سیره معصومین در عید فطر
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث اول:
نکات سیدالمظلومین در روز عید فطر است
امیرمؤمنان على علیه السلام در یکى از خطبه هاى خویش در روز عید فطر به چند مطلب مهم اشاره میفرماید
مطلب اول:
بعد از حمد و ثناى الهى و فراهم نمودن زمینه پیام هاى آسمانى به بیان مهمترین دستوارت الهى پرداخته و اهم احکام کلیدى را به نمازگزاران فطر مىآموزد
در فرازهایی از گزارشى که شیخ صدوق از بیانات امیرمؤمنان على علیه السلام در خطبه عید فطر آورده است چنین مىخوانیم:
«انّ هذا الیوم جعله الله لکم عیداً و جعلکم له اهلاً فاذکروا الله یذکرکم و ادعوه یستجب لکم؛
امروز را خداوند متعال براى شما عید قرار داده است و به شما شایستگى آن را عنایت فرموده پس شما هم به شکرانه آن، خدا را یاد کنید تا شما را یاد کند و او را بخوانید تا شما را اجابت کند
مطلب دوم:
سپس حضرت به یکى از مهمترین اعمال روز عید فطر که پرداخت زکات فطره است اشاره فرموده و اهمیت آن را متذکر مىشود، چرا که اگر زکات فطره از صورت پرداخت فردى به سمت بُعد اجتماعى آن سوق داده شود پشتوانه و سرمایه مهم اقتصادى در حل مشکلات مردم خواهد بود.
به همین جهت امیرمؤمنان مردم را به پرداخت دین ِ شرعى خویش تشویق نموده و با یادآورى اهمیت موضوع مىفرماید:
« و اَدّوا فِطرَتَکُم، فَاِنَّها سُنَّةُ نَبیِّکُم وَ فَریضَةٌ مِن رَبِّکُم فَلیُؤدّها کُلُّ اِمرِءٍ مِنکُم عَنهُ وَ عَن عیالِهِ کُلِّهِم ذَکَرِهِم وَ اُنثاهُم، صَغیرِهِم و کَبیرِهِم وَ حُرِّهِم و مَملُوکِهِم عَن کُلِّ اِنسانٍ مِنهُم صاعاً مِن بُرٍّ اَوصاعاً مِن تَمرٍ اَو صاعاً مِن شَعیرٍ؛
زکات فطره خود را ـ که سنت پیامبرتان و فریضه واجبى از سوى پروردگارتان مىباشد ـ هر یک از شما از سوى خود و افراد تحت تکفل خود از زن و مرد، کوچک و بزرگ، آزاد و مملوک یک صاع گندم یا خرما یا جو پرداخت نماید.»
مطلب سوم:
على علیه السلام در فراز دیگرى از خطبه خویش به مهمترین دستورات الهى پرداخته و به مسلمانان یادآور مىشود که:
«اطیعوا الله فیما فرض الله علیکم و امرکم به من اقام الصّلوة و ایتاء الزّکوة و حجّ البیت و صوم شهر رمضان و الامر بالمعروف و النهى عن المنکر و الاحسان الى نساء کم و ما ملکت ایمانکم؛
در مواردى که خداوند بر شما واجب کرده و به انجام آن امر نموده است از فرمان خداوند اطاعت کنید، از به پا داشتن نماز، پرداخت زکات، زیارت خانه خدا، روزه ماه رمضان، امر به معروف و نهى از منکر و نیکى و احسان به همسران و زیردستان خود.
مطلب چهارم:
مولاى متقیان با تذکر زشتى برخى گناهان کبیره اضافه مىکند که:
«و اطیعوا الله فیما نهاکم عنه من قذف المحصنة و ایتان الفاحشة و شرب الخمر و بخس المکیال و نقص المیزان و شهادة الزّور و الفرار من الزّحف؛(1)
اى مردم! خدا را در مورد چیزهایی که شما را نهى کرده اطاعت کنید و از انجام آن دورى گزینید که از جمله نسبت ناروا به زنان شوهردار و آبرومند، انجام اعمال زشت همچون فحشا و شرب خمر، کم فروشى در معاملات، گواهى باطل و دروغ و فرار از میدان نبرد از مقابل دشمن است.
