يكشنبه 4 آذر 1403

                                                                                                                        


                                   

                                                                                                                                                                                                                                 

 

 

منو سخنرانی مکتوب

محورهای اصلی خطبه عید فطر امام علی علیه السلام

در طبیعت، آن درخت و گیاه و گلی شادابتر است كه ریشه های آن سالمتر و قوی تر باشد. در ساختمان سازی نیز پایه ها و ستونها در استحكام و پایداری و دوام ساختمان حرف اول را می زند...

عید صیام آمد و ماه صیام رفت // لطف تمام آمد و فیض تمام رفت
شد عید فطر و لطف خدا باز تازه شد // گرد غم گناه زجان عوام رفت (1)
در طبیعت، آن درخت و گیاه و گلی شادابتر است كه ریشه های آن سالمتر و قوی تر باشد. در ساختمان سازی نیز پایه ها و ستونها در استحكام و پایداری و دوام ساختمان حرف اول را می زند.
همین طور در شادی و طراوت انسان، آن شادی پایدارتر و زیباتر است كه از ریشه های روحی و معنوی سالمی برخوردار باشد. از این رو در فرهنگ ژرف و ریشه دار اسلام آن گاه عید و شادی اعلام شده است كه انسان ریشه های روحی و معنوی و فكری خود را از آفات حفظ نموده، در پاكیزگی و سلامت و تقویت آن تلاش کند. مثلاً در حج بعد از پوشیدن احرام، 24 چیز (2) بر انسان حرام می شود. رمز پوشیدن احرام این است كه خدایا لباس گناه را كنار گذاشتم، و رمز طواف این است كه بعد از این جز خدا دور كسی دیگر نباید چرخید و... تا می رسد به رمی جمرات كه حاجی با آن شیطان را از خود دور می سازد و حلق كه فكر گناه را از اندیشه خود بیرون می كند، تا دیگر ریشه معنویات آلوده نگردد، و با قربانی هوس را ـ كه خشكاننده ریشه های معنویت است ـ به مسلخ می برد. آنگاه خداوند به حاجی می گوید تو الان می توانی عید داشته باشی و شادی كنی، چرا كه به فطرت خویش برگشتی و رگها و ریشه های معنوی خویش را ترمیم نمودی.
همین طور در ماه مبارك رمضان، بعد از یك ماه خودسازی، تقویت و سالم سازی روح و قلب به عنوان ریشه و اساس معنویات از طریق روزه و قرآن و دعا و شب بیداریها، مخصوصاً در شبهای قدر، انسان حق دارد اوّلین روز ماه شوال را عید گرفته و شاد باشد؛ البته این عید مخصوص كسانی خواهد بود كه واقعاً درونسازی نموده، ریشه های معنویات را استحكام بخشیده باشند.
علی علیه السلام فرمودند: «اِنََّما هُوَ عیدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللهُ صِیامَهُ وَ شَكَرَ قِیامَهُ؛ (3) این عید، فقط عید كسی است كه خدا روزه اش را پذیرفته و نمازش را ستوده است.»
قبولی نماز و روزه، یعنی اینكه نماز در عمق روح انسان راه یافته باشد، و نیت روزه ژرفای قلبش را جلا داده باشد. آنگاه به عنوان قاعده كلّی فرمود: «وَ كُلُّ یوْمٍ لایعْصَی اللهُ فیهِ فَهُوَ عِیدٌ؛ و هر روز كه خدا نافرمانی نشود، عید است.» چرا كه روح آلوده نشده، و در نتیجه، شادابی و طراوت ریشه دار است، نه تصنّعی و ظاهری كه متأسّفانه امروز رسم بر این شده است كه خیلیها با درون آلوده و روحی از ریشة فاسد شده، با تبسم و لبخند ظاهری می خواهند اظهار شادی و نشاط نمایند.
در نماز عید فطر به خواندن سوره هایی توصیه شده است كه سالم سازی درون و تزكیه روح در آن سخت مورد توجّه قرار گرفته است. در ركعت اوّل، توصیه شده است كه سوره اعلی خوانده شود كه در آن به نكات مهمی برای سازندگی انسان اشاره شده است، از جمله خداوند می فرماید: «قَدْ اَفْلَحَ مَنْ تَزَكّی»؛ «به یقین كسی كه پاكی جست، [و درون خود را تزكیه كرد] رستگار شد (4).»
تزكیه چنان كه راغب گفته به معنای نموّ و رشد دادن نفس با خیرات است (5) و سپس این واژه به معنای تطهیر و پاك كردن نیز آمده است، شاید به این مناسبت كه پاكسازی از آلودگیها و سالم سازی ریشه ها سبب رشد و نموّ است، و در این آیه ممكن است هر دو موردنظر باشد (6) .
در ركعت دوّم نماز عید توصیه شده است كه سورة شمس خوانده شود، كه در این سوره تأكید بر خودسازی و سالم سازی درون با بیشترین تأكید ممكن مطرح شده است. خداوند در این سوره بعد از 11 قسم (7) می فرماید: «قَدْ اَفْلَحَ مَنْ زَكّیها»؛ (8) «به راستی هركس نفس خویش را پاك و تزكیه كرد، رستگار شده است.» و همین طور در خطبه هایی كه از معصومین علیهم السلام در روز عید فطر و یا عید قربان نقل شده است، بر مسئله تزكیه و سالم سازی درون و تقویت ریشه های معنوی تكیه شده است كه از جمله آنها خطبه های امیرمؤمنان علیه السلام در ایام عید است.
آنچه پیش رو دارید نگاهی است به خطبه اوّل امیرمؤمنان علیه السلام در یكی از روزهای عیدفطر، كه محورهای اصلی آن با توجّه به مقدّمه پیش گفته، مورد اشاره قرار می گیرد.

