بسم الله الرحمن الرحیم
نکاتی از سخنرانی ۱۷ مرداد ۱۳۹۱
آیه مورد بحث
یَاأَیُّهَاالَّذِینَ آمَنُواْکُتِب َعَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَاکُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ
مفهوم حقیقی تقوا و جایگاه آن
همه احکامی که از سوی حق تعالی برای بندگان و مکلفین او صادر میشود، دارای حکمت و دلیل است. در این آیه کریمه صریحاً دو نکته بیان شده است. نکته اول اینکه این تکلیف اختصاص به مسلمانها ندارد، بلکه همهی امتهای کتب آسمانی، مکلف به تکلیف روزه گرفتن بودهاند. نکته دوم اینکه آنچه که موجب این تکلیف برای انسانهای خداپرست شده، این است که انجام این تکلیف انسانطبیعی را الهی میکند. درتوضیح این نکته باید گفت روزهای که ماهیت آن بیش از پرهیز از مفطرات نیست، موجب نمیشود که روزهدار صاحب تقوا گردد. برحسب نقل، امام صادق صلوات الله علیه «أَشارَ إلی صَدرِه» به سینه مبارک خود اشاره کرد و سه مرتبه فرمود: « التّقوی هاهنا». گروه بسیاری از مردم، تقوا را ترک محرمات و انجام واجبات میدانند. گروه کمی هم وجود دارند که تطهیر بیش از حد متعارف را نشانهی تقوا به شمار میآورند. با توجه به فرمایش امام صادق صلوت الله علیه به غلط بودن این تصورات پی میبریم. از اینکه حضرت فرمودند محل تقوا سینه و قلب انسان است، مشخص میشود که زیاد سر به مهر گذاشتن و یا اعمالی امثال آن حقیقت تقوا نیست.
باید این آیه کریمه را به نحوی توضیح داد که ارتباط مناسبی بین «لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» و «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَام» به دست آید. در واقع بایستی ربط بین ماهیت روزه که در رسالهها به آن پرداخته شده و جایگاه تقوا که دل و روح انسان است مشخص گردد. روایت دیگری که مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی از حضرت صادق صلوات الله علیه در کتاب المراقبات خود آورده، بیانگر حقیقت روزه است: « اِذا صُمتَ فَلیَصُم سَمعُکَ وَ بَصَرُکَ و لسانُکَ و سائِرُ أَعضائِک». به تعبیر دیگر اگر اراده کردید روزه بگیرد، اراده کنید که برتمام اعضاء و جوارح خود تسلط عاقلانه و الهی داشته باشید. در بدن ما دو بعد طبیعی و الهی وجود دارد و کسی که قصد روزه کرده، باید بداند قصد چه کاری کرده است. شخص روزهگیر باید مفهومی از روزه در سر پرورانده باشد که آن مفهوم متناسب با توضیحات اهلبیت صلوات الله علیهم در مورد روزه باشد. در روایتی که حضرت شرح حال روزهدار واقعی را بیان میکنند، میفرمایند، راه رفتن، حرکت کردن، سخن گفتن، نشستن و برخاستن، نگاه کردن و حتی تُنِ صدای روزهدار بایستی، به صورت طبیعی و نه به صورت تصنعی، با انسانی که روزهدار نیست فرق کند. یعنی این انسان باید با تمام قوای مختلف حیوانی خود مبارزه کند و در تصمیم و ارادهی خود بسیار قوی باشد. این قوت اراده بدین جهت است که او میداند، در حال اجابت دعوت چه شخصیتی است. آیه کریمه «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَام» مردم را مورد خطاب قرار میدهد، که شما به صورت کتبی، یعنی با کارت دعوت، مورد دعوت واقع شدهاید. کسی که تا این اندازه نزد حق تعالی محترم شمرده شده، شایسته است، در مهمانسرای او، در مقابل این میزبان رفتار و عملکردی متفاوت از خود بروز دهد.
جا دارد انسان روزهداری که برای اولین بار از شهرستان به تهران آمده است و در هنگام بازگشت در مورد خصوصیات تهران مورد سوال قرار میگیرد، در پاسخ اظهار بیاطلاعی از آن ویژگی ها کند و دلیل این عدم توجه خود را روزه بودن چشم و گوش و دیگر اعضای بدن خود ذکر نماید. حضرت صادق صلوات الله علیه هنگامی که به یکی از یاران خود میفرمایند، ظرفی را از روی طاقچه بیاورد، آن شخص با وجود اینکه سالها در آن اتاق به حضور حضرت میرسیده است، از وجود طاقچه اظهار بیاطلاعی میکند و دلیل این امر را تمرکز همهی حواس خود بر فرمایشات آن بزرگوار ذکر مینماید.
