دعا - رمضان ۱۳۹۰ - جلسه ۲۷
أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِين
وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرين وَ لَعنَةُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم أجمَعِين.
بِسمِ اللهِ الرّحمَن الرّحِیم؛ اللّهم صَلِّ عَلَی محَمّدٍ وَ آلِ محمَّدٍ و اسمَع نِدائی
إذا نادَیتُک و اسمَع دُعائی إذا دَعَوتُک و أقبِل عَلَیَّ إذا ناجَیتُک فَقَد هَرَبتُ إلیکَ وَ وَقَفتُ بَینَ یَدَیک.[1]
مروری بر مباحث گذشته
گفته شد که ماه مبارک رمضان، از یک سو ماه تلاوت کلام الهی ست که از مصدر وحی نازل شده است و از سوی دیگر، ماه راز و نیاز عبد با ربّ است که از آن تعبیر به دعا میکنیم. لذا ماه مبارک رمضان، هم ماه تلاوت قرآن است و هم ماه دعا است. بحث ما راجع به دعا و مضامین ادعیهای بود که انسان برای خود یا دیگران و در قالب دعاهای مأثوره و غیر مأثوره به کار میگیرد. دعاهای انسان به دو گونه مادّی و معنوی است که در معارف ما نسبت به امور مادّی، کفاف را به عنوان سقف آن مطرح کردهاند.
ادعیه معنوی سقفی ندارند
دعا در امور معنوی مقابل دعا در امور مادّی قرار میگیرد. بین حاجات دنیوی و اخروی تقابلی وجود دارد؛ به این صورت که در حاجات دنیوی مادّی سقف قرار دادهاند و کفاف را مطرح کردهاند، ولی در امور معنوی اینگونه نیست. در باب امور مادّی تعبیراتی نظیر «لَا تَكُنِ الدُّنْيَا أَكْبَرَ هَمِّكَ»[2] دنیا را نباید به عنوان هدف در نظر گرفت؛ دنیا وسیله و ابزار است. لذا در راه زیادهطلبی دنیوی سعی و تلاش نکن. وجود داشت که «همّ» را «هدف» معنی کردیم. یعنی
امور اُخروی در مقابل امور دنیوی، همان امور معنوی است که در آیات و روایات ما نیز وارد شده است. علی(علیهالسلام) میفرماید: «اجعَل هَمَّکَ لِمَعَادِکَ».[3]گیری کن. اگر میخواهی غصّه بخوری، برای قیامت غصّه بخور نه برای دنیا! در روایت دیگری نیز ایشان میفرمایند: «استَفرِغ جُهدَكَ لِمَعَادِكَ».[4]إنَّكُم إلَى الإهتِمَامِ بِمَا يَصحَبُكُم إلَى الآخِرَةِ أحوَجُ مِنكُم إلَى كُلِّ مَا يَصحَبُكُم مِنَ الدُّنيَا».[5]برید بیشتر از امور دنیایی و مادّی شما است. تمام کوششت را برای معاد بگذار؛ احتیاج شما به چیزهایی که همراه خود به آخرت می تمام تلاتشت را بگذار برای آخرتت! باز در روایتی دیگر میفرمایند:« معاد را هدف
انسان برای آخرت خلق شده است
در بحث امور مادّی گفتیم که انسان برای اینکه بتواند خودش را توجیه کند تا در دعاهایش به طور جدّی از خدا کفاف را بخواهد، باید نگرشش را نسبت به خلقت خود، دنیا و خلقت خودش در ارتباط با دنیا تصحیح کند. همین مسأله در امور معنوی هم مطرح میشود. علی(علیهالسلام) میفرماید: «إنَّكَ مَخلُوقٌ لِلآخِرَةِ فَاعمَل لَهَا».[6]إنَّكَ لَن تَخلُقَ لِلدُّنيَا فَازهَد فِيهَا وَ أَعرِض عَنهَا».[7] مسأله خلقت انسان، خلقت دنیا، خلقت آخرت و رابطه خلقت انسان با دنیا و آخرت مطرح میشود. تو برای دنیا خلق نشدهای؛ پس به آن دل مبند! در این روایات، تو برای آخرت خلق شدهای؛ پس برای آنجا کار کن! از آنطرف هم میفرماید: «
در امور دنیوی گفته شد که دنیا در دست تو عاریه است و میگذاری و میروی. تو در دنیا مهمان هستی و دنیا گذرگاه تو است، امّا آخرت برعکس است. در آیه شریفهای که پیش از این نیز مطرح شد، اینگونه آمده است: «يا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دارُ الْقَرارِ».[8] علی(علیهالسلام) هم میفرماید: « الآخِرَةُ دَارُ مُستَقَرِّكُم فَجَهِّزُوا إلَيهَا».[9]ای است که در آن میمانید پس خود را برای آن آماده کنید. آخرت خانه دنیا متاع و ابزاری در دست تو است؛ امّا خانه و جایگاه اصلی تو، آخرت است.
