ماه مبارک رمضان و غفران الهی 3
حجت الاسلام و المسلمین فرحزاد
ماه مبارک رمضان و غفران الهی
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم :«فان الشقی من حرم غفران الله فی هذا الشهر العظیم» (وسائل الشیعه ج10ص313).
دریـغا که فصـل جوانـی گـذشت به لهـو و لعـب زندگانی گذشت
دریـغا که بـی ما بـسـی روزگار بـرویـد گـل و بشــکفـد نوبـهـار
کسانی که از ما به غیب اندرند بیاینـد و بـر خـاک ما بـگــذرند
چرا دل بر این کاروانـگه نهیم که یارن برفتـند و ما در رهیم
بسی تیرودی ماه و اردیبـهشت بیاید که ما خاک باشـیم و خشت
بـیا تا بـر آریــم دســتی زدل که نتـوان بـرآورد فـردا ز گل
برکات ذکر صلوات
ذکر صلوات در همه زمان ها و مکان ها بهترین ذکرهاست و آثار و برکات زیادی دارد ولی بالخصوص در شب و روز جمعه خیلی سفارش شده است. امام صادق سلام الله علیه می فرماید: کمتر حسنه ای داریم که سه هزار خاصیت داشته باشد. معمولاً خاصیت یک حسنه ده برابر، بعضی ها هفتاد برابر و بعضی ها صد برابر است اما هیچ کدام مانند صلوات سه هزار خاصیت ندارند. خدای متعال از کسانی که در شب و روز جمعه صلوات بر محمد و آل محمد بفرستند هزار گناه پاک می کند، هزار حسنه مرحمت می کند و هزار درجه می دهد (المحاسن ج1ص59).
استفاده از فرصت ها و برکات ماه رمضان
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید: «اقبل الیکم شهر الله بالبرکة و الرحمة» (وسائل الشیعه ج10 ص313). شهر رمضان با برکت و رحمت به شما روی کرده است. خدای متعال در هر شبی از شب های ماه مبارک رمضان یک میلیون نفر از آتش جهنم آزاد می کند و در شب و روز جمعه در هر ساعتی از این روز یک میلیون نفر را آزاد می کند. خدای متعال در روز جمعه برات آزادی می دهد و آن ها را از آتش جهنم آزاد می کند. لحظه های جمعه را قدر بدانیم. دقیقه ها و لحظه های روز جمعه لحظه های آزادی از آتش جهنم است و رحمت خدا بر سر بندگانش ریزش دارد. سفره رحمت الهی پهن است هر چقدر بتوانیم از این سفره رحمت الهی بهره بگیریم .
اگر از روزه ماه مبارک رمضان، نماز، قرآن و دعا... بهره درست گرفتی به خدا نزدیک می شوی اما اگر بهره گیری درست نکردی پایین می آیی یعنی شقی می شوی. انسان یا بالامی رود یا پایین می آید اعمال بی تفاوت نیست. ممکن است کسی بگوید آقا من بی تفاوتم حرف خدا را گوش نمی دهم، بندگی خدا را نمی کنم، عبادت نمی کنم. باید جواب داد اگر نکنی حتماً داری ضایع می شوی اگر فرمان خدا را اطاعت نکنی حتماً صرف شیطان می شوی راه سومی نداریم. «فماذا بعد الحق الا الضلال» (یونس 32). یعنی اگر حق نبود باطل است. اگر جلو نرفتی حتماً درجا می زنی یا داری عقب گرد میکنی. چون همه هستی دارد جلو میرود شما اگر بایستی جلو نروی عقب رفتی. خیلی ها ممکن است بگویند آقا ما کار خوب نمیکنیم بندگی خدا را نمیکنیم باید بدانند قوای ما معطل نمیماند. اگر ما صرف خدا و راه امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف نشویم قطعاً صرف راه شیطان و بطالت و چیزهای بی خودی میشویم. ما مثل شمعی میمانیم که داریم مصرف میشویم اگر در راه خوب مصرف شدیم چه خوب اگر نشدیم ضرر کردیم.
