روي عن الصادق (عليه السلام) قال:
وَ اللَّهِ مَا أَحَبَّ اللَّهَ مَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا وَ وَالَى غَيْرَنَا وَ مَنْ عَرَفَ حَقَّنَا وَ أَحَبَّنَا فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي.[1]
ترجمه حدیث: امام صادق (صلواتاللهعلیه) فرمودند: به خداوند سوگند كسي كه دنيا و غير ما اهل بيت را دوست بدارد (غير ما را به امامت برگزيند)، خداوند را دوست ندارد و هر كس حقّ ما را بشناسد و ما را دوست بدارد، پس به راستي كه خداوند تبارك و تعالي را دوست داشته است.
شرح حدیث: «وَ اللَّهِ مَا أَحَبَّ اللَّهَ مَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا وَ وَالَى غَيْرَنَا»؛ حضرت امام صادق (صلوات الله عليه) در این روایت میفرمایند: به خدا سوگند، خدا را دوست نميدارد كسي كه دنيا را دوست بدارد و غير ما اهل بيت را دوست بدارد و سرپرستي غير ما را پذيرفته باشد. یعنی آن کسی که رشته ولایتی با غیر ما برقرار میکند، خداوند را دوست ندارد. این رشته ولایتی همان امامت اهل بیت(علیهمالسلام) است. چون در فراز بعدی تعبیر «حق» به کار رفته است.
«وَ مَنْ عَرَفَ حَقَّنَا وَ أَحَبَّنَا فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي»؛ اگر كسي حقّ ما را شناسايي كرده باشد و ما را به امامت پذيرفته باشد و ما را دوست بدارد، پس او مسلّماً خدا را دوست دارد. دقت کنید که در عبارت «فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ» تأكيد هم هست؛ یعنی این چنین شخصی قطعاً خداوند را دوست میدارد. در این روایت نکتههای فراوانی نهفته است که من روايت را فقط ترجمه تحتاللفظي كردم. اما به دو نكته پیرامون این روایت اشاره میکنم.
نکته اول: امام صادق(علیه السلام) ميخواهند بفرمايند که این را بدانید که هيچگاه اين دو دلبستگي با هم جمع نميشود. يعني دلبستگي به دنيا با دلبستگي به خدا با هم جمع نميشود. حضرت در ابتدا سوگند هم یاد میکند؛ ایشان میفرماید: «وَ اللَّهِ مَا أَحَبَّ اللَّهَ مَنْ أَحَبَّ الدُّنْيَا»؛ به خدا قسم، خدا را دوست ندارد کسی که دنیا را دوست میدارد. يعني اين دو محبّت، با هم جمع نميشود. دلِ انسان مانند ظرفي است كه يا محبّت خدا در آن جاي ميگيرد، يا محبّت غير خدا. در روايت ديگري از رسول اكرم (صلّیاللهعليهوآلهوسلّم) داريم كه حضرت فرمود: «حُبُّ الدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ».[2] دوست داشتن دنيا سرآمد همه خطاهاي انسان است.
نکته دوم: جمله «وَ مَنْ عَرَفَ حَقَّنَا وَ أَحَبَّنَا فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَي»، این را میرساند که حبّ به اوليای خدا، حبّ به خدا ميآورد. یعنی هركه اوليای خدا را دوست بدارد، اين موجب ميشود كه حبّ به خدا پيدا كند. امام صادق (عليه السلام) يك راهكار ياد داده است. میفرماید اوّل برو حقّ ما را شناسايي كن. وقتی شناسايي كردي، خودبهخود ما را دوست ميداري. مكرّر از من سؤال كردهاند كه چه كنيم تا نسبت به اهل بيت(علیهمالسلام) محبّت پيدا كنيم؟ جواب این است که اگر واقعاً برويد و حقّ آنها را شناسایی کنید، فضایل اهل بيت(علیهمالسلام) را بشناسید، خواهناخواه به آنها محبّت پيدا ميكنيد. بنابر این، دلبستگي به اوليای خدا، موجب دلبستگي به خدا ميشود.
بنابر این، طبق این روایت معلوم میشود که دل يا ظرف محبّت خدا است يا غير خدا. برای اینکه دل را ظرف محبت خدا كني، امام صادق(علیهالسلام) راهكار نشان داده است؛ و آن اين است كه بروي حبّ به اوليای خدا پيدا كني، که این حبّ به اولیای خدا جنبه سرنوشتساز دارد. حب به اوليای خدا از چه راهي به دست میآید؟ از طریق شناسايي حق آنها میتوانی نسبت به آنها محبّت پیدا کنی.[3]
[1]. الكافي، جلد8 ، صفحه129
[2]. بحار الانوار، جلد51، صفحه 258
[3]. چهارشنبه 4 اسفند 1389– 19 ربيع الاول 1432. مسجد جامع بازار تهران