مراتب روزه
روزه از نظر فقهاي اسلام و علماي اخلاق داراي مراتب مختلفي است. مرتبۀ نخست آن، روزۀ فقهي است و آن روزهاي است كه مطابق دستورهاي فقهي گرفته شود؛ بدين معنا كه روزهدار قبل از اذان صبح نيت روزه كند و تا مغرب از مبطلات روزه پرهيز نمايد. از نظر فقهاي اسلام، چنين روزهاي صحيح است و مسقط قضا و کفاره. اين روزه انسان را از سقوط و گمراهي نجات ميدهد، ولي لزوماً موجب تقرّب انسان به درگاه الهي نميشود. علماي اخلاق به چنين روزهاي، «روزۀ عامّه» ميگويند، زيرا عموم مردم بدين صورت روزه ميگيرند.
مرتبۀ دوم، «روزۀ خواص» است. در اين مرتبه روزهدار علاوه بر اينكه از مبطلات روزه پرهيز ميكند، از گناهان كبيره و صغيره نيز اجتناب ميورزد؛ به عبارت ديگر، چشم، گوش، زبان و اعضاي بدن او هم روزه هستند.
روزهدار چشم خود را از آنچه نهي شده است، حفظ ميكند؛ گوش خود را از شنيدن هر چيزي كه شايستۀ شنيدن نيست، نگاه ميدارد؛ زيرا شنونده در معصيت دروغ و غيبت و غير آن، با گوينده شريك است. همچنين، زبان خود را از بيهودهگويي باز ميدارد، يا خاموش مينشيند يا به خواندن ذكرها و تلاوت قرآن كريم مشغول ميشود و سخني كه مورد رضايت خداوند نيست، بر زبان نميآورد. خلاصه آنكه، دست، پا و همۀ اعضا و جوارح او از كارهاي ناشايست پرهيز ميكنند. چنين روزهاي به افراد خاصّي از انسانها اختصاص دارد و به آن «روزۀ اخلاقي» نيز ميگويند.
محمد بن مسلم از امام صادق«سلام الله علیه» روايت كرده كه حضرت فرمودند:
إِذَا صُمتَ فَليَصُم سَمعُكَ وَ بَصَرُكَ وَ شَعرُكَ وَ جِلدُكَ ـ وَ عَدَّدَ أشياءَ غَيرَ هَذَا ـ وَ قَالَ: لاَ يَكُونُ يَومُ صَومِكَ كَيَومِ فِطرِكَ [1]
چون روزه گرفتي، پس بايد گوش، چشم، مو و پوست تو نيز روزهدار باشند و اعضا و جوارح ديگر نيز همينطور. نبايد روزي كه روزهداري با روزي كه روزه نيستي، يكسان باشد.
امام باقر«سلام الله علیه» فرمودند: روزي رسول خدا«صلی الله علیه و آله و سلم» زني روزهدار را ديد كه به كنيز خود دشنام ميداد. پس رسول خدا«صلی الله علیه و آله و سلم» فرمودند كه طعام بياورند و سپس به آن زن فرمودند: طعام بخور! آن زن گفت: اي رسول خدا چگونه طعام بخورم در حاليكه روزهدار هستم؟! حضرت رسول«صلی الله علیه و آله و سلم» فرمودند: آيا روزهداري و به كنيز خود دشنام ميدهي؟ روزه تنها خودداري از خوراك و نوشيدن نيست. به درستي كه خداوند روزه را حجابي در برابر كارهاي زشت و گفتارهاي ناروا قرار داده است، زيرا اينگونه كارها نيز روزه را باطل ميكنند. چه اندكاند روزهداران و چه بسيارند گرسنگان! [2]
از نظر علماي اخلاق، اگر روزهداري دروغ بگويد يا غيبت كند و به عيبجويي از مسلمانان بپردازد، روزۀ او صحيح نيست و نميتواند هنگام افطار به خداوند متعال عرض كند: «اللهم لک صمت و علی رزقک أفطرت». چنين روزهاي از نظر اخلاقي پذيرفتني نيست، هر چند ممكن است از نظر فقهي صحيح باشد و قضا و كفاره هم نداشته باشد.
در روايتي آمده است كه در روزي از ماه شعبان، پيامبراكرم«صلی الله علیه و آله و سلم»به اصحاب فرمودند: امروز روزه بگيريد و هنگام افطار نزد من آييد، آنگاه روزۀ خود را بگشاييد.