مطلب پنجم:
برخى از مردم عید را به معنى نشاط و شادى ظاهرى دانسته و با پوشیدن لباس هاى نو و رنگارنگ و با تدارک غذاهاى متنوع و شیرینى و شربت و گفتن و خندیدن و سیاحت و تفرج بى محتوا خود را سرگرم مىکنند. در حالى که عارفان با بصیرت و اولیاء خاص الهى با چشم دل به عید نگریسته و زوایاى معنوى آن را جستجو مىکنند.
بخشى از کوشش هاى مردان الهى در ایام عید بُعد اجتماعى دارد که در حل مشکلات برادران دینى، رسیدگى به نیازمندان و محرومان و گرفتاران، شاد و مسرور ساختن برادران و خواهران دینى، کمک به مستضعفان فکرى جامعه و اهتمام به مسائل عمومى و مبتلا به مسلمانان جلوه مىکند
چرا که آنها بر این باورند که على علیه السلام در مورد ویژگی هاى مردان الهى فرموده است:
« نفسه منه فى عناءٍ والناس منه فى راحةٍ اتعب نفسه لآخرته و اراح النّاس من نفسه؛(2)
نفس او از دستش در رنج و ناراحتى است امّا مردم (به خاطر خدماتى که او انجام مىدهد) از او در آسایش اند. او براى (رسیدن به درجات عالى در روز) قیامت خود را به زحمت مى افکند ولى مردم را به رفاه و آسایش مىرساند.»
مطلب ششم:
مؤمنین بعد از این که در ماه مبارک رمضان آن ریاضت ها را مىکشند و کشیدند، روز عید روز لقاى آنهاست لقاء الله است آن روز براى آنها.
«لغیرک من الظهور ما لیس لک(3) ؛
خدایا! براى غیر تو چه ظهورى هست که براى تو نیست؟!» آنها همه چیز را از او مىدانند و آن روز را عید مىکنند براى این که بعد از ریاضات یوم ورود به حضرت است.
و در عید قربان نیز بعد از این که تمام عزیزانشان را از دست دادند، مهیا براى ملاقات مىشوند، بعد از این که نفس خودشان را کشتند و هر چه عزیز است در راه خدا از آن گذشتند آن وقت است که روز لقاء است و جمعه هم در اثر اجتماعاتى که مسلمین با هم دارند، اهل معرفت مهیا مىشوند براى لقاء الله. پس برداشت آنها غیر از برداشت ماست و ما امیدواریم که به تبع اولیاء خدا به جلوه اى از آن جلوه ها برسیم و ذره اى از آن معارف در قلب ما واقع بشود.(4)»
به همین جهت حضرت امام مجتبى علیه السلام هنگامى که مشاهده کرد عده اى از مردم در روز عید فطر مشغول لهو و لعب و خنده هستند خطاب به یارانش فرمود: خداوند متعال ماه رمضان را معیار آزمایش مردم قرار داده است که در آن مردم براى کسب مقامات معنوى و بهشتى مسابقه مى دهند عده اى در این مسابقه برنده شده و برخى دیگر از کسب این مقامات باز مىمانند.
کمال شگفتى است از کسى که بى خبر از نتیجه این مسابقه به خندیدن و خوشگذرانى مشغول است به خدا سوگند! اگر پرده ها کنار رود نیکوکاران به نتائج نیکو رفتارى خود مشغول بوده و بدکاران گرفتار اعمال بد خود هستند.(5)
بحث دوم:
شوق دیدار یار
از برجسته ترین و به یاد ماندنى ترین ساعات روز عید فطر لحظاتى است که منتظران راستین ظهور حضرت ولى عصر(عج) آرزوى دیدار آن حضرت را کرده و در فراقش با دلى مملو از امید اشک حسرت مىریزند.
