يكشنبه 4 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

فیش منبر روز هشتم ماه مبارک رمضان/ شاهدان اعمال

بسم الله الرحمن الرحیم

«وَ قلِ اعْمَلُواْ فسَیَرَی‌ اللََّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إلَی عَـالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَـادَةِ فیُنَبِّئکُم بمَاکُنتُمْ تَعْمَلُونَ»[۱]

مناسبت: نیمه اول ماه مبارک رمضان

ایجاد انگیزه[۲]

مدتی است که پلیس راهنمایی و رانندگی برای جلوگیری از تخلفات و سوانح حادثه‌ساز در جاده‌ها و خیابان‌ها دوربین‌های مخفی کار گذاشته است. نصب این دوربین در کاهش تخلفات بسیار موثر بوده و معمولاً رانندگان هنگام عبور از این مسیرها در حرکاتشان بسیار دقت می‌کنند تا مبادا جریمه شوند.

امروزه بسیاری از فروشگاه‌ها و بانک‌ها و منازل این دوربین‌ها را برای امنیت و حفاظت در مکان‌های مناسب نصب می‌کنند. مراجعین نیز به هنگام عبور از مقابل این دوربین‌ها مواظب رفتار خود هستند تا مبادا عمل ناشایستی از ایشان سر بزند که بعداً موجب خجالت و سرافکندگی آن‌ها گردد.

اما این دوربین‌های مادی است که ما نام بردیم و خوب است بدانیم خداوند حکیم در این عالم، دوربین‌های مخفی قرار داده که این دوربین‌ها براى جلب توجّه نیکوکاران و بدکاران است.

ساختار این دوربین‌ها به گونه‌ای است که هر انسانى در تمام عمر خود در برابر این دوربین‌ها قرار گرفته و تمام کارهایش ضبط می‌شود.

اگر انسان بداند که این لنزها از همه لحظات زندگی او فیلمبرداری می‌کنند، به آسانی گرفتار فریب شیطان نخواهد شد.

ما در این عالم تا چه اندازه، مراقب دوربین‌های خداوند می‌باشیم؟ دوربین‌هایی که از همه اعمال و رفتار ظاهری و حتی نیت‌های باطنی ما فیلمبرداری می‌کنند؛ دوربین‌هایی که ممکن است فردای قیامت جریمه‌های سنگین برای ما صادر کنند.

به نظر شما چه دوربین‌هایی اعمال ما را ثبت و ضبط می‌کنند تا در پیشگاه الهی شهادت بدهند؟

متن و محتوا

به طور کلى از آیات قرآن و روایات، استفاده مى‏شود که شش نوع دوربین و شاهد براى دادگاه عدل الهی وجود دارد:

۱. خداوند متعال

خداوند در آیه ۱۰۵ سوره توبه ناظرین اعمال را بیان کرده است. این آیه اولین ناظر و شاهد اعمال را خداوند معرفی کرده: «وَ قلِ اعْمَلُواْ فسَیَرَی‌ اللََّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَ سَتُرَدُّونَ إلَی عَـالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَـادَةِ فیُنَبِّئکُم بمَاکُنتُمْ تَعْمَلُونَ؛ بگو ای‌ پیامبر: شما عمل‌ کنید پس‌ به طور حتم‌ خداوند عمل‌ شما را می‌بیند، و رسول‌ خدا و مؤمنین‌ می‌بینند، و به طور مسلّم‌ شما به سوی‌ خداوندی‌ که‌ به‌ پنهان‌ و آشکارا داناست‌، باز گردانیده‌ می‌شوید! و آن‌ خداوند شما را به‌ آنچه‌ عمل‌ نموده‌اید، آگاه‌ خواهد ساخت‌!»

در آیه دیگری از قرآن می‌فرماید: «فَاِلَیْنا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ اللَّهُ شَهیدٌ عَلى ما یَفْعَلُونَ»[۳]

در سوره یونس آمده: «در هیچ حال (و اندیشه ‏اى) نیستى، و هیچ قسمتى از قرآن را تلاوت نمى‏کنى، و هیچ عملى را انجام نمى‏دهید، مگر اینکه ما گواه بر شما هستیم، در آن هنگام که وارد آن مى‌شوید! و هیچ چیز در زمین و آسمان، از پروردگار تو مخفى نمى‏ماند؛ حتّى به اندازه سنگینى ذرّه‏اى، و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر، مگر اینکه (همه آن‌ها) در کتاب آشکار (و لوح محفوظ علم خداوند) ثبت است.»[۴]‏

شخصی نزد امام حسین (ع) آمد و عرض کرد: من اراده ضعیفی دارم و اهل گناه هستم. شما به من نصیحتی بکنید. امام (ع) فرمودند: پنج کار را بکن و هر گناهی خواستی انجام بده. یکی از آن کارها این بود: «اطْلُبْ مَوْضِعاً لَا یَرَاکَ اللَّهُ وَ أَذْنِبْ مَا شِئْت[۵]‏؛ (برای گناه) جای خلوتی پیدا کن که خدا تو را نبیند.»

این آیات و روایات صراحتا اظهار می‌دارند که هرگز و در هیچ صورتی اعمال ما از دیدگان خداوند مخفی نبوده و همه ما در سیطره حکومت خداوند هستیم. اینجاست که امیرالمؤمنین (ع) در دعای کمیل می‌فرمایند: «وَ لَا یُمْکِنُ الْفِرَارُ مِنْ حُکُومَتِکَ»

هنگامی که انسان در حال خطا و گناه، متوجه حضور بچه‌ای شود، شرمنده شده و بلافاصله خود را از آن باز می‌دارد، اما برخی در حضور خدای خود گناه می‌کنند! شاعر چه زیبا این صحنه را به تصویر می‌کشد:

در زمانی که کنی قصد گناه گر کند کودکی از دور نگاه

شرم داری زگنه در گذری پرده عفت خود را مدری

شرم بادت ز خداوند جهان که بود واقف اصرار نهان

شهید عبدالحمید دیالمه کسی است که قبل از شهادتش استاد دانشگاه بود. یکی از دوستان استاد می‌گوید: روزی چند خانم دانشجو جلو رفتند تا سؤال‌هایشان را از ایشان بپرسند. استاد نگاهش را به زمین دوخته بود و در تمام مدت سرش بالا نیامد.