محورهای خطبه اوّل عیدفطر
این خطبه در منابع روایی ما از جمله «من لایحضره الفقیه» با اسناد مرحوم صدوق از امیرمؤمنان علی علیه السلام نقل شده است (9) . در این خطبه بخشهای مختلفی مورد اشاره قرار گرفته كه اهمّ آنها از این قرار است.
الف: اقرار به توحید
توحید ریشه تمام مسائل دینی است؛ هم اصول دین بر پایه توحید استوار است و هم فروع آن، و همین طور اخلاق و خودسازی در پرتو توحید معنی می یابد. نه تنها تشریع كه نظام تكوین نیز بر اساس توحید استوار شده و حدوث و بقای آن بستگی تام به ذات خدای یگانه دارد. انسانی كه در پی سازندگی است و با روزه ماه مبارك رمضان آن را آغاز و در عیدفطر جشن خودسازی می گیرد، برای ماندگاری شادی خویش و شادابی و طراوت آن باید توحید و ریشه آن را در وجود خویش محكم نماید.
علی علیه السلام توحید را با تمام ابعادش مورد اشاره قرار می دهد، در مورد توحید ذاتی می فرماید: «وَ نَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ الّا اللهُ وَحْدَهُ لاشَریكَ لَهُ؛ و شهادت می دهیم كه معبودی جز خدای یگانه ای كه شریك ندارد، نیست (10) .» و همین طور به توحید در خالقیت «خَلَقَ الْسَّمواتِ»، توحید در مالكیت «لَهُ ما فِی الْسَّمواتِ وَ ما فِی اْلاَرْضِ»، توحید در استعانت و كمك خواستن «هُوَ اَهْلُهُ وَ نَسْتَعِینُهُ»، و بارها به توحید ذاتی اشاره می كند.

ب: ستایش و حمد خدا
یقیناً در هستی هرچه مورد ستایش قرار می گیرد، برگشت به خداوند دارد؛ چرا كه همه نعمتها و زیبائیها و كمالات از اوست. شاعر چه زیبا گفته است:
در جهان چون حُسن یوسف كس ندید // حُسن آن دارد كه یوسف آفرید
علی علیه السلام در این خطبه به روزه داران و كسانی كه جشن عید برپا كرده اند تعلیم می دهد كه ستایش و حمد الهی را فراموش نكنند؛ اگر موفق به خودسازی و روزه داری شدند، و اگر عبادت و شب زنده داری نمودند، باید ستایشگر توفیق الهی و عنایت او باشند؛ آن حضرت، ستایش الهی را در ابعاد مختلف مطرح نموده است:
1. ستایش در برابر خلقت آسمانها و زمین و به وجودآوردن شب و روز، و تاریكیها و روشنی كه منبع نعمتهای بی شماری برای بشریت است: «اَلْحَمْدُ لِلّهِ اْلَّذِی خَلَقَ اْلْسَمواتِ وَ اْلْاَرْضَ وَ جَعَلَ اْلْظُّلُماتِ وَ اْلْنُّورَ ؛ ستایش مخصوص خدائی است كه آسمانها و زمین را آفرید و تاریكیها و نور را قرار داد.»

