احکام روزه
كارهايي كه روزه را باطل ميكند
1. خوردن و آشاميدن
«مسئله 16» اگر روزهدار عمداً چيزي بخورد يا بياشامد، روزۀ او باطل ميشود، چه خوردن و آشاميدن آن چيز معمول باشد؛ مثل نان و آب، چه معمول نباشد؛ مثل خاك و شيره درخت، و چه كم باشد يا زياد، حتّي اگر مسواك را از دهان بيرون آورد و دوباره به دهان ببرد و رطوبت آن را فرو برد، روزۀ او باطل ميشود، مگر آنكه رطوبت مسواك در آب دهان به طوري از بين برود كه رطوبت خارج به آن گفته نشود.
«مسئله 17» اگر موقعي كه مشغول غذا خوردن است، بفهمد صبح شده، بايد لقمه را از دهان بيرون آورد و چنانچه عمداً فرو برد، روزهاش باطل است و كفّاره هم بر او واجب ميشود.
«مسئله 18» اگر روزهدار سهواً يا جهلاً چيزي بخورد يا بياشامد، روزهاش باطل نميشود.
«مسئله 19»تزريق آمپولي كه عضو را بيحس ميكند يا به جاي دارو استعمال ميشود، اشكال ندارد، ولي بهتر است كه روزهدار از استعمال آمپول يا سرُمي كه به جاي غذا به كار ميرود، خودداري كند.
«مسئله 20» اگر روزهدار چيزي را كه لاي دندان مانده است، عمداً فرو ببرد، روزهاش باطل ميشود.
«مسئله 21» كسي كه ميخواهد روزه بگيرد، لازم نيست پيش از اذان دندانهايش را خلال كند، ولي اگر بداند غذايي كه لاي دندان مانده در روز فرو ميرود، چنانچه خلال نكند و چيزي از آن فرو رود، روزهاش باطل ميشود.
«مسئله 22» فرو بردن آب دهان گرچه به واسطۀ خيال كردن ترشي و مانند آن در دهان جمع شده باشد، روزه را باطل نميكند.
«مسئله 23» فرو بردن اخلاط سر و سينه تا به فضاي دهان نرسيده، اشكال ندارد، ولي اگر داخل فضاي دهان شود، بهتر است آن را فرو نبرد.
«مسئله 24» اگر چيزي نظير مگس در گلوي روزهدار برود، اگر ممكن باشد، بايد آن را بيرون آورد و روزۀ او باطل نميشود و اگر ممكن نباشد، فرو بردن آن مانعي ندارد و روزۀ او هم صحيح است.
«مسئله25» اشخاصي كه به تنگي نفس مبتلا ميباشند و به دستور پزشك هنگام تنگي شديد نفس توسّط وسيلهاي كه حاوي مواد اكسيژني است، از راه دهان اكسيژن به ريۀ خودشان ميرسانند، روزۀ آنها صحيح است.
«مسئله 26» اگر روزهدار به قدري تشنه شود كه تحمّل آن طاقتفرسا باشد و يا خوف ضرر بدهد، ميتواند به اندازۀ رفع ضرورت آب بياشامد، ولي روزۀ او باطل ميشود و اگر ماه رمضان باشد، بايد در بقيۀ روز از به جا آوردن كاري كه روزه را باطل ميكند، خودداري نمايد.
«مسئله 27» جويدن و چشيدن غذا كه معمولاً به حلق نميرسد، گرچه اتفاقاً به حلق برسد، روزۀ را باطل نميكند، ولي اگر انسان از اوّل بداند كه به حلق ميرسد، چنانچه فرو رود، روزهاش باطل ميشود و بايد قضاي آن را بگيرد و كفّاره هم بر او واجب است.
«مسئله 28» انسان نميتواند براي ضعف روزه را بخورد، ولي اگر ضعف او به قدري است كه معمولاً نميشود آن را تحمّل كرد، خوردن روزه اشكال ندارد.
2. رساندن غبار غليظ به حلق
«مسئله 29» اگر به واسطۀ باد يا جاروب كردن و مانند اينها غبار برخيزد و بر اثر عدم مواظبت به حلق برسد، روزهاش باطل ميشود و همچنين اگر دود و بخار در اثر عدم مواظبت به حلق برسد، روزه را باطل ميكند و امّا اگر سهواً يا جهلاً يا بياختيار غبار و دود و مانند آن به حلق برسد، مانعي ندارد.