«لم تزدد من الله الا بعدًا» (بحارالانوار ج79ص198). تمام افرادی که ماه رمضان را درک می کنند دو دسته هستند یا آمرزیده می شوند و به خدا و پیامبر و امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف نزدیک می شوند یا خدای نکرده دورتر می شوند. پیامبر فرمودند: «من ادرک شهر رمضان فلم یغفر له فابعده الله» (وسائل الشیعه ج7 ص206). یعنی اگر کسی ماه رمضان را درک کرد و آمرزیده نشد از رحمت خدا دور و ملعون است.
صرف چیزهای خوب شدن به جای صرف چیزهای بی ارزش شدن
روایت داریم اگر کسی امروزش بهتر از دیروز باشد «فهو مرحوم». رحمت خدا او را می گیرد مورد رحمت خداست، «من ساوی یوماه». و هر کس دو روزش با هم مساوی باشد ضرر کرده و مغبون است، و اگر امروزتان بدتر از دیروز باشد «فهو ملعون» (بحارالانوار ج68 ص173). ملعون و از رحمت خدا دور است. چون خدای متعال برای شما موقعیت و شرایط فراهم کرده ولی شما بهره نگرفتی و استفاده نکردی.
اگر صرف چیز خوب نشدی قطعاً بدان صرف چیزهای بیهوده و بی ارزش شدی. قوای ما معطل نمی ماند و در حال مصرف شدن و خرج شدن است. در رابطه با اعمال هم همین طور است آن هایی که نماز می خوانند، روزه می گیرند بعضی هایشان بالا می روند و بعضی هایشان پایین می آیند و زمین می خورند. روایت داریم بعضی ها نماز می خوانند و جز دوری از خدا چیزی نصیبشان نمی شود. و بعضی ها نمازشان این قدر به درد نخور است که در سر صاحبش می زنند. مولوی در مثنوی می گوید: خر عیسی چو به مکه رود همان خر باشد. اگر یک حیوانی به مکه رفت و طواف، سعی، صفا و مروه کرد باز همان حیوان است.
دوری کردن از گناه نشانه قبولی حج
ابو بصیر خدمت امام آمد دید همه دارند «لبیک اللهم لبیک لبیک لا شریک لک لبیک» (الکافی ج4 ص249). می گویند. یک ولوله ای دور خانه خدا را پر کرده است و سعی صفا و مروه پر از ذکر خداست. به امام گفت: «ما اکثر الحجیج» (بحارالانوار ج27ص29). یابن رسول الله چقدر حاجی زیاد است. حضرت فرمود: این طور نیست. «ما اکثرالضجیج و العجیج و اقل الحجیج» (بحارالانوار ج27ص29). یعنی ناله و فریاد کننده خیلی زیاد است ولی حاجی واقعی خیلی کم است. حاجی واقعی آن کسی است که وقتی مکه می رود و برمی گردد عوض شود اگر عوض شد شک نکند حجش قبول شده و این حاجی واقعی است اما اگر دروغ گفت، ربا خورد، حقه بازی کرد حتماً بداند حجش قبول نیست. (نماز، روزه، حج، دعا، حرم، جمکران یا ما را بالا می برد یا پایین می آورد آن هم به این بستگی دارد ما چه بهره برداری بکنیم. آیا نفس و هوی و هوسمان مسلط می شویم یا نه.) پیرمردی می گفت من افرادی را سراغ دارم که چهل سال است نماز جماعت می رود، هیئت می رود، حرم می رود، جلسه قرائت قرآن می رود، کارهای عبادی انجام می دهد اما نشان به همان نشان که همان آدمی که چهل سال قبل بود همان است. یعنی کارهای بدش را کنار نگذاشته و عوض نشده است.
