پنجشنبه 1 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذینَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقُونَ» بقره، 183
ایجاد انگیزه
ماه مبارک رمضان ماه رحمت و مغفرت، ماه فوز و فضیلت، ماه صبر و طاعت، ماه خیر و برکت، ماه مبارک و مواسات، ماه حریت و آزادی، ماه تقویت اراده و ماه رشد است،. به نقل از سید بن طاووس ماهی که وقتی آغاز میشد رنگ پیامبر اکرم(ص) تغییر میکرد؛ «اذا دَخَلَ الشهر رمضان تَغَیَّرَ لونهُ» (الاقبال، ص20، سنن النبی(ص)، (با ترجمه)، ج1، ص 300)، اشک چشمانش جاری میشد و نماز و دعای پیامبر افزایش پیدا میکرد. ماهی که پیامبر گرامی اسلام قبل از فرا رسیدن آن به اصحاب فرمودند:«سُبحَانَ اللهِ مَا ذَا تَستَقبِلُونَ»؛ مردم! میدانید به استقبال چه میروید؟ میدانید چه اتفاقی در حال وقوع است؟ بعضی که متوجه نبودند گفتند:«یَا رَسول الله وَحیٌ نَزَلَ أَو عَدُوٌّ حَضَر»؛ قرار است دشمن حمله کند و به جهاد برویم، یا قرار است وحی نازل شود که ما آماده شنیدن شویم؟ فرمودند: نه! هیچکدام از اینها نیست، ماه رمضان میآید. روایت عجیبی است که میگوید: در این ماه، همهی اهل قبله آمرزیده می-شوند.(عَن اَنَس ابن مَالِکٍ قَال لَمَّا حَضَر شَهرُ رَمَضَانَ قَال النَّبِیُّ(ص) سُبحَانَ اللهِ مَاذَا تَستَقبِلُونَ وَ مَاذَا یَستَقبِلُکُم قَالَها ثَلاثَ مَرَّاتٍ فَقَالَ عُمَرُ وَحیٌ نَزَلَ أَو عَدُوٌّ حَضَرَ قَالَ لَا وَ لَکِنَّ تَعَالَی یَغفِرُ فِی أَوَّلِ رَمَضَان لِکُلِّ أَهلِ هَذِهِ القِبلَة (مستدرک، ج 7، ص 425؛ ج 93، ص 347).) همچنین روایت شده که سه گروه بدبخت محسوب میشوند: اول: کسی که عاق والدین باشد و پدر و مادر از او ناراضی باشند. دوم: کسی که از این ماه بهره نبرد.- اگر همه جا رحمت باشد و کسی از آن استفاده نکند، خود او مقصر است؛ اگر باران ببارد و کسی زیر سقف برود مسلماً باران به او برخورد نمیکند؛ اگر یک دریا آب باشد ولی در شیشهای را ببندی و در آب بیاندازی، آب درونش نمیرود- سوم: کسی است که نام مرا بشنود و بر نام من صلوات و درود نفرستد. (عَن جَابِرِ بنِ عَبدِاللهِ عَن النَّبِیِّ(ص) قَالَ مَن ذَکَرَنِی فَلَم یُصَلِّ عَلَیَّ فَقَد شَقِیَ وَ مَن أَدرَکَ رَمَضَان فَلَم تُصِبهُ الرَّحمَةُ فَقَد شَقِیَ وَ مَن أَدرَکَ أَبَوَاهُ أَو أَحَدَهُمَا فَلَم یَبَرُّ فَقَد شَقِیَ وَ قَالَ النَّبِیُّ(ص) مَن صَلَّی عَلَی مَرَّةً لَا یَبقَی عَلَیه مِنَ المَعصِیَةِ ذَرَّةٌ (بحار النوار، ج91، ص 63، جامع الخبار، ص 59).)
