امام زمان مظهر مهر و محبت
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی نژاد
امام، مظهر اسمای حسنای الهی و تجلی رحمت واسع حق است: «السلام علیک أیها الرحمة الواسعة»(1)
کسی که تربیت شدهی خدای رحمان باشد، مظهر رحمت بیکران الهی است:«ان رحمة ربکم وسعت کل شی و أنا تلک الرحمة»(2)
در وسعت سینهی او که دریاها هم به چشم نمیآید، کران، تا به کران عشق به همهی انسانها موج میزند:« و اکمل ذلک بابنه رحمة للعالمین»(3)
امام، پدری مهربان، همدمی شفیق و همراهی خیر خواه است(4):«و اشفق علیهم من آبائهم و أمّهاتهم»(5)
دریغا! در گوش ما همواره، از قهر مهدی (علیه السّلام) گفتهاند و ما را از شمشیر و جوی خون او ترساندهاند و از مِهر و عشق او به انسانها و تلاش و فریادرسی او به عاشقان و منتظرانِ خود کمتر گفتهاند! هیچ کس به ما نگفت که اگر او بیاید، فقیران را دستگیری، بیخانمانها را سامان، بیکسان را همدم، غافلان را تذکّر، گم گشتگان را راه، دردمندان را درمان و در یک کلام، خاک نشینان عالم را تاک نشین خواهد کرد.
قهر او نیز جلوهی محبت او است، چه این که قهر او بر جماعتی اندک و ناچیز از معاندان و نژاد پرستانی خواهد بود که علیرغم رشد فکری انسانها در آن عصر، و هدایتها و معجزات آن حضرت و نزول مسیح (علیه السّلام) از آسمان و اقتدایش به وی، باز هم به او کفر میورزند و حکومت عدلش را گردن نمیگذارند و در زمین فساد میکنند، کسانی مانند صهیونیستها که دشمن انسانیّتاند و جز زبان زور، هیچ زبانی نمیفهمند، و این، یعنی خارها را از سر راه انسان و انسانیت برداشتن و مهر در چهرهی قهر.
آری، چه سخت است مولای مهربانی را که رحمت واسع حق است و در دلش، عشق به انسانها موج میزند، به چنین اتهامهایی خواندن و «میرِ مِهر» را، «میرِ قهر» نشان دادن!
جلوههایی از مهر و محبت امام زمان (علیه السلام)
در اینجا، مروری داریم به گوشههایی از جلوههای مهر و محبت امام رحمت آخرین ذخیره الهی، حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف):
1. نامیدن (حضرت برخی از دوستدان خود را به اسم یاد میکرد)
نام هر کس، عاطفیترین، شخصیترین و مورد علاقهترین نشانهی هر کس است. آن گاه که نام ما را میخوانند، چه بسیار مایهی شادمانی و سرور ما میگردد. هر چه، خوانندهی ما، محبوبتر و زیباتر، شنیدن صدای دلربای او و شنیدن اسم و نام خود از زبان او دل پذیرتر و سرور انگیزتر.
مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همهی مردم و به ویژه شیعیان خود را نیک میشناسد و با نام تک تک آنان آشناست(6) نامهی اعمال ما، هر هفته، به خدمت حضرتش عرضه میشود. او، هرگز، یاد ما را از خاطر نمیبرد (ولا ناسین لذکرکم). چه شعف انگیز است که در سرزمینی غریب، یکه و تنها آن جا که راه را گم کردهای، ناگهان، کسی با زبان آشنا، تو را بخواند و با مهربانی، تو را در آغوش نگاهاش بنشاند.
2. سلام (تحیّت و سلام امام بر دوستداران خود)
سلام، تحیت و برکت و رحمت و سلامتی است؛ نشانهی محبت و صفا، اخلاص و یک رنگی است؛ رمز عاشق و معشوق، مرید و مراد است. سلام خدا و امام بر هر کس، مُهر تأییدی است بر کارنامهی او.