روایت دیگری از علی(علیهالسلام) نقل شده است که حضرت فرمود: «فَاجْعَلُوا عِبَادَ اللَّهِ اجْتِهَادَكُمْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا التَّزَوُّدَ مِنْ يَوْمِهَا الْقَصِيرِ لِيَوْمِ الْآخِرَةِ الطَّوِيلِ»؛ کوششتان را برای توشه برداشتن از روزی که کوتاه است ـیعنی دنیاـ برای روزی که بلند است ـیعنی آخرتـ قرار دهید. «فَإِنَّهَا دَارُ عَمَلٍ وَ الْآخِرَةَ دَارُ الْقَرَارِ وَ الْجَزَاءِ».[10] زیرا دنیا محل عمل است و آخرت محل استقرار و جزادهی. روایات بسیاری در این باب آمده است. هدف همه این روایات تصحیح نگرش و بینش ما نسبت به آخرت و خودمان و ارتباط ما با آخرت است.
خانه خودت را آباد کن!
تو برای دنیا خلق نشدهای؛ بلکه برای آخرت خلق شدهای! دنیا خانه همیشگی تو نیست. تو در این نشئه مهمان هستی و از اینجا خواهی رفت. در آخرت فنایی وجود ندارد و دار بقا است. اگر در خانهای مهمان شدی، آیا آنجا را آباد میکنی یا خانه خودت را آباد میکنی؟! عقل میگوید برای آن خانه و نشئهای که همیشه در آن هستی کار کن. انسان عاقل برای خودش کار میکند.
در روایات بیان شد که برای امور مادّیات سقف قرار بده، ولی در امور معنوی سقفی را بیان نکردند. آیا انسان سقفی برای منافع خودش میگذارد؟ خیر! برای آخرت هر اندازه هم کار کنی، باز هم کم است. پس طمعت را در راه آخرت به کار بینداز! حسّ زیادهطلبی حسّ بدی نیست، ولی راه را اشتباه آمدهای! باید این حس را در راه توشهگیری برای آخرت به کار بیندازی. اگر برای آخرت کار کنی، برای خودت کار کردهای و بهرهاش را خودت میبری. انسان عاقل اینگونه کار میکند؛ به خلقت خودش و آخرت و رابطه خودش با خلقت آخرت توجّه میکند و به سادگی نتیجهگیری میکند.
قیامت روز حسرت نیکوکار و بدکار
یکی از اسامی قیامت «یوم الحسرة» است؛ یعنی روزی که انسان حسرت میخورد. پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) در روایت مفصّلی که در بحارالانوار نقل شده، خطاب به عبدالله بنمسعود میفرمایند: «يَا ابْنَ مَسْعُودٍ أَكْثِرْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَ الْبِرِّ فَإِنَّ الْمُحْسِنَ وَ الْمُسِيءَ يَنْدَمَانِ»؛ ای ابن مسعود! به اعمال صالحت بیافزا؛ زیرا نیکوکار و زشتکار، هر دو در قیامت نادم و پشیمان هستند. چرا روز قیامت محسن و نیکوکار هم پشیمان میشود؟ زیرا امور معنوی سقف ندارد. «یَقُولُ الْمُحْسِنُ يَا لَيْتَنِي ازْدَدْتُ مِنَ الْحَسَنَاتِ»؛ نیکوکار در روز قیامت، حسرت میخورد و میگوید ای کاش به حسناتم در دنیا افزوده بودم! پشیمان است که چرا به آخرتش نیافزوده است. «وَ يَقُولُ الْمُسِيءُ قَصَّرْتُ»؛ از آنطرف، فرد بدکار هم میگوید پشیمان است که چرا کوتاهی کرده است. «وَ تَصْدِيقُ ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَى وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ».[11]ای از روح انسان که او را نکوهش میکند. تصدیق این امر، قول و قسم خداوند است که قسم یاد میکند به آن مرتبه
بنابر این، نه تنها برای امور معنوی سقف نگذاشتهاند، بلکه به کثرت در آن نیز ترغیب کردهاند. اگر در امور دنیوی میخواهی دعا کنی، کفاف را رعایت کن؛ امّا نسبت به امور اخروی و معنوی هر چه زیادتر بخواهی بهتر است. بنابر این، هم دنیا بخواه و هم آخرت؛ امّا مراقب باش که در مضامین ادعیهای که میخواهی به کار بگیری، مبادا در امور معنوی به سقفی بسنده کنی!