آنان به یاد سخن حضرت باقر علیه السلام مىافتند که فرمود:
«ما مِن یَومِ عَیدٍ لِلمُسلِمینَ اَضحَىً وَلا فِطرٍ اِلا و هُوَ یُجَدِّدُ الله لآلِ مُحَمَّدٍ(ع) فِیهِ حُزناً قالَ قُلتُ وَ لِمَ ذلِک قالَ اِنَّهُم یَرَونَ حَقَّهُم فى اَیدى غَیرِهِم؛(6)
هیچ عید فطر و قربان نیست که با آمدن آن غم و اندوه آل محمد(ص) تجدید شود راوى گفت: چرا در روز عید غمگین مىشوند؟ امام فرمود: زیرا آنان حق خود را در دست دیگران مىبینند و از این که افراد غیر شایسته بر جایگاه رهبرى امت قرار دارد و امام راستین هنوز ظهور نکرده است که حکومت عادلانه و سایه پر از عدل و داد خود را بر مردم بگستراند، غمگین و ناراحتند. به همین جهت یکى از رایج ترین اعمال این روز که اولیاء خدا و عارفان واصل به آن اهتمام خاص دارند زمزمه دعاى ندبه در روز فطر است که دردمندانه و عاشقانه با امام زمان(ع) نجوا مىکنند:
«هل الیک یا بن احمد سبیلٌ فتلقى... متى ترانا و نراک و قد نشرت لواء النّصرترى... .»
این ابیات مولوى تا حدودى بیانگر راز دل ندبه خوانان عید فطر است که به مولاى خویش عرضه مىدارند:
در هوایت بىقرارم روز و شب سر ز پایت بر ندارم روز و شب
اى مهار عاشقان در دست تو در میان این قطارم روز و شب
تا که بگشایم به قندت روزه ام تا قیامت روزه دارم روز و شب
چون ز خوان فضل روزه بشکنم عید باشد روزگارم روز و شب
جان روز و جان شب اى جان تو انتظارم، انتظارم روز و شب
تا به سالى نیستم موقوف عید با مه تو عید دارم روز و شب
زآن شبى که وعده کردى روز وصل روز و شب را مىشمارم روز و شب
بس که کشت مهر جانم تشنه است ز ابر دیده اشکبار روز و شب
عارف وارسته حاج میرزا جوادآقا ملکى تبریزى در این مورد در کتاب ارزشمند المراقبات(7) مىنویسد: بر مؤمن راستین شایسته است امروزه غیبت آن حضرت و غصب حکومت آن حضرت توسط دشمنان، سختى حال شیعیان و رعایاى او را در دست کافران و فاجران بنگرد و ببیند که به آنان از قتل نفوس و هتک آبرو و غصب اموال و بدى حال و مقام خوارى و ابتذال چه مىرسد بایستى خوشحالى او به اندوه زیاد و خنده او به گریه و عید او به ماتم مبدل گردد و به خواندن دعاى ندبه بسان زن بچه مرده اى بگرید و فرج او را از خدا بخواهد...
"و تلافى ان کان فیه أتلافى بک عجّل به جعلت فداکا" ؛
اگر تلف شدن من در رسیدن به تو باشد، در آن شتاب کن فداى تو شوم .
"و بما شئت فى هواک اختبرنى فاختیارى ماکان فیه رضاکا" ؛
و به هر چه بخواهى در راه عشق خودت مرا آزمایش کن که آنچه را که رضاى تو در آن است انتخاب مىکنم.
"بجمال حجبته بجلالٍ هام واستعذب العذاب هناکا " ؛
قسم به جمال خودت که از او پوشیده اى و جلال خودت که او را سرگردان ساخته اى و در کوى تو عذاب را شربت گوارا مى داند.
" ذات قلبى فأذن له یتمنّا ک فیه بقیّة لرجاکا"؛
دل من آب شد پس به او اجازه بده که ترا آرزو کند، در این قلب نیم رمقى براى امید و تمناى تو هست.
بنابراین درخواست برقرارى دولت کریمه حضرت مهدى(عج) بهترین پاداش و عیدى است که مىتوان در روز عید فطر از خداوند متعال آن را درخواست نمود.
سیدبن طاووس در ضمن اعمال روز عید از امام باقر علیه السلام نقل مىکند:
هنگامى که از منزل خارج شده و به سوى نماز عید مىروى دعاى "اللّهم من تهیّأ" را مىخوانى و هنگامى که به نام مبارک حضرت صاحب الزمان(ع) رسیدى با آرزوى تحقق وعده الهى و استقرار حکومت عدل مهدوى علیه السلام مىگویى:
«اللّهم افتح لنا فتحاً یسیراً و انصره نصراً عزیزاً... اللّهم انّا نرغب الیک فى دولةٍ کریمةٍ تعزّ بها الاسلام و اهله و تذّلّ بها النّفاق و اهله...(8) ؛
خداوندا براى ما فتح آسان عنایت فرما و آن حضرت را با نصرتى عزتبخش یارى نما. پروردگارا! ما خواهان ایجاد دولت کریمه اى هستیم که با آن به اسلام و مسلمانان عزت بخشیده و جبهه نفاق و اهلش را به خاک مذلّت بنشانى ...
