رمزهاى موفقيت از نگاه امام على علیه السلام(1)
انسان موجودی كمال جو است كه برای رسيدن به اين كمال همه امكانات در اختيار او قرار گرفته است. «وسخر لكم ما فی السموات وما فی الارض جميعا منه ».
مقدمه
انسان موجودی كمال جو است كه برای رسيدن به اين كمال همه امكانات در اختيار او قرار گرفته است. «وسخر لكم ما فی السموات وما فی الارض جميعا منه » (1) ; «و آنچه در آسمانها و زمين است همه را از سوی خودش مسخر شما ساخت. »
بی شك در اختيار گرفتن همه امكانات بدان جهت است كه انسان مراتب كمال را بصورت صعودی طی كند و بيش از پيش به موفقيتهايی چه در ابعاد مادی و چه معنوی دست يابد.
برای رسيدن به اهداف و خواسته های مورد نظر و چشيدن طعم شيرين موفقيت، شرايط و عواملی لازم است تا در سايه بكار بستن آنها، بهتر بتوان به آن اهداف دست يافت. در اين نوشتار از عواملی سخن می گوييم كه از منظر امام علی عليه السلام ما را در رسيدن به موفقيت كمك می كند.
1. توفيق الهی
هر انسانی در انجام كارها، نيازمند عنايت و توفيق از جانب خداوند عالميان است و تا لطف الهی شامل حال او نشود، موفق به انجام كارها نخواهد شد و هر كوششی بدون توفيق الهی صورت گيرد، سودی نخواهد داشت. حضرت علی عليه السلام فرمودند: «لا ينفع اجتهاد بغير توفيق; (2) كوششی كه با توفيق همراه نباشد سودی ندارد. »
از سوی ديگر هر كسی برای رسيدن به هدف و آرزوی خود نيازمند راهنماست، تا در طول مسير او را همراهی كند. توفيق الهی بهترين راهبری است كه انسان را به سوی خوبيها و كارهای خدا پسندانه رهبری می كند. به فرمايش حضرت علی عليه السلام: «لا قائد خير من التوفيق; (3) راهنمايی بهتر از توفيق وجود ندارد. »
سفرای الهی نيز خود را بی نياز از توفيق الهی نمی دانستند و در همه حال از خدای منان خواهان آن بودند. قرآن كريم از قول حضرت شعيب عليه السلام می فرمايد: «وما توفيقی الا بالله » (4) ; «توفيق من جز به خدا نيست. » اميرمؤمنان علی عليه السلام نيز در پاسخ به نامه ای به معاويه فرمودند: «وما توفيقی الا بالله (5) ; توفيق من جز به خدا نيست. »
البته داشتن توفيق الهی نيازمند تلاش و كوشش است و تا تلاشی صورت نگيرد، خواستن توفيق الهی نه تنها پسنديده نيست، بلكه نوعی خويشتن را به سخره گرفتن است، چنان كه حضرت رضا عليه السلام فرمودند: «من سال الله التوفيق ولم يجتهد فقد استهزء بنفسه; (6) كسی كه از خداوند توفيق را مسئلت نمايد، ولی كوشش نكند، خود را به تمسخر گرفته است. »
2. دينداری و تقوی
اطاعت از خداوند و دينداري، اولين پايه رستگاری است. رسول مكرم اسلام صلی الله عليه و آله همين كه برای اولين بار در ميان مردم ظاهر شد و بعثت خود را آشكار كرد، فرمود: مردم! بگوييد «لا اله الا الله » تا رستگار شويد. اميرمؤمنان عليه السلام نيز از خداوند سلامت در دين را طلب می نمود و می فرمود: «نساله المعافاة فی الاديان كما نساله المعافاة فی الابدان; (7) از او سلامت در دين را خواهانيم آنگونه كه تندرستی را از او درخواست داريم. »
