فضائل اهل بیت علیهم السلام
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین بارئ الخلایق اجمعین الصلوۀ و السلام علی رسوله الکریم و آله الطیبین الطاهرین المعصومین الذین اذهب الله عنهم الرجس و طهرهم تطهیراً، لا سیما بقیة الله الاعظم روحی و ارواح العالمین له الفداء و لعنة الله علی اعدائهم ملعونین اجمعین من یوم عداوتهم الی ابد الآبدین.
اما بعد فقد قال مولانا و مولی الثقلین جد الحسن و الحسین ابوالقاسم محمد صلی الله علیه و آله و سلم: «اذا خلق الله آدم ابالبشر و نفخ فیه من روحه، فاذا رأی خمسة اشباح رکّعا و سجّدا قال من هم هؤلاء؟! قال هؤلاء خمسه من ولدک، لولاهم لما خلقتک».
آنگاه که خداوند حضرت آدم ابوالبشر را خلق نمود و در او روح دمید، آدم علیه السلام به یمین عرش خداوندی نظر کرد و پنج نور را مشاهده کرد که سرگرم عبادت و تسبیح پروردگار بودند. او از خداوند تعالی سؤال کرد: پروردگارا! آیا من نخستین مخلوق تو از خاک هستم، یا قبل از من از خاک کسی را آفریده ای؟
از جانب خداوند متعال ندا آمد: خیر، ای آدم! آدم علیه السلام گفت: پس این پنج تن پاک که هیئت و صورت من هستند و من آنها را نظاره می کنم کیانند؟
«قال هؤلاء خمسه من ولدک، لولاهم لما خلقتک، هؤلاء خمسه شققت لهم خمسه اسماء من اسمائی، لولاهم ما خلقت الجنة و لا النار ولا العرش ولاالکرسی و لا السماء و لا الارض و لا الملائکه و لا الانس و لا الجن ، فأنا المحمود و هذا محمد، و انا العالی و هذا علی، و انا الفاطر و هذه فاطمۀ، و انا الاحسان و هذا الحسن، و انا المحسن و هذا الحسین؛ آلیت بعزتی انه لا یأتینی احد بمثقال ذرۀ من خردل من بغض احدهم الا أدخله ناری و لا ابالی.
یا آدم هؤلاء صفوتی من خلقی، بهم انجیهم و بهم اهلکهم؛ فاذا کان لک الیً حاجة فبهؤلاء توسل. فقال النبی: نحن سفینه النجاة، من تعلّق بها نجا، و من حاد عنها هلک. فمن کان له الی الله حاجة فلیسئل بنا اهل البیت علیهم السلام.»[1]
وقتی که حضرت آدم علیه السلام از خداوند متعال سؤال کرد و گفت: پس این پنج نفر که هیئت و صورت من هستند و من آنها را نظاره می کنم کیانند؟ ندا آمد ای آدم اینها را بشناس، اینها پنج تن پاکند و از اولاد تو هستند که خلقت تو به یمن وجود این پنج نفر است. اگر اینها به وجود نمی آمدند تو را خلق نمی کردم و حتی یک ذره از مخلوقاتم را به وجود نمی آوردم. اینها پنج نفر هستند که پنج اسماء از اسماء خودم مشتق نموده و بر آنها نهادم. اگر فیض وجود آنان نمی بود هر آینه بهشت، جهنم، عرش، کرسی، آسمان، زمین، ملائکه، انس و جن را نمی آفریدم.
من محمودم و این شبح نورانی را محمد صلی الله علیه و آله و سلم نام است، من عالیم و این علی علیه السلام است، من فاطر السماوات و الارضم و این شبح نورانی فاطمه زهراء علیها السلام است، من محسنم و این حسن علیه السلام است، من قدیم الاحسانم و این حسین بن علی علیهما السلام است .
به عزت و بزرگی ام سوگند، اگر کسی به مقدار دانه خردل نسبت به اینان بغض و کینه داشته باشد او را مخلد در آتش جهنم می کنم؛ بی آنکه شفاعت شافعی را بپذیرم.