شما وقتی یک خرما دهانت می گذاری قند شما را بالا می برد، وقتی آب یخ می خورید عطش شما برطرف می شود، وقتی غذا می خورید انرژی پیدا می کنید آیا نماز با این عظمتش نباید در ما اثر بگذارد؟ روزه ای که خدا می گوید «الصوم لی و انا اجزی به» (الکافی ج4 ص63).
من جزای او هستم من مزد او هستم نباید در ما اثر بگذارد؟
تاثیر مثبت نشانه قبول شدن عبادات
شخصی از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم سؤال کرد یا بن رسول الله از کجا بفهمیم نمازهای ما مورد پذیرش و قبول حق تعالی قرار گرفته یا قرار نگرفته؟ حضرت فرمود: اگر نماز مصداق این آیه باشد «ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر» (عنکبوت 45). خاصیت نماز واقعی این است که سازندگی دارد انسان را از فحشاء و منکر و بدی ها باز می دارد جلوی آدم را می گیرد. اگر نماز شما، شما را از گناه و بدی باز می دارد شک نکنید نماز شما حتماً قبول است. نماز مثل نهر آب یا حمام است کسی که هر روز پنج بار به حمام برود و خودش را بشوید حتماً پاک می شود اگر نماز شما هم شما را از بدی ها باز داشت حتماً بدانید نماز شما قبول است. «من لم تنته صلاته عن الفحشاء و المنکر لم تزدد من الله الا بعدا» (بحارالانوار ج79 ص198). اگر کسی نماز او، او را از بدی ها باز نمی دارد (نماز می خواند ولی دروغ می گوید، غیبت می کند، بداخلاقی می کند، حقه بازی و کلک می زند، ظلم می کند، ریا می کند.) این همه اش از خدا دارد دور می شود و نماز می آید به سرش می خورد. ما نباید فقط ظاهر را ببینیم روح نماز، حضور قلب و اخلاص و سازندگی و ارتباط با خداست. پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم می فرماید: «لیس صلاتک قعودک و قیامک». نماز شما فقط قیام و قعودتان نیست. (ابن ملجم هم خیلی نماز می خواند هیچ کدام از قاتل های امام های ما بی نماز نبودند همه نماز می خواندند، روزه می گرفتند نماز جمعه هم می خواندند. ولی اگر نماز واقعی می خواندند امام حسین علیه السلام را شهید نمی کردند. نماز باید سازندگی داشته باشد. نماز صرف خم و راست شدن نیست اخلاص و توجه به خدا و ارتباط با خدا روح نماز است.
جهانگردی به مسجد امام اصفهان آمده بود نمازخواندن ندیده بود، دید یک نفر آمده در مسجد خودش را راست می کند روی زمین می رود بالا می رود. آمد چپ چپ به این نگاه کرد و گفت: این چه نوع ورزشی است من ورزش زیاد دیدم اما همچنین ورزشی تا حال ندیده بودم. به او گفت ورزشت خیلی خوب بود ولی خیلی کم بود چند بار بیشتر خم نشدی. بعضی افراد در نماز فقط خم و راست می شوند.