تحت تاثیر قرار گرفتن همه اعضا روزهدار
انسان صائم واقعی باید بیندیشد که مورد دعوت چه کسی واقع شده است و متناسب با آن شخصیت نحوهی حضور خود در مهمانسرا را مشخص نماید. حضرت صادق صلوات الله علیه در آن روایت که همهی اعضا را توضیح میدهند، به موی روزهدار هم اشاره میفرمایند. حتی اگر یک انسان هم با چنین دقت و عملکردی یافت نشود، باید توجه داشت که معنای روزهداری حقیقی رعایت این نکات است. این نوع روزهداری باید انسان را به گونهای بسازد که اعضا و جوارح او به سمت خلاف کردن نرود، زیرا حال و هوای مهمانسرای حق تعالی در او موثر واقع شده است.
بر حسب روایتِ امیرالمومنین صلوات الله علیه، رسول اکرم صلیالله علیهوآله در مورد کسی که تحت تاثیر این مهمانسرا واقع نشده است، فرمودند، شقی کسی است که از این ماه بیرون رود و مشمول رحمت حق تعالی نشده باشد؛ یعنی رنگ نگرفته باشد. با دقت در حالات جوانانی که مدتی در غرب زندگی میکنند متوجه رنگ گرفتن آنها از آن محیط میشویم. روزهدار واقعی از ماه مبارک رمضان رنگ میگیرد. بنابر حکمت حقتعالی، انسان طبیعی به صورت فوری انسان الهی نمیشود، بلکه این تغییر باید به تدریج صورت پذیرد.
ایام مبارکی که در طول سال وجود دارد مانند ماه مبارک رمضان، محرم و صفر و ایام فاطمیه هر کدام در ایجاد این تغییرات موثر هستند. با فراگیری تدریجی در این برنامهها، انسان دارای اطلاعات قابل ملاحظهای میشود. انسان در هنگام انجام هر حرکتی باید از رضایت خدای متعال در مورد آن حرکت اطلاع پیدا کند، سپس نسبت به آن اقدام نماید. در حالی که اغلب در جامعه برخوردهای شدید ناشی از برانگیخته شدن خشم انسانها دیده میشود. جامعهای که در آن چنین برخوردهایی صورت میگیرد، تا رسیدن به رتبهی یک جامعه انسانی فاصله زیادی دارد.
حضرت موسیبنجعفر صلواتالله علیه هنگام عبور از جلوی منزلی که صدای موسیقی از آن به گوش میرسید سوال کردند که صاحب منزل عبد است یا حر است؟ جواب دادند که حر است. حضرت فرمودند: اگر عبد بود به خود اجازه چنین رفتاری را نمیداد. بُشر که صاحب منزل بود پس از آگاهی از فرمایش حضرت متوجه نکته مورد اشاره ایشان در مورد خود، یعنی عدم بندگی حق تعالی شد و پای برهنه به دنبال آن بزرگوار دوید و اظهار ندامت کرد. او پس از این توبه، هرگز کفش به پا نکرد و به بُشر حافی معروف و از اولیا خدا شد.
اهمیت چگونگی گذراندن دورهی جوانی
اگر گویندهای به جوانی توصیه کرد که با بهرهگیری از لذات مادی، از جوانی خود استفاده کند، تا در پیری حسرت نخورد، باید دانست که آن گوینده هر چند به ظاهر دوست یا از اقوام آن جوان به شمار رود، اما در واقع شیطان است، زیرا این حرف شیطانی است. یکی از سوالات در قیامت در مورد نحوهی گذراندن جوانی است. کسی که به دلیل ضعف قوای طبیعی و عدم امکان بهرهگیری از آن به مسجد روی آورده است، اهل مسجد به حساب آورده نمیشود. باید دید که آیا در جوانی انسان بوده یا نبوده است.
از عجائب جهان خلقت این است که خدای متعال پس از گذراندن این دورهی محاسبه توسط مامورین خود، از انسان گناهکار سوال میکند که آیا پشیمانی تو جدی است یا نه و آیا در دوره عمر هیچ اتفاقی افتاده است که از غیر خدا نا امید شده و او را صدا زده باشی. پس از اینکه این فرد یکی دو مورد از چنین حالتی را به یاد آورد، حق تعالی او را هم مورد آمرزش قرار میدهد و به بهشت میفرستد. ارزش انسان خوب به این است که ریشهی خوبی او از جوانی گرفته شده باشد.
