رُوِيَ عَنِ الْصادِقِ عَلَيْهِ السَّلامُ قالَ:
اَلدُّنْيا بِمَنْزِلَةِ صُورَةٍ رَاْسُها اَلْكِبْرُ وَ عَيْنُها اَلْحِرْصُ وَ اُذُنُها اَلْطَّمَعُ وَ لِسانُها اَلرِّيا وَ يَدُها اَلشَّهْوَةُ وَ رِجْلَها اَلْعُجْبُ وَ قَلْبُها الْغَفْلَةُ وَ كَوْنُها اَلْفَناءُ وَ حاصِلُها اَلزَّوالُ.[1]
ترجمه حدیث: حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند:
دنيا به منزله و همانند پيكر و صورت ميباشد. سر آن خودبزرگ بيني، چشم آن حرص، گوش آن طمع، زبان آن ريا و دورويي، دست آن شهوت، پاي آن عجب و خودپسندي، قلب آن غفلت، بودن در دنيا از آن كاسته شدن و كم كردن و حاصل و آخرش هم زوال و نابودي است.
شرح حدیث: حضرت امام صادق عليه السلام در اين روايت دنيا را به پيكر و صورت انسان تشبيه ميفرمايند كه اعضا و جوارح آن هركدام براي كاري خلق شده است و ارتباط تنگاتنگي با هم ديگر داشته و برهم تاثيرگذار ميباشند. سر دنيا، عبارت از خودبزرگ بيني است، يعني آن حالتي كه انسان خود را از همه برتر دانسته و يك سر و گردن بزرگ تر ميداند.
چشم دنيا حرص است و آن حالتي است كه انسان چيزي را كه مورد احتياج او نبوده و فايدهاي هم براي او ندارد جمع ميكند. حالت دنياداران اين طور است كه هرچيزي را ميبينند ميخرند در حالي كه مورد نياز و احتياجشان نميباشد.
گوش دنيا طمع است و آن حالتي است كه هرچه به گوش او مي خورد ميخواهد زود به آن برسد. اين انسان كه هميشه در درون خود را محتاج و نيازمند ميداند و با اين حالت نيازي كه در روح خود ايجاد كرده است و براي رسيدن به آنچه كه واقعا نياز به آنها ندارد از ديگران توقّع و درخواست داشته و متوقّع است كه به او كمك كنند؛ در صورتي كه به او چيزي بدهند زبان به مدح و ستايش ديگران باز ميكنند و هركس به او چيزي ندهد او را سرزنش مي كند. در حالي كه كسي كه مي دهد و يا نمي دهد فقط و فقط خداوند است.
زبان او ريا و دورويي است، ريا در عبادات به معناي انجام اعمال براي غيرخداوند و نشان دادن به مردم است كه عمل را باطل ميگرداند. ولي رياي در عمل كه در اين روايت آمده است، انجام دادن و ندادن عمل است كه ريشه اش نفاق و دورویي ميباشد. دنياداران اين طور هستند كه در زبان آنها صفا و يكرنگي نميباشد و براي رسيدن به دنيا مبتلا به ريا، نفاق، دورويي، تملّق، دروغ، تهمت، تمسخر، غيبت، تحقير، شماتت ... و آفات زبان ميشوند.
دست دنيا، شهوت است و دست دنياداران به آن چه مطابق عقل و شرع است دراز نمي شود. بلكه به سوي شهوت كه مخالف عقل و شرع است دراز مي شود. پاي دنيا، خودپسندي است. يعني انسان خود را نشان دهد به ديگران كه چه كسي است و به خودستايي و منيّت دچار مي شود. مركز تمام اعضا و جوارح كه باعث زنده نگه داشتن مي باشد و از آن تغذيه مي كنند، قلب است و در حقيقت آن ها را مي چرخاند و اگر بهره اي از اعتقادات صحيحه و اعمال صالحه نداشته باشد، به مرض سخت غفلت مبتلا شده كه انسان را نه تنها از خداوند دور مي كند بلكه از خصايص انساني هم جدا مي سازد لذا به آساني دست به هر جنايتي ميزند.
[1]. بحارالانوار، جلد 70 ، صفحه 105