ماه رمضان ماه تقویت اراده، باور، روح، تقویت نظم، تقویت تدبیر و تقویت تصمیمگیری است. ماه رمضان، ماه به خود رسیدن است. شخصی به اباذر نوشت: اباذر مرا نصیحت کن. اباذر نوشت: نصیحت من برای تو این است: به عزیزترین دوست خود خیانت نکن و عزیزترین دوست خود را آزار نده. آن بنده-ی خدا معنی سخن اباذر را نفهمید. با خود گفت من که دوستانم را اذیت نمیکنم، من که کاری به کسی ندارم. پیش اباذر آمد و گفت: من نصیحت تو را نفهمیدم. تو نوشتی به عزیزترین دوستت جفا نکن من که به کسی جفا نمیکنم. اباذر به او نوشت آیا متوجه نشدی عزیزترین کسِ انسان خود اوست؟ اگر جایی آتش بگیرد اول انسان خودش فرار میکند، حتی زن و بچهاش را هم فراموش میکند. انسان قبل از هر کسی به خودش فکر میکند. دقت کنید وقتی خطری پیش میآید انسان چقدر تلاش میکند که جانش به خطر نیفتد. پس عزیزترین کس خود یعنی خودت جفا نکن منظورم این بود که به خودت جفا نکن، چرا که عزیزترین دوست انسان، خود او و توانمندیهای اوست.
متن و محتوا
دعای پیامبر(ص) شامل هفت حاجت
در اینجا یکی از دعاهای پیغمبر اکرم(ص) را میخوانم و با مقدمهای که عرض شد آن را برای شما معنا میکنم.
رسول خدا وقتی هلال ماه رمضان را میدید یک دعای کوتاه می-خواند.- البته دعاهای مفصل هم میخواند ولی این دعا کوتاه است- در این دعای کوتاه هفت چیز را از خدا میخواست. بهتر است حاجت و نیاز ما چه باشد؟ پیغمبر در این زمینه ما را راهنمایی کرده است. این دعا در مفاتیح، در اول اعمال ماه رمضان است. وقتی پیغمبر هلال ماه را میدید میفرمود :«اَللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَینَا»؛ خدایا این ماه نو شد، این ماه جدید را با این هفت حاجت برای ما قار بده.
1- امنیت
«بِالأَمنِ»؛ امنیت اولین دعای پیغمبر موقع رؤیت هلال ماه رمضان بود. اگر امنیت نباشد انسان بیچاره است، اگر امنیت نباشد انسان ایمان هم نمیتواند داشته باشد، نماز و عبادتش خدشهدار میشود. به همین علت است که در روایت داریم:«لانِعمَةَ اَحنَأ مِنَ الأَمنِ». (غرر الحکم، ح 10254) واقعاً در زندگی انسان هیچ نعمتی بالاتر ازامنیت نیست. برای اقوام گذشته گاهی بادهای عذابآور، گاهی سیل، طوفان و گاهی صیحه آسمانی آمده است و گاهی زمین دهان باز کرده و آن-ها در زمین فرورفتهاند. قرآن کریم در مورد قوم عیسی می-فرماید به انواع بلاها امتحان شدهاند؛ به بأسا، ضرّاء، سختیها و گرفتاریها. واقعاً اگر در جامعه امنیت نباشد، زلزله، سیل، طوفان و یا هر عذابی نازل شود، و یا آدم-کشی و ترور باشد، آیا میشود به این سادگی نماز جمعه برگزار کرد؟ لذا اولین حاجت پیامبر امنیت است.
اگر به آیات 67 و 68 سورهی اسراء دقت کنید میبینید خدا در آنجا گناهکاران گله کرده و میفرماید بعضیها وقتی درذ دریا دچار طوفان میشوند خدا را میخوانند اما وقتی وارد خشکی میشوند خدا را فراموش میکنند. شما فکر کرده-اید آیا آن خطری که در دریاست در خشکی نیست؟ هست! در خشکی نیز ممکن است زلزله رخ دهد، ممکن است زمین دهان باز کند و شما به زمین فرو روید. «أََ فَأَمِنتُم أَن یَخسِفَ بِکُم جانِبَ البَر»(اسراء،68)؛ آیا در خشکی احساس امنیت می-کنید؟ فکر کردهاید آیا نمیشود در خشکی خوف رخ بدهد و زمین بشکافد؟ آیا غرق شدن مخصوص دریاست؟ خیر! روی زمین هم ممکن است انسان غرق شود روی زمین هم ممکن است انسان فرو رود. پیام آیهی «أَ فَأمِنتُم أَن یَخسِفَ بِکُم جانِبَ البَر» در واقع این است که انسانها هیچوقت نباید امنیت را فراموش کنند.
