ثواب افطاری دادن و آثار آن
«افطاری» هستهی اصلی و نقطهی کانونی بهرهبرداری اجتماعی از ویژگیهای ممتاز ماه مبارک رمضان است، زیرا شیاطین دربند هستند و دلها و جانها آمادهتر از هر زمان دیگر برای قرارگرفتن در مسیر الیالله هستند.
موضوع افطاری دادن به روزه داران و تقدیر از این بندگان صالح و پاک از سنت های سابقه دار اسلامی است که در تمامی اعصار و قرون مورد اهتمام مسلمانان بوده و نه نتها در اعصار پیامبر و امام علیهم السلام رایج بوده بلکه در عصرهای دیگر نیز همچنان به قوت خود باقی بوده و می باشد.
روزه داران با پیروزی بر هوای نفس قلب هایشان را از هر گونه کینه و تفرقه پاک می کنند و کدورتهایی را که ممنشاء شیطانی دارد مبدل به صفا و صمیمیت می سازند و ماه رمضان بهترین فرصت برای این دگرگونی و عالی ترین فصل برای وحدت در قلب های موحدین است.از جمله سنتهای پسندیدهای که مدتی است در کشور ما رایج شده است، موضوع «افطاری ساده» است.
تأکید رهبر انقلاب:
رهبر معظم انقلاب نیز در خطبههای نماز عید فطر ضمن تأکید بر این سنت حسنه، خواستار توجه مردم به آن شدند: «یک سنت خوب هم امسال بیش از سالهای دیگر دیده شد که خوب است مورد توجه قرار بگیرد و آن، افطاری دادنهای ساده و بیپیرایه در مساجد و در خیابانها بود در بیشتر شهرهای کشور - که بسیار کار شایستهای است - در مقابل افطاریهای مسرفانهای که شنیده شد، دانسته شد که بعضیها به بهانهی افطار، حرکات و عمل مسرفانه انجام میدهند و به جای اینکه در ماه رمضان وسیلهای بشوند برای نزدیکی روحی به فقرا و مستمندان، با این عمل، با این حرکت، خود را در لذات جسمانی غرق میکنند.»
فرصت نادر:
یکی از فرصتهای نادر ماه مبارک رمضان، ترویج سنت «افطاری» است که آثار فردی و اجتماعی بسیاری دارد. این سنت نیز همانند بسیاری از سنن پسندیده به دلیل مشکلات گوناگونی مانند مسائل اقتصادی، تغییر باورهای اجتماعی دربارهی سطح ارتباطات با دیگران، غلبهی تجملگرایی در خانوادهها و البته جابجایی جمعیت و مهاجرتهای محلی و منطقهای در برخی موارد گرفتار غبار فراموشی شده است. زیرا سنتها معمولاً در روابط نزدیک اجتماعی از نوع معاشرت، پایدار میمانند و این همان چیزی است که با مهاجرتها تقریباً از بین میرود، چون بنای زندگی در شهرهای بزرگ در ناشناس بودن است. البته گاهی برخی اقوام پس از مهاجرت ارتباطات جدیدی میان خود به وجود میآورند که اگر به درستی هدایت شود میتواند کارکردهای مثبت و البته متفاوتی داشته باشد. تفاوت سنت افطاری با دیگر سنتها، اصلاح و تقویت رابطهی فرد با خدا و با عموم جامعه خصوصاً جامعهی مؤمنان است. از این جهت به سختی میتوان جایگزینی دیگر برای سنت افطاری در ماه رمضان یافت.