برای سفر به آخرت آماده باش
زینالعابدین(صلواتاللهعلیه) در شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان این دعا را از اوّل شب تا آخر شب مکرّر میخواندند: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي التَّجَافِيَ عَنْ دَارِ الْغُرُورِ وَ الْإِنَابَةَ إِلَى دَارِ الْخُلُودِ وَ الِاسْتِعْدَادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ».[12] بار خدایا، دوریگزیدن از خانه فریب دنیا و بازگشت به سوی خانه جاودانه آخرت را روزی من کن! این طرف نشئه دنیا است و آن طرف نشئه آخرت؛ خدایا آمادگی برای کوچ کردن از این نشئه قبل از فرا رسیدن مرگ را روزی من کن! استعداد برای کوچ هم در جایی مطرح میشود که توشه راه را به همراه داشته باشی.
آخرین فرصتهای باقیمانده از ماه غفران را دریابید
در روایت نقل شده است که خداوند هنگام افطار شبهای ماه مبارک رمضان در هر شب هزار هزار نفر را از آتش جهنّم نجات داده و آنها را مشمول رحمت و غفران خود میکند. امام صادق(علیهالسلام) میفرمایند: «مَنْ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ إِلَى مِثْلِهِ مِنْ قَابِلٍ إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَةَ».[13]شود مگر این که در عرفه حاضر باشد. اگر کسی در ماه رمضان مشمول غفران الهی نشود، دیگر مشمول غفران نمی
خوشا به حال کسانی که توانستند در این ماه مبارک رمضان بهترین بهره را از آن بگیرند که سرآمد بهرهها همین غفران الهی بود! خوشا به حال کسانی که توانستند خودشان را از معاصی و تبعات معاصی تطهیر کنند! همین پاکیزگی و برطرف کردن حجابهای ظلمانی، موجب میشود که دعاهای آنها زودتر به اجابت برسد. خوشا به حال آن کسانی که از این ماه رمضان توشهای برای سفر آخرت خودشان تهیه کردند و بار خودشان را بستند و برای رفتن در آن خانه مستقر جاودانه مهیّا شدند! خوشا به حال آنهایی که خانه جاودانه خود در آخرت را آباد کردند! بکوشید تا از این مختصر وقتی که از ماه مبارک رمضان باقی مانده است، بهترین بهره را بگیریم و از کثافات و تبعات خطاها و معاصی خودمان را نجات دهیم.
توسل به حضرت زهرا(سلامالله علیها)
در روایات نقل شده است که حضرت زهرا(سلاماللهعلیها) به علی(علیهالسلام) وصیت کردند که خودت متکفّل تجهیز من شو؛ خودت مرا غسل بده، خودت مرا کفن و دفن کن؛ و این کار را شب انجام بده. به اسماء هم وصیّت کرد که علی(علیهالسلام) را در غسل دادن کمک کند. اسماء آب میریخت و علی(علیهالسلام) شستوشو میداد؛ البته از زیر پیراهن شستوشو میداد. بعضی نقل کردهاند که علی(علیهالسلام) گاهی در بین غسل دست از غسل دادن برمیداشت و شروع میکرد به گریه کردن...
علی(علیهالسلام) میفرماید: «فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ نَادَيْتُ يَا أُمَّ كُلْثُومٍ يَا زَيْنَبُ يَا سُكَينَةُ يَا فِضَّةُ يَا حَسَنُ يَا حُسَيْنُ»؛ وقتی غسل تمام شد و میخواستم بند کفن زهرا را ببندم، بچّههای زهرا را صدا کردم. «هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُمْ فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِي الْجَنَّةِ».[14]بینید مگر در بهشت. بچّهها آمدند و خودشان را روی مادر انداختند. علی(علیهالسلام) قسم میخورد که دیدم دستهای زهرا از کفن بیرون آمد؛ یک دست گردن حسن(علیهالسلام) انداخت و دست دیگرش را بر گردن حسین(علیهالسلام) انداخت؛ چنان نالهای زد که منادی ندا کرد یا علی اینها را بردار؛ ملائکه آسمانها به گریه در آمدند.... گفتم بیایید از مادر توشه برگیرید؛ زیرا دیگر مادر را نمی
[1]. بحارالأنوار، ج 91، ص 96
[2]. بحارالأنوار 42 202
[3]. غررالحكم 144
[4]. غررالحكم 144
[5]. غررالحكم 145
[6]. غررالحكم 145
[7]. غررالحكم 138
[8]. سوره مبارکه غافر، آیه 39
[9]. غررالحكم 148
[10]. بحارالأنوار 74 352
[11]. بحارالأنوار 74 105
[12]. بحارالأنوار 95 63
[13]. بحارالأنوار 93 342
[14]. بحارالأنوار 43 179