اشتباه ميكني! اينها براي تو شرّ است. حالا آنچه که تو خیر میپنداری، هر چه ميخواهد باشد. سرآمد این خوبیهای دنیایی پول و رياست و امثال اينها است. امّا وقتی از مسيرِ صحيحِ شرعيِ الهي به تو نرسيده باشد، جهنّم در پي دارد. لذا خوشحال نشو!
«وَ مَا شَرٌّ بِشَرٍّ بَعْدَهُ الْجَنَّةُ»؛ و هيچ شرّي، شر نيست اگر بهشت در پي داشته باشد. این ناراحتيهایی که آنها را شرّ میپنداری و میگویی «به چه شرّي گرفتار شديم!» ببين نتيجهاش در آن نشئه چيست؟ اگر نتیجهاش بهشت است، اينها شرّ نيست و تو اشتباه میکنی. اگر در یک مسیرِ صحیحِ شرعی وارد شدی، امّا از نظر دنیایی و مادّی شرّی متوجه تو شد، تو باطنش را نميداني که چيست؛ باطنش خير است و شرّ نيست. چرا؟ چون براي تو بهشت را در پي دارد.
اين روایت اشاره به اين است كه ديد و نگاه شما، ديد مادّي است. با نگاه مادّي هم نميتوانيد خير و شرّ را بسنجيد. يك چيز را خير ميداني و حال اينكه براي تو شرّ است. يك چيزهايي را شرّ ميداني و حال آنكه براي تو خير است. بنابر اين، يك خير و شرّ دنيايي داريم و يك خير و شرّ آخرتي. تا اینجا بينش بود؛ کسی که این بینش را ندارد، نمیتواند خیر و شرّ حقیقی را ببیند و تشخیص دهد. تو اگر متشرّع باشي، هنگامی که میبینی در راه تشرّعت به تو شرّي میرسد، مطمئنّی که اين براي تو شرّ نيست، بلکه خير تو است. عکس آن، اگر از راه نامشروع چیزی را بهدست آوردي، بدان که اين خير نيست، اين برای تو شرّ است. اين را ميگويند بينش.
از اینجا به بعد، حضرت میرود سراغ سنجش و میفرماید: «وَ كُلُّ نَعِيمٍ دُونَ الْجَنَّةِ فَهُوَ مَحْقُورٌ»؛ هر نعمتي غیر بهشت كه تو در دنيا به آن برسي، ناچيز است. يعني اگر بخواهي نعمتهاي دنيا را با نعمتهاي آخرت مقايسه كني، هر نعمتی جز بهشت ناچيز است. این در نعمتها بود؛ در بلاها و گرفتاريها هم همینطور است: «وَ كُلُّ بَلَاءٍ دُونَ النَّارِ عَافِيَةٌ»؛ هر بلايي از بلاهاي دنيوي غير ازجهنّم كه به تو وارد شود، اين يك عافيت و خوشي است. هر بلايي از بلاهاي دنيايي، در مقايسه با بلاي اُخروي كه آتش جهنم است، عافيت است.
بنابر اين، هم بينشت غلط است، هم سنجشت؛ هر دو غلط است! بینشت غلط است، چون خير و شرّ دنيا را با دیدِ مادی میبینی و نگاه ميكني؛ سنجشت غلط است، چون نعمتها و بهرهمندیهای دنيايي را با آخرت ميسنجي؛ بلاهاي دنيا را با بلاهاي آخرت سنجش ميكني. هر دو را اشتباه ميكني! عينکت را عوض كن![2]
[1]. نهج البلاغه، حکمت 387، صفحه 544
[2]. يكشنبه 14 آذر 1389 – 28 ذي الحجه 1431. مسجد جامع بازار تهران