چه کنیم که امنیت داشته باشیم؟ قرآن میفرماید:«اَلَّذینَ آمَنُوا وَ لَم تَلبِسُوا إیمَانَهُم بِظُلمٍ أولئِکَ لَهُم الأَمنُ»(انعام، 82)؛ اگر اعتقاد مردم قوی شود و ظلم نکنند امنیت فراهم میشود. پس ظلم امینت را از بین می-برد. همان مطلبی که امیرالمؤمنین (ع) آن را فریاد می-زند: به علی جفا کردید! منتظر بمانید تا ببینید در آینده چه بر سر شما خواهد آمد. بعد از امیر المؤمونین کوفه و مدینه چه ناامنیهایی که به خود ندیدند! امیرالمؤمنین در خطبههایش بارها به مردم عراق و کوفه میفرمود: قدر علی را ندانستید. لذا حجاجها و متوکلها آمدند، ظلمها و ستمها آمدند. در زیارت جامعه کبیره ائمه را مأمن و کشتی نجات معرفی میکنیم. یازده امام- حدود دویست و پنجاه سال امامت داشتند، اگر مردم در این دویست و پنجاه سال از این فرصت استفاده کرده بودند، چرا باید امام موسی بن جعفر(ع) در زندان باشد و هارون حاکم باشد؟ چرا باید امام صادق(ع) تحت نظر باشد و منصور حاکم باشد؟ چرا باید جواد الائمه(ع) در جوانی شهید شود و حاکمان ستمگر بر مردم حکومت کنند؟ این نتیجهی حاکم شدن ظالم و از بین رفتن امنیت است. به همین دلیل است که اولین دعای پیامبر امنیت است. خوب است انسان همیشه و در اول همهی ماهها این دعا را بخواند.
2- ایمان
«وَ الإیمانِ»؛ خدایا به ما امینت دادی، پس از آن به ما ایما ن و باور دینی عطا فرما.
داستان
رسول خدا از جایی عبور میکرد ، جمعیتی را در حال عبادت دید فرمود:«مَنِ القَومُ؟»؛ شما از چه گروهی هستید؟«فَقالُوا مُؤمِنونَ یَا رَسُولَ اللهِ»؛ گفتند ما مؤمن هستیم ادعای مؤمن بودن ادعای مهمی است قرآن میفرماید بعضی ها ادعای ایمان می کنند «قَالَتِ الأَعرابُ آمَنَّا»؛(حجرات، 14) می گویند ما مؤمنیم ولی دروغ میگویند؛ چرا که ادعای ایمان ادعای ساده ای نیست رسول خدا فرمود: علامت ایمان شما چیست؟ گفتند: یا رسول الله ما دو ویژگی داریم؛ اول به قضای الهی راضی هستیم و دوم این که تسلیم فرمان الهی هستیم. هر چه خدا فرمان دهد انجام میدهیم. رسول خدا لبخندی زد و فرمود:«حُلَمَاءُ عُلَمَاءُ کَادُوا مِنَ الفِقهِ أَن یَکُونُوا اَنبِیَاءَ»؛ شما عالم و حاکم هستید، شما به نبوت نزدیک هستید. بعد فرمودند اگر میگویید مؤمن هستید پس به سه چیز دیگر توجه کنید 1- «فَلَا تَبنُوا مَا لَا تَسکُنُونَ»؛ خانهای که در آن زندگی نمیکنید(خانهی اضافه) نسازید به اندازهای به