قِيلَ لِلبَاقِرِ عَلَيهِ السَّلَامُ:
كَيْفَ أَصْبَحْتَ؟ قَالَ عَلَيهِ السَّلَامُ: أَصْبَحْنَا غَرْقَى فِي النِّعْمَةِ مَوْقُورِينَ بِالذُّنُوبِ يَتَحَبَّبُ إِلَيْنَا إِلَهُنَا بِالنِّعَمِ وَ نَتَمَقَّتُ إِلَيْهِ بِالْمَعَاصِي وَ نَحْنُ نَفْتَقِرُ إِلَيْهِ وَ هُوَ غَنِيٌّ عَنَّا.[1]
ترجمه حدیث: به امام باقر(علیه السلام) گفته شد چگونه صبح كردید؟ فرمود: صبح کردیم در حالی که غرق در نعمت الهی هستیم و از این طرف هم زير بار گناهان هستیم. معبودمان ما را با نعمتهاى خود به دوستى ميخواند و ما با معاصى او را به دشمنى ميخوانيم. و ما به او نيازمنديم، و او از ما بىنياز است.
شرح حدیث: در روایت این شخص به امام باقر(علیه السلام) عرض میکند: «كَيفَ أَصبَحتَ»؛ یعنی حالتان چهطور است؟ حضرت در جواب، حال خودشان را نميگويند. بلکه ميفرمايد: «أَصْبَحْنَا» و نمیفرماید: «اصْبَحْتُ». در واقع حضرت زبان حال آن گوينده و امثال او را بیان کردند. يعني حال تو و امثال تو اینگونه است. اين جنبههاي ادبي است كه در این روایت بهكار رفته و ظرافت دارد.
حضرت فرمود: «أَصْبَحْنَا غَرْقَى فِي النِّعْمَةِ»؛ حالمان اينطور است كه سراپاي ما را نعمتهاي الهي فرا گرفته است. غرق در نعمتهای الهي هستیم. «مَوْقُورِينَ بِالذُّنُوبِ»؛ يعني از اين طرف هم ما در گناهان فرو ميرويم. سراپای ما را نعمت خدا فرا گرفته، ولی ما در گناهان فرو میرويم. «يَتَحَبَّبُ إِلَيْنَا إِلَهُنَا بِالنِّعَمِ وَ نَتَمَقَّتُ إِلَيْهِ بِالْمَعَاصِي»؛ خداي ما با دادن نعمتهايش، میخواهد دوستي و محبّت ما را به سوي خودش جلب ميكند، امّا ما از اين طرف با گناهان خشم خدا را به سوي خودمان جلب ميكنيم. به این مقابله خوب دقت كنید!
«وَ نَحْنُ نَفْتَقِرُ إِلَيْهِ»؛ با اينكه ما همه به خدا محتاجیم. در اين هيچ شبههاي نيست که ما به او احتياج داريم. مگر ما ميتوانيم خودمان را اداره كنيم؟ «وَ هُوَ غَنِيٌّ عَنَّا». امّا او که به ما هيچ احتياجي ندارد، دنبال اين است كه محبّت ما را جلب كند. ما كه به او احتياج داريم، دنبال اين هستيم كه با او دشمنی کنیم. هيچ ديوانهاي اين كار را ميكند؟! من به شما احتياج دارم بدون تو كارم راه نميافتد؛ تو هم هيچ احتياجی به من نداري. تو دنبال اين هستي كه محبّت من را به خودت جلب كني، امّا من دنبال اين هستم كه با تو دشمني كنم.
دقت کنید که چقدر زیبا حضرت این مطلب را به این سائل فهماند! او گفت «شما حالت چطور است؟» اما حضرت جواب داد حال شما اينطور است. بنابر این، بروید در سبك مواجههتان با خدا تجديد نظر كنيد.[2]
[1]. بحار الانوار، جلد 73، صفحه 18
[2]. يكشنبه 17 بهمن 1389- 2 ربيع الاول 1432. مسجد جامع بازار تهران