2. ستایش به خاطر مالكیت هستی «وَ الْحَمْدُ لِلّهِ اْلَّذِی لَهُ ما فِی الْسَّمواتِ وَ ما فِی اْلاَرْضِ؛ ستایش مخصوص خدائی است كه آنچه در آسمانها و زمین است، از اوست.»

3. ستایش به خاطر علم بی منتهای الهی: «وَ لَهُ الْحَمْدُ فِی الآخِرَةِ وَ هُوَ الْحَكِیمُ الْخَبِیرُ یعْلَمُ ما یلِجُ فِی الْاَرْضِ وَ ما یخْرُجُ مِنها وَ ما ینْزِلُ مِنْ الْسَّماءِ وَ ما یعْرُجُ فِیها؛ (11) و برای اوست حمد در آخرت و اوست حكیم بسیار دانا؛ می داند آنچه را در زمین فرو می رود، و آنچه را كه از آن خارج می شود و آنچه از آسمان نازل می شود و یا به آسمان عروج می كند.»
مطرح كردن علم فراگیر الهی می تواند در تربیت و سازندگی انسان نقش مهمّی داشته باشد. اگر كسی بداند كه خداوند از تفكّر و اندیشه او و از پنهان ترین مكانها آگاهی دارد، نسبت به رفتار و اعمال خویش بیشتر مواظبت می كند، و بر كنترل خویش می افزاید.
به خاطر همین برد تربیتی و سازندگی است كه حضرت در بخش دیگر خطبه مجدّداً این مسئله را گوشزد نموده و می فرماید: «یعْلَمُ ما تُخْفِی الْنُفُوسُ وَ ما تَجِنُّ الْبِحارُ وَ ما تَواری مِنهُ ظُلْمَةٌ وَ لا تَغِیبُ عَنْهُ غائِبَةٌ؛ (12) خدا می داند آنچه نفسها [و دلها] مخفی نموده است و آنچه زیر دریاهاست و آنچه را تاریكی از او مستور نموده است. و هیچ پنهانی از او پوشیده و پنهان نیست.»


4. ستایش بخاطر نگهداری آسمانها و زمین: «وَالْحَمْدُ لِلّهِ الْذِی یمْسِكُ الْسَّماءَ اَنْ تَقَعَ عَلَی الْاَرْضِ اِلّا بِأِذْنِهِ؛ و ستایش برای خدائی است كه آسمان را از سقوط بر زمین [با جاذبه] نگهداشته است مگر اجازه [الهی برسقوط] باشد (13) .»

5. ستایش به این جهت كه در درگاه الهی نا امیدی و یأس وجود ندارد: «وَالْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی لا مَقْنُوطٌ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ لا مَخْلُوٌّ مِنْ نِعْمَتِهِ وَ لا مُؤیسٌ مِنْ رَوْحِهِ؛ و ستایش برای خدائی است كه ناامیدی از رحمت او وجود ندارد، و نه تهیدستی از نعمت او و نه مأیوسی از روح و رحمت او.»
باز بودن در رحمت الهی و اینكه كسی حق ندارد از این درگاه نا امید شود، خود در بالندگی و نشاط پایدار انسان سخت مؤثر است. و در عید و روز شادی باید امیدواری به رحمت خدا و نعمتهای او تقویت شود، تا خوشحالیها دائمی و پایدار گردد. و در یك كلام حمد و ستایش جامع الهی را این گونه بیان می دارد:
«وَ نَحْمَدُهُ كَما حَمِدَ نَفْسَهُ وَ كَما اَهْلُهُ؛ و خدا را ستایش می نمائیم آنچنان كه خودش را ستایش نموده است و چنان كه او سزاوار آن است (14) .»