خانم‌ها که رفتند، خودم را به عبدالحمید رساندم و به او گفتم: تو چرا به فردی که با تو حرف می‌زند، نگاه نمی‌کنی و آن‌قدر سرت را پایین می‌گیری که ممکن است آن‌ها فکر کنن تو خشک و متعصب هستی، در نتیجه اثر حرف‌های تو کم شود!

گفت: فلانی! من نگاه نمی‌کنم تا خدا مرا نگاه کند.

در دادگاه‌های دنیا زمانی که یک قاضی بخواهد حکمی صادر کند، به دنبال شاهد می‌گردد. حال اگر خود قاضی شاهد باشد، دیگر نیازی به شاهد بیرونی نیست. آن کسی که همواره ما را می‌بیند، خود هم قاضی و هم شاهد است: «أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى‏[۶]؛ مگر ندانسته‌اند که خدا می‌بیند؟»

شخصی بعد از انجام گناهی، توبه کرده بود و پیوسته می‌گریست به او گفتند:چرا اینقدر گریه می‌کنی؟ مگر نمی‌دانی که خداوند متعال غفور است؟ گفت: آری، ممکن است او عفو کند، ولی این خجلت و شرمساری که او مرا دیده، چگونه از خود دور کنم؟

۲. فرشتگان

قرآن کریم می‌فرماید: «وَ جاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهیدٌ[۷]؛ هر انسانى وارد محشر مى‏گردد، در حالى که همراه او حرکت دهنده و گواهی دهنده است.»

«سائق» و«شهید» دو فرشته‌ای هستند که هنگام حضور هر انسانی در رستاخیز او را همراهی می‌کنند؛ مانند حال مجرمی که در دنیا او را به سوی دادگاه می‌برند. یکی او را به سوی زندان می‌کشاند و دیگری در حال رسیدگی به پرونده او برای رهایی از زندان است.

امام سجاد (ع) چنین درخواستی از خداوند دارد: «اللَّهُمَّ یَسِّرْ عَلَى الْکِرَامِ الْکَاتِبِینَ مَئُونَتَنَا، وَ امْلَأْ لَنَا مِنْ حَسَنَاتِنَا صَحَائِفَنَا، وَ لَا تُخْزِنَا عِنْدَهُمْ بِسُوءِ أَعْمَالِنَا؛ بار خدایا! چنان کن که فرشتگانى که اعمال ما را مى‏نویسند از نوشتن اعمال بد ما در رنج نیفتند. نامه ‏هاى عمل ما را از حسنات پر ساز و ما را به اعمال ناپسندمان در نزد آنان خوار مگردان»‏[۸]

شخصى از امام صادق (ع) پرسید: در حالى که مى‏دانیم خداوند از هر چیزی باخبر است و هیچ چیزی از او مخفی نیست، پس علت وجود فرشتگان مامور ثبت اعمال نیک و بد انسان‌ها چیست ؟

آن حضرت در پاسخ فرمودند: «خداوند این فرشتگان را به عبادت خود دعوت کرد و آن‌ها را شهود بر بندگانش قرار داد، تا بندگان به خاطر مراقبت آنان، بیشتر مراقب اطاعت الهى باشند، و از عصیان او بیشتر ناراحت شوند، و چه بسیار بنده‏اى که تصمیم به گناه مى‏ گیرد، پس به یاد این فرشته مى‏افتد و خوددارى مى‏ کند، مى‏ گوید:

پروردگارم مرا مى‏بیند، و فرشتگان حافظ اعمال نیز گواهى مى‏دهند، علاوه بر این، خداوند به رحمت و لطفش این‌ها را مأمور بندگان کرده، تا به فرمان خدا، شیاطین سرکش را از آن‌ها دور کند، و همچنین جانوران زمین و آفات بسیار را که آن‌ها نمى‏بینند، تا آن زمان که فرمان خدا و مرگ آن‌ها فرا رسد.»[۹]

۳. اعضاء و جوارح

در قرآن کریم آمده: «یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَیْدیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُون[۱۰]؛ در آن روز که زبان‌ها و دست‌ها و پاهایشان بر ضد آن‌ها به اعمالی که مرتکب می‌شدند گواهی می‌دهد.»

از برخی آیات و روایات بر مى‏ آید که همه اعضای بدن به نوبه خود اعمالى را که انجام داده‏اند گواهى مى‏ دهند حتى در برخی آیات اضافه مى‏ کند، گنهکاران که هرگز انتظار نداشتند پوست‏ هاى تن آن‌ها به صورت گواهانى بر ضد آنان در آیند، آن‌ها را مخاطب ساخته، مى‏ گویند: «چرا شما بر ضد ما گواهى دادید»؟ آن‌ها پاسخ مى‏ دهند: «خدایى که همه چیز را به نطق در آورده، ما را به سخن در آورده است.»[۱۱]

روز محشر هر نهان پیدا شود هم زخود هر مجرمی رسوا شود

دست و پا بدهد گواهی با بیان بر فساد او به پیش مستعان

پس دروغ آمد زسر تا پای خویش چون گواهی می‌دهد اعضا زپیش

پس چنان کن فعل کان خود بی‌زبان باشد اشهد گفتن و عین بیان‌

۴. زمین

خداوند متعال ‌فرماید: «یَومَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها[۱۲]؛ در آن روز، زمین تمام خبرهایش را بازگو مى‏کند.»

