هلال ماه رمضان، رويت هلال شوال
موضوع رويت هلال ماه هاي رمضان و شوال در سال هاي اخير از مباحث مهم جامعه ما بوده است و از اهميت خاصي برخوردار است ، مقاله اي که ملاحظه مي فرماييد به اين موضوع به طور کلي مي پردازد و وضعيت رويت هلال ماه مبارک رمضان را مورد بررسي قرار مي دهد .
با نزديک شدن ماه مبارک رمضان راصدين مشتاقانه به ديدار اين هلال مي روند . رويت هلال اين ماه به خاطر جنبه هاي ديني و مذهبي آن دو چندان مي شود زيرا اين ماه به شهر الله معروف است و مسلمين ميهمان خداوند سبحان هستند وشبي در اين ماه قرار دارد که خير من الف شهر است يعني برتر از هزار ماه است .
تعيين ماه قمري مبتني بر رويت هلال است و ناظران در آغاز هر ماه مي کوشند تاهلال را رصد نمايند ولي ديدن هلال در اولين شب پس از خارج شدن از محاق کار دشواري است.
ماه شب اول به صورت هلال باريکي در غرب آسمان در نزديکي افق براي مدت کوتاهي نمايان مي شود و رويت پذيري آن به شرايط متعددي بستگي دارد .
اگر چه ماه تقريباٌ هر 5/29 روز يکبار به دور زمين گردش مي کند ولي به خاطر پيچيدگي هاي مدار آن تعيين دقيق زمان ظاهر شدن هلال بسيار مشکل است علاوه بر آن ممکن است وجودغبار ابر يا محدود بودن افق ناظرسبب شود تا راصدين نتوانند هلال را به آساني شکار کنند .
اسلام و شمارش ايام
بناء اسلام بر سال و ماه قمري است .
خداوند سبحان در آيه کريمه « ان عدة الشهور عندالله اثناعشر شهراٌ في کتاب الله يوم خلق السموات والارض منها اربعه حرم ذلک الدين القيم » تعداد ماه ها را 12 عدد معرفي نموده است و ترتيب آنها را منوط به خلقت و آفرينش دانسته و همگام با فطرت انساني دانسته است .
اهل شرع ماه هاي قمري را از رويت هلال تا رويت هلال ديگر محاسبه مي کنند .بيروني يکي از منجمين بر اين نظر است که امکان دارد دو ماه پيوسته تمام باشد و تا سه ماه پيوسته ناقص رويت شود ولي صاحب زيج بهادري پس از محاسبه اي دقيق مي نويسد : ممکن است چهار ماه متوالي هر ماه سي روز و سه ماه متوالي هر کدام بيست و نه روز واقع شود .
اهميت ماه هاي قمري به اين جهت است که بسياري از اعمال عبادي همچون روزه ، حج و ... با رويت هلال ارتباط تام دارد و لذا تاريخ هجري قمري نخستين تاريخي است که مورد استفاده دنياي اسلام ومسلمانان جهان قرارگرفته و در آن اعياد و سوگواري هاي مذهبي به کمال و تمام ياد شده است .
تاريخ هجري قمري که مبنايش هجرت پيغمبر اسلام صلي الله عليه و آله ازمکه به مدينه است با ماه محرم آغاز مي شود و با ماه ذي الحجه پايان مي پذيرد .
هلال از منظر قرآن قرآن کريم
از هلال ماه ، منازل ماه و ... بارها سخن به ميان آورده و ذيل آيات اهدافي را دنبال نموده است .
در آيه 5 سوره يونس مي فرمايند :
« هوالذي جعل الشمس ضياء و القمر نوراٌ و قدره منازل لتعلموا عدد السنين و الحساب ما خلق الله ذلک الا بالحق »
« او کسي است که خورشيد را روشنايي و ماه را نور قرار داد و براي آن منزلگاه هايي مقدر کرد تا عدد سال ها و حساب کارها را بدانيد ، خداوند اين را جز به حق نيافريده است .»
معلوم مي شودکه از اشکال مختلف ماه در آسمان همچون هلال ، تربيع ، تثليث ، تسديس و بدر و سپس رو به نقصان گذاردن آن براي مردم بدون محاسبات نجومي و رجوع به اهل خبره امکان پذير است .
همچنين فرمود « يسئلونک عن الاهله قل هي مواقيت للناس والحج »
« اي پيامبر در باره هلال هاي ماه از تو سئوال مي کنند ، بگو آنها بيان اوقات براي نظام زندگي مردم و تعيين وقت حج است »
و همچنين فرمود :
« الشمس و القمر بحسبان »
« يعني خورشيد و ماه بر طبق حساب منظمي مي گردند »
و بر حرکت زمين گرد خورشيد و گردش نجومي ماه دور کره زمين تکيه مي نمايد و فرمود
« والقمر قدرناه منازل حتي عاد کالعرجون القديم »
که براي ماه منزل هايي را مقدر فرموده است .
اسباب اختلاف رويت
عوامل ذيل موجب اختلاف رويت مي شود:
الف) اختلاف طول شهرها
هر شهري که طول آن نزديک تر به مبداء طول ( گرينويچ ) باشد در بسياري از اوقات رويت در آن بيش از مناطقي است که طول شرقي آنها زيادتر از مبداء مزبور باشد يعني در بلاد غربي تر امکان رويت بيش از بلاد شرقي است .