ج: شهادت بر رسالت
امیرمؤمنان در فراز دیگری از خطبه خود، ضمن شهادت بر رسالت پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله، به خدمات فراوان و تلاش پیگیر آن حضرت اشاره کرده و فرمود: «وَ نَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ نَبِیهُ وَ رَسُولُهُ اِلی خَلْقِهِ وَ اَمِینُهُ عَلی وَحْیهِ وَ اَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ رِسالاتِ رَبِّهِ وَ جاهَدَ فی اللهِ الحائِدینَ عنه العادِلینَ بِهِ؛ شهادت می دهیم كه براستی محمد بنده و نبی و فرستاده خداست به سوی خلقش و امین وحی اوست. و براستی رسالت پروردگارش را رساند و در راه خدا با رویگردانان و كناره گیران از او جهاد نمود (15) .»

د: توصیه به تقوا
فلسفه و حكمت وجوب روزه این است كه روزه داران به تقوا برسند «یا اَیهَا الَّذینَ آمَنوُا كُتِبَ عَلَیكُمُ الصِیامُ کَما کُتِبَ عَلی الَّذینَ مِنْ قَبلِکُمْ لََعَلَّكُمْ تَتَّقونَ (16)»؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید، روزه بر شما نوشته شد (واجب شد) همان گونه که بر مردمان قبل از شما نوشته شده بود؛ شاید پرهیزگار شوید.»
تقوا مهمترین عامل در پاكیزگی درون انسان و رشد و شكوفایی ریشه های معنوی است، به این جهت در روز عید هم برای استمرار نشاط درونی، داشتن تقوا مورد تأكید قرار می گیرد.
«اُوْصِیكُمْ بِتَقْوَی اللهِ الَّذی لاتَبْرَحُ مِنْهُ نِعْمَةٌ...؛ شما را به تقوای خدایی كه نعمتش به آخر نرسد، توصیه می كنم (17) .» خداوند نیز در قرآن كریم بارها مردم را به تقوا توصیه نموده است. «اّلَّذی رَغَّبَ فِی الْتَّقْوی وَ زهَّدَ فِی الْدُّنیا وَ حَذَّرَ المَعاصِی؛ خدائی كه به تقوا تشویق نموده، به زهد در دنیا سفارش نموده، و از گناهان برحذر داشته است.»
مهم ترین نقش تقوا نگهداری از گناهان است؛ چنان كه حضرت بعد از نام بردن برخی گناهان می فرماید: «عَصَمنا اللهُ وَاِیاكُمْ بِالتَّقوی؛ خداوند ما و شما را به [وسیله] تقوا حفظ نماید (18) .»