در حدیثى از پیغمبر اکرم (ص) مى‏خوانیم که فرمود: آیا مى‏ دانید منظور از اخبار زمین در اینجا چیست؟

گفتند: خدا و پیغمبرش آگاه تر است. فرمودند: منظور از خبر دادن زمین این است که اعمال هر مرد و زنى را که بر روى زمین انجام داده‏ اند، خبر مى‏ دهد، مى‏ گوید: فلان شخص در فلان روز فلان کار را انجام داد، این است خبر دادن زمین!»[۱۳]

اگر در گذشته، افرادی از شهادت زمین تعجب مى‏ کردند، امروز یک دستگاه ضبط که به صورت یک دکمه به لباس دوخته مى‏شود، مى ‏تواند مسائل بسیارى بازگو کند.

از این رو امیرالمؤمنین على (ع) مى ‏فرمایند: «در قسمت‌هاى مختلف مساجد نماز بخوانید، زیرا هر قطعه زمینى در قیامت براى کسى که روى آن نماز خوانده گواهى مى‏ دهد.»[۱۴]

۵. زمان

امام على (ع) می‌فرمایند: «ما مِنْ یَومٍ‏ یَمُرُّ عَلَى ابْنِ آدَمَ إِلَّا قالَ لَهُ ذلِکَ الْیَوْمَ یَا ابْنَ آدَمَ! أَنَا یَوْمٌ جَدِیْدٌ، وَ أَنَا عَلَیْکَ شَهِیْدٌ، فَقُلْ فِىَّ خَیْراً وَ أعْمَلْ فِىَّ خَیْراً، أَشْهَدُ لَکَ بِهِ یَوْمَ الْقِیامَةِ[۱۵]؛ هیچ روزى بر فرزند آدم نمى‏گذرد، مگر اینکه به او مى‏ گوید: اى فرزند آدم! من روز تازه‏اى هستم و بر تو گواهم، در من سخن خوب بگو، و عمل نیک انجام ده، تا در قیامت به نفع تو گواهى دهم.»

۶. پیامبر و امامان (ع)

در حدیثی از امام باقر (ع) مى‏خوانیم: «تمامى اعمال شما بر پیامبرتان هر عصر پنجشنبه عرضه مى‏شود، بنا بر این باید از اینکه عمل زشتى از شما بر پیامبر (ص) عرضه شود شرم کنید.»[۱۶]

روزى امام صادق (ع) خطاب به اصحاب و افرادى که در مجلس آن حضرت حضور داشتند فرمودند: چرا رسول خدا (ص) را از خود مى‏رنجانید؟!

شخصى از حضرت سؤال کرد: ما چگونه رسول‏ خدا (ص) را ناراحت مى‏کنیم؟ حضرت صادق (ع) فرمودند: مگر نمى‏ دانید که همه اعمال شما بر رسول ‏خدا (ص) عرضه مى‏شود، پس اگر معصیتى در اعمال شما مشاهده نماید، باعث ناراحتى و رنجش خاطر او خواهد شد. پس با اعمال بدتان پیامبراکرم (ص) را ناراحت نکنید، بلکه سعى کنید با اعمال خوبتان او را خوشحال و مسرور سازید.»[۱۷]

عبدالله بن ابان مى‏ گوید: به حضرت رضا (ع)، عرض کردم که براى من و خانواده‏ام دعایى کنید. حضرت فرمودند: مگر من دعا نمى‏کنم؟ به خدا سوگند، اعمال شما در هر روز و شبى بر من عرضه مى‏ شود، لذا در هر مورد که مناسب باشد دعا مى‏ کنم. عبدالله مى‏ گوید این حرف امام براى من تعجب‌آور بود که اعمال ما هر روز و شب بر امام عرضه شود.

ایشان وقتى متوجه تعجب من شدند، خطاب به من فرمودند: آیا کتاب خداوند عزوجل را نمى‏خوانى آنجا که مى‏فرماید: «وَ قلِ اعْمَلُواْ فسَیَرَی‌ اللََّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ.»[۱۸]

ابو بصیر می‌گوید: «امام باقر (ع) از یکی از افریقائیان حال یکی از شیعیان خود به نام «راشد» را جویا شدند. پاسخ داد: خوب بود و سلام می‌رساند. امام (ع) فرمودند: خدا رحمتش کند. با تعجب گفت: مگر او مرده است؟ فرمودند: آری.

گفت: چه وقت در گذشت؟ فرمود: دو روز پس از خارج شدن تو. گفت: به خدا سوگند او بیمار نبود ...

فرمود: مگر هر کس می‌میرد به جهت بیماری است؟ آنگاه ابو بصیر از امام در مورد آن درگذشته سئوال کرد.

حضرت فرمودند: او از دوستان و شیعیان ما بود، گمان می‌کنید که چشم‌های بینا و گوش‌های شنوایی برای ما همراه شما نیست! وه چه پندار نادرستی است! به خدا سوگند هیچ چیز از کردارتان بر ما پوشیده نیست، پس ما را نزد خودتان حاضر بدانید و خود را به کار نیک عادت دهید و از اهل خیر باشید تا به همین نشانه و علامت شناخته شوید. من فرزندان و شیعیانم را به این برنامه فرمان می‌دهم.»[۱۹]

یکی از راویان می‌گوید: «در کوفه به زنی قرآن می‌آموختم. روزی با او شوخی کردم! سپس به دیدار امام باقر(ع)رفتم، حضرت فرمودند: آنکه (حتی) در پنهان مرتکب گناه شود، خداوند به او اعتنا و توجهی ندارد، به آن زن چه گفتی؟ از شرمساری چهره‌ام را پوشاندم و توبه کردم، امام فرمود: تکرار نکن»[۲۰]

اگر ما واقعاً شاهد بودن پیامبر و امامان (ع) را باور کنیم، به طور حتم در اعمالمان اثر به سزائی خواهد داشت. اهمّیّت و ارزش این معرفت وقتی بر انسان آشکار می‌شود که فرصت عمل به پایان رسیده است و این شاهدان خدا برای آخرین بار هنگام مرگ پرونده انسان را مرور می‌فرمایند.