دنبال دنیا باشید که استفاده میکنید، نه بیشتر، حرص نورزید، این یک علامت ایمان است. 2- «وَ لَا تَجمَعُوا مَا لَا تَأکُلُونَ»؛ چیزی را که نمیتوانید بخورید انباشته نکنید.3- «وَ أتَّقُوا اللهَ الَّذِی اِلَیهِ تُرجَعُونَ»؛ تقوای الهی داشته باشید. (رَفَعَ إِلَی رَسُولِ اللهِ (ص) قَومٌ فِی بَعضِ غَزَوَاتِهِ فَقَالَ مُؤمِنُونَ یَا رَسُولَ اللهِ قَالَ وَ مَا بَلَغَ مِن ایمَانِکُم قَالُوا الصَّبرُ عِندَ البَلَاءِ وَ الشُّکرُ عِندَ الرَّخَاءِ وَ الرِّضَا بِالقَضَاءَ فَقَال رَسُولُ اللهِ (ص) حُلَمُاء عُلَمَاءُ کَادُوا مِنَ الفِقهِ أَن یَکُونُوا أَنبِیَاءَ إِن کُنتُم کَمَا تَصِفُونَ فَلَا تَبنُوا مَا لَا تَسکُنُونَ وَ لَا تَجمَعُوا مَا لَا تَأکُلُونَ وَ اتَّقُوا الله الَّذی إِلَیهِ تَرجِعُونَ ( کافی، ج2، ص 48؛ بحار النوار، ج 22، ص 144؛ مشکاة الانوار، ص 34).) وبعد از اینتوصیهها رسول خدا از کنار این جمع عبور کردند.
ایمان ادعای خیلی مهمی است رر4. دو نفر خدمت امام صادق (ع) آمدند و گفتند: یابن رسول الله! بالاترین عمل و بالاترین ارزش در اسلام چیست؟ امام فرمودند: ایمان: گفتند: یابن رسول الله! علامت مؤمن و علامت ایمان چیست؟- روایت بسیار مفصل است اما من مختصر عرض میکنم- امام(ع) فرمودند: ایمان بین جوارح انسان تقسیم میشود: گوش، چشم، دست و... ایمان دارد؛ «فَرَضَ اللهُ عَلَی القَلبِ ایماناً، فَرَضَ اللهُ عَلَی السَّمعِ ایمَاناً» به طور مثال ایمان قلب و ایمان چشم توجه نکردن به حرام است.(کافی، ج2، ص33و 38) که این مسألهی مهمی است، لذا مسألهی دومی که پیامبر گرامی اسلام در این دعا از خدا میخواهند، ایمان و اعتقاد است. امام باقر فرمود: خدا به مؤمن سه چیز می-دهد؛ «ان الله أعطی المؤمن ثلاث خصال»: 1-«العِزُّ فِی الدُّنیَا وَ فِی دِینِهِ»؛ عزت دنیا و آخرت. این که ائمهی ما اینقدر عزیز و محبوباند و همچنین پس از گذشت قرنها در دلها جا دارند به همین دلیل است. 2- «وَ المَهَابَةَ فِی صُدُورِ العَالَمِینَ»؛ ابهت در چشم مردم. دشمن از مؤمن میترسد. چرا در کربلا دشمن با این که چند برابر یاران اندک اما بود جرأت نمیکرد مستقیم جلوی امام بیاید؟ چرا در جنگ جمل و صفین هیچکس جرأت نمیکرد مستقیم به حضور امیرالمومین بیاید و با حضرت بجنگد؟ 3- «وَ الفَلَحَ فِی الاخِرَةِ»(بحار النوار، ج64، ص 71؛ مشکاة النوار، ص39)؛ رستگاری در آخرت.