به راستی چه لذتی دارد سلام مولا!(7)
«سلام علیک أیّها الناصر للحق، الداعی الی کلمة الصدق»(8)
چون ثلث از راه را تقریباً (برگشتم) سیّد جلیلی را دیدم که از طرف بغداد رو به من میآید. چون نزدیک شد، سلام کرد...(9)
3. معانقه و در آغوش گرفتن
در این موقع وارد مسجد سهله شدیم، در مسجد کسی نبود. ولی پدرم در وسط مسجد ایستاد که نماز استغاثه بخواند. شخص از طرف مقام حجت (علیه السّلام) نزد او آمد. پدرم به او سلام کرد و با او مصافحه نمود. پدرم به من گفت: این کیست؟ گفتم: آیا حضرت حجت ـ علیه السّلام ـ است؟ فرمود: پس کیست؟!.(10)
4. نظارت (آگاهی از احوالات جامعهی شیعه)
«فإنّا نحیط علماً بأنبائکم ولا یعزب عنّا شیء من أخبارکم»: ما بر اخبار و احوال شما، آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما، بر ما پوشیده و مخفی نمیماند. «إنا غیر مهملین لمراعاتکم ولاناسین لذکرکم و لولا ذلک لنزل بکم اللأواء و اصطلمکم الاعداء»: ما، در رسیدگی و سرپرستی شما، کوتاهی و اهمال نکردهایم و یاد شما را از خاطر نبردهایم، که اگر جز این بود، دشواریها و مصیبتها، بر شما فرود میآمد و دشمنان، شما را ریشهکن میکردند. «صاحب هذا الأمر یتردد بینهم و یمشی فی أسواقهم و یطأ فرشهم...»؛
صاحب این امر، در میان آنان، راه میرود و در بازارهایشان رفت و آمد میکند، روی فرشهایشان گام برمیدارد ... .
5. شریک غم و شادی
در این مورد، دسته ای از روایات وجود دارد که صاحب مکیال المکارم آنها را متذکّر شده است.(11) جدای از آنها از دیگر ائمه (علیهم السّلام) نیز در این مورد، روایات فراوانی به ما رسیده است:
امام امیر المۆمنین ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «إنا لنفرح لفرحکم و نحزنُ لِحُزنکم...»(12): ما، در شادمانی شما، شاد، و برای اندوه شما، اندوهگین میشویم...»
امام رضا (علیه السّلام) نیز میفرماید: «ما من احد من شیعتنا ولا یغتّم إلاّ اغتممنا لغمّه ولا یفرح إلاّ فرحنا لفرحه...»(13): هیچ یک از شیعیان ما، غم زده نمیشود، مگر این که ما نیز در غم آنان، غمگین، و از شادی آنان، شادمانیم. و هیچ یک از آنان، در مشرق و مغرب زمین، از نظر ما، دور نیستند و هر یک از شیعیان ما که بدهی از او بماند (و نتوانسته باشد بپردازد) بر عهدهی ما است ... »
6. دعا برای دوستداران خود
امام (علیه السّلام) همواره، بر دوستداران خود دعا میکند. صاحب مکیال المکارم در اثبات این مدعا، چنین میگوید: چون مقتضای شکرِ احسان، همین است. و دلیل بر آن، فرمایش مولی صاحب الزمان (علیه السّلام) در دعایی است که در مُهج الدعوات میباشد: «و کسانی که برای یاری دین تو، از من پیروی میکنند، نیرومند کن و آنان را جهادگر در راه خودت قرار ده، و بر بدخواهان من و ایشان، پیروزشان گردان....»(14)
واضح است که دعا، از بهترین انواع نیکی است و اگر مۆمن، برای مولای خود، خالصانه دعا کند، مولایش هم برای او خالصانه دعا میکند، و دعای آن حضرت، کلید هر خیر و داس هر شرّ است.
حضرت مهدی (علیه السّلام) شاهد همهی دردها و آلام انسانها است. دل او، دل بیداری است که همراه هر تازیانه و هر قطرهی خون و هر فریاد، حضور دارد و درد و رنج مرا از من بهتر و بیشتر احساس میکند و برای من بیش از خود من میسوزد، چرا که معرفت و محبت من، محدود و غریزی است، در حالی که معرفت او، حضوری و محبت او به وسعت وجودی او باز میگردد و تجلّی رحمت واسعهی حق است.(15)
پی نوشت ها:
1. مفاتیح الجنان، زیارت آل یاسین.
2. بحار الأنوار، ج53، ص11.
3. حدیث لوح از جابر بن عبدالله انصاری، کافی، ج 1، ص 528 - 527؛ بحار الأنوار، ج 36، ص 195؛ الغیبة، شیخ طوسی، ص 146 - 143.
4. تحف العقول، ص 324.
5. روزگار رهایی، ج 1، ص 129 (به نقل از الزام الناصب، ص 10.
6. ر.ک: آیه 105 از سورهی توبه و روایت ذیل آن.
7. تفسیر نمونه، ج27، ص186.
8. بحارالانوار، ج53، ص175 ـ 176.
9. مفاتیح الجنان در زیارت کاظمین.
10. توجهات ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به علما و مراجع تقلید، عبدالرحمن باقر زاده بابلی، ص84.
11. ترجمه ی مکیال المکارم، ج1، ص341 ـ 342.
12. مکیال المکارم، ج2، ص94 و 53.
13. همان، ج1، 454.
14. مهج الدعوات، ص302.
15. بحارالانوار، ج53، ص11.