به هنگام افطار، پيرمردي خدمت رسول اكرم«صلی الله علیه و آله و سلم» رسيد و عرض كرد: اي رسول خدا! من و دو دخترم روزهدار هستيم، اجازه ميدهيد تا افطار كنيم؟
حضرت فرمودند: تو روزه هستي، اما دختران تو روزه نيستند. به خانه برو و به آنها بگو كه روزۀ آنان قبول نيست.
پيرمرد با تعجب به خانه برگشت و به دخترانش گفت: رسول خدا«صلی الله علیه و آله و سلم» ميفرمايند كه روزۀ شما قبول نيست. در اين هنگام دختران در حالت كشف ديدند كه دو لختۀ گوشت از دهانشان روي زمين افتاد. آنان با ناراحتي خدمت رسول اكرم«صلی الله علیه و آله و سلم» رفتند و عرض كردند: اي رسول خدا! ما ديشب گوشت نخورديم و امروز هم روزه بوديم، لختههاي گوشت چيست؟
حضرت فرمودند: شما با زبان روزه، غيبت كرديد و كسي كه غيبت ديگري را بكند، مانند آن است كه گوشت مرده خورده باشد. مگر در قرآن نخواندهايد كه ميفرمايد:
«وَ لاَ يَغتَب بَعضُكُم بَعضاً أيُحِبُّ أحَدُكُم أن يَأكُلَ لَحْمَ اَخِيهِ مَيْتاً فَكَرِهتُمُوهُ وَ اتَّقُوا اللهَ [3]»
و از يكديگر غيبت نكنيد. آيا هيچ يك از شما دوست دارد گوشت برادر مردهي خود را بخورد؟ پس آن را ناخوش خواهيد داشت و از خدا بترسيد.
حضرت رسول اكرم«صلی الله علیه و آله و سلم» فرمودند:
مَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ إِيمَاناً وَ احْتِسَاباً وَ كَفَّ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ لِسَانَهُ عَنِ النَّاسِ قَبِلَ اللَّهُ صَوْمَهُ وَ غَفَرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ أَعْطَاهُ ثَوَابَ الصَّابِرِين [4]
كسي كه در ماه رمضان از روي ايمان و به انگيزۀ انجام دادن تكاليف الهي روزه بدارد و گوش، چشم و زبانش را از آنچه به مردم زيان ميرساند، حفظ كند، خداوند روزۀ او را ميپذيرد، گناهان گذشته و آيندهاش را ميآمرزد و پاداش صابران را به او عطا ميكند.
حضرت فاطمه«سلام الله علیها» فرمودند:
مَا يَصنَعُ الصَّائِمُ بِصِيامِهِ إِذَا لَم يَصُن لِسَانَهُ وَ سَمعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَهُ [5]
روزهداري كه زبان، گوش، چشم و ساير اندامهاي خود را حفظ نكند، روزهاش به حال او چه سودي دارد؟!
مرتبۀ سوم، «روزۀ دل و باطن» است. در اين مرتبه روزهدار علاوه بر پرهيز از مبطلات روزه و اجتناب از گناهان و حفظ اعضا و جوارح، دل و باطن خود را نيز متوجه حق ميكند و از شائبۀ غير خدا محفوظ نگه ميدارد.
چنين روزهداري از صبح تا مغرب، دلش در محضر ربوبي است و خود را در پيشگاه خداوند متعال احساس ميكند. روزۀ دل بهگونهاي ديگر نيز تعبير شده است و آن اينكه گناهان قلبي از قبيل كبر، حسد، ريا، كينه، غرور و... در دل روزهدار راه نمييابد و قلب او از انديشههاي باطل و صفات ناپسند مبرّي است.
حضرت علي«سلام الله علیه» ميفرمايند:
صَومُ القَلب خَيرٌ مِن صِيامِ اللِّسان وَ صِيامُ اللّسَان خَيرٌ مِن صيِامِ البَطن [6]
روزۀ قلب از روزۀ زبان و روزۀ زبان از روزۀ شكم بهتر است.
روزۀ قلب كه در برخي از متون عرفاني از آن به «روزۀ خاص الخواص» تعبير شده است. داراي اين ويژگي است كه روزهدار در حاليكه روزه است، هيچگونه انديشۀ غير خدايي به دل خود راه نميدهد، زيرا توجه به غير خدا و انديشيدن دربارۀ امور دنيوي و حتي اخروي موجب بطلان اين روزه است.