ملعون بودن کسی که با وجود ماه رمضان و پدر و مادرش بخشیده نشده باشد
پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم از منبر سه پله ای بالا تشریف بردند و روی هر پله ای که می رسیدند یک آمین می فرمودند. سؤال کردند یا رسول الله چرا آمین فرمودی؟ فرمود: بر پله اول که قدم گذاشتم جبرئیل گفت: هر کس ماه رمضان را درک بکند آمرزیده نشود خدا لعنتش کند گفتم آمین. (وسائل الشیعه ج7ص206). (یعنی انسان ماه رمضان، ماه رحمت را درک کند و خودش را نشورد، صاف نشود ساخته نشود، پاک نشود غل و غش ها و کینه ها را از خودش دور نکند این شخص ملعون است.) جبرئیل گفت: هر کس پدر و مادرش را درک بکند و به آن ها احترام نکند، محبت نکند آمرزیده نشود او ملعون است من هم گفتم آمین. (پدر و مادر بهشت و جهنم شما هستند قدرشان را بدانید. با هر محبت و احترامی بالا می روید و با هر گونه اذیت وآزار و شکنجه، دل شکستن، قهر، اذیت و بی احترامی به پدر و مادر شما را پایین می برد. امام سجاد زین العابدین سلام الله علیه داشتند می رفتند دیدند یک جوان بی ادبی به پدرش تکیه داده یا جلوی پدر راه می رود (به حالت بی ادبی) امام سجاد علیه السلام از این جوان آن قدر بدش آمد که تا آخر عمر با این جوان صحبت نکردند.) پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «من ادرک الوالدین فلم یغفر له فابعده الله» (وسائل الشیعه ج7 ص206). خدا او را از رحمت خودش دور کند و کسی که نام من را بشنود و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد اگر آمرزیده نشود: «فابعده الله» (وسائل الشیعه ج7 ص206) از رحمت خدا دور باشد. یعنی صلوات و دعا بر پیامبر باعث آمرزش می شود.
پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم می فرماید: «فان الشقی من حرم غفران الله فی هذا الشهر العظیم». شقی، بدبخت و بدعاقبت آن کسی است که ماه رمضان را درک بکند و مورد آمرزش خدا قرار نگیرد. خدایی که هر شب یک میلیون نفر را می آمرزد، خدایی که در شب و روز جمعه در هر ساعتی یک میلیون نفر از آتش جهنم آزاد می کند و در شب قدر میلیاردها انسان را از آتش جهنم آزاد می کند. اگر کسی این قدر بی عرضه باشد که رحمت فراگیر خدا را نتواند روی سر خودش بیاورد این واقعاً بدبخت و ملعون است. واقعا خبیث و شقی است چون رحمت خیلی فراگیر است خیلی گسترده است ولی شامل حالش نشده است.
تعجب از بخشیده نشدن با وجود رحمت های الهی
در روایت داریم که حسن بصری ادعای تقدس گری داشت یک جمله ای درست کرده بود و آن جمله اش این بود: «العجب کل العجب ممن نجی کیف نجی» (بحارالانوار ج75 ص153). شگفتی و تعجب در این است تمام شگفتی ها در این است کسی که نجات پیدا می کند چطور می شود نجات پیدا می کند. یعنی نجات پیدا کردن خلاف قاعده است همه هلاک می شوند چطور می شود کسی نجات پیدا می کند. مردم همه از بین رفتنی اند هلاک شدنی اند حالا اگر یکی جان سالمی به قبر برد و به بهشت رسید تعجب است که چطور نجات پیدا کرد. این شعار حسن بصری وقتی به گوش امام سجاد زین العابدین علیه السلام رسید فرمودند: این جمله، جمله غلطی است این حرف حرف غلطی است. حرف هایی که غیر امام ها می زنند باید ببینیم امام تأیید می کند. «والحق معکم و فیکم و منکم و الیکم» (التهذیب ج6 ص97). حق با شما و در شماست و از شما می آید و به شما برمی گردد. اهل بیت علیهم السلام معیار حق هستند. روایت داریم «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» (فرج المهموم ص220). یعنی