رُوِیَ عَنْ رَسُولِ الله (صلّی الله علیه وآله وسلّم) قال:
مَنْ خَرَجَ مِنْ ذُلِّ الْمَعْصِيَةِ إِلَى عِزِّ الطَّاعَةِ آنَسَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَيْرِ أَنِيسٍ وَ أَعَانَهُ بِغَيْرِ مَالٍ.[1]
ترجمه حدیث: از پيغمبر اكرم(صلّی الله علیه وآله و سلّم) منقول است كه فرمودند: هر كه از خوارى معصیت و نافرمانى خدا به عزّت اطاعت و فرمانبرى خدا درآيد، خدا مأنوس او میشود بدون آنکه انیسی داشته باشد، و او را یاری میدهد بدون مال و ابزار مادیّت.
شرح حدیث: «مَنْ خَرَجَ مِنْ ذُلِّ الْمَعْصِيَةِ إِلَى عِزِّ الطَّاعَةِ»؛ اين تعبير پيغمبر اكرم(صلّی الله علیه وآله و سلّم) گوياي اين معنا است كه گناه براي انسان ذلّت و خواري ميآورد. يعني آن كسي كه مبدأ و معاد را پذيرفته و ايمان آورده و احكام الهي را قبول كرده، اگر از فرمان خدا سرپيچي كند، اثر این گناه و معصیت آن است که او را خوار ميكند. در مقابل، اطاعت كردن از احكام الهي به انسان عزّت ميبخشد. بنابر این، از آثار گناه ذلّت است و از آثار اطاعت، عزّت.
حضرت در ادامه میفرماید: کسی که از خواری معصیت و گناه خودش را خارج کند و به سمت عزت اطاعت از خدا برود، اين کار دو چيز را براي او در پي دارد؛ همه ما انسانها از دو چيز در دنيا رنج ميبریم. 1- همه ما از بيكسي و تنهایی رنج ميبريم. 2- همه ما از درماندگي رنج ميبريم. اینطور نیست که انسان در دنیا، جاده و مسیرش خيلي صاف باشد؛ بلکه راه او پر از مشكلات و گرفتاریها و پیچ و خم ها است. این طبيعي است و براي همه هم اینطور است و استثناء هم ندارد.
انسان در مواقع گرفتاری چه چيزي ميخواهد؟ كسي را میخواهد كه به فریادش برسد. اگر در هنگام مشکل بيكس باشد، خيلي رنج ميبرد. اگر از پس مشکل برنیاید و درمانده شود، خیلی رنج میکشد. پس دو چيز است که در دنيا انسان را خيلي رنج ميدهد؛ بيكسي و درماندگي.
اگر كسي از خواري معصيت به سوي عزّت طاعت برود، هر دوی اينها برطرف ميشود. «آنَسَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَيْرِ أَنِيسٍ»؛ خدا با او مأنوس ميشود، بدون اينكه انيسی داشته باشد. هرگز لازم نيست انیسی جز خدا داشته باشد. خدا او را از بيكسي در ميآورد. يعني كَسِ او خدا ميشود؛ انيس او خدا ميشود و دیگر در دلش هيچ هراس و ناراحتي ندارد. ميگويد خدا را دارم، غم ندارم. چنین شخصی دیگر هیچ فشار روحي ندارد. خدا او را مأنوس ميكند بدون اينكه كسي بخواهد كَسِ او شود و با او مأنوس شود. خدا او را بدون كَس از بي كَسي در ميآورد. همه كَسِ او خدا ميشود.
«وَ أَعَانَهُ بِغَيْرِ مَالٍ»؛ نه تنها خدا همه کسِ او میشود، بلکه او را بدون مال كمك ميكند؛ گرههايش را باز ميكند و بدون ابزار ماديّت، او را از درماندگي در ميآورد. از چه كنم چه كنم، خارجش ميكند. بنابر اين، اثر اينكه انسان گناه را كنار بگذارد و برود سوي اطاعت خدا اين است که در همین زندگی دنیایی نه بيكس ميشود و نه درمانده.[2]
[1]. بحار الانوار، جلد72، صفحه 359
[2]. یکشنبه 5 دی1389 – 20 محرم1432. مسجد جامع بازار تهران