سنت افطاری به مثابه یک مناسک اجتماعی
سنت افطاری رایج، امروزه در حد فامیل و آشنایان خانوادگی مانده است و کمتر شاهد افطاری دادن به غیر از کسانی که به خانههای افراد رفت و آمد میکنند هستیم. البته گاه افطاریهایی به عنوان نذری در برخی شبهای خاص ماه رمضان به همسایگان یا حتی چای و شربت دادن در کنار خیابانها دیده میشود. همچنین سنت خوبی نانواها دارند که در برخی روزهای این ماه مبارک، نان را به رایگان توزیع میکنند. اما هیچ یک از اینها نمیتواند عنوان «افطاری» داشته باشد. آنچه ما در این یادداشت به دنبال آن هستیم، ترویج افطاری دادن به عنوان پهن کردن سفره در مسجد، یا توزیع یک «بسته» شامل افطاری ساده به مردم رهگذر و ناشناس یا افراد در یک محله است. این نوع از افطاری دادن هر چند وجود دارد، اما خیلی گسترده نیست سنت افطاری که غالباً محدود به روابط فامیلی، همسایگی و حداکثر محلی بوده است تا تبدیل آن به یک سنت یا مناسک گستردهی اجتماعی، راهی طولانی اما شیرین در پیش دارد که مبتنی بر مخاطبشناسی خاصی در رسانه است. اینگونه مخاطبشناسی در جامعهی ایران که بر اساس عمل فرد به فرایض و واجبات دینی انجام میشود میتواند بسیار کارآمد باشد.
توجه رسول خدا و اهل بیت علیهم السلام به افطاری:
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به این نکته مهم توجهی خاص فرموده و به مسلمین دستور می فرماید که برای ایجاد اتحاد و انسجام میان همه اقشار جامعه همدیگر را به بهانه افطار دعوت کنید تا در سایه ماه رمضان اتحاد و اتفاق هر چه بیشتر میان مسلمانان ریشه بدواند. در این باره آن حضرت می فرماید:
«ای مردم! هر کس از شما مومن روزه داری را در این ماه افطاری دهد، برای او است در مقابل این عمل، ثواب آزاد کردن بنده، و آمرزش گناهان گذشته اش.رسول گرامی اسلام در خطبه غراء شعبانیه درباره یکی از سنتهای زیبا در ماه رمضان سخن گفته و بر عمل به آن حتی به اندازه یک خرما یا جرعه شربت آبی سفارش جدی میکننداین سنت حسنه و زیبا که در ماه رمضان نمود و نماد دارد، سنت "افطاری دادن" است که متاسفانه گاهی به سبب تجمل گرایی و ریخت و پاشهای بیهوده این سنت نیکو و پسندیده مورد غفلت واقع میشود.هیچ چیز مانند غذا دادن و قربانى کردن انسان را به خداوند متعال نزدیک نمیکند. (بحارالانوار، ترجمه ج 67 و 68، ج2، ص347)
در این میان افطاری بهتر و برتر است
وَ قَالَ النَّبِیُّ(صلی الله علیه و آله) مَنْ فَطَّرَ فِی هَذَا الشَّهْرِ مُؤْمِناً صَائِماً کَانَ لَهُ بِذَلِکَ عِنْدَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِتْقُ رَقَبَةٍ وَ مَغْفِرَةٌ لِمَا مَضَى مِنْ ذُنُوبِهِ فَقِیلَ لَهُ یَا رَسُولَ اللهِ لَیْسَ کُلُّنَا نَقْدِرُ عَلَى أَنْ نُفَطِّرَ صَائِماً فَقَالَ إِنَّ اللهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى کَرِیمٌ یُعْطِی هَذَا الثَّوَابَ مِنْکُمْ مَنْ لَمْ یَقْدِرْ إِلَّا عَلَى مَذْقَةٍ مِنْ لَبَنٍ یُفَطِّرُ بِهَا صَائِماً أَوْ شَرْبَةٍ مِنْ مَاءِ عَذْبٍ أَوْ تُمَیْرَاتٍ لَا یَقْدِرُ عَلَى أَکْثَرَ مِنْ ذَلِک. (من لا یحضره الفقیه، ج2، ص134)
پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود هر کس یک مؤمن روزه دار را در این ماه افطارى دهد، پاداشى برابر با آزاد کردن یک بنده نزد خدا داشته، و مایه آمرزش گناهان گذشته وى نیز خواهد بود، پس گفتند: یا رسول الله، همگى ما قادر بر افطارى دادن به روزه دارى نیستیم، پس فرمود: خداى تبارک و تعالى چندان کریم است که به کسى از شما که نتواند جز با جرعه شیر آمیخته با آبى، یا شربت آب گوارایى، یا چند دانه خرما روزهدارى را افطارى دهد و بر انفاق چیزى بیش از این قادر نباشد، همین ثواب را عطا مى کند.