ه‍. وصف دنیا
یقیناً برای پاكیزگی درون و تقویت ریشه های معنوی و استمرار نشاط واقعی، شناخت دنیا و نحوه برخورد انسان با آن لازم است. لذا علی علیه السلام می فرماید: «وَ الدُّنیا دارٌ كَتَبَ اللهُ لَها الفَناءَ وَ لِاَهلِها مِنها الجَلاءَ فأكثَرُهُمْ ینْوی بَقائَها (19) ؛ دنیا خانه ایست كه خدا برای آن فنا را مقرر کرده است و برای ساكنان آن كوچیدن از آن را، [با این حال] اكثرشان قصد ماندن در دنیا را دارند.»
سفارشهای حضرت در برخورد با دنیا از این قرار است:
1. حالت كوچ از دنیا داشته باشید. «فَارتَحِلُوا مِنها»
2. به كم قانع باشید. «وَ لا تَطْلُبوا مِنها أَكْثَرَ مِن الْقَلیلِ؛ بیشتر از اندك از آ‎ن نجوئید.»
3. بیش از اندازه نخواهید. «وَ لاتَسْأَلوا مِنها فَوْقَ الكَفافِ؛ بیش از حد كفایت از آن درخواست نكنید.»
4. مانند مرفهین بی درد رفتار نكنید. «وَ لاتَمُدُّنَّ اَعْینَكُمْ مِنها اِلی ما مُتِّعَ المُترِفُونَ بِهِ؛ چشمهایتان را از دنیا به سوی آنچه كه خوشگذرانها به وسیله آن بهره داده شده اند، نورزید.»
5. دنیا را ساده بگیرید. «وَ اسْتَهِینوا بِها؛ دنیا را سبك بشمارید.»
6. دنیا را وطن قرار ندهید. «وَ لاتُوَطِّنوها»
7. از رنج دنیا استقبال كنید. «وَ اَضِرُّوا بِاَنْفُسِكُمْ فیها؛ بدنهایتان را در دنیا به سختی بیندازید.»
8. از تجملات و خوشگذرانی دوری كنید. «وَ اِیاكُمْ وَالْتَّنَعُّم؛ از خوشگذرانی و نازپروردگی دوری كنید.»
9. از سرگرمی و لهویات و بیهودگی دوری كنید. «وَ التَّلَهّی وَالفاكِهاتِ...»
10. قبل از مرگ توبه كنید. «اَلا اَفَلا تائِبٌ مِنْ خَطِیئَتِهِ قَبْلَ یوْمِ مَنِیتِهِ؛ آیا توبه كننده ای از خطا نیست كه قبل از مردنش توبه كند.»
11. دنیا جای عمل و كشت است. «اَلا عامِلٌ لِنَفْسِهِ قَبْلَ یوْمِ بُؤْسِهِ وَ فَقْرِهِ؛ آیا عمل كننده [خیر] برای خود قبل از روز سختی و نداریش نیست؟» (20)

و. عید و وظایف ما
در بخشهای پایانی خطبه، حضرت باصراحت اعلام می دارد كه امروز عید است و عید به معنای تمام شدن مسئولیت و آغاز شادیهای بی ریشه و پایه نیست؛ بلكه آغاز مسئولیت و حفظ ریشه ها و پایه ها برای دوام نشاط و شادابی واقعی و ریشه دار است؛ از این رو فرمود:
«اَلا اِنَّ هذا الْیوْمَ یوْمٌ جَعَلَهُ اللهُ لَكُمْ عِیداً وَ جَعَلَكُمْ لَهُ اَهْلاً؛ بیدار باشید براستی امروز روزی است كه خدا آن را برای شما عید قرار داده است و شما را اهل آن قرار داده است (21) .» حال كه عید است چه باید كرد؟ آیا با تمام شدن ماه مبارك رمضان، سازندگی و خودسازی تمام شد و یا همچنان باید ادامه یابد؟ امیرمؤمنان بر این عقیده است كه درون سازی و تقویت ریشه های معنوی لحظه ای قطع نمی شود؛ حتی در روز عید، چرا كه نشاط واقعی بستگی به سلامت روحی و معنوی انسان دارد، لذا فرمود این امور را فراموش نكنید:
1. یاد خدا
آن حضرت فرمودند: «فَاذْكُروا اللهَ یذ‎‎‎ْكُرُكُمْ؛ پس خدا را یاد كنید [تا] خدا شما را یاد كند.» این همان است كه قرآن كریم می فرماید: «فَاذْكُرونِی اَذْكُرْكُمْ؛ پس مرا یاد كنید، شما را یاد می كنم (22) .»
از مرحوم علامه طباطبائی نقل شده است كه از او پرسیدند: چگونه به این مقام علمی و عملی رسیدید؟ فرمود: خدا می فرماید: «مرا یاد كنید، شما را یاد می كنم.»

2. دعا و درخواست حاجت
«وَادْعُوهُ یسْتَجِبْ لَكُمْ؛ خدا را بخوانید [و درخواست حاجت كنید] برای شما اجابت می كند.»

3. فطریه
«وَاَدُّوا فِطْرَتَكُمْ فَاِنَّها سُنَّةُ نَبِیكُمْ وَ فَرِیضَةٌ واجِبَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ؛ و فطریه خود را ادا كنید، زیرا آن سنت پیغمبرشما و فریضه واجب شده از طرف پروردگار شما است.»