سیره تربیتى امام سجاد علیه السلام در عید فطر
سیره تربیتى و آموزنده امام سجاد علیه السلام را به روایت سیدبن طاووس مىخوانیم:
امام صادق علیه السلام فرمود:
شیوه حضرت على بن الحسین علیه السلام در ماه رمضان چنان بود که هر گاه غلامان یا کنیزان آن حضرت خطایی را مرتکب مىشدند آنان را تنبیه نمىکرد. آن حضرت فقط خطاها و گناهان آنان را در دفترى ثبت کرده و تخلّفات هر کس را با نام و موضوع مشخص مىنمود. در آخر ماه همه غلامان و کنیزان را جمع کرده و در میان آنان مىایستاد. آنگاه از روى نوشته تمام کارهاى خلاف آنان را که در طول ماه رمضان مرتکب شده بودند برایشان گوشزد مىکرد و به تک تک آنان مىفرمود: فلانى تو در فلان روز و فلان ساعت تخلفى کردى و من ترا تنبیه نکردم! آیا به یاد مىآورى؟ مىگفت: بلى اى پسر رسول خدا! و تا آخرین نفر این مطالب را متذکر مىشد و آنان به اشتباهات و خطاهاى خود اعتراف مىکردند. آنگاه به آنان مىفرمود:
«ارفعوا اصواتکم و قولوا یا على بن الحسین! انّ ربّک قد احصى علیک کلّما عملت کما احصیت علینا کلّما قد عملنا و لدیه کتابٌ ینطق علیک بالحقّ لایغادر صغیرةً ولا کبیرةٌ ممّا اتیت الا احصاها و تجد کلما عملت لدیه حاضراً...؛
با صداى بلند بگوئید: اى على بن الحسین! پروردگارت تمام اعمال و رفتار تو را نوشته است چنانکه تو اعمال ما را نوشته اى نزد خداوند نامه اعمالى هست که با تو به حق سخن مىگوید و هیچ عمل ریز و درشتى را فرو نمی گذارد و هر چه انجام داده اى به حساب آورده و تمام آنچه را که انجام داده اى نزد او حاضر و آماده خواهى یافت، چنانکه ما اعمال خود را در نزد تو آماده و ثبت شده دیدیم. پس ما را ببخش هم چنانکه دوست دارى خدا تو را ببخشد. اى على بن الحسین! به یاد آر آن حقارت و ذلّتى را که فرداى قیامت در پیشگاه خداى حکیم و عادل خواهى داشت. آن پروردگار عادل و حکیمى که ذرّه اى و کمتر از ذرّه اى به کسى ظلم و ستم روا نمىدارد و اعمال بندگان را هم چنانکه انجام داده اند به آنان عرضه خواهد کرد و حساب و گواهى خدا کافى است ...
ببخش و عفو کن تا پادشاه روز قیامت از تو عفو کرده و درگذرد چنانکه خودش در قرآن مىفرماید:
« ولیعفوا و لیصفحوا الا تحبّون ان یغفر الله لکم والله غفورٌ رحیمٌ (9)؛
باید ببخشند و درگذرند. آیا دوست ندارید خداوند شما را بیامرزد؟ او خداوند آمرزنده و مهربان است.
امام سجاد علیه السلام این کلمات را براى خویش و غلامان و کنیزانش تلقین میفرمود.
(البته شایان ذکر است که اهل بیت هیچ نیازی به خدمتکار نداشتند و ایشان با وجود غلام و کنیز باز هم کارهایشان را خود انجام می دادند و یا همانند حضرت زهرا علیها السلام کارها را تقسیم می نمودند. اما حضور آنها در نزد اهل بیت علیهم السلام دلایلی داشت که به اختصار برمی شماریم:
1- در برخی موارد خود غلامان و کنیران از روی عشقی که به اهل بیت داشتند مشتاق خدمت به ایشان بودند و خواهان همجواری با این بزرگواران بودند.