همچنین نقل است:
عَنْ أَبِی الْحَسَنِ(علیهالسلام) أَنَّهُ قَالَ:تَفْطِیرُکَ أَخَاکَ الصَّائِمَ أَفْضَلُ مِنْ صِیَامِک.
از امام ابوالحسن(علیهالسلام) روایت است، که فرمود: افطارى دادن به برادر مسلمانت از روزه داشتنت افضل است ..(من لا یحضره الفقیه، ج2، 134)
عَنْ أَبِی عَبْدِاللهِ(علیهالسلام) قَالَ مَنْ فَطَّرَ صَائِماً فَلَهُ أَجْرٌ مِثْلُه؛
هر که روزهداری را افطار دهد اجری همچون او خواهد داشت.(من لا یحضره الفقیه، ج2، 134)
حتما فقراء؟
میهمان هم فرقی نمیکند. هر که باشد عزیز و محترم است و لازم نیست برای رسیدن به ثواب افطاری حتما فقرا را دعوت نمود البته اطعام فقرا علاوه بر ثواب افطاری، انفاق نیز محسوب میشود اما افطار به خویشاوندان ارجحیت دارد
وَاعْبُدُوا اللهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ بِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکِینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبى وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ وَ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ إِنَّ اللهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالاً فَخُوراً (سوره النساء، آیه 36)
خداى یکتا را بپرستید و چیزى را بر او شریک قرار مدهید و نسبت به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران و همسایگان نزدیک و بیگانه و دوستان موافق و رهگذران و بندگان و پرستاران که زیر دست شمایند نیکى و مهربانى کنید که خدا مردم خودپسند و متکبّر را دوست ندارد.طبق این آیه شریفه برای نیکی کردن، خویشاوندان بر فقرا و دوستان و همسایگان برتری دارند. افطاری در ماه مبارک رمضان به خویشاوندان، فرصت خوبی برای دلجویی از یکدیگر، صله ارحام و برطرف کردن مشکلات عاطفی و مادی اقوام فراهم میکند.
انس و الفت در افطاری:
در هر حال افطاری موجب انس و الفت، تجدید دیدارها، پیوند ارحام، انفاق، و ترویج خوبیها و دوستیهاست و اما مهمترین اثر افطاری، در ترویج فرهنگ روزهداری است ضمن آن که شادی و طراوت فوق العادهای هم به ماه مبارک رمضان میبخشد. افطاری موقعیتی فراهم میکند تا روزهداران در برخورد با یکدیگر از ایمان و صبر یکدیگر تاثیر بگیرند و اعتقادات خود را تقویت کنند.
(... و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر.)
معمولا روزهخواران در اثر ترویج فرهنگ صحیح افطاری تحت فشار روانی قرار میگیرند.پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود هر کس یک مؤمن روزه دار را در این ماه افطارى دهد، پاداشى برابر با آزاد کردن یک بنده نزد خدا داشته، و مایه آمرزش گناهان گذشته وى نیز خواهد بود
افطاری با روح الهی
یک سفره افطار که با رعایت استانداردهای حلال بودن، رعایت واجبات نمودن، حفظ شئونات شایسته، و مهمتر از همه با نیت تقرب فراهم گردد، میتواند بنده خواری را نزد خدای تعالی، گرامی کند و گناهان بزرگی را از نامه اعمال او بزداید. حدود حلال که مشخص و تعریف شده است.حدود واجب نیز، پرهیز از اسراف و تفاخر است؛کلوا واشربوا ولا تسرفوا؛بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید. این آیه شریفه که از محکمات قرآن است، به وضوح و روشنی حد و مرز واجب در خوردن و خوراندن را بیان میکند
افطاری های پرهزینه:
اما شئونات شایسته در افطاری دادن نیز آن است که اولویتها، وضعیت اقتصادی میزبان و بازتاب آن را در جامعه در نظر گرفت. افطاریهای سنگین و پرهزینه در جامعهای که وضعیت بیش از نیمی از جمعیت آن نابسامان است، میتواند بازتابی داشته باشد که علاوه بر ارتفاع ثواب و منفعت معنوی آن، موجب کدورتها و آزردگیها باشد. وقتی بسیاری از سفرههای افطاری از سادهترین غذاها نیز برخوردار نیستند و روزهداران با بی میلی و به اجبار گرسنگی بر سر آن مینشینند، انداختن سفرههایی که هزینههای میلیونی برمیدارد چگونه روح الهی داشته و مورد رضایت خداوند خواهد بود. آیا در جامعهای که بار تورم روی دوش قشر متوسط و ضعیف آن سنگینی میکند، چنین افطاریهای پرخرجی در بین اعمال مستحبی دیگری همچون رسیدگی به فقرا و ایتام، اولویت دارد .