4. اطاعت اوامر خدا
ماه رمضان ماه تمرین برای اطاعت امر خداوند است. این یك ماه تمرین باید باعث اطاعت همیشگی از امر خدای متعال گردد؛ از این رو می فرماید:
«وَ اَطِیعُوا اللهَ فِیما فَرَضَ عَلَیكُمْ وَ اَمَرَكُمْ بِهِ؛ خدا را در آنچه بر شما واجب كرده و امر فرموده اطاعت كنید.» سپس حضرت نمونه هایی از اوامر الهی را مثال می زند، مانند برپاداشتن نماز «مِنْ اِقامِ الْصَّلوةِ»؛ پرداخت زكات «وَ اِیتاءِ الْزَّكوةِ»؛ حج خانه خدا «وَ حِجَّ البَیتِ»؛ [گرفتن] روزه رمضان «وَ صَوْمِ شَهْرِ رَمَضانَ»؛ امر به معروف نمودن و نهی نمودن از منكر «وَالاَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ الْنَّهْی عَنِ الْمُنْكَرِ»؛ و نیكی كردن به زنان و كنیزان و بردگان خود «وَالاِحْسانِ اِلی نِسائِكُمْ وَ... (23) »

5. پذیرش نواهی خدا
اطاعت، دو بُعدی و دوشاخه ای است؛ هم باید دستورات و اوامر الهی اطاعت شود و هم نواهی او. به این معنا كه از ارتكاب آنچه خدا نهی فرموده خودداری شود.
«وَ اَطِیعُوا اللهَ فِیما نَهاكُمْ عَنْهُ؛ خدا را در آنچه شما را از آن نهی كرده است، اطاعت كنید.»
و از میان اموری كه نهی شده است، به برخی از آنها كه جنبه حیاتی دارد اشاره می كند.
یك. تهمت خلاف عفت زدن [و آبروی مردم را بردن] «مِنْ قَذْفِ المُحْصَنَةِ؛ از تهمت زنا زدن به انسان پاک.»

دو. انجام فاحشه و تن به هرزگی دادن «وَ اِتْیانِ الْفاحِشَةِ»
سه. شراب خواری كه امّ الفساد و كلید بازشدن بسیاری از گناهان شمرده می شود. «وَ شُرْبِ الْخَمْرِ»
و امّا در مسائل اقتصادی، حضرت به كم فروشی اشاره می كند كه باید ترك شود. «وَ بَخْسِ الْمِكْیالِ وَ نَقْصِ الْمِیزانِ؛ [از اموری كه نهی شده است] كم فروشی در پیمانه و نقص [و خیانت در] ترازو است.»
و در مسائل قضائی و دادگاهی از شهادت ناحق نامبرده است. «وَ شَهادَةِ الزُّورِ؛ و از شهادت دروغ [بپرهیزید].»
و در مسائل جنگ و جهاد، از فرار سخن به میان آورده است. «وَ الْفَرار مِنَ الزَّحْفِ؛ فرار كردن از جبهه.» (24)
راستی اگر توحید در درون جان انسان جا گرفت، و انسان باور كرد كه ریز و درشت تفكرات و رفتارهای او از دید الهی و علم او مخفی نیست، و باور كرد كه تمام ستایشها مخصوص خداوند است و مالك همه هستی اوست، و بر آن شد كه تقوا را پیشه خود سازد و نسبت به دنیا بی توجه و زاهدانه برخورد كند، و اوامر خدا را از خواندن نماز، انجام حج و روزه، و امر نمودن به معروف و نهی نمودن از منكر و... اطاعت نموده و نواهی او را عمل كرد، و دور تهمت و اعتیاد و فاحشه و كم فروشی و گران فروشی خط كشید، و در مسائل قضائی صادقانه برخورد كرد و از دروغ ونیرنگ و خلاف پرهیز كرد و از جهاد كه عزت جامعه است هیچگاه عقب نشینی و فرار نكرد، برای همیشه عید خواهد داشت و دائماً شاداب و بانشاط خواهد بود. عید فطر به همین جهت به عنوان عید اعلام شده كه جامعه تلاش كند با عمل به دستورات الهی همیشة سال را عید داشته باشد.
عید است و بود قبله جانم كویت // كردم طلب هلال از ابرویت
یك ماه ستاره ریختم با یادت // ای مهر بده عیدی من از رویت (25)

