موضوع: مكان هاي خاص دعا
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِي إِذَا نَادَيْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِي إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَيَّ إِذَا نَاجَيْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ وَ وَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ»[1].
استجابت دعا در صحراي عرفات
یکی از مكان هاي مؤثر بر اجابت دعا، سرزمين «عرفات» است. البتّه صحراي عرفات، به نحو مطلق تأثيرگذار نیست. يعني این طور نیست که انسان هر وقت به آن سرزمين برود و دعا كند، دعايش مستجاب شود. اگر کسی در غیر ایّام حج به عرفات برود و آنجا شروع کند به دعا کردن، اين طور نيست كه چون این زمین در اجابت دعا مؤثر است، حتماً دعاي او هم مستجاب شود. از روایات ما این طور ظاهر می شود که تأثير اين زمين روي دعا، مطلق نیست و این خصوصيّت مربوط به «روز عرفه» است. چه بسا این گویای این نكته باشد که عامل زمانی ـ روز عرفه ـ خودش کاربرد دارد و عامل مکانی ـ صحراي عرفات ـ هم در آن موقعیت زماني خاص، کاربرد پيدا كرده و مسأله اجابت را تشدید می کند. يعني در روز عرفه كه دعا به اجابت نزديك مي شود، اگر كسي در صحراي عرفات باشد و دعا كند، دعايش به اجابت نزديك تر است؛ هم به خاطر «روز عرفه» كه عامل زماني است و هم به خاطر «سرزمين عرفات» که عامل مكاني است.
من این نكته را مقدمتاً عرض کردم تا آنهایی که اهلش هستند، به روایاتی که در اين باب وارد شده مراجعه کنند. من هم به عنوان نمونه روایاتی که در باب عرفات و روز عرفه وارد شده است را می خوانم. در روایتی از علی(علیه السلام) آمده است كه فرمود: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ لَمَّا حَجَّ حَجَّةَ الْوَدَاعِ وَقَفَ بِعَرَفَةَ»[2]؛ پيغمبر اكرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) در حجّة الوداع وقتی که شب و روز عرفه شد، در عرفات وقوف كردند؛ «وَ أَقْبَلَ عَلَى النَّاسِ بِوَجْهِهِ»، به مردم رو کردند، «وَ قَالَ مَرْحَباً بِوَفْدِ اللَّهِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ»؛ و سه مرتبه گفتند درود بر میهمانان خداوند! يعني به كساني که در عرفات بودند، گفتند شما میهمانان خدا هستید. «الَّذِينَ إِنْ سَأَلُوا أُعْطُوا». حالا اگر دعا کنید، دعاهایتان مستجاب است.
یک روایت دیگر از امام پنجم(علیه السلام) است كه می فرماید: «وَ مَا أَفْضَلَ مِنْ رَجُلٍ يَجِي ءُ يَقُودُ بِأَهْلِهِ وَ النَّاسُ وُقُوفٌ بِعَرَفَاتٍ يَمِيناً وَ شِمَالًا»[3]؛ هیچ کس برتر از شخصی نیست که خانواده اش را سوار بر مركب كرده و به عرفات آمده است، در حالي که مردم از راست و چپ، در عرفات وقوف کرده اند. «يَأْتِي بِهِمُ الْفَجَّ فَيَسْأَلُ بِهِمُ اللَّهَ تَعَالَى». خانواده اش را به حج آورده و از خداوند متعال مسألت می نماید. من تذكر دادم كه در تمامي روایاتی که ما داریم غالباً مسأله مربوط به روز عرفه و عرفات است. بنابر این نمی توانیم به طور مطلق بگوییم که آن مکان برای استجابت دعا در هر زمان مؤثر است. من می خواستم این را عرض کنم. چه بسا این ويژگي، در همان زمان خاصّ باشد که عبارت از روز عرفه است و ما در باب زمان های مؤثر، آن را مطرح کردیم.
استجابت دعا در مزار پيامبر اكرم صلی الله...