آخرین فرد در زمان ما، حضرت بقیه الله (عج) هستند. ایشان بیش از ۱۱۷۶سال است که بر همه کسانی که در زیر پرچم امامت ایشان هستند، نظارت دارند. خوب است کمی تأمل کنیم که ایشان در این مدّت طولانی، شاهد و ناظر چه اعمالی از امّت خود بوده‌اند؟! و امّت واقعاً چه مقدار به این مقام ایشان اعتقاد و توّجه داشته‌اند؟!

شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان در مورد امام زمان (عج) این‌گونه تفسیر می‌کند: ایشان چشم خدا در میان انسان‏ ها است: «السلام علیک یا عین الله فى خلقه» و او شاهد تمام اعمال ما از ظاهر و باطن نیت‌هاست.»[۲۱]

امام زمان (عج) تک‌تک ما را به اسم می‌شناسد و به فکر ما است. ایشان می‌فرمایند: «إِنَّا غَیْرُ مُهْمَلِینَ لِمُرَاعَاتِکُمْ وَ لَا نَاسِینَ لِذِکْرِکُم‏؛ ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی‌کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده‌ایم که اگر جز این بود گرفتاری‌ها، به شما روی می‌آورد و دشمنان، شما را ریشه کن می‌کردند»[۲۲]

امان از لحظه غفلت که تو شاهدم باشی یا صاحب الزمان!

هر کس به طریقی دل ما می‌شکند بیگانه جدا دوست جدا می‌شکند

بیگانه اگر می‌شکند عیبی نیست از دوست بپرسید چرا می‌شکند[۲۳]

همسر شهید آوینی می‌گوید: آقا سید مرتضی سیگار می‌کشید، یک وقت دیدم دیگر لب به سیگار نمی‌زند. پرسیدم: آقا مرتضی! چه شده چرا سیگار نمی‌کشید؟ گفت: پیش خودم فکر کردم و دیدم: لحظه‌ای که سیگار گوشه لبم می‌گذارم، آقا من را می‌بیند، خجالت کشیدم جلوی آقا سیگار بکشم.[۲۴]

در اردوی راهیان نور، دختری نزد روحانی کاروان آمد و گفت: دوستم می‌گوید اگر بتوانید ضرورت پوشیدن چادر را برای من ثابت کنید، قول می‌دهم حتما چادری می‌شوم.

روحانی خطاب به او گفت: اگر این جمعه، آقا ظهور کند و به تو هم وقت ملاقات بدهند که بتوانی پیش آقا بروید، با همین مانتو و وضع ظاهری پیش ایشان می‌روید؟ گفت: نه، خجالت می‌کشم. گفت: پس چطور می‌روی؟ گفت: چادری سرم می‌کنم.

آنگاه روحانی گفت: پس خودت هم حس می‌کنی، آقا از این وضع راضی نیست. همین الان هم آقا از ظاهر تو آگاه و ناراحت هستند. چرا به خاطر لذت خود حاضری امام زمانت را ناراحت کنی؟ به نظر تو یک لبخند روی لب‌های مهدی فاطمه (س) ارزش تحمل سختی چادر را ندارد؟

همین کلام عمیق سبب چادری شدن آن دختر جوان گردید.

خوب است بدانیم عرضه‌ اعمال بر امامان (ع) بشارت بزرگی برای شیعیان و دوستان ایشان است.

موسی بن سیّار می‌گوید: من همراه حضرت رضا (ع) بودم که به دیوارهای شهر طوس رسیدیم. صدای شیون و ناله‌ای را شنیدم. دنبال صدا رفتیم تا به جنازه‌ای رسیدیم. در همین حال دیدم، مولایم از اسب پیاده شدند و به سوی جنازه رفتند و آن را بلند کردند و چنانکه بره به مادر خود می‌چسبد، خود را به آن جنازه چسباندند و... (پس از تشییع) همین که جنازه را بر زمین نهادند، دیدم امام (ع) به طرف آن رفتند و مردم را کنار زدند تا خود را به جنازه رساندند، آنگاه دست مبارک خود را بر سینه‌ او نهادند و فرمودند: «ای فلانی پسر فلانی! تو را به بهشت مژده باد. بعد از این لحظه دیگر وحشت و ترسی بر تو نیست.»

عرض کردم: فدایت شوم، آیا شما این شخص را می‌شناسید؟ در حالی که قسم به خدا تاکنون قدم به این سرزمین نگذاشته بودید! امام فرمودند: «ای موسی بن سیّار! آیا نمی‌دانی که اعمال و رفتار شیعیان ما، در هر صبح و شام بر ما امامان عرضه می‌شود؟ آنگاه اگر تقصیری در رفتار آن‌ها باشد، از خدا می‌خواهیم از سر تقصیرشان درگذرد و اگر کار خوبی داشته باشند، از خدا می‌خواهیم که به آن‌ها جزای خیر دهد.»

بنابراین، شاهد بودن ائمّه (علیهم) بر اعمال و رفتار انسان، از طرفی ممکن است باعث خجالت و بی آبرویی او گردد و از طرف دیگر سبب امیدواری است؛ زیرا ایشان برای شیعیان دست به دعا بلند کرده و بر گناهانشان از خداوند طلب عفو و بخشش می‌نمایند.


[۱]. توبه/ ۱۰۵.

[۲]. روش ابهام در موضوع.

[۳]. یونس/۴۶.

[۴]. همان/۱۶.

[۵]. بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۲۶.

[۶]. علق/۱۴.

[۷]. ق/۲۱.