همه انسانها باید راه انسانیت را بپیمایند
اولین تعریف خدای متعال در مورد ماه مبارک رمضان آیه مورد بحث در قرآن کریم است. «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَام» خدای متعال با بندگان خود دشمنی ندارد تا آنها را به وادار به گرسنگی کند. «کَمَا کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ» برحسب روایات و تفسیر، روزه سایر امت ها سخت تر از روزه واجب شده برمسلمانان بوده است و در مواردی هر بیست و چهار ساعت یکبار غذا میخوردهاند. نکته دوم این است که همه امم پیشین در یک مطلب با هم مشترک هستند و آن این است که همگی باید راه انسانیت را بپیمایند. انسان طبیعی که محکوم غرایز خود است باید محکوم عقل و دین خود گردد. راه و روشهای که رنگ دینی ندارد و نتیجهی آنها مبارزه با غرایز است، نه تنها کاملا بیارزش میباشد، بلکه ممکن است موجب گمراهی و فراموش کردن حق تعالی گردد. هیچ انسانی نمیتواند بهتر از خدای متعال بندگان را متوجه خالق خود کند. کوتاهترین فاصله بین خالق و بندهی او با صراط مستقیمی مشخص میشود که توسط خود او ترسیم شده است. در روایتی از رسول اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم حضرت در بین یاران خود روی خاک نشسته بودند. ایشان با رسم خطوطی روی خاک توسط انگشت مبارک خود، خط مستقیمی را که به خود حضرت ختم میشد نشان دادند و فرمودند: «هذا صراطی مستقیما» هر چند خطوط دیگری هم به من منتهی میشود، اما هیچ کدام غیر از این خط راست، راه من و راهی که خدای متعال به من تعلیم فرموده است، نیست. این حقایق معنوی برای انسان قابل فهم است، اما نیاز به زمان دارد.
هر آیه از قرآن کریم باید با روایات رسیده از اهل بیت روشن شود . اگر از این روش استفاده نشود ، اعتقادات ما هم مشابه وهابیون عربستان خواهد شد. فرق ما با آنها در تبعیت از این روایات است. اگر آیهای توسط معصوم صلوات الله علیه خلاف ظاهر آن تفسیر شد ما باید عقلا آن توضیح را بپذیریم، زیرا آنها را معصوم از خطا میدانیم. ما نباید مشابه اهل سنت در مورد توضیح آیات با معصومین صلواتالله علیهم مباحثه کنیم. بسیاری از این اسناد از اهل سنت رسیده است. آنها این تعبد را قبول ندارند و تاریک ماندهاند. اگر برای رساندن برق به لامپ از اتصال چند تکه سیم که یکی از آنها قطعی دارد، استفاده شود، لامپ روشن نخواهد شد. رئوس منافقین مانند همان تکه سیمی هستند که دارای قطعی میباشد و بین مردم و وحی فاصله انداختهاند. اخیرا رسانههای ایران برخلاف روال قبل به تبیین حقایق اعتقادی با شفافیت بسیار بیشتر از گذشته میپردازند. اگر این حرکت مثبت زودتر آغاز شده بود از وهابی شدن بعضی از جوانها جلوگیری به عمل میآمد.
شرایط سید الشهدا صلواتالله علیه که موجب عملکرد متفاوت ایشان نسبت به سایر معصومین صلواتالله علیهم شد، بروز آثار ویژهای را به دنبال داشت. هیچ کس از همهی رموز کار حق تعالی جز خود او آگاه نمیشود. انبیاء هم همان مقداری که خدای متعال به آنها فهمانده است، میفهمند. علت اینکه افراد از جواب شبهاتی که توسط شیطان القاء میشود، عاجز هستند، عدم حضور مستمر آنها در جلساتی است که این گونه مباحث در آن مطرح میشود.
ویژگیهای ماه مبارک رمضان
توضیحاتی در مورد ماه مبارک رمضان علاوه بر قرآن کریم توسط اولیاء الهی بیان شده است. از امیرالمومنین صلوات الله علیه به عنوان راوی اول حدیث، نقل شده است که مقام رسالت صلواتالله علیهوآله در جمعهای که پس از آن ماه مبارک آغاز میشد، خطبهای ایراد فرمودند که در آن پنج خطاب به مردم وجود دارد. اولین خطاب این است که «أیها الناس قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ، شَهْرٌ دُعیتُم فیه إِلی ضیافَةِ الله». حضرت از اینجا تعریف ماه مبارک و شناساندن آن به مومنین را آغاز میکند. در خطاب دوم می فرماید «أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَکُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِکُمْ فَفُکُّوهَا بِاسْتِغْفَارِکُمْ» شما در گرو کارهای خود هستید. پس از شروع ماه مبارک خود را از قید و بند اعمال ناشایست خود آزاد کنید. «وَ ظُهُورَکُمْ مُثَقَّلَةٌ مِنْ أَوْزَارِکُمْ» پشتهای شما از وزر و وبال خودتان سنگین شده است.