قِسم اول روزه، يعني روزۀ فقهي و امساك از خوردن و آشاميدن و ديگر مفطرات روزه، موجب رفع تكليف ميشود. قِسم دوم، يعني روزۀ اعضاء و جوارح ظاهري موجب غفران الهي ميشود. قِسم سوم، يعني روزهاي كه همراه با حضور قلب باشد و همۀ قواي باطني، فكر و دل بنده هم در حال روزه باشد، موجب تقرّب بنده به حقتعالي ميگردد و او در ظلّ حضرت معبود قرار ميگيرد و ميهمان خداوند ميشود. هر كدام از اين سه قِسم روزه، اجر و پاداش مخصوصي دارد.
روزۀ دل و باطن از روزۀ اعضاء و جوارح مهمتر و روزۀ اعضاء و جوارح نيز از روزۀ خوردن و آشاميدن مهمتر است. اگر روزۀ دل و قلب ميسّر نشد، روزهدار بايد بكوشد با گرفتن روزۀ خواص، دادن صدقه، اطعام روزهداران، توسّل به اهلبيت و كمك به مستمندان، زمينۀ قبولي روزههاي خود را در درگاه ربوبي فراهم سازد.
بهترين عمل براي روزهدار در ماه مبارك رمضان تلاوت قرآن مجيد است. روزهدار ميتواند از اين طريق كاستيهاي روزۀ خود را جبران كند.
دربارۀ تلاوت قرآن مجيد در روايات آمده است كه اگر روزهدار در ماه مبارك رمضان يك آيه از قرآن را تلاوت كند، اجر و ثواب يك ختم قرآن براي او نوشته ميشود. اگر كسي يك بار قرآن را در ماه رمضان ختم كند، ثواب و پاداش آن معادل هفت هزار ختم قرآن كريم در ماههاي ديگر است. دربارۀ اهميّت تلاوت قرآن كريم، خداوند ميفرمايد:
«فَاقرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ القُرآنِ عَلِمَ أن سَيَكُونُ مِنكُم مَرضَی وَ آخَرُونَ يَضرِبُونَ فِي الأرضِ يَبتَغُونَ مِن فَضلِ اللهِ وَ آخَرُونَ يُقاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللهِ فَاقرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنهُ [7]»
تا جايي كه ميسر ميشود، قرآن بخوانيد، [خداوند] ميداند چه كساني از شما بيمار خواهند شد و گروهي به طلب روزي خدا به سفر ميروند و گروهي ديگر در راه خداوند به جهاد بر ميخيزند، پس تا جايي كه ميسر ميشود، قرآن بخوانيد.
اين آيۀ شريفه به اين نكته اشاره ميكند كه انسان در هر حالتي قرار دارد، چه در تندرستي و بيماري، چه در سفر و حضر و چه در حال جهاد و مبارزه با دشمنان خدا، بايد در حد امكان قرآن بخواند. رسول اكرم«صلی الله علیه و آله و سلم» ميفرمايند:
إِنَّ الْبَيْتَ إِذَا كَانَ فِيهِ الْمَرْءُ الْمُسْلِمُ يَتْلُو الْقُرْآنَ يَتَرَاءَاهُ أَهْلُ السَّمَاءِ كَمَا يَتَرَاءَى أَهْلُ الدُّنْيَا الْكَوْكَبَ الدُّرِّيَّ فِي السَّمَاءِ [8]
وقتي مسلماني در خانهاي قرآن بخواند، آن خانه در نظر اهل آسمان چنان مينمايد كه ستارگان در نظر اهل زمين هستند.
در جاي ديگري از رسول اكرم«صلی الله علیه و آله و سلم» نقل شده است كه ميفرمايند:
إِنَّ الْقُلُوبَ تَصْدَأُ كَمَا يَصْدَأُ الْحَدِيدُ
دلها مانند آهن زنگ ميزند.
گفتند: جلاي آن به چيست؟ حضرت فرمودند:
قِرَاءَةُ الْقُرْآنِ وَ ذِكْرُ الْمَوْتِ [9]
ياد مرگ و خواندن قرآن.
پی نوشت ها:
[1]. الكافي، ج 4، ص 87.
[2]. بحار الأنوار، ج 93، ص 293.
[3]. حجرات / 12.
[4]. وسائل الشيعة، ج 10، ص 164.
[5]. مستدرک الوسائل، ج 7، ص 366.
[6]. غررالحكم و دررالكلم، ص 176.
[7]. مزمل / 20.
[8]. الكافي، ج 2، ص 610.
[9]. مستدرک الوسائل، ج 2، ص 104.