ای آدم، اینان برگزیدگان از مخلوقات من هستنند که به سبب ایشان نجات داده و یا هلاکت می کنم. پس اگر حاجتی در مد نظر داشتی برای بر آورده شدن آن به ایشان متوسل شو. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: ما کشتی نجات هستیم، هر که در آویزد نجات یافته و هر که از آن روی گرداند به ورطه هلاکت در غلتیده. پس اگر حاجتی از درگاه خدا خواستار باشید اهل بیت علیهم السلام را بخوانید و به ما متوسل شوید.
در حدیث اسرا آمده است: ای محمد! همانا من، تو و علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام و حسن علیه السلام و حسین علیه السلام و ائمه علیهم السلام از صلب حسین علیه السلام را از نورم آفریدم و ولایت و محبت و دوستی شما را بر اهل آسمان و زمین عرضه داشتم. پس اگر کسی آن را بپذیرد در عداد مؤمنان است، و الّا از گمراهان خواهد بود.
خداوند متعال می فرماید: «اگر بنده ای از بندگان من آن قدر بندگی و عبادت مرا بکند تا رشته حیات او قطع گردد و مرگ او را فرا گیرد و یا بسان مشکی خشکیده درآید و پس از آن به نزد من آید در حالی که منکر ولایت شما باشد او را نیامرزم تا اقرار به ولایت شما کند».[2]
ای مردم اگر در این روایات توجه کنید نکات ذیل از این بحث حاصل می شوند:
1) اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نخستین مخلوقاتند؛
در این مطلب حدیثی از خاتم المرسلین سلطان الانبیاء وارد شد که می فرمایند: خداوند من و علی علیه السلام و فاطمه علیه السلام و حسن علیه السلام و حسین علیه السلام را پیش از خلقت آدم آفرید، آن گاه که نه آسمانی برافراشته بود و نه زمینی گسترانیده بود، نه تاریکی بود و نه نور، نه خورشید بود و نه ماه، نه بهشت و نه جهنم.[3]
2) اهل بیت علیهم السلام بهترین مخلوقاتند؛
از پیامبر خدا صلی الله عیه و آله و سلم حدیث بلند بالایی نازل شده که حضرت در فرازی از آن می فرمایند: بر پایه عرش خداوندی مکتوب است: معبودی جز خدا نیست، محمد صلی الله عیه و آله و سلم فرستاده اوست و علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم السلام بهترین آفریدگان اویند.[4]
3) خداوند فاطمه زهراء علیها السلام را بر دیگر بانوان جهان مقدم داشته است؛
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به علی علیه السلام فرمود:
همانا خداوند با شکوه و جلال بر جهان هستی نظر افکنده و من را بر مردان جهانیان اختیار نمود. آنگاه در نگاه دوم تو را بر مردان جهانیان اختیار نمود و در نظر سوم پیشوایان از فرزندان تو را بر مردان جهانیان اختیار نمود و در نگاه چهارم فاطمه زهراء علیها السلام را بر زنان جهانیان برگزید.[5]
4) فرمانبرداری از آنان بر کائنات فرض است: در فرازی از روایت بلندی که از امام باقر علیه السلام نقل شده آمده است: به یقین فرمانبرداری از فاطمه علیها السلام بر تمامی مخلوقات از جن و انس و پرنده و درنده و انبیاء علیهم السلام و ملائکه واجب است.[6]
از این بحث و احادیث ثابت شد که انسان بدون محبت و ولایت اهل بیت اطهار علیهم السلام هیچ ارزشی ندارد.
ذکر مصیبت حضرت فاطمه زهراء علیها السلام
پس ای مردم بیندیشید و فکر کنید اگر فضیلت اهل بیت علیهم السلام زیاد است! مصیبت هم زیاد است روزی که حضرت فاطمه علیها السلام به شهادت رسید به اسماء فرمود: برایم آب بیاور، آنگاه با آن آب غسل کردند، لباس نو به تن کردند، سپس فرمودند برایم باقیمانده حنوط رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را بیاور و زیر سرم قرار ده. بعد از آن از نزدم خارج شو و خوب مرا نگاه کن، چون من خواستار مناجات پروردگار هستم. اسماء گوید: از نزد حضرت خارج شدم و مناجات با پروردگار را می شنیدم، پس بر او داخل شدم، ندا دادم، حضرت جوابی ندادند.