دينداری و تقوای الهی از جمله عواملی است كه انسان را در رسيدن به آرزوهای دنيوی و اخروی و كسب موفقيتها كمك می كند. علی عليه السلام در اين باره می فرمايد: «فان تقوی الله مفتاح سداد و ذخيرة معاد و عتق من كل ملكة و نجاة من كل هلكة; (8) همانا ترس از خدا كليد هر در بسته، و ذخيره رستاخيز و عامل آزادگی از هرگونه بردگی و نجات از هرگونه هلاكت است. »
امام علی عليه السلام در جای ديگری درباره نقش تقوی و دينداری در رساندن انسان به اهداف و رفع مشكلات می فرمايند:
«فمن اخذ بالتقوی غربت عنه الشدائد بعد دنوها واحلولت له الامور بعد مرارتها وانفرجت عنه الامواج بعد تراكمها واسهلت له الصعاب بعد انصابها و هطلت عليه الكرامة بعد قحوطها و تحدبت عليه الرحمة بعد نفورها و تفجرت عليه النعم بعد نضوبها ووبلت عليه البركة بعد ارذاذها; (9)
پس كسی كه تقوا را انتخاب كند، سختيها بعد از نزديك شدنشان، از او دور گردند، و كارها پس از تلخيها برای او شيرين و امواج مشكلات پس از متراكم شدن بر طرف خواهند شد و مشكلات پس از آنكه او را وامانده كرد آسان می شود و مجد و بزرگی از دست رفته [چون قطرات باران] بر او فرو می بارند، رحمت بازداشته [حق] به او باز می گردد، و نعمتها [ی الهي] پس از فرو نشستن، برای او به جوشش می آيند و بركت تقليل يافته برای او فزونی گيرد. »
3. استفاده از فرصتها
برای هر كسی در زندگی فرصتهايی پيش می آيد كه گاه در اثر جهل و عدم آگاهي، بی توجه از كنار آن گذر می كند. فرصتها چون ابر بهاری در گذرند (10) و با از دست رفتن جز غصه چيزی بر جای نمی گذارند (11). اگر انسان به موقعيتهای بدست آمده، بيشتر توجه كند و متوجه باشد كه برای هر چيزی وقت مشخصی است و سرآمدی معين (12)، از ثانيه ثانيه های اين فرصتها، بيشترين و بهترين استفاده را می كند.
استفاده بهينه از فرصتهای بدست آمده و كار امروز را برای فردا نگذاشتن و حساسيت روی ثانيه های عمر داشتن، از جمله عواملی است كه موجب موفقيت انسان در تمامی زمينه ها چه در مسائل اجتماعی - سياسی و چه مسائل معنوی می شود.
حضرت علی عليه السلام درباره اين رمز موفقيت چندين نكته را متذكر می شوند.
الف) ضرورت استفاده از فرصتهای نيك
امام علی عليه السلام می فرمايند: «كل معاجل يسال الانظار وكل مؤجل يتعلل بالتسويف; (13) آنان كه وقتشان پايان يافته خواستار مهلتند و آنان كه مهلت دارند كوتاهی می ورزند. » پس آنان كه هنوز حسرت فرصتهای از دست رفته را نخورده اند، بهوش باشند و چونان صيادی تيز بين و زبردست، اگر طالب موفقيتند لحظه لحظه فرصتهای بدست آمده را صيد كنند.
ب) لزوم عمل در ايام فراغت و سلامت جسم
حضرت فرمودند: «فليعمل العامل منكم فی ايام مهله قبل ارهاق اجله وفی فراغه قبل اوان شغله وفی متنفسه قبل ان يؤخذ بكظمه; (14) هر كس از شما كه اهل عمل است بايد عمل كند در روزگاری كه مهلت دارد پيش از آنكه مرگ فرا رسد و در ايام فراغتش پيش از آنكه گرفتار شود و در ايام رهايی اش پيش از آنكه گلوگاه او [به وسيله مرگ] گرفته شود. »
ج) سعی در استفاده هرچه بيشتر از فرصتها
در زندگی هر انساني، فرصتهای اندكی پيش می آيد كه اگر خوب استفاده شود، يك عمر از آن بهره برداری می شود. پس، از موقعيتهای بدست آمده بايد با حداكثر توان بهره جست كه غروب طلايی هر روز را فقط يك بار می توان تجربه كرد.