[۸] . صحیفه سجادیه، نیایش ششم.

[۹]. احتجاج، ج‏۲، ص ۳۴۸.

[۱۰]. نور/۲۴.

[۱۱]. فصلت/۲۱.

[۱۲]. زلزال/ ۴.

[۱۳]. تفسیر نور الثقلین، ج ۵، ص ۶۴۹.

[۱۴]. لئالى الاخبار، ج ۵، ص ۷۹.

[۱۵]. کافی، ج۲، ص ۵۲۳.

[۱۶]. تفسیر برهان، ج ۲، ص ۱۵۸.

[۱۷]. کافی، ج۱، ص ‏۲۱۹.

[۱۸]. همان.

[۱۹]. بحار الانوار، ج ۴۶، صص ۲۴۳ و ۲۴۴.

[۲۰]. همان، ج‏۴۶، ص ۲۵۸.

[۲۱]. مفاتیح الجنان، ص۹۹ و ۱۰۲.

[۲۲]. احتجاح، ج۲، ص۴۹۷.

[۲۳]. ناهید یوسفی.

[۲۴]. ماهنامه سپیده دانایی، ش. شماره ۱۲ (اردیبهشت ۱۳۸۷)، ص ۷۰

_______________________________________________________

فیش منبر روز نهم ماه مبارک رمضان/ اهمیت حق الناس در اسلام


بسم الله الرحمن الرحیم
«یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکلُوا أَمْوالَکمْ بَینَکمْ بِالْباطِل»[۱]
مناسبت: نیمه اول ماه مبارک مضان
ایجاد انگیزه[۲]
«شهید ثانی» (ره) در رؤیای صادقه‌ای، یکی از بزرگان را دید و احوالش را پرسید. او گفت: «یک سال از مردنم گذشته است، اما من همچنان به علّت کاری که کرده‌ام، گرفتار هستم.»
شهید ثانی، ماجرا را پرسید. او ادامه داد: «روزی در راهی عبور می‌کردم که فردی مقداری کاه وارد شهر کرد.
من بدون اینکه به او اطلاع دهم و اجازه بگیرم، یک پر کاه از بارش برای تمیز کردن دندان‌هایم برداشتم و نزد خود گفتم که یک ذرّه کاه دیگر رضایت گرفتن نمی‌خواهد؛ امّا به خاطر همین پر کاه یک سال است که در گرفتاری هستم!»
محدث مشهور، «سیّد نعمت اللَّه جزایری» در «انوار نعمانیّه» در باب دوران بعد از مرگ می‌نویسد: مرد مستمندی از دنیا رفت. جمعیّت زیادی برای تشییع جنازه او جمع شدند. اما از صبح که جنازه او را برداشتند تا هنگام غروب به سختی توانستند او را دفن کنند. بعدها او را در خواب دیدند و از او سؤال کردند: خداوند متعال با تو چگونه رفتار کرد؟
«گفت: خداوند مرا آمرزید و لطف زیادی در حق من روا داشت، ولی رسیدگی به‌حساب بندگان خیلی دقیق بود به‌طوری‌که روزی بر در دکان یکی از دوستانم نشسته بودم و روزه‌دار نیز بودم، وقتی‌که اذان می‌گفتند، من از کیسه داخل مغازه، یک دانه گندم برداشتم و آن را با دندان خود دو نیم کردم.
در این هنگام به یادم آمد که گندم من نیست، آن دانه گندم نصف شده را روی گندم‌های او انداختم و رفتم. برای همین خداوند از ثواب و حسنات من به‌اندازه نقص قیمت گندمی که شکسته بودم کم کرد.»
یکی از اموری که در منابع دینی مورد تأکید قرار گرفته، رعایت حق الناس می‌باشد.
خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَأْکلُوا أَمْوالَکمْ بَینَکمْ بِالْباطِل[۳]؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اموال یکدیگر را به باطل (و از طرق نامشروع) نخورید»
در اهمیت موضوع حق الناس همین بس که اشرف انبیاء در روزهای آخر عمرشان از مردم می‌خواهند که هرکسی حقی به گردنشان دارد، بیایید آن را دریافت کند.[۴]
متن و محتوا
برخی از سوره‌های قرآن همچون مطففین، حجرات و همزه از زوایای مختلفی بحث حق‌الناس را بیان کرده‌اند. طولانی‌ترین آیه قرآن اشاره ویژه‌ای به حق الناس دارد.
از نظر شرعی، چنانچه حقی بر عهده نمازگزاری باشد و او حق را نپردازد، این کار مانع قبولی نماز اوست.[۵] حتی شهدا نیز اگر حقی بر گردنشان باشد، باید پاسخگو باشند. امام باقر (ع) می‌فرماید: «أَوَّلُ قَطْرَةٍ مِنَ الشَّهیدِ کفّارَةٌ لِذَنْبِهِ أِلّا الدَّینِ فَأنَّ کفارَتَهُ قَضائُه[۶]؛ نخستین قطره از خون شهید کفاره گناهان او است؛ مگر دَین (و حق دیگران) که کفاره‌اش پرداختن آن است.
اگر فردی حقوق مالی و غیرمالی مردم را ضایع کند، همین امر می‌تواند موجب عذاب او در قبر شود.[۷] همین کار ممکن است برکت روزی او را بردارد. رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: «مَنْ حَبَسَ عَنْ أَخِیهِ الْمُسْلِمِ شَیْئاً مِنْ حَقِّهِ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِ بَرَکَةَ الرِّزْقِ إِلَّا أَنْ یَتُوب‏[۸]؛ هـر کـسی چـیـزی از حـقوق برادر مسلمانش را از او باز دارد، خداوند برکت روزی را بر او حرام می‌کند. مگر اینکه توبه کند.»
یکی از علمای معروف در علم و زهد و تقوا مرحوم «سیّد هاشم حطاب بن سیّد محمد بن سیّد عوید موسوی» است. علت اینکه «سیّد هاشم» را «حطاب» شهرت داده‌اند، این است که او در اوایل تحصیل کاسبی می‌کرد و از صحرای نجف هیزم می‌چید و در بازار می‌فروخت و به این وسیله زندگی خود را اداره می‌کرد و درس می‌خواند. تا اینکه عالمی بزرگ شد.
نقل می‌کنند: مردی که عازم حجّ بیت اللَّه الحرام بود، صندوقچه‌ای که در او پول و طلای فراوانی بود، نزد تاجری که به امانت‌داری معروف بود، گذاشته و پس از انجام مناسک، حجّ وقتی که به نجف مراجعت کرد و امانتش را از مرد امین مطالبه کرد، آن مرد منکر شد و امانت او را نداد و این خبر در نجف شهرت یافت.
عدّه ای آن حاجی را راهنمائی کردند تا نزد سیّد هاشم حطاب رفته و از تاجر شکایت کند، پس آن شخص نزد سیّد آمد و قصّه را شرح داد، سیّد به او گفت: من به در دکان او می‌روم، تو مراقب من باش وقتی که من از دکان او برخواستم و رفتم؛ بلافاصله نزد او برو و مالت را طلب کن.
