30 سخنرانی با الهام از 30 دعای ماه مبارک رمضان
روز بیست و هفتم: دوستی و همنشینی
رفیق به این دلیل رفیق نامیده شده است كه به تو در صلاح دینت سود میرساند، پس هر كس به تو در صلاح دینت یاری رساند او رفیق دلسوز است...
تعریف دوستی
1. معنای رفیق: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «إنَّّمَا سُمِّی الرَّفیقُ رَفیقاً لأنَّهُ یرفَقُكَ عَلَی صَلاحِ دینِكَ فَمَنْ أعانَكَ عَلَی صَلاحِ دِینِكَ فَهُوَ الرَّفیقُ الشَّفیقُ 1رفیق به این دلیل رفیق نامیده شده است كه به تو در صلاح دینت سود می رساند، پس هر كس به تو در صلاح دینت یاری رساند او رفیق دلسوز است.»
2. معنای صدیق: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «إنَّمَا سُمِّی الصَّدیقُ صَدیقاً لأنَّهُ یصدِقُكَ فی نَفسِكَ وَمَعایبِكَ فَمَن فَعَلَ ذلِكَ فَاستَنِمْ إلَیهِ فَإنَّهُ الصَّدیقُ؛ 2صدیق و دوست به این دلیل صدیق نامیده شده كه در مورد نفس تو و عیبهایت، به تو راست می گوید. پس هر كس این گونه رفتار كرد به سوی او آرام گیر، به درستی كه او دوست است.»
ابر اگر آب زندگی بارد // هرگز از شاخ بید بر نخوری
با فرو مایه همنشینی مكن // كز نی بوریا شكر نخوری
همنشینان خوب
1. بردباران: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «جالِسِ الْحُلَماءَ تَزْدُدْ حِلْماً؛ 3با بردباران همنشینی كن، حلم و بردباری ات زیاد می شود.»
2. دانشمندان: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «جالِسِ العُلَماءَ فَتَسْعدْ 4با دانشمندان همنشینی كن خوشبخت می شوی.»
3. فقرا و نیازمندان: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «جَالِسِ الفُقَراءَ تَزدُدْ شُكراً؛ 5با فقرا همنشینی كن، شكر گزاری ات زیاد می شود.»
4. دور اندیشان: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «جالِسِ الحُكَماءَ یكمُلْ عَقلُكَ وَتَشرُفْ نَفسُكَ وَینْتَفِ عَنكَ جَهلُكَ 6با دور اندیشان همنشینی كن، خردت كامل و نفست شریف و نادانی ات از بین می رود.»
5. عاقلان: عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «صُحبَةُ الوَلِی اللَّبیبِ حَیاةُ الرّوحِ 7 همنشینی با دوست عاقل [موجب] زندگانی روح است.»
عن امیر المؤمنین علیه السلام أنَّهُ قالَ: «صاحِبِ العُقَلاءَ وأغْلِبِ الهَوی تُرافِقِ المَلاَءِ الاَعلی 8؛ «با عاقلان همنشینی كن و بر نفس غلبه نما تا اینكه با ساكنان عرش الهی همنشین گردی.»
ضرورت دوری از دوست بد
«ابو هاشم جعفری» یكی از شیعیان برجسته امام هادی علیه السلام است. روزی امام از روی اعتراض به او فرمود: «چرا با عبد الرحمان بن یعقوب همنشینی می كنی؟» ابو هاشم عرض كرد: «او از بستگان من است.» امام فرمود: «عقیده او درباره صفات خداوند باطل است و اندیشههای نادرستی را در سر می پروراند. حال خود دانی! یا با او همنشین باش و ما را ترك كن و یا با ما همنشین باش و او را ترك كن.»
ابو هاشم عرض كرد: «او هر عقیده ای دارد برای خودش است. من كه عقیده درستی دارم و عقیدة باطل او آسیبی به عقیده درست من نمی رساند». امام فرمود: «آیا نمی ترسی از اینكه عذابی به سویش نازل شود و تو را نیز به خاطر نزدیك بودن و همنشینی با او، فرا گیرد؟ 9 »
تا توانی می گریز از یار بد // یار بد بدتر بود از مار بد
مار بد تنها تو را بر جان زند // یار بد بر جان و بر ایمان زند
***
رقم بر خود به نادانی كشیدی // كه نادان را به صحبت برگزیدی
طلب كردم ز دانایی یكی پند // مرا فرمود با نادان مپیوند
پی نوشت:
1) غرر الحكم، ج3، ص79.
2) همان.
3) غرر الحكم، ج3، ص357.
4) همان، ص 356.
5) همان، ص 357.
6) همان، ص 372.
7) همان، ص 206.
8) همان، ج4، ص204.
9) اصول كافی، ج2، ص 274.