دومین محلی که ما در روايات داریم، «عِندَ مَزارِ النّبی(صلي الله عليه وآله وسلّم)» است. آنجا هم از مکان هایی است که در اجابت دعا مؤثر است. روایات متعددی در اين رابطه هست كه من بخشی از آنها را که مربوط به بحثم هست، میخوانم. روایتی از امام صادق(علیه السلام) است كه: «إِذَا فَرَغْتَ مِنَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِ النَّبِيِّ»، هنگامي كه دعايت در کنار قبر پیغمبر تمام شد، اين كارها را انجام بده؛ حضرت در باب زيارت قبر پيغمبر، آدابی را بيان می فرماید كه سمت منبر حضرت بیا و آن را مسح کن و به چشمت بکش؛ آداب مفصّلي دارد؛ ولي مقصود من این است كه حضرت در ادامه فرمودند: «وَ قُمْ عِنْدَهُ فَاحْمَدِ اللَّهَ وَ أَثْنِ عَلَيْهِ»؛ نزد قبر پيغمبر حمد و ثنای الهی کن؛ «وَ سَلْ حَاجَتَكَ»؛ و حاجتت را درخواست کن. «فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ قَالَ مَا بَيْنَ مِنْبَرِي وَ بَيْتِي رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ»[4]. پیغمبر فرمود كه ما بین منبر و خانه من، باغی از باغ های بهشت است[5]. پس اینجا هم از مکان هایی است که در اجابت دعا، مؤثر است.
البتّه من نکته ای را در اينجا عرض کنم كه بعداً هم به آن مي رسم؛ اگر یادتان باشد، من در بحث های گذشته ام نسبت به دعا، مسأله «وسیله» را مطرح کردم و دو تصویر هم بيان کردم براي اينکه چگونه مقرّبین درگاه خدا را برای اجابت دعا، وسیله قرار دهيم. يكي اينكه از خدا بخواهيم به خاطر آنها حاجت ما را بدهد و ديگر اينكه از آنها بخواهيم تا حاجت ما را از خداوند مسألت نمايند. درباره اين موضوع هم به طور مفصّل بحث کردم. اینها مباحث گذشته ما است[6].
من این مطالبي را كه در اينجا عرض می کنم، مثل بحث دعاي عند قبر النّبی(صلوات الله و سلامه علیه) و دعا در حرم هاي شريفه ائمه معصومين(علیهم السلام)، چه بسا در آن اين نکته هست که وقتی آدم به مدينه مشرّف شد و داخل حرم پیغمبر رفت، آنجا كه در كنار قبر پیغمبر حاجت مي خواهد، به اين نكته توجه داشته باشد كه در كنار بزرگترین وسیله قرار گرفته است. ما در آيات و روايات داريم كه «فَابتَغوا إِلَیهِ الوَسیلَۀ»[7]. یک نکته در اینجا است و آن، این است که من وقتي به زيارت قبر پيغمبر مي روم، به حسَب ظاهر به بهترین و بالاترین وسیله نزدیک شده ام. پس بايد استفاده کنم. بهترین موقعیت به دست آمده است و ديگر دست نخواهد داد. البتّه قداست آن مکان جای خودش است. قداست مكان، بحث دیگری است. ولی این نکته را هم فراموش نکنید كه آدم در آنجا توجه داشته باشد كه این وسیله بزرگ را شفیع قرار دهد و آنگاه حاجتش را از خدا تقاضا کند.
باز شدن درهای آسمان در حرم اميرالمؤمنين عليه السلام
حالا برويم سراغ دیگر ائمه؛ چون همه در این جهت مشترکند. ما راجع به حرم مطهر علی(علیه السلام) و دعاي «عِندَ قَبرِ امیرالمؤمنین(صلوات الله علیه)» روایات بسياري داریم كه من نمی توانم همه روایت ها را بخوانم. در روایتی امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «إِنَّ إِلَى جَانِبِ كُوفَانَ قَبْراً مَا أَتَاهُ مَكْرُوبٌ قَطُّ فَصَلَّى عِنْدَهُ رَكْعَتَيْنِ أَوْ أَرْبَعَ رَكَعَاتٍ إِلَّا نَفَّسَ اللَّهُ كَرْبَهُ وَ قَضَى حَاجَتَهُ»[8].سمت کوفه مزاری است که هر دردمند و گرفتاری به آنجا بیاید و دو رکعت نماز بخواند، یا چهار رکعت بخواند، خداوند حتماً گرفتاری اش را برطرف می کند. بعد راوی سؤال می کند مرادتان از این مزار چیست؟ حضرت می فرماید قبر امیرالمؤمنین(علیه السلام(.