سعديا دی رفت، فردا همچنان موجود نيست // در ميان اين و آن فرصت شمار امروز را
علی عليه السلام در اين باره فرمودند: «بادروا بالاعمال عمرا ناكسا او مرضا حابسا او موتا خالسا; (15) بسوی اعمال [نيكو بشتابيد پيش از آنكه عمرتان پايان پذيرد يا بيماری مانع شود و يا تير مرگ شما را هدف قرار دهد. »
* * *
گوهر وقت بدين تيرگی از دست مده // آخر اين در گرانمايه بهايی دارد
صرف باطل نكند عمر گرامی پروين // آنكه چون پير خرد راهنمايی دارد
فرخ آن شاخك نو رسته كه در باغ وجود // وقت رستن هوس نشو و نمايی دارد (16)
4. خويشاوندان
خانواده به عنوان اولين كانونی كه شخصيت انسان در آن شكل می گيرد، دارای اهميتی خاص است. والدين كه در تربيت اولاد، هسته مركزی مجموعه عظيم خويشاوندان را تشكيل می دهند، با الگو دهی مناسب و فراهم كردن فضايی مطلوب در خانواده، نقش بسزايی در شكل گيری و شكوفايی استعدادهای اعضای خانواده ايفا می كنند. مسير خوشبختی و يا خدای نكرده عكس آن، در خانواده پی ريزی می شود كه البته نقش تك تك اعضاء خانواده قابل توجه است.
حضرت علی عليه السلام خويشاوندان را به بالهايی تشبيه می كند كه انسان را در صعود به اهداف عالی كمك می كنند و در صورت نبود يا قطع رابطه با آنان، انسان در رسيدن به آرزوها و اهداف تعيين شده دچار مشكل می شود. آن حضرت می فرمايند:
«واكرم عشيرتك فانهم جناحك الذی به تطير واصلك الذی اليه تصير ويدك التی بها تصول; (17) خويشاوندانت را گرامی دار، زيرا آنها پر و بال تو می باشند كه با آن پرواز می كنی و ريشه تو هستند كه به آنها باز می گردی و دست [نيرومند] تو می باشند كه با آن حمله می كنی. »
امام علی عليه السلام درباره نقش اساسی اين كانون گرم در رساندن انسان به هر موفقيتی فرمودند:
«ايها الناس انه لا يستغنی الرجل وان كان ذا مال عن عترته ودفاعهم عنه بايديهم والسنتهم وهم اعظم الناس حيطة من ورائه والمهم لشعثه واعطفهم عليه عند نازلة اذا نزلت به; (18) ای مردم، انسان هر مقدار كه ثروتمند باشد، از خويشاوندان خود بی نياز نيست كه از او با زبان و دست دفاع كنند. خويشاوندان انسان، بزرگترين گروهی هستند كه از او حمايت می كنند و اضطراب [و ناراحتي] او را می زدايند، و در هنگام مصيبتها، نسبت به او پرعاطفه ترین مردم می باشند. »
5. تلاش و كوشش
برای مقابله با مشكلات و پيروزی بر آنها، اراده ای آهنين لازم است تا انسان از نيروهای نهفته در وجود خود، بيشترين بهره را ببرد. دست روی دست گذاشتن هنر نيست، چراكه مردان بزرگ در سايه سعی و تلاش، قله های پيروزی را فتح می كنند.