«مسئله 30» استعمال سيگار و ترياك و هرويين و ساير دخانيات روزه را باطل ميكند.
3. اماله كردن
«مسئله 31» اماله كردن با چيز روان، گرچه از روي ناچاري و براي معالجه باشد، روزه را باطل ميكند، امّا اگر از روي فراموشي يا ندانستن مسأله باشد، روزه باطل نميشود و استعمال شيافهايي كه براي معالجه است، مطلقاً اشكال ندارد.
4. جماع
«مسئله 32» جماع (نزديكي با زن يا مرد يا حيوان) روزه را باطل ميكند، گرچه فقط به مقدار ختنهگاه داخل شود و مني هم بيرون نيايد.
«مسئله 33» اگر كمتر از مقدار ختنهگاه داخل شود و مني هم بيرون نيايد و يا شك كند كه به اندازۀ ختنهگاه داخل شده يا نه، روزۀ او صحيح است.
«مسئله 34» اگر فراموش كند كه روزه است و جماع نمايد يا مسأله را نداند يا او را به جماع مجبور نمايند، به طوري كه از خود اختياري نداشته باشد، روزۀ او باطل نميشود، ولي چنانچه در بين جماع يادش بيايد يا ديگر مجبور نباشد، بايد فوراً از حال جماع خارج شود و اگر خارج نشود، روزۀ او باطل است.
5. استمناء
«مسئله 35» اگر روزهدار با خود كاري كند كه مني از او بيرون آيد، روزهاش باطل ميشود، امّا اگر بياختيار يا سهواً يا جهلاً يا در خواب مني از او بيرون آيد، روزهاش باطل نميشود.
«مسئله 36» هرگاه روزهدار بداند كه اگر در روز بخوابد، محتلم ميشود؛ يعني در خواب مني از او بيرون ميآيد، ميتواند در روز بخوابد و چنانچه بخوابد و محتلم هم بشود، روزهاش صحيح است.
«مسئله 37» اگر روزهدار در حال بيرون آمدن مني از خواب بيدار شود، واجب نيست از بيرون آمدن آن جلوگيري كند.
«مسئله 38» روزهداري كه محتلم شده، ميتواند بول كند، گرچه بداند به واسطۀ بول باقيماندۀ مني از مجري بيرون ميآيد.
«مسئله 39» اگر به قصد بيرون آمدن مني كاري بكند، ولي مني از او بيرون نيايد، روزهاش باطل نميشود.
«مسئله 40» اگر روزهدار بدون قصد بيرون آمدن مني با كسي بازي و شوخي كند، در صورتي كه عادت نداشته باشد كه بعد از بازي و شوخي مني از او خارج شود، گرچه اتفاقاً مني بيرون آيد، روزۀ او صحيح است.
6. باقي ماندن بر جنابت تا اذان صبح
«مسئله 41» اگر جنب عمداً تا اذان صبح غسل نكند يا اگر وظيفۀ او تيمّم است، عمداً تيمّم ننمايد، روزهاش باطل است، ولي اگر از روي سهو يا جهل يا اجبار غسل يا تيمّم ننمايد، روزهاش صحيح است.
«مسئله 42» كسي كه جنب است و ميخواهد روزه بگيرد، گرچه روزۀ مستحبّي باشد، چنانچه عمداً غسل نكند تا وقت تنگ شود، ميتواند با تيمّم روزه بگيرد و صحيح است و لازم نيست تا اذان صبح بيدار بماند.
«مسئله 43»اگر جنب در ماه رمضان غسل را فراموش كند و بعد از يك يا چند روز يادش بيايد، روزههايي كه گرفته، صحيح است، ولي مستحب است كه آن روزهها را قضا كند.
«مسئله 44» كسي كه در شب ماه رمضان براي هيچ كدام از غسل و تيمّم وقت ندارد، اگر خود را جنب كند، روزهاش باطل است و قضا و كفّاره بر او واجب ميشود، ولي بايد آن روز را روزه بگيرد، امّا اگر براي تيمّم وقت دارد، چنانچه خود را جنب كند، با تيمّم روزۀ او صحيح است.
«مسئله 45» اگر گمان كند كه به اندازۀ تيمّم وقت دارد و خود را جنب كند و بعد بفهمد وقت براي تيمّم ندارد، روزهاش صحيح است.
«مسئله 46» كسي كه در شب ماه رمضان جنب است و ميداند كه اگر بخوابد، تا اذان صبح بيدار نميشود، نبايد بخوابد و چنانچه بخوابد و تا صبح بيدار نشود، روزهاش باطل است و قضا و كفّاره بر او واجب ميشود، مگر اينكه بدون اختيار خوابش ببرد.