پی نوشت :

1) اصول مداحی، ناصری نژاد، انتشارات نصایح، ششم، 1383، ج1، ص672.
2) مناسك حج، امام خمینی رحمه الله ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص 131- 159.
3) نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ص732، حكمت 428.
4) اعلی/ 14.
5) راغب اصفهانی، المفردات، تهران، دفتر نشر الكتاب، دوم، ص213.
6) تفسیر نمونه، ناصر مكارم شیرازی، تهران، دارالكتب الاسلامیه، ج 27، ص47.
7) مبلّغان عزیز موارد قسم را برای مردم بیان فرمایند.
8) شمس/ 9.
9) من لایحضره الفقیه، ابی جعفر الصدوق، محمد بن علی بن الحسین، تحقیق از شیخ محمدجواد الفقیه، بیروت، دارالاضواء، چاپ سوم، 1413 ه‍ ـ 1992 م، ج1، ص 436 ـ 438. خطبه چنین است: A الحمدلله الذی خلق السموات و الارض و جعل الظلمات والنور ثم الذین کفروا بربهم یعدلون لانشرک بالله شیئا ولا نتخذ من دونه ولیا، والحمدلله الذی له ما فی السموات وما فی الارض وله الحمد فی الدنیا والآخره وهو الحکیم الخبیر یعلم مایلج فی الارض ومایخرج منها وما ینزل من السماء وما یعرج فیها وهو الرحیم الغفور کذلک الله لا اله الا هو الیه المصیر، والحمد لله الذی یمسک السماء أن تقع علی الارض الا باذنه ان الله بالناس لرؤوف رحیم، اللهم ارحمنا برحمتک و أعممنا بمغفرتک إنک انت العلی الکبیر، والحمد لله الذی لامقنوط من رحمته ولا مخلو من نعمته ولا مؤیس من روحه ولا مستنکف عن عبادته، بکلمته قامت السموات السبع، واستقرت الارض المهاد، و ثبتت الجبال الرواسی، و جرت الریاح اللواقح، وسار فی جوالسماء السحاب، وقامت علی حدودها البحار و هو اله لها وقاهر، یذل له المتعززون، ویتضائل له المتکبرون، ویدین له طوعا وکرها العالمون نحمده کما حمد نفسه و کما هو اهله و نستعینه و نستغفره و نستهدیه، و نشهد أن لا اله الا الله وحده لا شریک له یعلم ماتخفی النفوس، وما تجن البحار، وما تواری منه ظلمة ولا تغیب عنه غاثبة، وما تسقط من ورقة من شجرة ولا حبة فی ظلمة الا یعلمها لااله الا هو ولا رطب ولا یابس الا فی کتاب مبین، و یعلم ما یعمل العاملون و ای مجری یجرون والی ای منقلب ینقلبون و نستهدی الله بالهدی و نشهد ان محمدا عبده و نبیه و رسوله الی خلقه و امینه علی وحیه و انه قد بلغ رسالات ربه وجاهد فی الله الحائدین عنه العادلین به، و عبدالله حتی اتاه الیقین صلی الله علی محمد و آله، اوصیکم عباد الله بتقوی الله الذی لاتبرح منه نعمة ولا تنفد منه رحمة ولا تستغنی العباد عنه ولا یجزی انعمه اعمال العاملین، الذی رعب فی التقوی و زهد فی الدنیا و حذر المعاصی و تعزز بالبقاء و ذلل خلقه بالموت والفناء، والموت غایة المخلوقین، و سبیل العالمین، و معقود بنواصی الباقین لایعجزه اباق الهاربین و عند حلوله یأسر اهل الهوی، یهدم کل لذة ویزیل کل نعمة و یقطع کل بهجة والدنیا دار کتب الله لها الفناء و لاهلها منها الجلاء، فاکثرهم ینوی بقائها و یعظم بناءها، و هی حلوه خضره قد عجلت للطالب والتبست بقلب الناظر و یضنی ذوالثروة الضعیف و یحتویها الخائف الوجل فارتحلوا منها یرحمکم الله باحسن مابحضرتکم، ولا تطلبوا منها اکثر من القلیل، ولا تسئلوا منها فوق الکفاف وارضوا منها بالیسیر، ولا تمدن اعینکم منها الی ما متع المترفون به، واستهینوابها ولا توطنوها واضروا بانفسکم فیها، و ایاکم والنعم والتلهی والفاکهات فان فی ذلک غفلة واغترار، الا ان الدنیا قدتنکرت و ادبرت واحلولت و اذنت بوداع الا و ان الاخره قد رحلت فاقبلت و اشرفت و اذنت باطلاع، الا و ان المضمار الیوم والسباق غدا الا و ان السبقة الجنة والغایة النار، الا افلا تائب من خطیئته قبل یوم منیته، الا عامل لنفسه قبل یوم بؤسه و فقره، جعلنا الله وایاکم ممن یخافه و یرجو ثوابه، الا ان هذا الیوم یوم جعله الله لکم عیدا و جعلکم له اهلا فاذکروا الله یذکرکم وادعوه یستجب لکم وادوا فطرتکم فانها سنة نبیکم و فریضة واجبة من ربکم، فلیؤدها کل امرئ، منکم عنه و عن عیاله کلهم ذکرهم وانثاهم و صغیرهم و کبیرهم و حرهم و مملوکهم، عن کل انسان منهم صاعا من بر او صاعا من تمر اوصاعا من شعیر، و اطیعوا لله فیما فرض الله علیکم و امرکم به من اقام الصلاه و ایتاء الزکاه و حج البیت و صوم شهر رمضان والامر بالمعروف والنهی عن المنکر والاحسان الی نسائکم و ماملکت ایمانکم، و اطیعوا الله فیما نهاکم عنه من قذف المحصنه و اتیان الفاحشه و شرب الخمر و بخس المکیال و نقص المیزان و شهادة الزور والفرار من الزحف، عصمنا الله و ایاکم بالتقوی و جعل الاخره خیرا لنا و لکم من الاولی؛ ان احسن الحدیث و ابلغ موعظة المتقین کتاب الله العزیز الحکیم اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. (بسم الله الرحمن الرحیم قل هو الله احد الله الصمد لو یلد و لم یولد و لم یکن له کفوا احد)
10) همان، ص 436.
11) همان، ص 436 ـ 437
12) همان، ص437.
13) همان.
14) همان.
15) همان، ص437.
16) بقره/183.
17) من لایحضره الفقیه، ج1، ص437.
18) همان، ص438.
19) همان، ص437.
20) همان، ص437.
21) همان، ص438.
22) بقره/152.
23) من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 438.
24) همان، ص438.
25) اصول مداحی، همان، ص 672.