در یک روایت دیگري داریم كه امام صادق(علیه السلام) مي فرمايد: «إِنَّ أَبْوَابَ السَّمَاءِ لَتُفَتَّحُ عِنْدَ دُعَاءِ الزَّائِرِ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ»[9]؛ همانا هنگامي كه زائر اميرالمؤمنين دعا مي كند، درب هاي آسمان باز مي شود. این تعبير خيلي زیبا است. خیلی زیبا است که هنگام دعای زائر امیرالمؤمنین، درهای آسمان ها باز می شود. اين مطلب، چه مطلب عجیبی است! من این روایت را كه دیدم، تعجب کردم. وقتی كه زائر به نجف می رود و قبر مطهر علی(علیه السلام) را زيارت مي كند، همين كه شروع مي كند به دعا کردن، درهای آسمان ها باز می شود. این چه تعبیری است كه در روایت آمده است! این تعبیر را من در جایی ندیده ام. دعا در آن مکان خیلی با ارزش است و موجب می شود كه همه درها باز شود. «فَلَا تَكُنْ عَنِ الْخَيْرِ نَوَّاماً»[10].[10] حضرت در ادامه مي فرمايد درها باز شده است، یک وقت غافل نشوی! وقتي دعايت تمام شود و برگردي، درها بسته مي شود. الآن فرصت را غنيمت بشمار و خواسته هايت را، تا درب هاي آسمان باز است، بالا بفرست و حاجاتت را بگیر؛ دعا كن كه تا درب ها بسته نشده، پاسخ اجابت به تقاضاهايت به تو داده شود و پايين بیاید. یک وقت درها بسته می شود و بيرون می آیی[11]!
برکات حرم اباعبدالله الحسين عليه السلام
از مكان ديگري كه بر دعا مؤثر است، حرم امام حسین (علیه السلام) است. روایات در اين رابطه خیلی زیاد است و من فقط یکی دو روایت را به عنوان نمونه می خوانم.
شعیب عَقَرقُوفيّ را همه می شناسند؛ از اصحاب بزرگ امام صادق(علیه السلام) است. او مي گويد: «قُلْتُ لَهُ مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَيْنِ مَا لَهُ مِنَ الثَّوَابِ وَ الْأَجْرِ»؛ من به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم قربانت شوم! اگر کسی به مزار حسین(علیه السلام) برود و آنجا را زيارت کند، ثواب و پاداش و اجر او چیست؟ «قَالَ يَا شُعَيْبُ مَا صَلَّى عِنْدَهُ أَحَدٌ الصَّلَاةَ إِلَّا قَبِلَهَا اللَّهُ مِنْهُ» حضرت به او فرمود ای شعیب! احدی نزد قبر حسین نماز به جا نمی آورد، مگر اینکه آن نمازی را که در حرم خوانده است، خدا قبول مي کند. «وَ لَا دَعَا عِنْدَهُ أَحَدٌ دَعْوَةً إِلَّا اسْتُجِيبَتْ لَهُ عَاجِلَةً وَ آجِلَة»[12]. و اگر هر کس آنجا دعا کند و از خدا چیزی بخواهد، نیست مگر اینکه زود یا دیر به اجابت می رسد. عاجله يعني زود و آجله يعني دیر. حضرت فرمود اجابت اين دعا دیر و زود دارد، امّا سوخت وسوز ندارد!