3- سلامت
«وَ السَّلَامَة»، سلامت نعمت کمی نیست. منظور از سلامت فقط سلامت جسم نیست. سلامت روابط، سلامت عقیده و ... است. الان در روابط ما سلامت نیست؛ گاهی رابطهها جای ضابطهها را گرفته است. انسان گاهی به جای ازدواج، رابطههای خیابانی ارمیبیند. گاهی در گفتارمان سلامت نیست. گاهی در اندیشهمان سلامت نیست. سلامت نعمت بسیار مهمی است. توجه کنید خداوند در آغاز سورهی مریم درباره حضرت یحیی و حضرت عیسی، دو پیامبر بزرگ الهی میفرماید: این پیامبران سه سلامت داشتند: -این سه مورد خیلی جالب است- سلامت ولادت، سلامت مرگ و سلامت حشر. حضرت عیسی میگفت و «وَ السَّلامُ عَلَیَّ»؛ سلام بر من، «یُومَ وُلِدتُ»؛ سالم متولد شدم. در اینجا میگوید انسان باید سالم متولد شود، تولد انسان از لقمهی حرام، زنا و فحشا نباشد. تولد سالم یک انسان وابسته به پدر و مادر اوست. حضرت عیسی میفرماید. من گرچه پدر ندارم، گرچه به مادرم تهمت زدند و گرچه برای مردم عجیب بود که چگونه میشود دختری بدون داشتن همسر صاحب فرزند شود، ولی مردم بدانید، «وَ السَّلامُ عَلَی یَومَ وُلِدتُ» تولد من سالم بود، «وَ یَومَ أَمُوتُ»؛ سالم هم می-میرم. این خیلی مهم است و این یکی دیگر در اختیار خود ماست. سلامت تولد دست هیچ بچهای نیست خودش به اختیار خودش به دنیا نمیآید. اما سلامت مرگ در اختیار من و شماست. «وَ السَّلامُ عَلَی یَومَ وُلِدتُ وَ یَومَ أَمُوتُ وَ یَومَ أُبعَثُ حَیّاً» (مریم،33)؛ سالم نیز محشور میشوم. ممکن است بعضی انسانها سلامت مرگ داشته باشند اما سلامت حشر نداشته باشند، چرا که اینقدر از خود سنت بد به جا گذاشته است که در قبر هم مردم او را نفرین میکنند. اینگونه نیست که وقتی انسان میمیرد به طور کامل اعمال او قطع شود، بعضیها وقتی میمیرند، درود یا نفرین بر آنها قطع نمی-شود؛ مثلاً اگر سنت خوبی بر جای گذاشتهاند و یا خدمت دیگری کردهاند، مردم همواره آنها را دعا میکنند و در قبر هم برای آنها ثواب محاسبه میشود. اما اگر سنت بدی به جای گذاشته یا کتابی با بار منفی نوشته یا فیلم بدی ساخته یا راه و روش بدی را بنیان گذاشته، او را نفرین میکنند. لذا انسان هم نیاز به سلامت دوران جنینی دارد، هم سلامت دوران حیاتِ در دنیا و هم سلامت قبر. سلامت، نعمت بسیار با ارزش و مهمی است که پیامبر آن را به عنوان سومین حاجت خود در ماه مبارک از خدا میخواهند.
4- اسلام
« وً الإِسلَامِ»، اسلام یعنی تسلیم محض خدا بودند. حال مسلمان چه کسی است؟ پیامبر (ص) فرمود: مسلمان کسی است که «وَ المُسلِمُ مَن سَلِمَ المُسلِمُونَ مِن یَدِهِ وَ لِسَانِهِ» (الفقیه، ج4، ص 362؛ وسائل الشیعه، ج 12، ص278؛ بحارالنوار، ج74، ص53.)؛ آزارش به مردم نرسد. مسلمان کسی است که امر خدا را اطاعت کند و نهی خدا را ترک کند. گرچه ایمان از اسلام بالاتر است و خیلیها که مسلمان هستند مؤمن نیستند، اما باید توجه داشت که اسلام قبل از ایمان است. اسلام دو معنی دارد: گاهی به معنای گفتن شهادتین است و گاهی به معنای تسلیم. ایمان به معنای تسلیم از ایمان بالاتر است. مرحوم علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه میفرماید: اسلام در بعضی از معانیاش بعد از ایمان است. و در بعضی معانی قبل از ایمان. اگر اسلام به معنای ادای شهادتین باشد قبل از ایمان است . اگر به معنای تسلیم باشد بعد از ایمان است.
