روزه
فوايد روزه
روزه از عبادتهايي است كه در تقويت ايمان و اراده و نيز تهذيب روح و روان انسان نقش مؤثري دارد. روزه موجب می شود انسان ارادهای قوی بیابد که بتواند تمام اعضاء و جوارح و حتی خطورات قلبی خود را کنترل کند و با تمام قوا در مقابل شیطان ایستادگی کند. پرهيز از خوردن و آشاميدن و ديگر مبطلات روزه، موجب استحكام و استواري ايمان و تقويت اراده ميشود. وقتي اراده قوي شود، جسم نيز از آن پيروي ميكند. روزه سبب شكستن شهوات و خواهشهاي نفساني است و روزه موجب حيات دل و دوري انسان از گناهان ميباشد و آدمي بر اثر دوري از گناهان و پاك شدن از بديها، مسير تعالي و رشد را طي ميكند. حضرت علي«سلام الله علیه» ميفرمايند:
الصِّيامُ اجتِنابُ المَحارِمِ کَمَا يَمتَنِعُ الرَّجُلُ مِنَ الطَّعامِ وَ الشَّرابِ [1]
روزه دوري گزيدن از كارهاي حرام است، همانگونه كه روزهدار از خوراك و نوشيدني خودداري ميورزد.
از فوايد ديگر روزه، تندرستي، نشاط و شادابي جسم است. كساني كه روزه ميگيرند، اين نشاط و شادابي را به خوبي در خود احساس ميكنند. پيامبراكرم«صلی الله علیه و آله و سلم»ميفرمايند:
صُومُوا تَصِحُّوا [2]
روزه بگيريد تا تندرست بمانيد.
روزه در سير و سلوك و پيمودن راه تقرب به سوی پروردگار نقش مهمي دارد. استادان علم اخلاق براي تهذيب شاگردان خود به آنان دستور روزۀ مستحبّي ميدهند. روزه، مجاهدتي است كه در سوق دادن سالك به سوي مقصد اعلي و آماده كردن او براي لقاي حضرت حق كارساز است.
روزه خود به مثابۀ معلم اخلاق، انسان را تربيت ميكند. همانگونه كه معلم اخلاق، شاگردان خود را در رسيدن به مقصد و هدف متعالي كمك و راهنمايي ميكند، روزه نيز انسان را به هدفهاي با ارزش و والاي انساني هدايت و او را در اين راه ياري ميكند.
روزه موجب رفع گرفتاري و برآوردن بعضي از حاجتها در اين دنيا و خشنودي و لقاي پروردگار در جهان آخرت ميشود. امام صادق«سلام الله علیه» ميفرمايند:
لِلصَّائِمِ فَرحَتانِ فَرحَةٌ عِندَ إِفطَارِهِ وَ فَرحَةٌ عِندَ لِقَاءِ رَبِّهِ [3]
براي روزهدار دو هنگامۀ شادي و سرور است: نخست شادي وقت افطار و ديگر شادي هنگام ديدار پروردگار.
مهمترين اثر و بركت روزه به وجود آمدن روح تقوا و خداترسي در انسانهاست. خداوند در قرآن كريم ميفرمايد:
«يَا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَی الَّذِينَ مِن قَبلِكُم لَعَلَّكُم تَتَّقُونَ [4]»
اي كسانيكه ايمان آوردهايد! خداوند روزه را بر شما واجب گردانيد، همانگونه كه بر گذشتگان شما واجب شده بود، باشد كه تقوا پيشه كنيد.
در واقع، راز و حكمت وجوب روزه بر انسانها پديد آمدن روح تقوا و خداترسي در آنهاست. از ديدگاه اسلامي مهمترين عنصر در خودسازي، تقواست. روح خداترسي در انسان موجب ميشود كه شيطانهاي درون و برون نتوانند بر او چيره شوند. در بينش قرآني بهترين نماد تقوا و پرهيزگاري يوسف صديق«سلام الله علیه» است. او در معرض وسوسۀ شيطان درون و شيطان برون قرار گرفت و با استمداد از عنايت پروردگار، دامان خويش را پاك نگاه داشت. در ميان ما آدميان كمتر كسي را ميتوان يافت كه در چنان شرايط دشواري كه يوسف«سلام الله علیه» با آن رو به رو شد، خود را از گناه باز دارد. تقواي يوسف موجب عزّت و سربلندي او شد. در مقابل، زليخا كه نماد هواپرستي و بيتقوايي بود، به خفّت و خواري مبتلا شد و محبوبيت و بزرگي خود را از دست داد.
در خصوص فوايد روزه در روايات حضرات معصومان«سلام الله علیهم» آمده است كه روزه شكرگزاري از نعمتهاي الهي است، چرا كه به سبب روزه و گرسنگي، قدر نعمتهاي خداوند بر روزهدار آشكار ميشود و شكر آن نعمتها را بهجا ميآورد.
فايدۀ ديگر روزه، احسان كردن به مستمندان است؛ زيرا به سبب روزه و درك گرسنگي، حال فقيران بر روزهدار معلوم ميشود و اين باعث رقّت قلب و احسان به آنان ميشود.
از نظر معصومين«سلام الله علیهم» به وجود آمدن حالت تضرّع و خشوع در روزهدار از مهمترين فوايد روزه محسوب ميشود؛ چرا كه روزه سبب برطرف شدن تيرگي باطن و كدورت دل است و جلاي دل نيز موجب تضرّع و خشوع است و تضرّع و خشوع هم قرب الهي را در پي دارد.
روزه موجب صفاي دل، قطع اميد از مخلوق و انس به باريتعالي است. روزه موجب ميشود كه حساب بنده در روز قيامت سبك و حسنات او دو چندان شود. در قرآن كريم آمده است:
«وَ استَعِينُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلَوةِ وَ إِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَی الخَاشِعِينَ [5]»
از صبر و نماز ياري جوييد و اين دو جز براي اهل خشوع، امري بزرگ و دشوار است.
در اين آيۀ كريمه به جاي روزه صبر گفته شده است؛ زيرا روزه يكي از مصاديق صبر است. بنابراين، معناي آيه به تعبير برخي از مفسّران اين است كه در مشكلات و گرفتاريهاي خود از روزه و نماز ياري جوييد. بدين ترتيب، نماز و روزه دو عامل نيرومند معنوي هستند كه در هنگام بروز مشكلات ميتوان با استمداد از آنها تلخيها و دشواريها را بر خود هموار كرد.
پی نوشت ها:
[1]. مستدرک الوسائل، ج 7، ص 367.
[2]. بحار الانوار، ج93 ، ص 255.
[3]. الكافي، ج 4، ص 65.
[4]. بقره / 183.
[5]. بقره/ 45.