سعی و تلاش از جمله عواملی است كه انسان را در رسيدن به اهداف و خواسته هايش كمك می كند. امام علی عليه السلام همگان را به تلاش فرا می خوانند و می فرمايند: «فعليكم بالجد; (19) بر شما باد تلاش و كوشش. » چرا كه «لا يدرك الحق الا بالجد; (20) حق جز با تلاش و كوشش بدست نمی آيد. »
حضرت در توصيه های خويش به فرزندشان امام مجتبی عليه السلام فرمودند: «فاسع فی كدحك; (21) نهايت كوشش را در زندگی داشته باش. » دليل اين امر اين است كه عاقبت، هر جوينده ای يابنده است. «من طلب شيئا ناله او بعضه; (22) آن كس كه در تلاش و طلب چيزی باشد، يا به همه آن و يا لااقل به قسمتی از آن دست خواهد يافت. »
علی عليه السلام گاه جهت به راه انداختن انسانها برای فعاليت و تلاش در زندگي، از تلاش و كوشش موجودات ديگر مثال می زند تا همگان از كار و فعاليت آنها درس تلاش بگيرند و در زندگی خود جديت داشته باشند. در يكی از خطبه ها، از تلاش و فعاليت مورچه سخن می گويد: «انظروا الی النملة فی صغر جثتها... كيف دبت علی ارضها وصبت علی رزقها تنقل الحبة الی حجرها وتعدها فی مستقرها، تجمع فی حرها لبردها وفی وردها لصدرها; (23) به مورچه و كوچكی چثه آن بنگريد... كه چگونه روی زمين راه می رود و برای به دست آوردن روزی خود تلاش می كند; دانه ها را به لانه خود منتقل می سازد و در جايگاه مخصوص نگه می دارد، در فصل گرما برای زمستان تلاش كرده، و به هنگام درون رفتن، بيرون آمدن را فراموش نمی كند. »
گاه حضرت فرزندش امام مجتبی عليه السلام را به تلاش در جهاد فرا می خواند كه «وجاهد فی الله حق جهاده ولا تاخذك فی الله لومة لائم; (24) در راه خدا تا سرحد توان تلاش كن و هرگز سرزنش سرزنش گران تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد. »
سيره عملی حضرت امير عليه السلام چه در كار و فعاليت سياسی و چه در فعاليتهای اجتماعي، بر تلاش و كوشش استوار بود. برای هر كسی كه ادعای پيروی حضرتش را دارد لازم است به مولايش تاسی كرده، تا آخرين توان تلاش كند تا در سايه اين تلاشها از عمر خويش بهترين استفاده را بكند و راه موفقيت را برای خود هموار گرداند.
جهد را بسيار كن، عمر اندكی است // كار را نيكو گزين، فرصت يكی است
كاردانان چون رفو آموختند // پاره های وقت بر هم دوختند
عمر را بايد رفو با كار كرد // وقت كم را با هنر، بسيار كرد
كار را از وقت، چون كردی جدا // اين يكی گردد تباه، آن يك هبا (25)
ادامه اين مقاله را در مجله شماره 47 كه در ماه مبارك رمضان منتشر می شود بخوانيد. ادامه دارد....
پی نوشت:
1)- جاثيه/13.
2)- غرر الحكم، شماره 4002، دفتر تبليغات اسلامی قم، 1366، چاپ اول.
3)- بحار الانوار، علامه مجلسي، ج 1، ص 94، حديث 34.
4)- هود/88.
5)- نهج البلاغه، نامه 28.
6)- بحار الانوار، ج 75، ص 356، حديث 11.
7)- نهج البلاغه، خطبه 99.
8)- همان، خطبه 230.
9)- همان، خطبه 198.
10)- الفرصة تمر مر الصحاب فانتهزوا فرص الخير; فرصتها همچون عبور ابرها می گذرد، بنابراين فرصتهای نيك را غنيمت بشماريد. » (نهج البلاغه، حكمت 21)
11)- اضاعة الفرصة غصة; از دست دادن فرصت غم انگيز است. » (نهج البلاغه، حكمت 118)
12)- فان لكل شی ء مدة واجلا; هر چيزی وقت مشخصی دارد و سرآمدی معين. » (همان، خطبه 190)
13)- نهج البلاغه، حكمت 285.
14)- همان، خطبه 86.
15)- همان، خطبه 230.
16)- پروين اعتصامی.
17)- نهج البلاغه، نامه 31.
18)- همان، خطبه 23.
19)- همان، خطبه 230.
20)- همان، خطبه 29.
21)- همان، نامه 31.
22)- همان، حكمت 386.
23)- همان، خطبه 185.
24)- همان، نامه 31.
25)- پروين اعتصامی.
منبع : ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 45.