راوی گوید: اسماء ندا کرد ای دختر محمد مصطفی، ای دختر بهترین کسی که زنان همچو او را نزاده اند...، باز جواب نشنید، آنگاه مشاهده نمود، روح از بدنش مفارقت کرده است. پس اسماء می گریست، در حالی که حضرت را می بوسید عرض کرد: ای فاطمه زمانی که بر پدرت رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم وارد شدی از جانب اسماء بنت عمیس به او سلام برسان. آنگاه اسماء گریبان چاک زده از حجره خارج شد؛ در بیرون حجره به حسن و حسین علیهما السلام بر خورد کرد. بدو فرمودند: مادرمان کجاست؟ اسماء سکوت کرد. داخل خانه شدند و دیدند که مادرشان دراز کشیده است، حسین علیه السلام قدم به جلو نهاده مادر را تکان داد. دید که مادر رخت از جهان بر بسته، پس گفت ای برادر خدا تو را در غم مادر صبر و اجر عنایت فرماید.
حسن علیه السلام خود را روی مادر افکند و در حالی که او را می بوسید گفت: ای مادر! با من سخن گو قبل از آنکه روح از بدنم مفارقت کند. اسماء گوید: حسین علیه السلام روی پاهای مادر افتاد و پاهای مادر را بوسید و گفت: ای مادر! من فرزندت حسین علیه السلام هستم، با من سخن گوی پیش از آنکه قلبم گرفته و بمیرم. اسماء به آن دو گفت: ای فرزندان رسول خدا! به سوی پدر خود روید و او را از مرگ مادرتان مطلع کنید. پس آن دو خارج شدند در حالی که ندا می کردند: وا محمداه! وا احمداه! امروز مرگ تو برای ما تجدید شد چون مادرمان از دار دنیا رخت بربست؛ آنگاه علی علیه السلام را با خبر ساختند- در حالی که حضرت در مسجد تشریف داشتند- چون خبر را شنیدند غش نمودند، پس بر صورت حضرت آب پاشیدند که پس از مدتی به هوش آمده فرمودند: «ای دخت محمد! به چه کسی من تسلیت داده شوم؟ من به تو تسلیت داده می شدم و به چه چیز بعد تو تسلی یابم؟»[7]
مسعودی گوید: چون فاطمه علیها السلام فوت کرد علی علیه السلام گریه و زاری شدیدی نمود و شدت بکاء حضرت آن گونه بود که ناله و زاری حضرت به گوش می رسید و می فرمود:
«لکل اجتماع من خلیلین فرقه و کل الذی دون الممات قلیل
و ان افتقادی واحدا بعد واحد دلیل علی ان لایدوم خلیل»[8]
میان هر جمعی از دو دوست فراقی هست و تحمل هر چیز دیگر غیر از مرگ دوست آسان است و اینکه من یکی را پس از دیگری از دست داده ام خود دلیل است بر اینکه دوستی ها در این دنیا دوام نمی آورد.
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.
غضنفر علی حیدری
[1] عبدالله حنفی، ارجح المطالب، ص461؛ قاضی نورالله شوشتری، احقاق الحق، ج9، ص203؛ احمد رحمانی حمدانی، فاطمۀ الزهراء علیها السلام سرور دل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ص،54.
[2] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج37، ص82، ح51. شرف الدین استرآبادی نجفی، تاویل الآیات الظاهره، ج1، ص137،ح16.
[3] همان.
[4] احمد رحمانی حمدانی، فاطمه الزهراء علیها السلام سرور دل پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم ترجمه مهدی نجفی، ص59-60.
[5] علامه امینی، فاطمه الزهراء علیها السلام، ص43.
[6] طبری، دلائل الامامۀ، ص28؛ احمد رحمانی حمدانی، فاطمه الزهراء علیها السلام سرور دل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، ترجمه مهدی نجفی، ص54.
[7] احمد رحمانی حمدانی، فاطمه الزهراء علیها السلام سرور دل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، ترجمه مهدی نجفی، ص698-699.
[8] بیت الاحزان، ص150 نقل از احمد رحمانی حمدانی، فاطمه الزهراء علیها السلام سرور دل پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، ترجمه مهدی نجفی، ص699.