اسراف در افطاری:
این معایب برای آن حالتی است که فرض کنیم، غذای افطار صد در صد به مصرف میرسد و چیزی از آن اسراف نمیشود در غیر این صورت نه تنها سخنی از ثواب و قبولی نخواهد بود بلکه آنچه باقی میماند گناه بزرگ اسراف است. در حدیث علوی است: لا قربة باالنوافل اذا اضرت باالفرائض؛ عمل مستحب انسان را به خدا نزدیک نمیگرداند، اگر به واجب زیان رساند.(نهجالبلاغه، حکمت 39) ضیافت افطار، عمل مستحب، و اسراف نکردن و به رخ نکشیدن اموال، واجب است .
مذمت اسراف:
اسراف در دین ما بسیار مذمت شده تا آنجا که اسرافکاران برادران شیاطین معرفی شدهاند. پس چگونه میتوان با سفرهای که بسیاری از غذای آن اسراف میشود به خدا تقرب پیدا کرد و به ثواب افطاری رسید.عیب دیگر آن است که افطاریهای سنگین، موجب کم شدن این ضیافت حسنه میگردد زیرا در وسع همه نیست که افطاریهای پرهزینه را تحمل کنند اما از ضیافتهای سبکتر هم شرم دارند.شئونات شایسته در افطاری دادن نیز آن است که اولویتها، وضعیت اقتصادی میزبان و بازتاب آن را در جامعه در نظر گرفت. افطاریهای سنگین و پرهزینه در جامعهای که وضعیت بیش از نیمی از جمعیت آن نابسامان است، میتواند بازتابی داشته باشد که علاوه بر ارتفاع ثواب و منفعت معنوی آن، موجب کدورتها و آزردگیها باشد.
وقتی بسیاری از سفرههای افطاری از سادهترین غذاها نیز برخوردار نیستند و روزهداران با بی میلی و به اجبار گرسنگی بر سر آن مینشینند، انداختن سفرههایی که هزینههای میلیونی برمیدارد چگونه روح الهی داشته و مورد رضایت خداوند خواهد بود.آیا در جامعهای که بار تورم روی دوش قشر متوسط و ضعیف آن سنگینی میکند، چنین افطاریهای پرخرجی در بین اعمال مستحبی دیگری همچون رسیدگی به فقرا و ایتام، اولویت دارد .
حفظ شانیت:
گاهی اسراف مربوط به هدر رفتن غذا نیست بلکه به شان اقتصادی میزبان مربوط میشود. میزبان اگر ثروتمند نباشد ولی همچون ثروتمندان ضیافت نماید طبق آموزههای دینی اسراف کرده است اما اگر توانایی داشته باشد و به جهت اکرام میهمان و تقرب به خدا در تهیه افطاری، زیاد هزینه کند و سفرهای رنگین بیاندازد، اسراف نکرده است .