2- در عصر اهل بیت برده داری و استثمار از آنها مرسوم بود و ایشان هم از این وضع ناراضی بودند پس بردگان را می خریدند و آنان را به بهانه های مختلف در راه خدا آزاد می کردند چرا که بر اساس فقه اسلامی، کسی نمی تواند برده آزاد شده را خریداری کند.)
آنان با هم تکرار مىکردند و خود امام سجاد که در میان آنان ایستاده بود و مىگریست و با لحنى ملتمسانه مىگفت:
«ربّ انّک امرتنا ان نعفوا عمّن ظلمنا فقد ظلمنا انفسنا فنحن قدعفونا عمّن ظلمنا کما امرت فاعف عنّا فانّک اولى بذلک منّا و من المأمورین... ؛
پروردگارا، تو به ما فرمودى از ستمکاران خویش درگذریم و ما به راستى بر خود ستم کرده ایم. همان طور که فرمودى، ما از کسانى که ستم کرده اند درگذشتیم، تو هم از ما درگذر که تو در عفو کردن از ما و از ماموران برترى.
تو به ما فرمودى سائلى را از درگاه خود محروم نکنیم و هم اکنون ما سائلان و گدایان در آستانه در خانه ات زانو زده و احسان و عطاى تو را مىطلبیم، بر ما منت بگذار و محروممان نگردان، که تو در این کار شایسته تر از ما و از مأموران هستى. خدایا! من اکرام کردم تو هم به من اکرام کن و با اهل نعمت و مغفرت محشور نما اى صاحب احسان و کرامت.
پس از این برنامه عرفانى حضرت سجاد علیه السلام خطاب به غلامان و کنیزان خویش مىفرمود: من شما را عفو کردم، آیا شما هم من و بدرفتاری هاى مرا که فرمانرواى بدى براى شما و بنده فرومایه اى براى فرمانرواى بخشاینده عادل و نیکوکار بودم، بخشیدید؟! همگى یک صدا مىگفتند: با این که ما از تو جز خوبى ندیده ایم ترا بخشیدیم. آنگاه به آنان مىفرمود: بگوئید خداوندا! از على بن الحسین درگذر! همان طور که او از ما در گذشت، او را از آتش جهنم آزاد کن همان طور که او ما را از بردگى آزاد کرد. آنان دعا مىکردند و امام سجاد علیه السلام هم آمین مىگفت. و در پایان مى فرمود: بروید، من از شما در گذشتم و آزادتان کردم به امید این که خدا نیز از من درگذرد و آزادم کند.
امام سجاد علیه السلام در روز عید فطر چندان به خدمتکاران خود جایزه و هدایا مىبخشید که از دیگران بى نیاز مىشدند. هر سال در شب آخر ماه مبارک رمضان در هنگام افطار حدود بیست بنده آزاد مىکرد و مىگفت:
«انّ لله تعالى فى کلّ لیلةٍ من شهر رمضان عند الافطار سبعین الف عتیقٌ من النّار کلّاً قد استوجبوا النّار؛
خداوند متعال در هر شب ماه مبارک رمضان هفتاد هزار کس را از آتش جهنم آزاد مىکند که همگى مستحق عذاب بوده اند آن حضرت هیچ بنده اى را بیش از یک سال به بندگى نمىگرفت. هر گاه کسى را در اول سال و یا در وسط آن مالک مىشد در شب عید فطر آزاد مىکرد.
این عمل روش هر ساله او بود. بندگان سیاه را که هیچگونه نیازى به آنان نداشت مىخرید و در عرفات بعد از مراسم عرفه همه را آزاد ساخته و هدایاى قابل توجهى را به آنان عطاء مىکرد.(10)
پی نوشت ها:
1. من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 516.
2. نهج البلاغه صبحى صالح، خطبه 193.
3. فرازى از دعاى عرفه.
4. صحیفه امام، ج 18، ص 395.
5. وسائل الشیعه، ج 7، ص 681.
6. تهذیب الاحکام، ج 3، ص 289.
7. المراقبات، ص 343.
8. اقبال الاعمال، ج 1، ص 476.
9. نور آیه 22
10. اقبال الاعمال ص 260