رُوِيَ عَنْ عَليٍّ (عليه السّلام) قال:
احْذَرْ أَنْ يَرَاكَ اللَّهُ عِنْدَ مَعْصِيَتِهِ وَ يَفْقِدَكَ عِنْدَ طَاعَتِهِ فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِينَ وَ إِذَا قَوِيتَ فَاقْوَ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ وَ إِذَا ضَعُفْتَ فَاضْعُفْ عَنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ.[1]
ترجمه حدیث: از اميرالمؤمنين(عليه السلام) منقول است كهفرمودند: بترس از اينكه خداوند تو را در هنگام معصيتش مشاهده كند، و در وقت طاعتش تو را نبيند كه در اين هنگام از زيانكاران خواهى بود. هر گاه نيرومند شدى در طاعت خداوند بكوش و هرگاه ناتوان شدى از معصيت خداوند ناتوان باش.
شرح حدیث: از نکات این روایت این است که حضرت علي (عليه السلام) دو مسألهای را كه بين همه ما مطرح است، با يك ديد الهي معنا ميكند نه مادي! یکی از آن دو مسأله، بحث «نفع و ضرر» است، و دیگری «قوّت و ضعف». در فراز اوّل روایت، حضرت ميخواهند ضرر را معنا کنند. ما نميدانیم ضرر چیست. چون با يك عينك مادي ضرر را معنا ميكنيم. ضرر واقعي اين است كه امیرالمؤمنین میفرماید. «احْذَرْ أَنْ يَرَاكَ اللَّهُ عِنْدَ مَعْصِيَتِه»؛ بپرهيز از اينكه خداوند تو را هنگام نافرمانياش ببيند. در مقابلش میفرماید: «وَ يَفْقِدَكَ عِنْدَ طَاعَتِه»؛ بترس از اینکه آنجا كه بايد خداوند تو را ببيند -هنگام فرمانبرداري خودش- تو را نبيند. يعني بترس از اینکه خدا تو را هنگام معصيت ببيند، نه هنگام طاعت.
خوب نتيجهاش چيست؟ «فَتَكُونَ مِنَ الْخَاسِرِين»؛ «فاء» در «فَتَكُونَ» فاء تفريع است. یعنی اینجا است كه تو ضرر كردهاي. ضرر عبارت از اين است كه معصيت كني و طاعت نكني؛ به این ميگويند ضرر! ضرر این نیست که مال دنيا از دستت برود. این عينك مادّيت است که به چشم تو است و موجب میشود که ملاک ضرر و نفع را ببری روي پول و مسائل مادّی. این نگاه مادّي حيواني است. این عينك را از چشمت بردار، بعد ميفهمي ضرر يعني چه! ضرر و نفع از منظر معنوی، تعریف ديگری دارد. ضرر اين است كه معصيت كني و طاعت نكني. از منظر الهي و انساني، ضرر اين است.
امیرالمؤمنین مسأله «توانايي و ناتواني» را هم با یک نگاه الهی معنا میکنند. ميفرمايد توانايي اين است: «وَ إِذَا قَوِيتَ فَاقْوَ عَلَى طَاعَةِ اللَّه»؛ توانا کسی است که در طاعت خداوند، نیرومند و توانا باشد. ما گاهي توانايي را جسمي معنا ميكنيم؛ اين يك عينك حيواني است که به چشمت زدهای! این عینک مادّی را كنار بگذار. گاهی هم فکر میکنیم شخص توانا کسی است که توانايي مادّي دارد و پول فراوانی در اختیارش هست. اينها همهاش نگاههای مادّي است، اما شاخههايش فرق ميكند. نخیر! توانا آن كسي است كه در طاعت الهي توانا باشد.
«وَ إِذَا ضَعُفْتَ فَاضْعُفْ عَنْ مَعْصِيَةِ اللَّه»؛ اگر هم ميخواهي ناتوان باشي، در معصيت و گناه ناتوان باش! بگو من زورم به خدا نميرسد، من ناتوانم، من توانايي جهنّم را ندارم. ناتوان کسی است که توانايي معصيت ندارد. از آن طرف، توانا کسی است که توان اطاعت الهی را دارد.
ببينيد در این دو جمله، حضرت هم مسأله «سود و زيان» و هم «توانایی و ناتوانی» را با «طاعت و معصيت» تطبیق میدهند. ميفرماید هر دوی اينها بر محور طاعت و معصيت است. تو بايد هر دو را با یک دید الهی ببيني. در نتيجه انسان الهي نسبت به «سود و زيان» در ربط با طاعت و معصيت بايد ارزيابي كند. نسبت به «توانايي و ناتواني» هم باز هم بايد برود سراغ طاعت و معصيت. معيار ارزشي اين است.[2]
[1]. نهج البلاغه، حكمت 383، صفحه 544
[2]. چهارشنبه 17 فروردين1390– 2 جمادي الاولي1432. مسجد جامع بازار تهران