امام صادق(علیهالسلام) فرموده: اگر کسى هزار درهم براى خوراکى هزینه نهد و مؤمنى از آن بخورد اسراف نباشد. (آداب معاشرت، ترجمه ج 16، بحارالانوار، ج2،293، اخبار باب ... ص 290)
شأنیت کاذب:
اما از آن جهت که سفرههای رنگین و پرهزینه که موجب شانیتهای کاذب برای میزبان میگردد، خطر افتادن مسلمانان را در دام رقابت، تفاخر و ریا تقویت میکند، باید از افراط در آن پرهیز نمود. افراط و زیادهروی، فرهنگ افطاری اسلامی را آنچنان دگرگون میسازد که هیچ رنگ و بویی از خدا و معنویت نداشته باشد این حقیقتی است که هر چند به زبان آورده نشود با حواس فطری به خوبی درک میشود لذا در چنین مجالسی بعضا خود میهمانان با حالتی تمسخرآمیز به میزبان میگویند قبول باشد! ضمنا فقط به دلیل آن که کسی ثروتمند است و از مال خودش هزینه میکند مجوز اسلامی برای ریخت و پاشهای بیش از حد دریافت نمیکند.
اجر برابر با روزه دار:
ابو الصّبّاح کنانى از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است که فرمود: کسى که روزه دارى را افطارى بدهد اجرى برابر با او دارد و امام صادق علیه السّلام فرمود: سدیر در ماه رمضان بر پدرم علیه السّلام وارد شد، پدرم به او فرمود: اى سدیر، آیا می دانى که این چه شب هائى است؟
پس سدیر گفت: آرى، فدایت شوم، این شبهاى ماه رمضان است،
بفرما منظور چیست؟
پس پدرم به او فرمود: آیا مى توانى در هر شبى از این شبها ده بنده از اولاداسماعیل علیه السّلام را آزاد سازى؟
سدیر گفت: پدر و مادرم به فدایت، مال من به این کار نمى رسد.
پس پدرم همچنان از شمار آن بندگان می کاست، تا به یک بنده رسید، و سدیر در هر نوبت مى گفت: توانائى آن را ندارم.
پس پدرم به او فرمود: آیا توان آن را ندارى که در هر شبى مرد مسلمانى را به افطار فراخوانى؟
گفت: آرى، و ده مرد را.
آنگاه پدرم علیه السّلام به او فرمود: منظور من همین بود اى سدیر، زیرا افطارى دادنت به برادر مسلمانت با آزاد کردن بنده اى از اولاد اسماعیل علیه السّلام برابر است.
افضل از روزه داشتن:
و موسى بن بکر از امام ابو الحسن علیه السّلام روایت کرده است، که فرمود: افطارى دادنت به برادر مسلمانت از روزه داشتنت افضل است.
و امام علىّ بن الحسین علیه السّلام چون روز روزه داشتنش فرا مى رسید، مى فرمود تا گوسفندى را ذبح مى کردند، و اعضایش را تقطیع کرده و آن را مى پختند، پس شامگاهان به روى دیگها خم مى شد، تا در حال روزه داشتن بوى آن را بیابد، و آنگاه مى فرمود: کاسه اى را بیاورید، براى خانواده فلان از این غذا بکشید، براى خانواده فلان غذا بکشید،- تا همگى آن به پایان مى رسید- پس آنگاه نانى و خرمائى مى آوردند، و شام آن امام همان بود.
رسول خدا(ص) در خطبه شعبانیه
درباره زنده نگه داشتن افطاری دادن چنین میفرمایند: "بدانید که خداوند به عزت خود قسم یاد کرده است که نمازگزاران و سجده کنندهگان را عذاب نکند.ای مردم! هر کسی از شما روزهدار مؤمنی را افطار دهد، چنان است که گویا بندهای را آزاد کرده، و خداوند از لغزشهای گذشتهاش میگذرد.
یکی عرض کرد! ای رسول خدا، همه ما قدرت افطاری دادن و سیرکردن شکم افراد را نداریم.
پیامبر خدا فرمود: با پارهی خرما و مقداری آب، آتش را از خود دور کنید.
ای مردم! اگر کسی در این ماه اخلاق خودش را نیکو و اصلاح کند، جواز عبور از پل صراط برای او خواهد بود.