به حرف و کلام نگاه کن به گوینده نگاه نکن. امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه فرمودند: آدم بد ممکن است حرف حسابی بزند و برعکس. (مثل فارسی است می گوید در و گوهر اگر از دهان سگ هم بیفتد آن در و گوهر را آب بکش استفاده کن.) امام سجاد علیه السلام فرمودند این شعار و این کلام کاملاً نادرست است و باید 180 درجه عوض شود. «العجب کل العجب ممن هلک کیف هلک مع سعة رحمة الله» (بحارالانوار ج75 ص153). شگفتی است خدای ارحم الراحمین، پیامبر رحمة للعالمین، قرآن رحمت، دین رحمت، نماز رحمت، روزه رحمت... و 124 هزار پیامبر را فرستاده شده، کتاب های آسمانی، علماء، .. این همه وسائل رحمت خدا گسترده شده اگر کسی نجات پیدا نکرد هلاک شد تعجب بکنید. یعنی با این سعه رحمت خدا اگر کسی در جهنم رفت جای تعجب دارد بهشت رفت تعجب ندارد چون رحمت خدا خیلی گسترده و فراگیر است. ماه رمضان ماه رحمت است نماز و روزه و دعاهایش رحمت است بی بهره نمانید. امام سجاد علیه السلام در دعای ابو حمزه عرضه می دارد «الهی ان ادخلتنی النار ففی ذلک سرور عدوک و ان ادخلتنی الجنه ففی ذلک سرور نبیک» (بحارالانوار ج95 ص92). خدایا اگر من را جهنم ببری دشمنت شیطان خوشحال می شود ولی اگر به بهشت ببری پیامبرت، حبیبت، نبیت خوشحال می شود. به خودت قسم من می دانم خوشحالی پیامبر پیش تو بهتر از خوشحالی شیطان است. بیا من را بهشت ببر و مورد رحمتت قرار بده. (آیا اگر کسی رفوزه و مردود بشود معلمش خوشحال می شود؟ پیامبر هم اگر کسی جهنم برود ناراحت می شود و بهشت برود خوشحال می شود).
واعظی به جایی منبر رفته بود وسط منبر دیوانه ای وارد مجلس می شود و شکلک در می آورد و حواس گوینده و مردم را پرت می کرد. واعظ که دید مجلس دارد به هم می خورد ناراحت شد و به دیوانه گفت: ان شاء الله خدا نابودت کند بنشین سر جایت، نفرینش کرد. دیوانه بلند شد رو کرد به مردم و حرف حسابی زد گفت: این آقای واعظ خوب است بگوید خدا هدایتت کند خدا یک عقل کاملی به تو بدهد تا من اذیت و آزار به کسی نداشته باشم. شما به من می گویید دیوانه و به این آقا می گویید عاقل، خدا نابودتت کند دعا بود که برای من کرد. یعنی یک دیوانه هم ممکن است حرف حسابی بزند.
امیرالمومنین سلام الله علیه در نهج البلاغه می فرماید: «ان الحکمة لتکون فی قلب المنافق فتلجلج فی صدره» (بحارالانوار ج2 ص94). یعنی کلام حکیمانه و حکمت گاهی در سینه آدم منافق هست جولان می کند بالا و پایین می رود از دهانش در می آید به اهلش می رسد و او عمل می کند راه نجات پیدا می کند. «خذ الحکمه و لو من اهل النفاق» (شرح نهج البلاغه ج18 ص29).
ذکر مصیبت امام حسین علیه السلام
هر شب جمعه زیارت قبر آقا اباعبد الله الحسین علیه السلام مستحب است. امام حسین علیه السلام چه کرده که باب رحمت واسعه خداست. آنهایی که هنوز کربلا نرفتند سعی کنند خودشان را به کربلا برسانند و لو در عمرت یک بار هم بتوانی کربلا بروی خیلی کار مهمی کردی. و سعی کن یک برنامه ریزی مرتب داشته باشید که شب جمعه بروید. اگر احیاناً با قافله هایی رفتید که نوبتشان به شب جمعه نمی افتد از نجف تا کربلا یک ساعت راه است یک ماشین دربست بگیرید شب جمعه از نجف به کربلا می روید و زیارت می کنید برمی گردید. روایت داریم در شب جمعه امیرالمؤمنین علیه السلام هم در کربلاست. علمای بزرگ ما پیاده از نجف راه می افتادند شب جمعه کربلا می رفتند. شب جمعه زیارت امام حسین علیه السلام برات آزادی از آتش جهنم صادر می کند.