امّا یک روایت دیگر از امام صادق(علیه السلام) است كه فرمودند: «إِنَّ الرَّجُلَ لَيَخْرُجُ إِلَى قَبْرِ الْحُسَيْنِ فَلَهُ إِذَا خَرَجَ مِنْ أَهْلِهِ بِأَوَّلِ خُطْوَةٍ مَغْفِرَةٌ لِذُنُوبِهِ»؛ شخصی که از محل سکونتش خارج می شود و براي زیارت امام حسین(علیه السلام) می رود، اجر اولین گام و اولین قدمی که برمی دارد، آمرزش گناهان او است؛ با اولين قدم آمرزيده مي شود. حالا این عبارت خيلي عجيب است! «ثُمَّ لَمْ يَزَلْ يُقَدَّسُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَتَّى يَأْتِيَهُ»؛ با هر قدمي كه برمي دارد، پاك مي شود؛ این خیلی زیبا است. هر قدمی که برمی دارد، پاک می شود و می رود. شما در مورد ثواب حج عمره، اين را شنیده بودید و بالای منبرها خیلی برای شما گفته اند. امّا این مهم است كه انسان هر قدم كه در راه زيارت حسين(عليه السلام) بر مي دارد، خدا او را پاک می کند.
در روايت دیدید که گفت اولین گام، غفران ذنوب را در پي دارد. بعد می گوید: «لَمْ يَزَلْ يُقَدَّسُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَتَّى يَأْتِيَهُ»؛ با هر گامی که برمی دارد، خداوند او را پاک می کند، تا به حائر حسینی(علیه السلام) مي رسد. «فَإِذَا أَتَاهُ»، وقتي به آنجا رسید، «نَاجَاهُ اللَّهُ تعالي»؛ خدا با او نجوا مي كند. «نادی» ندارد. «دعا» ندارد. «نجوا» دارد. «نَاجَاه» یعنی چه؟ يعني خدا با او «تو دلی» حرف می زند؛ نجوا يعني درِگوشی حرف زدن. نفرمود «دعاه الله»، يا «ناداه الله»؛ هیچ کدام از اینها نیست؛ دارد «ناجاه الله». یعنی خدا خیلی ظریف و مخفیانه با او سخن مي گويد. «وَ قَالَ عَبْدِي سَلْنِي أُعْطِكَ»؛ بنده من! حالا که پاک و پاکیزه شدی و به اينجا آمده ای، از من بخواه، به تو می دهم. «وَ ادْعُنِي أُجِبْكَ»؛ دعا کن، جوابت را می دهم! یعنی صدایم کن. «اطْلُبْ شَيْئاً أُعْطِكَ»؛ طلب کن تا عطا کنم. «سَلْنِي حَاجَةً أَقْضِهَا لَكَ»؛ حاجتت را از من بخواه، برآورده می کنم. بعد در آخر، تعبیر عجيبي فرمودند كه: «وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ يُعْطِيَ مَا بَذَلَ»[13]. دیگر سزوار است که خدا به او عطا کند.
مبادله خدا با امام حسین علیه السلام
حالا چرا؟ یک روایت دیگر مي خوانم تا علّتش معلوم شود. این روایت را که می خوانم همه اش إن شاءالله براي ما نورانیت دارد. امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى عَوَّضَ الْحُسَيْنَ مِنْ قَتْلِهِ أَنْ جَعَلَ الْإِمَامَةَ فِي ذُرِّيَّتِهِ»؛ همه اینها مبادله ای بود که خداوند، در ربط با کاری که امام حسین(علیه السلام) کرد، با او انجام داده است. این اثرها برای يك مبادله است. مبادله چه بود؟ حضرت صادق(علیه السلام) فرمود خدا در عِوَضِ شهادت امام حسین(علیه السلام)، اينها را به او داد:
اول، امامت را در ذریه او قرار داد. دوم، «وَ الشِّفَاءَ فِي تُرْبَتِهِ»؛ در خاك او شفا قرار داد. خوردن خاك حرام است، امّا خوردن تربت حسین(علیه السلام) مستحب است؛ چون شفابخش است. «وَ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ عِنْدَ قَبْرِهِ»؛ سوم اگر كسي در كنار قبر او هرچه دعا کند، دعایش قبول می شود. چهارم، «وَ لَا تُعَدُّ أَيَّامُ زَائِرِيهِ جَائِياً وَ رَاجِعاً»[14]. آنهایی که می روند برای زیارت مزار حسین (علیه السلام)، خدا مدّت رفت و برگشتشان را جزء عمرشان حساب نمی کند. اين حرف، حرف خیلی عجيبي است. مثلاً براي كسي كه در قضا و قدر الهی مقدّر بوده كه پنجاه سال عمر کند، اگر یک ماه به زيارت حسين(عليه السلام) رفته است، این یک ماه را از آن پنجاه سال کم نمی کنند. این زمان، جزء عمر او نیست. این تعبیراتي است که ما در روایات داریم[15].[15]
دقت كنيد! آنچه به این صورت راجع به امام حسین(علیه السلام) وارد شده، راجع به هیچ پیغمبري نيامده است. حتّي راجع به امیرالمؤمنین(علیه السلام) هم اين طور خصوصياتي را نداریم. بله، من به ثواب حج عمره توجه دارم. خیال نکنید که من اينها را ندیده ام. راجع به امیرالمؤمنین(علیه السلام) رواياتي داريم كه در هر قدم رفت و برگشتش، چه ثواب ها دارد كه برای زیارت امام حسین(علیه السلام) آن اجر و پاداش ها نیست؛ يعني أجر زيارت امیرالمؤمنین(علیه السلام) از اين نظر بیشتر است. من این ها را می دانم و همه را بلدم. ولي بحث ما در رابطه با «ثواب» نبود. ما براي ثواب کیسه ندوخته ایم! اينجا آمده ایم تا إن شاءالله آدم شويم. بحث ما در ارتباط با «اجابت دعا» بود.
این آثار فقط به خاطر «از خودگذشتگی» حسین(علیه السلام) نبود، بلكه به خاطر «از همه چیز گذشتگي» او بود که اين ويژگي، مختصّ او است كه در راه خدا از همه چيزش گذشت. لذا شما شنیده اید كه در روز عرفه، که روز مقدّس و روز دعا است، خدا وقتي كه مي خواهد به بندگان نظر رحمت کند، اوّل به زوّار حسین(علیه السلام) نظر مي كند، بعد به حاجی هاي واقف در عرفات. همان عرفاتي که الآن گفتم و ديديد كه چقدر عظمت دارد. دیدید كه پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم)، در عرفات، و در روز عرفه به حاجي ها چه فرمودند؛ ميهمانان خدا! ولي وقتي در روز عرفه، خداوند مي خواهد به دعاي بندگان جواب دهد، اوّل جواب زائرهای حسین(علیه السلام) را می دهد، بعد می رود سراغ آن حاجی هایی که در عرفات هستند. چرا؟ خیلی زيبا است. چون حسين(علیه السلام)، هر چه داشت را داد. حالا من نمی خواهم این تعبیر را کنم، شاید یک مقدار غلیظ باشد و بعضی ها هم وحشت کنند؛ امّا او هر چه داشت را داد و خدا هم هرچه دارد را برای او می گذارد.
ذكر مصيبت
التماس دعا! خاندان حسین(علیه السلام) یک ورود به کوفه دارند، یک ورود به شام و یک ورود هم به مدینه دارند. جلسه گذشته ورود به کوفه را گفتم. امشب می خواهم ورود به شام را بگویم. سهل ساعدی از اصحاب پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله وسلّم) است. می گوید من از بیت المقدس به شام آمدم. وقتي وارد شدم، دیدم عجب بساطی است! شهر را آذین بسته اند، جشن گرفته اند، پایکوبی می کنند و غوغایی است. چند نفر ایستاده بودند، رفتم و به آنها سلام کردم. گفتم شما شامی ها عیدی دارید که ما نمی دانیم؟ امروز چه خبر است؟ هر چه فکر می کنم عیدی نیست. چه خبر است؟