«مسئله 47» كسي كه در شب ماه رمضان جنب است و احتمال ميدهد كه اگر بخوابد، پيش از اذان صبح بيدار ميشود، در صورتي كه بخوابد و تا اذان صبح خواب بماند، روزهاش صحيح است.
«مسئله 48» اگر جنب در شب ماه رمضان بخوابد و بيدار شود و احتمال دهد كه اگر دوباره بخوابد، پيش از اذان صبح بيدار ميشود، چنانچه دوباره بخوابد و تا اذان بيدار نشود، بايد علاوه بر گرفتن روزۀ آن روز، قضاي آن را هم بگيرد. و همچنين است اگر براي دفعۀ سوّم يا بيشتر بخوابد و بيدار نشود، ولي در هيچ يك از اينها كفّاره بر او واجب نميشود.
«مسئله 49» خوابي را كه در آن محتلم شده، نبايد خواب اوّل حساب كرد، بلكه اگر از آن خواب بيدار شود و دوباره بخوابد، خواب اوّل حساب ميشود.
«مسئله 50» اگر روزهدار در روز محتلم شود، واجب نيست فوراً غسل كند.
«مسئله 51» هرگاه در ماه رمضان بعد از اذان صبح بيدار شود و ببيند محتلم شده، گرچه بداند پيش از اذان محتلم شده، روزۀ او صحيح است.
«مسئله 52» كسي كه ميخواهد در غير ماه رمضان روزه بگيرد، هرگاه تا اذان صبح جنب بماند، گرچه از روي عمد نباشد، روزۀ او باطل است، ولي اگر روزۀ معيّني ميخواهد بگيرد و يا وقت قضاي روزۀ ماه رمضان تنگ باشد، اگر از روي عمد نباشد، بايد آن روز را روزه بگيرد.
«مسئله 53» زني كه پيش از اذان صبح از حيض يا نفاس پاك ميشود، اگر ميتواند، بايد غسل كند و اگر نميتواند، بايد تيمّم نمايد و احكام جنابت در مورد او جاري نميشود.
«مسئله 54» اگر زن بعد از اذان صبح از خون حيض يا نفاس پاك شود يا در بين روز خون حيض يا نفاس ببيند، گرچه نزديك مغرب باشد، روزۀ او باطل است.
«مسئله 55» اگر زنـي كه در حـال استحاضه است، غسلهاي خود را به تفصيلي كه در احكام استحاضه گفته شد، به جا نياورد، نمازهاي او باطل، ولي روزۀ او صحيح است.
«مسئله 56»كسي كه مسّ ميّت كرده؛ يعني جايي از بدن خود را به بدن ميّت رسانده، ميتواند بدون غسل مسّ ميّت روزه بگيرد و اگر در حال روزه هم ميّت را مس نمايد، روزۀ او باطل نميشود.
«مسئله 57» كسي كه جنب است يا از حيض يا نفاس پاك شده است و آب ندارد كه غسل كند و چيزي هم نيست كه بر آن تيمّم كند، بايد روزه بگيرد و روزۀ او صحيح است و قضا هم ندارد.
«مسئله 58» كسي كه در شب جنب شده يا در روز محتلم شده است و به واسطۀ عذري ميخواهد قبل از ظهر نيّت كند، بايد غسل كند و اگر نميتواند، بايد تيمّم كند و نيّت روزه كند.
7. قي كردن
«مسئله 59» هرگاه روزهدار عمداً قي كند، گرچه به واسطۀ مرض و مانند آن ناچار باشد، روزهاش باطل ميشود، ولي كفّاره ندارد و قضاي تنها كافي است، امّا اگر جهلاً يا سهواً يا بياختيار قي كند، روزهاش باطل نميشود.
«مسئله 60» اگر در شب چيزي بخورد كه ميداند به واسطۀ خوردن آن در روز بياختيار قي ميكند، خوب است اگر در روز قي كرد، روزۀ آن روز را قضا نمايد.
«مسئله 61» اگر روزهدار بتواند از قي كردن خودداري كند، چنانچه براي او ضرر و مشقّت نداشته باشد، بايد خودداري نمايد.
«مسئله 62» اگر آروغ بزند و بدون اختيار چيزي در گلو يا دهانش بيايد، بايد آن را بيرون بريزد و اگر بياختيار فرو رود، روزهاش صحيح است.