بر اساس قرار قبلی، سیّد حرکت کرد و به دکان تاجر رفت و پس از صحبت طولانی، از مغازه بیرون رفت. در این لحظه، صاحب مال با عجله نزد تاجر رفت و مالش را طلب کرد. مرد تاجر این دفعه برخلاف دفعات قبل که منکر می‌شد. گفت: مالت حاضر است با شتاب مال را به صاحبش تحویل داد.
آن مرد وقتی که مالش را تحویل گرفت، با اصرار از تاجر خواست تا راز انکار مال در دفعات قبل و علت اعتراف و دادن مال را در این بار بیان کند.
تاجر گفت: «اما علّت انکار مال، طمعی بود که مرا وادار به انکار این مال زیاد کرد؛ امّا علت اینکه امروز اعتراف کردم و مال را به تو دادم، این بود که سیّد هاشم حطاب مرا موعظه کرد و سپس رانش را نشان من داد که در آن اثر زخمی بود که در اثر داغ کردن چندین سال پیش باقی مانده بود.
من از سید هاشم علت زخمی بودن رانش را پرسیدم، او گفت جهتش این است که یک فلس از مال شخصی در ذمّه من مانده بود. یک شب در خواب دیدم که قیامت بر پا شده و ملکی از کنار امیرالمؤمنین (ع) من را کشان کشان تا کنار جهنّم می‌برد. هر چه تلاش کردم تا خود را به نزد امیرالمؤمنین (ع) بکشانم، حضرت مانع می‌شد. تا اینکه به حضرت التماس کردم که مرا بپذیرد، حضرت فرمود: اگر تو به خدا بدهکار بودی، من می‌توانستم از خدا بخواهم که تو را ببخشد، ولی حق مردم را ناچار باید ردّ کنی و من یادم نبود که یک فلس بدهکارم.
ناگهان دیدم مردی از جهنّم به سوی من حمله کرد و گفت: ای سیّد! پولم را بده، پس انگشتش را به ران من زد و به قوّت فشار داد. اینکه می‌بینی در ران من است، جای انگشت سبابه اوست»
پس مرد تاجر گریه کرد و از صاحب مال حلیّت خواست و مالش را به او تحویل داد.[۹]
مصادیق حق‌الناس
دامنه حق‌الناس بسیار گسترده است و از درون خانه شروع می‌شود و تا کوچه و خیابان، محل کار، جامعه و ... ادامه پیدا می‌کند.
احکام و مسائل مربوط به حق‌الناس دو قسم است:
الف) امور مالی (مانند بدهی، مظالم، خمس، زکات و ...)
ب) امور غیرمالی (مانند غیبت، تهمت، هتک حرمت و ...)
برخی از مصادیق حق الناس عبارت‌اند از:
۱. تضیع بیت المال
بدترین نوع خیانت، خیانت به چیزی است که متعلق به همه مردم می‌باشد. امیرالمؤمنین علی (ع) می‌فرمایند: «إِنَّ أَعْظَمَ الْخِیانَةِ خِیانَةُ الْأُمَّة[۱۰]؛ بدترین نوع خیانت، خیانت به مردم است»
متأسفانه برخی به بهانه‌های واهی در اموال عمومی تصرف غیرمجاز می‌کند، مثل استفاده شخصی از وسایل نقلیه ادارات، خراب کردن وسایل عمومی و خط کشیدن روی آن‌ها، نوشته یادگاری بر روی دیوارها و درختان پارک‌ها، میز مدرسه و دانشگاه و ...
امام علی (ع) در نامه‌ای کارگزاران را بر حفظ بیت‌المال تأکید کرده است: «أدِقُّوا أقْلامَکمْ وَ قارِبُوا بَینَ سُطُرِکمْ، وَ احْذِفُوا مِنْ فُضُولِکمْ، وَ اقْصِدو اقَصْدَ الْمَعانی وَ إِیاکمْ و الأْکثارَ فأِنَّ أمْوالَ الْمُسْلِمینَ لا تَحْتَمِلُ الإْضْرارَ[۱۱]؛ نوک قلم‌های خویش را تیز کنید، میان سطرهای نوشته زیاد فاصله نیندازید، حرف‌های زیادی را حذف کنید و روی کاغذ نیاورید، به بیان اصل معنا بپردازید، از زیاده‌روی در مصرف پرهیز کنید، زیرا بیت‌المال تحمل این‌گونه ضررها را ندارد.»
خادمه حضرت علی (ع) در یکی از شب‌های سرد قطیفه و پوششی برای آن حضرت آورد، امّا حضرت از گرم کردن خود با آن خودداری نمود و فرمود: این چیست؟
خادمه گفت: این از قطیفه‌های بیت المال است.
حضرت فرمود: «امشب باید تا صبح سرما بکشم، من نمی‌توانم از قطیفه‌های بیت‌المال برای گرم کردن خود استفاده کنم.»[۱۲]
باید دانست در حق‌الناس تفاوتی بین حق کودک و پیر نیست. اگر حق کودکی هم سلب شود، حق‌الناس است. بچه‌ای که در مسجد نشسته اگر دیگری جای او را غصب کند و در آنجا نماز بخواند، بنابر احتیاط واجب باید دوباره نمازش را در مکان دیگری بخواند.
۲. تصرف غیرشرعی در اموال یتیمان
قرآن کریم می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یأْکلُونَ أَمْوالَ الْیتامی ظُلْماً إِنَّما یأْکلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیصْلَوْنَ سَعِیراً[۱۳]؛ کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم می‌خورند، (در حقیقت)، تنها آتش می‌خورند و به‌زودی در شعله‌های آتش (دوزخ) می‌سوزند.»
در جای دیگر می‌فرماید: «وَ آتُوا الْیَتامی أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبیثَ بِالطَّیِّبِ وَ لا تَأْکلُوا أَمْوالَهُمْ إِلی أَمْوالِکمْ إِنَّهُ کانَ حُوباً کبیراً[۱۴]؛ و اموال یتیمان را (هنگامی که به حد رشد رسیدند) به آن‌ها بدهید! و اموال بد (خود) را، با اموال خوب (آن‌ها) عوض نکنید! و اموال آنان را همراه اموال خودتان (با مخلوط کردن یا تبدیل نمودن) نخورید، زیرا این گناه بزرگی است»
۳. نپرداختن قرض
یکی از سنت‌های زیبا در سبک زندگی اسلامی، سنت قرض دادن است. «مَنْ ذَا الَّذِی یقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاًکثِیرَةً وَ اللَّهُ یقْبِضُ وَ یبْصُطُ وَ إِلَیهِ تُرْجَعُونَ»[۱۵]
اما ما اگر از کسی قرض گرفتیم، نسبت به آن شخص، تکالیف و وظایفی داریم: «مّا حَقُّ غریمِک الْذی یطالِبُک فَإِنْ کنْتَ موُاسِرا اعَطَیتَهُ وَ إنْ کنْتَ مُعْسِرا ارْضَیتَهُ بِحُسْنِ الْقُوْلِ[۱۶]؛ حق کسی که از تو طلب دارد، این است که اگر وضعت خوب است، مال او را بپردازی و اگر در فقر و تنگدستی هستی با گفتار نیکوی خویش او را راضی نمایی»