همان خدایی که تکالیف ویژهای برای این ماه معین فرموده، خود میداند که چه تفاوتهایی بین این ماه با دیگر ماه ها وجود دارد. او فرموده است و ما هم بنابر تعبد خود این مطلب را میپذیریم. در فقه هم برای شکستن ناحق روزه این ماه در مقایسه با شکستن دیگر روزهها مجازات متفاوتی در نظر گرفته شده است. بدون تعبد دنیا اراده نمیشود. در بحث تعبد و تعقل، اثبات گردید که هیچ حکومتی و مدیریتی بدون تعبد اعمال نمیشود. هیچ مدیریتی نمیتواند به افراد زیر دست خود بفهماند که حکمت این عمل من چه بوده است. تعبد امری عقلایی است و به حل مسائل منجر میشود.
« فَخَفِّفُوهَا بِطُولِ سُجُودِکُمْ». با سجدههای طولانی بارهای روی شانههای خود را سبک کنید. حداقل فرق وزر و وبال با حرام بیّن این است که انسانی که بدون محدودیت حرف میزند و قبل از آن در مورد شرعی بودن یا نبودن آن سخن فکر نمیکند، مبتلا به اشتباه میشود. این گونه سخن گفتن وزر و وبال دارد. کسی که احتیاط و دقت در رفتار خود را مراعات میکند، با کسی که کارهای خود را با اصالۀ الحلّیه و اصالۀ الصّحه پیش میبرد فرق دارد. امیرالمومنین صلواتالله علیه میفرماید: «مَن تَرَکَ الشُّبَهات نَجی مِنَ المُحَرَّمات». نباید گفت انسان مجاز به انجام امر مشتبه، یعنی امری که حلال و حرام بودن آن مشکوک است، میباشد. این مسئله مربوط به دنیا است، اما در آخرت انسان مورد بازخواست قرار خواهد گرفت. اگر انسان دلیلی بر حرمت عملی ندارد، اما از طرف دیگر دلیلی هم بر حلیت آن ندارد، شایسته است تنها در صورتی به انجام آن عمل مبادرت ورزد که ضرورتی برای انجام آن وجود داشته باشد. به عنوان مثال وامهایی که از بانک ها گرفته میشود از اعمال مشتبه محسوب میشود. باید توجه کرد که اضافه کردن الفاظی مانند اسلامی یا شرعی به بعضی از عناوین موجب نمیشود که آن رفتار مطابق قوانین شرع باشد. عملکرد دقیق علما در عمل به مضمون روایت «مَن تَرَکَ الشُّبَهات نَجی مِنَ المُحَرَّمات» نشانگر اهمیت این موضوع است.
“وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ أَقْسَمَ بِعِزَّتِهِ أَنْ لَا یُعَذِّبَ الْمُصَلِّینَ وَ السَّاجِدِین”. خدای متعال به عزت خود قسم یاد کرده است که سجده کنندگان را عذاب نکند. این نکات مربوط به این ماه است. “أَیُّهَا النَّاسُ مَنْ حَسُنَ مِنْکُمْ فِى هَذَا الشَّهْرِ خُلُقَهُ کَانَ لَهُ جَوَازاً عَلَى الصِّرَاط”. کسی که تصمیم میگیرد سوء خلق و بد دهنی خود را در این ماه اصلاح و انسانی کند، خدای متعال دیگر او را عذاب نخواهد کرد. این شخص موفق به درستی و صحت و سلامت خلق میشود. این نکته هم مربوط به این ماه است. “أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ أَبْوَابَ الْجِنَانِ فِى هَذَا الشَّهْرِ مُفَتَّحَة فَاسْأَلُوا رَبَّکُمْ أَنْ لَا یَغلِقَهَا عَلَیکُمْ”. قاعدتاً انسان با کوبیدن به در بسته، در خواست باز شدن آن را میکند. اما در این خطبه میفرماید درهای بهشت باز است. از خدای متعال در خواست کنید آن را به روی شما نبندد . یعنی کاری نکنید که حکمت حق تعالی اقتضای بسته شدن این درب را داشته باشد. نزدیکی انسان مومن در این ماه به رضای خدا با سایر ماهها متفاوت است. امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه میفرماید ایستادم و سؤال کردم؛ “قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِى هَذَا الشَّهْرِ؟”، بهترینِ کارها در ماه مبارک رمضان چیست؟ “قَالَ یَا أَبَا الْحَسَنِ صَلَواتُاللهِعَلَیه أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِى هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّه”. اما باید دانست که در این ماه اصلاح و برطرف کردن شبهات و سستی در اصول اعتقادی بر انجام مستحبات برتر است.