ب) اختلاف عرض شهرها
دوري بعد معدل النهار از منظقه البروج و نزديک شدن به آن در کوتاهي و بلندي شب و روز تاثير دارد و بنابر اين اگر دو شهر در طول و عرض برابر باشند اما يکي در نيم کره جنوبي وديگري در نيم کره شمالي باشد امکان دارد هلال در شهر اول ديده نشود ودر شهر دوم رويت شود. از طرفي بعد ( عرض ) قمر از دايره بروج موثر است .
ج) اوضاع فلکي
دور و نزديک بودن ماه به زمين در رويت موثر است لذا امکان رويت در حال حضيض بيش از حال دوري است .
همچنين بعد معدل ( بعد و فاصله غروب ماه پس از غروب خورشيد ) فاکتور مهمي است و لذا هر اندازه فاصله غروب ماه زيادتر باشد زمان مکث هلال فوق افق بيشتر است و بهتر مي توان رويت نمود .
عناصر ديگري مثل قرآن نيرين ( نزديکي ماه و خورشيد يا به عبارتي در يک راستا قرار گرفتن ماه و خورشيد ) و ارتفاع ماه و سن هلال مي تواند نقش تعيين کننده اي داشته باشد .
ثبوت هلال
در اين که حلول ماه به رويت و مشاهده هلال ثابت مي شود اختلاف و ترديدي وجود ندارد اکثر فقها ، اثبات هلال را به رويت ضروري دين شمرده و اجماع و اتفاق مسلمانان را بر اعتبار آن ثابت دانسته اند . در سيره پيامبر ثابت است که حضرت به جستجوي هلال مي پرداخت و اين امر را به عهده داشت .
در احاديث متواتر رويت هلال موجب صوم و فطر داشته شده است.
صحيح محمدبن مسلم از امام باقر عليه السلام نقل ميکندکه حضرت فرمودند : اذا رايتم الهلال فصوموا و اذ رايتموه فافطروا
با ديدن هلال روزه بدار و با ديدن آن روزه بگشا
البته بسياري از فقها" روية عن حس" را معتبر مي دانند يعني با چشم غير مسلح ماه ديده شود واگر توسط دوربين و تلسکوپ هلال ديده شود آنرا معتبر نمي دانند و اما فقهايي هم هستندکه رويت با چشم مسلح را در حکم رويت با چشم غير مسلح مي دانند و هر دو را حجت مي دانند .
پس اگر دو شخص عادل ادعاي رويت هلال نمودند و شهادتشان بر مبناي دليل و مدرک بود از آنها پذيرفته مي شود .
اقوال فقها
گروهي از فقها با بهره گيري از اصول و قواعد علمي بر اين نظرندکه ادله نقلي ( آيات و روايات ) دلالت تام بر لزوم اتحاد آفاق ( شهرهاي نزديک به هم ) و موضوعيت رويت دارند و نقطه مقابل گروهي ديگر با استفاده از قواعد وادله مزبور معتقدند اتحاد آفاق لازم نيست و ادله نقلي هم طريق و کاشف از واقع مي باشند .
قائلين به اتحاد افق از اطلاقات و عمومات روايات استفاده نموده اندکه پيامبر اسلام فرمود : صوموا لرويته وافطروا الرويته يعني با ديدن ماه روزه بگيريد و با ديدنش افطار کنيد پس رويت شرط دخول ماه است وديدن هلال موضوعيت دارد . اما گروهي که رويت را براي همه آفاق معتبر مي دانند به دعاي وارده در قنوت نماز عيد فطر اشاره کرده اند . در اين دعا مي خوانيم :
و اسئلک بحق هذااليوم الذي جعلته للمسلمين عيدا ، يعني اين عيد براي همه مسلمين است .
همچنين ليله القدر ظاهر در اين است که اين ليله معين داراي احکام مشخص براي جميع مسلمين است .
اين اختلاف ميان علماي عامه هم وجود دارد . حنفيها و مالکي ها و حنبلي ها قائل به ثبوت رويت هلال براي همه نقاط عالم در صورت رويت در يک نقطه هستند و شافعيه معتقدند اگر افقها مختلف باشند رويت هر ناحيه براي همان ناحيه حجت است .
آن هنگام که ماه رمضان به پايان مي رسد عيد فطر است . عيد ، بازگشت به اصل است ؛ نه بازگشت به زندگي معمولي و دنيوي که قبلاٌ وجود داشت . چنانچه واژه ديگري که از ريشه « عاديعود » مي آيد ، واژه معاد است .معاد يعني بازگشت نزد پروردگار خود . در واقع عيد ، معاد و عود جملگي از يک ريشه اند . رمضان که به پايان مي رسد ، عيد است ، يعني بازگشت به مبدا به تحقق مي رسد اگر چه بازگشت به مبدا براي همه ما متحقق نشده اما به يمن اينکه براي مردان خدا و ذات مقدسي که در هر عصري هستند به تحقق پيوسته ، ما هم به متابعت از آنها عيد مي گيريم و اين عيد ، عيد فطر است . فطر مناسبت با فطرت دارد و فطرت ، فطرت ايمان است . در واقع اين عيد براي سلامت فطرت ايمان برگزار مي شود .