متاسفانه مشاهده می‌شود در جامعه دینی ما این‌گونه نیست. بارها شده افرادی مطرح می‌کنند که پولی را به کسی قرض دادند و از زمان برگشت آن‌هم مدت‌هاست می‌گذرد.
امام صادق (ع) می‌فرمایند: «مَنِ اسْتَدانَ دَینا فَلَمْ ینوِقَضاءَهُ کانَ بِمَنْزِلَةِ السّارِقِ[۱۷]؛ هر که وامی بگیرد و قصد پرداختن آن را نداشته باشد، به منزله دزد است.»
ابوثمامه، از یاران امام جواد (ع) از امام پرسید: می‌خواهم به زیارت مکه و مدینه بروم ولی بدهکارم، حضرت پاسخ دادند: اول بدهکاری خویش را بپرداز، سپس به زیارت برو، تلاش کن تا در زیارتگاه وقتی خداوند متعال به تو می‌نگرد، بدهکار مردم نباشی. سپس امام (ع) علت آن را برایش فرمود: که اگر بتوانی بدهی خویش را بپردازی ولی این کار را انجام ندهی و به زیارت بروی، خیانت کرده‌ای و انسان باایمان خیانت نمی‌کند.[۱۸]
راوی می‌گوید: در سرزمین کربلا، امام حسین (ع) به من فرمود: «نادِ فِی النّاس أنْ لا یقاتِلْنَّ مَعی رَجُلٌ عَلَیه دَینٌ، فَأِنَّه لَیسَ مِنْ رَجُلٍ یمُوتُ و عَلَیهِ دَینٌ لا یدَعُ لَهُ وَفاءً إِلا دَخَلَ النَّارَ[۱۹]؛ به مردمی که به یاری من آمده‌اند بگو: کسانی که مقروض هستند در رکاب من نباشند، زیرا کسی که بدهکار باشد و راه پرداخت برای آن در نظر نگیرد، وارد آتش جهنم خواهد شد.»
یکی از علمای تهران نقل می‌کند که من در نجف اشرف طلبه بودم، خبر آوردند که پدرم فوت کرده است. جنازه او را به نجف آرودیم و او را دفن کردیم، چند روزی از دفن او گذشته بود که در عالم خواب، به حضور پدرم رسیدم و دیدم ناراحت است.
تعجّب کردم که چرا کسی که هفتاد سال راه دین رفته، باید ناراحت باشد و لذا پرسیدم: «چرا شما را بی‌نشاط می‌بینم؟»
گفت: «من هیجده تومان به مشهدی تقی نعلبند بدهکارم و مرا گرفته‌اند و نمی‌گذارند سر جایم بروم.»
از خواب بیدار شدم، نامه‌ای به برادرم نوشتم که ببینم این مشهدی تقی نعلبند کیست؟ و آیا پدرمان به او بدهکار بوده یا نه؟
مدّتی بعد جواب نامه آمد که ما نزد مشهدی تقی نعلبند رفتیم و گفتیم: «چیزی از پدر ما طلب داشتی؟»
گفت: «آری، هیجده تومان طلبکار بودم» گفتیم: «چرا نیامدی طلب خود را بگیری؟»
گفت: «پدرتان باید در دفترش می‌نوشت.»
بالاخره برای اینکه روح پدرم شاد شود، ما آن بدهی را پرداخت کردیم.[۲۰]
۴. عدم پرداخت خمس
یکی دیگر از مصادیق حق الناس، نپرداختن خمس است. گاهی شخص مال حرام کسب نمی‌کند و کسب او مشروع است؛ اما پس از کسب ثروت، حق امام زمانش را فراموش می‌کند و باعث می‌شود تصرفاتش در اموال حرام باشد.
خداوند می‌فرماید: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَی‌ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیتامی وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ إِنْ کنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ[۲۱]؛ و بدانید هر گونه غنیمتی به شما رسد خمس آن برای خدا و برای پیامبر و برای ذی القربی و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه است»
امام زمان (عج) می‌فرمایند: «مَنْ فَعَلَ شَیئاً مِنْ ذَلِک مِنْ غَیرِ أَمْرِنَا فَقَدِ اسْتَحَلَ مِنَّا مَا حُرِّمَ عَلَیهِ وَ مَنْ أَکلَ مِنْ أَمْوَالِنَا شَیئاً فَإِنَّمَا یأْکلُ فِی بَطْنِهِ نَاراً وَ سَیصْلَی سَعِیرا[۲۲]؛ هر کسی بدون اجازه ما در اموال ما تصرف کند مرتکب گناه شده و هر کسی ذره‌ای از مال ما را بخورد پس گویا شکم او را آتش فرا گرفته است.»
از نظر شرعی، تصرف در ملک میتی که خمس یا زکات بدهکار است، حرام و نماز در آن باطل است، مگر آنکه بدهکاری او را بدهند یا بنا داشته باشند، بدون مسامحه بپردازند.[۲۳]
کسی که اعتقاد به خمس ندارد، یکی از مسلمات شیعه را انکار کرده است، امام زمان (عج) فرمودند: «لَهْنةُ اللّهِ وَ المَلائِکةِ وَ النّاسِ أجْمَعینَ عَلی مَنْ اسْتَحَلَّ مِنْ مالِنا دِرْهَما[۲۴]؛ لعنت خدا و فرشتگان و مردم بر کسی که یک درهم مال ما را حلال شمارد»
۶. حقوق غیرمادی
روزی پیامبر اسلام (ص) به اصحاب و یارانش فرمودند: آیا می‌دانید فقیر و بینوا و مفلس کیست؟
اصحاب گفتند: یا رسول اللَّه! در نظر ما آدم مفلس به کسی می‌گویند که دستش از مال دنیا خالی باشد. حضرت فرمودند، مفلس آن کسی است که در صحرای محشر قدم بگذارد در حالی که نماز و روزه و... با خودش آورده باشد؛ اما چون در دنیا حقّ النّاس را اداء نکرده، به این صورت که یک نفر را زده یا به کسی ناسزا گفته یا نسبت ناروا زده و یا مال کسی را خورده، یاحق کسی را ضایع کرده یا تجاوزی به مال و شخصیّت کسی کرده، یا با آبروی کسی بازی کرده یا صدای مظلومی را شنیده و به فریادش نرفته ... خدای متعال از حسنات و کارهای خوب او بر می‌دارد و به صاحبان حقوق می‌دهد. چنانچه حسناتش به‌اندازه کافی نبود، از گناهان آن کسانی که حقی گردن او دارند برمی دارند و بار او می‌کنند؛ و او را وارد جهنّم می‌کنند. به چنین افرادی مفلس و فقیر و بینوا و بیچاره می گویند.[۲۵]
چنان با تو رفتار دارد خدا که در حق مردم بیاری به جا
در آخر باید گفت از حقوقی که بر گردن انسان است، هیچ‌یک بر دیگری ارجحیت ندارد. بنابراین آنچه که گروهی می‌گویند، حق مردم را پایمال نکن، با خدا می‌توان کنار آمد؛ نگاه اشتباهی است و در پاسخ آن‌ها باید گفت: اگر قرار است در بخشی سرمایه‌گذاری شود، به این معنی نیست که بخش دیگر را رها سازیم.