داستان زنی هوشمند
ابوطلحه انصاری که مشرک است به خواستگاری اُم سلیم، مادر انس بن مالک رفت (ام سلیم فرزندی داشت به نام انس بن مالک، روزی که رسول خدا به مدینه مشرف شد هر کسی هدیهای، کلامی یا شعری تقدیم حضرت میکرد. امّ سلیم فقیر بود، دست پسرش انس بن مالک را که حدود 10 سالش بود گرفت و رفت خدمت پیغمبر، عرض کرد یا رسول الله! ایشان غلام و خدمتکار شماست. انس بن مالک حدود 10 سال در حذر با رسول خدا و در منزل پیامبر بود، گرچه مع الاسف همین شخصیت با اینکه بارها فضائل امیرالمؤمنین (ع) را از رسول خدا شنیده بود. اما در دفاع از امیرالمؤمنین کوتاهی کرد.) این بیانگر همان مسئلهی مهم سلامت اعتقاد است ابو طلحهای که به خاطر جنبههای مثبت بسیاری که در این زن بود به خواستگاریش آمد. که خواستگارهای زیادی هم داشت. ابوطلحه به ام سلیم گفت برای این وصلت هر مهریه و صداقی که بخواهی میپذیرم. ام سلیم گفت من مهریهای تعیین میکنم که اگر آن را بپذیری با تو ازدواج میکنم و آن هم اسلام است. ابوطلحه نیز شهادتین را گفت و مسلمان شد و این دو شخصیت باهم ازدواج کردند. (پیغمبر و یاران، ج1، ص112) داستان زندگی این دو نفر جالب است که یک خانم متدین و مهریه و صداق خودش را اسلام قرار داد. دختران و پسران جوانی که در ازدواج دنبال مال و ظواهر و عناوین هستید، ابتدا ببینید اعتقاد و باور طرف مقابل مشکل آفرین نباشد. یکی از دلایلی که بسیاری از خانوادهها در ازدواج دچار مشکل میشوند ، همین ضعف انتخاب در جنبههای عقیدتی و رفتن به دنبال بعضی از ظواهر و فراموش کردن حقیقتهاست.
عافیت
«وَ العَافِیَةِ المُجَلِّلَةِ»؛ خدایا به ما عافیت عطا فرما. ممکن است تصور شود عافیت همان سلامت است. خیر، عافیت از سلامت بالاتر است. در دعای بیست و سوم صحیفه سجادیه آمده.:«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ»- میفرماید:«وَ أَلبِسنِی عَافِیَتَکَ، وَ جَلِّلنِی عَافِیِتَکَ، وَ حَصِّنِّی بِعَافِیَتِکَ، وَ أَکرِمنِی بِعَافِیَتِکَ» چقدر در این دعا روی عافیت تأکید شده، «هَب لِی عَافِیَتَکَ، عَافِیِتِکَ فِی الدُّنیَا وَ الآخِرَةِ».(صحیفه سجادیه، عای 23، ص 112.)عافیت یکی از نعمتهای بزرگ الهی است که اگر نصیب انسان شود موجب میشود خطرات و عوارضی در دین و آخرت انسان سراغ او نیاید. لذا پنجمین حاجت پیغمبر و العافیة المجلله است.
5- دور کردن بیماری
«وَ دِفَاعِ الاَسقَامِ»؛ خدایا سُقم و بیماری را از مکن دور کن، این دعای رسول خداست. تفاوت سُقم و مرض در این است که مرض کلمهای است که هم در بیماری جسمی به کار میرود و هم در بیماری روح. اما سقم بیشتر در مورد بیماری جسمی به کار میرود و سقیم به انسانی میگویند که از نظر جسمی بیمار میشود. لذا پیغمبر اکرم اشاره دارد به این که خدایا جسم مرا در این ماه بیمار نکن.