اطلاعات تماس

 

روابط عمومی گروه :  09174009011

 

آیدی همه پیام رسانها :     @shiaquest

 

آدرس : استان قم شهر قم گروه پژوهشی تبارک

 

پست الکترونیک :    [email protected]

 

 

 

درباره گروه تبارک

گروه تحقیقی تبارک با درک اهميت اطلاع رسـاني در فضاي وب در سال 88 اقدام به راه اندازي www.shiaquest.net نموده است. اين پايگاه با داشتن بخشهای مختلف هزاران مطلب و مقاله ی علمي را در خود جاي داده که به لحاظ کمي و کيفي يکي از برترين پايگاه ها و دارا بودن بهترین مطالب محسوب مي گردد.ارائه محتوای کاربردی تبلیغ برای طلاب و مبلغان،ارائه مقالات متنوع کاربردی پاسخگویی به سئوالات و شبهات کاربران,دین شناسی،جهان شناسی،معاد شناسی، مهدویت و امام شناسی و دیگر مباحث اعتقادی،آشنایی با فرق و ادیان و فرقه های نو ظهور، آشنایی با احکام در موضوعات مختلف و خانواده و... از بخشهای مختلف این سایت است.اطلاعات موجود در این سایت بر اساس نياز جامعه و مخاطبين توسط محققين از منابع موثق تهيه و در اختيار كاربران قرار مى گيرد.

Template Design:Dima Group