[۱]. نساء/۲۹.
[۲]. روش داستانی.
[۳]. نساء/۲۹.
[۴]. امالی صدوق، صص ۶۳۳،۶۳۴.
[۵]. تنبیه الخواطر، ج ۱، ص۵۳.
[۶]. وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۳۲۶.
[۷] بحارالانوار، ج ۵، ص ۲۶۵؛ ج ۶، ص ۲۲۲.
[۸]. وسائل الشیعه، ج ۱۸، ص ۲۳۷.
[۹]. مردان علم در میدان عمل، ج ۲، ص ۳۱۲.

[۱۰]. نهج البلاغة، ص ۳۸۳.
[۱۱]. بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۱۰۵.
[۱۲]. درس‌های از تاریخ، ج ۱، ص ۲۹۶.
[۱۳]. نساء/ ۱۰.
[۱۴]. نساء/ ۲.
[۱۵]. بقره/ ۲۴۵.
[۱۶]. وسائل الشیعه، ج ۱۵، ص ۱۷۷.
[۱۷] . الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج ۳، ص ۱۵۴.
[۱۸]. کافی، ج ۵، ص ۹۴،
[۱۹]. موسوعة کلمات الامام الحسین (ع)، ص ۵۰۵.
[۲۰]. گناهان کبیره، ج ۲، ص ۵۸۲.
[۲۱]. انفال/۴۱.
[۲۲]. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۵۲۱.
[۲۳]. توضیح المسایل امام خمینی (ره)، مسئله ۸۷۵.
[۲۴]. وسائل الشیعه، ج ۹، ص ۵۴۱.
[۲۵]. وسائل الشیعه، ج ۱۳، ص ۷۸.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group