به من گفتند: «يَا شَيْخُ نَرَاكَ أَعْرَابِيّاً»؛ ای پیرمرد، مثل اینکه تو بیابانی هستی! از دِهات آمده ای؟! بی خبر از دنیايي! گفتم: «أَنَا سَهْلُ بْنُ سَعْدٍ قَدْ رَأَيْتُ مُحَمَّداً»؛ من سهل بن سعدم، من پیغمبر را دیده ام و از اصحاب او هستم. این حرف ها چیست كه شما به من می زنید؟! به من گفتند: «يَا سَهْلُ مَا أَعْجَبَكَ السَّمَاءُ لَا تَمْطُرُ دَماً»؛ در شگفت نیستی كه چرا آسمان خون نمی بارد؟ «وَ الْأَرْضُ لَا تَنْخَسِفُ بِأَهْلِهَا» در شگفت نیستی كه چرا زمين اهلش را فرو نمی برد؟ با خود گفتم اين حرف ها چيست كه این ها به من می گویند؟ پرسيدم: «لِمَذاکَ»؛ آخر برای چه؟ مگر چه شده است؟ گفتند: «هَذَا رَأْسُ الْحُسَيْنِ و عِتْرَةِ مُحَمَّدٍ يُهْدَى مِنْ أَرْضِ الْعِرَاقِ». گفتند این سر حسین است كه دارند از عراق می آورند و مردم این طور شادي می کنند. گفتم: «وَا عَجَبَاهْ! يُهْدَى رَأْسُ الْحُسَيْنِ وَ النَّاسُ يَفْرَحُونَ». عجب! سر حسن را مي آورند و مردم جشن گرفته اند؟ سؤال کردم كه از کدام طرف مي آيند؟ «فَأَشَارُوا إِلَى بَابٍ يُقَالُ لَهُ بَابُ سَاعَاتٍ». به من اشاره کردند كه برو به دروازه ساعات، ببین آنجا چه خبر است.
می گوید آمدم تا به دروازه رسیدم. دیدم كارواني از دور پیدا شد؛ این مرکب ها یکی پس از دیگری می آیند؛ نیزه دارها یکی پس از دیگری می آیند؛ روي هر نیزه ، سری است. اولین سر را که دیدم، آن را خوب می شناختم. اشبه خَلق به پیغمبر اکرم(صلّی الله علیه و آله وسلّم) بود...
من پيش آمدم. اوّلین مرکبی را كه دیدم یک بی بی سوار بر آن بود. جلو رفتم؛ به او سلام کردم و گفتم: «مَنْ أنتِ»؛ شما که هستید؟ گفت: «أَنَا سُكَيْنَةُ بِنْتُ الْحُسَيْنِ»[16]. من سکینه، دختر حسین هستم. به او گفتم كه من سهل، از اصحاب رسول خدايم. از او سؤال کردم كه آيا کاری از دست من برمی آید كه برای تو انجام دهم؟ به من گفت ای سهل، برو به این نیزه دارها بگو، از میان ما بیرون بروند تا مردم این قدر به چهره ما نگاه نکنند...
آیت الله آقا مجتبی تهرانی
[1] . بحارالأنوار 91 96.
[2] . بحارالأنوار، ج96، ص49.
[3] . بحارالأنوار، ج96، ص18.
[4] . الكافي، ج4، ص553.
[5] . من عرض کردم روایات متعدده داریم من چون دیدم دیگر خیلی عقب ماندیم ما از بحثمان، این ها را همین طور فهرست وار می گویم و می گذرم.
[6] . اكثر سؤالات هم، مربوط به گذشته است که من بحث کرده ام. امسال، سال چهارم بحث دعا است و من همه مطالب را قبلاً گفته ام. كساني كه سؤال دارند، به مباحث گذشته ما مراجعه کنند.
[7] . سوره مائده، آيه 35.
[8] . وسائل الشيعة، 14ج، ص378.
[9] . خصائص الأئمة عليهم السلام (خصائص أمير المؤمنين عليه السلام) / 40 / فضل زيارته ع.
[10] . وسائل الشيعة، ج14، ص380.
[11] . ما روایات زیادي در اين باب داریم، كه من نمونه هايي را امشب می خواهم. فهرست وار مي گويم و مي گذرم. مي خواهم رد شوم تا به اصل بحثم برسم. خدا اين طور خواست و هر چه که او تقدیر کرده، همان خیر است.
[12] . بحارالأنوار، ج98، ص83.
[13] . وسائل الشيعة، ج14، ص420.
[14] . بحارالأنوار، ج98، ص 69.
[15] . البتّه راجع به امام هشتم ـ به طور خاص ـ و ديگر ائمه هم رواياتي داريم كه جلسات بعد اشاره مي كنم. ـ انشاءالله ـ
[16] . بحارالأنوار، ج45، ص127.