و آن کسی که در این ماه بر زیردستان خود آسان گرفته و سخت گیری نکند، خداوند حساب را بر او آسان میگیرد"
امام صادق سلام الله علیه :
مَن فَطَّرَ صائماً فلَهُ مِثلُ أجرِهِ؛هر که روزه دارى را افطار دهد، همانند وى پاداش دارد.(کافی: ج 4، ص 68، ح 1 / ماه خدا: ج1،ص10)
چرا این همه بر سنت افطاری دادن تأکید شده؟ چرا سادگی افطار ولو با یک آب دادن و با یک عدد خرما و یا لقمهای نان، افطار دادن پذیرفته شده است؟ در افطار ساده و بیتشریفات چه اثری است که در افطارهای رنگین و پر خرج نیست؟
دو روی یک سکه:
مسألهی خود نخوردن و به دیگران خوراندن، یعنی روزهگرفتن و افطاردادن دو روی یک سکهاند. وقتی انسان خود را از خوردن و آشامیدن و امور دیگر بازمیدارد، خود را به خدای خود مرتبط میکند. فرمانِ روزه از خداست و انسان در حال روزه در اطاعت و ارتباط با خدای خویش است. اصولاً ایمان یعنی ارتباط. چه زیبا در داستان مادر موسی به این نکته اشاره شده است:
«وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَی فَارِغًا إِن کَادَتْ لَتُبْدِی بِهِ لَوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَی قَلْبِهَا لِتَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ»
نزدیک بود مادر موسی وقتی فرزندش را در صندوق گذاشته و آب، صندوق او را میبرد بگوید فرزندم! و همه چیز فاش شود، اگر نه این بود که قلب او را مرتبط کردیم تا به وعدهی ما مؤمن باشد و آن را باور داشته باشد. اگر ولی بود ایمان روشن است، این روشنی نتیجه ارتباط با دستگاه الهی است، چراغ برقی خانهها هم با ارتباط با شبکه روشن است.
احیای ارتباط انسان با خدا:
افطار دادن هم احیاء ارتباط انسان با خدا از طریق برادران و خواهران دینی است. همانطور که روزه از خودگذشتگی است و به خدا رسیدن و ارتباط با خدا، روشنی دل یعنی ایمان را هم تأمین کرده است. افطار دادن هم از خودگذشتن و به باورمندان خداوند پیوستن است، ارتباط با مرتبطین به خدا، ارتباط با خداوند است. گذشت از خود، هم در خودداری از خوردن و هم افطار دادن به دیگران است؛ ولی همانطور که روزهدار باید زبان و دل او هم از گناه به دور باشد، افطار دادن هم باید از خودنمائی و تفاخر مبرّا و منزه باشد. همانطور که گناهان بازگشت به خودخواهی خویشتن است و روزه را آسیب میرساند، رنگین شدن افطاری، بازگشت به خودنمائی است و روح از خودگذشتگی افطار را میمیراندچقدر خوب است هزینههای سنگین افطار برای سیران و بینیازانِ کمشمار را به افطار دادن ساده به روزهداران پرشمار تبدیل کنیم. چه سود است در افطاریای که اغنیاء در آن دعوت شده و محتاجان در ورود به آن ممنوع باشند؟
آثار افطاری ساده
در ماههای مبارک رمضان همواره دو فرصت پیش روی ما قرار دارد. این ماه در وهلهی نخست فرصتی برای خودسازی و تهذیب نفس و نزدیکی به خدا است. فرد به اصلاح رفتار و اعمال و ارتباطش با خدا و خلق او می پردازد. او میکوشد تا از هر آنچه که رابطهاش را با خدا و خلق او مخدوش میکند پرهیز کند. از جملهی این امور میتوان به اعمالی اشاره کرد که حق دیگران را تضییع میکند مانند غیبت کردن. این اعمال به شدت رابطهی فرد با خدا را مکدر میکند.
فرصت دوم
که خود ناشی از فرصت نخست است، آمادگی جامعه برای اصلاح هنجارها و رفتارهای جمعی است. تفاوت این دو فرصت در این است که فرصت نخست کاملاً در اختیار فرد بوده تا او برحسب درک اهمیت آن و میزان توان و آمادگی خود از آن بهرهبرداری کند، اما استفاده از فرصت دوم، معطوف به میزان درک و شناخت این فرصت از سوی مسئولان و کارگزاران حکومت و توان برنامهریزی و اجرایی آنها است.
منبع: من لا یحضره الفقیه / ترجمه غفارى، على اکبر ومحمد جواد و بلاغى، صدر، ج۲، ص: ۴۷۳