شخصی به نام حاج عباس چاوش هیئتی داشته که همراه هیئت هر سال یک بار پیاده کربلا می رفت. یک سالی هیئت را حرکت می دهد پیاده کربلا می آورد غروب پنج شنبه نزدیک کربلا می رسند روزی مثلاً یک فرسخ چند فرسخ راه می رفتند می گویند استراحت کنیم فردا وارد کربلا بشویم اما یک وقت چراغ حرم و گلدسته های حرم آقا امام حسین علیه السلام که روشن می شود این دل هایشان پر می کشد و حاج عباس می گوید اگر شب جمعه نبود اینجا می ماندیم فردا می رفتیم ولی امشب حیف است شب جمعه است و لو خسته هستید بیایید همت کنید امشب کربلا برویم. قافله را حرکت می دهد و شب جمعه کربلا می برد وسایلشان را در کاروانسرا می گذارند و با حالت خستگی به حرم امام حسین علیه السلام می آیند و نماز مغرب و عشا می خوانند زیارت نامه می خوانند. به حاج عباس چاوش می گویند که برای ما یک روضه بخوان او هم یک روضه از حضرت علی اکبر علیه السلام برای این ها می خواند و این ها گریه می کنند.... شب می خوابند ولی صبح می بینند حاج عباس چاوش خیلی منقلب است یک حالت انقلاب عجیبی به او دست داده، می پرسند حاج عباس چرا این قدر منقلبی؟ می گوید دیشب خواب عجیبی دیدم خواب دیدم در کاروانسرا را می زنند آمدم دیدم غلامی است گفت: من غلام و نماینده امام حسین علیه السلام هستم آمدم به شما بگویم زوارت را آماده کن آقا امام حسین علیه السلام می خواهند به دیدن آن ها بیایند. در عالم رؤیا شما را بیدار کردم یک وقت دیدم آقا امام حسین علیه السلام تشریف آوردند به همه ماها عنایت کردند تفقد کردند به من رو کردند و فرمودند: حاج عباس من به خاطر سه کار آمدم اول این که شما از راه دور پیاده به زیارت من آمدید. هر دیدی بازدیدی دارد من بر خودم لازم می دانم از شما تشکر کنم و به دیدار شما بیایم. کار دوم من این است که حاج عباس در شمال که هیئت داری یک پیرمردی کفش عزادارها را جفت می کند سلام من را به او برسان من به او هم لطف و نظر دارم او را هم فراموش نمی کنم. (خوشا به حال آن هایی که در گوشه و کنار در خانه اهل بیت علیهم السلام قدم خیر برمی دارند.) کار سوم من این است که حاج عباس اگر این دفعه شب جمعه به کربلا آمدی در حرم من هر روضه ای خواستی بخوانی بخوان ولی از تو خواهش می کنم روضه فرزندم علی اکبرم را نخوان. گفتم: آقا جان مگر روضه علی اکبر اشکالی دارد؟ فرمود: حاج عباس شب های جمعه مادرم فاطمه زهرا علیها السلام مهمان من است امشب که شما روضه علی اکبر من را خواندی مادرم زهرا علیها السلام آن قدر ناله کرد طاقت نیاورد و از هوش رفت. طاقت بیهوشی مادرم فاطمه علیها السلام را ندارم. عرض کنیم بی بی جان شما تاب شنیدن روضه علی اکبر علیه السلام را ندارید چه گذشت به دل عزیزتان حسین، خیلی از پدران شهید در مجلس هستند اما ناله جوانشان را نشنیدند جوانشان در جبهه به شهادت رسید، اما اباعبدالله علیه السلام ناله علی اکبر علیه السلام را شنید رنگ از چهره اباعبدالله علیه السلام پرید سراسیمه آمد و با دست مبارک خاک و خون ها را از لب و دهان علی علیه السلام کنار زد ولی دید دیگر علی تکلمی ندارد یک وقت دیدند آقا خم شد و صورت به صورت علی گذاشت و فرمود: علی جان رفتی و راحت شدی اما پدرت حسین غریب و تنهاست. «لا حول و لا قوة الابالله العلی العظیم». «الا لعنة الله علی القوم الظالمین».