6- یاری جستن از خدا در اقامهی نماز و وروزه و تلاوت قرآن
هفتمین و آخرین چیزی که پیامبر از خدا میخواهد و بسیار مهم است:«وَ العَونِ عَلَی الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ وَ تِلَاوَةِ القُرآن»(مستدرک، ج7، ص440)؛ خدایا به ما در خواندن نماز، قرائت قرآن و روزه-حقیقی توفیق بده. اگر توفیق الهی نباشد انسان در هیچ-کاری موفق نیست. عَون به معنی یاری رساندن و توفیق الهی است.
ماه رمضان ماه تقویت اراده و باور، ماه حریت، ماه نشستن بر سر سفرهی کرامت، مهربانی و عظمت الهی و ماه بهرهمندی از همهی فیوضات و عظمتهاست. پس باید سیره معصومین و دعاهای آنها را بشناسیم، امام هشتم(ع) می-فرماید: اگر کسی در این ماه که همهی شرایط آمرزش در آن فراهم است آمرزیده نشود «فَفِی أَیِّ شَهرٍ یُغفَرُ لَه»،(من لم یغفر له فی شهر رمضان ففی أی شهر یغفر له(بحار النوار، ج93، ص341).) پس در کدام ماه و چه وقت میخواهد آمرزیده شود؟ امام سجاد (ع) در آغاز این ماه میفرمودند:«اللّهُمَّ أَلهِمنَا مَعرِفَةَ فَضلِهِ وَ إِجلَالَ حُرمَتِه»؛ (دعای 44 صحیفه سجادیه، ص 186) خدایا به ما توفیق بده این ماه و شبها و سحرهایش را بشناسیم. در روایتی آمده که فرشتهها برای کسی که سحر بیدار شود ولو یک خرمای لاغر بخورد دعا میکنند. خود بیدار شدن و بیداری سحر اهمیت دارد. نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند: در اول ماه رمضان جبرئیل پرچمی را نصب میکند که روی آن نوشته شده:«طُوبَی لِاُمَّةِ مُحَمَّدٍ(ص) یُنَادُون بِالاَسحَارِ»؛ (مستدرک، ج7، ص 420؛ بحار النوار، ج93، ص 343.) خوشا به حال امتی که سحرها بیدار میشوند و با خدا حرف میزنند. چه خوب است در دل شب قبل از اذان ولو دو رکعت، نماز بخوانیم و با این کار فیض بیداری سحر را برای خود ثبت کنیم.
گریز و روضه
در انتهای خطبه شعبانیه امیر المؤمنین علیه‌السلام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرماید:
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بعد از بیان فضائل این ماه گریه کردند. سوال کردم: یا رسول الله! چرا گریه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنید؟ فرمودند:
«یَا عَلِيُّ أَبْكِي لِمَا يُسْتَحَلُّ مِنْكَ فِي هَذَا الشَّهْرِ كَأَنِّي بِكَ وَ أَنْتَ تُصَلِّي لِرَبِّكَ وَ قَدِ انْبَعَثَ أَشْقَى الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ شَقِيقُ عَاقِرِ نَاقَةِ ثَمُودَ فَضَرَبَكَ ضَرْبَةً عَلَى قَرْنِكَ فَخَضَبَ مِنْهَا لِحْيَتَكَ.»‏
گریه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم برای اینکه ریختن خون تو در این ماه حلال شمرده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و در حالی که به نماز ایستاده‌ای اشقی الاولین و الاخرین با ضربه‌ای بر فرقت، محاسنت را به خون سرت خضاب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند.
امّا لا یوم کیومک یا ابا عبد الله و السلام علی الشیب الخضیب، سلام بر محاسن به خون سر خضاب شده‌ات که وقتی مقابل دختر سه ساله‌ات قرار گرفت، با اشک چشم سؤال کرد:
بابا جانم! من الّذی خضبک بدمائک؛ کی محاسنت رو به خون سرت خضاب کرده؟
من الذی ایتمنی علی صغر سنّی؛ کی مرا در این سنّ کم یتیم کرده؟

 

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group