مقام رضایت خداوند
"راضیم به رضای خدا" جمله ای که ما زیاد آن را می شنویم و در مواقعی خود نیز بکار می بریم، گاه از عمق وجود خود راضی هستیم به آنچه پیش آمده و گاه فقط به زبان است و دل ما اصلا راضی نیست به رضای خدا در این هنگام در دل ما غوغاست و این جمله را به زبان می آوریم و این یک دروغ است .
مقام رضایت به آنچه خدا میخواهد از مقامات بسیار رفیع اخلاقی و عرفانی است و خوشا به سعادت آنانی که در این مسیر حرکت میکنند و شوق پروردگار در وجودشان زبانه میکشد .
موضوع رضایت انسان با مبحث اطمینان نفس رابطه عمیقی دارد. در قرآن کریم می خوانیم:
« یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِیوَادْخُلِی جَنَّتِی» (30-27- سوره فجر) ؛ ای نفس مطمئنه به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که تو از او راضی و او از تو راضی است پس داخل بندگان من شو و به بهشت من درآی.
بنابراین وصول به رضایت دوطرفه میان خدا و انسان معلول بدست آوردن نفس مطمئنه است و آنگاه انسان به مقام رضا می رسد که از مرتبه نفس اماره و لوامه به مرتبه نفس مطمئنه ارتقا یابد. این اطمینان وقتی حاصل می شود که آدمی در مسیر تکامل خویش چه در شناخت های نظری و چه از نظر عملی به اطمینان برسد یعنی مطمئن شود که اعتقاداتش یقینی و شناخت هایش حقیقی و اخلاق و رفتار و شخصیت اش کاملا مطابق خواست و رضایت خداوند شکل گرفته است. این اطمینان زمینه وصول به مقام رضا است.
معنای راضی بودن، خشنودی به خواست خداست و اینکه فرد از قضا و تقدیر الهی بدش نمیآید 1؛ با زبان و در دل از مقدرات الهی راضی بوده و هیچ گله و شکایتی نداشته باشد. کسی که راضی به رضای حق است نسبت به تک تک احکامی که خداوند تعالی در قرآن عزیزش فرموده از ته دل راضی است ، لذا تلاش می کند تا در عمل نیز عامل به احکام الهی باشد.
امام خمینی (ره) می فرمایند: رضا یعنی خشنودی بنده از حق تعالی و اراده او و مقدرات او. کسی که - نعوذ بالله – به یکی از احکام اسلامی در باطن قلب اعتراضی دارد یا کدورتی از یکی از احکام اسلامیه در دل دارد یا بخواهد که یکی از احکام غیر از این که هست باشد یا بگوید که کاش این حکم کذایی این طور بود نه آن طور این راضی به دین اسلام نیست و نتواند این دعوای کاذب را بکند. 2
قطعا یک انسان راضی به رضای خدا در ابعاد گوناگون دارای نشانههایی است که مهمترین آنها را برمیشمریم:
یکی از نشانههای رفتاری فرد راضی برضای خدا استفاده و بهره مندی از نعمت های خدا به انگیزه رضای اوست. اهمیت این مورد بسیار زیاد است زیرا انسان نباید خود را به بهانه زهد، از نعمتهای الهی محروم نماید حال آنکه این نعمتها برای مؤمنین آفریده شده است
الف - نشانههای اعتقادی
1- مبنای اینکه انسان به مقام رضایت برسد آن است که در اعتقاد و باور خود ، خدا را حکیم بداند که همه کارهایش بر اساس عدل ، حکمت و رحمت است یعنی خدای مهربانی که دائما خیر بندگانش را می خواهد و همیشه بهترین گزینه را برای آنها انتخاب می کند؛ 2- همچنین خدا را همه کاره عالم بداند(توحید افعالی ) و به این مطلب باور هم داشته باشد. 3 در این صورت به یک فرد راضی تبدیل می شود.
توجه کنید: رفتارهای ما عمدتا از باورهای ما نشأت میگیرند. البته دقت کنید که همه افراد یکسان نیستند و در همین نشانهها هم دارای مراتب گوناگون هستند، حد اعلای این مطلب در معصومین علیهم السلام وجود دارد که خداشناسان واقعیاند و در همه حال حتی مصیبتهای بسیار بزرگ از این اعتقاد غافل نمیشوند و شما میتوانید نمونههای آن را در کلمات امام حسین علیه السلام در روز عاشورا ببینید.
ب - نشانههای فکری و رفتاری
1- از نشانههای اعتقادی و فکری فرد راضی که در عمل و زندگی او بروز میکند داشتن زهد است یعنی به آنچه از دست میدهد یا مصیبتی که به او میرسد اظهار افسوس نمیکند و ناامید و افسرده نمی شود و در مقابل، برای امور دنیوی و نعمتهای آن خوشحال و بهت زده نمیشود .4
2- آرامش خاطر
3- اعتماد به نفس 5
4- تسلیم حکم خدا و رسول 6
5- فرد راضی به حکم خدا، هر چند علیه او حکم شود آن را با روی باز میپذیرد و چون حکم خداست تسلیم آن می شود.
6- این فرد هیچ وقت طمع نمی ورزد
7-حسادت نمی کند 7 ؛
8- غصه روزی نمی خورد
9- اهل تلاش و کوشش است 8
10- همیشه شکر گزار نعمت های خدا است. 9
11- از دیگر نشانههای این فرد که در برخورد و تعامل با انسانها از اهمیت فوق العادهای برخوردار است آن که در غیر رضای خدا خشمگین نمی شود
12- برای رضای خدا دوست میدارد
13-برای رضای خدا دوست انتخاب میکند.10 این ویژگی مخصوصا در دوران جوانی انسان را از دامهای شیطان صفتان حفظ میکند و عمل به آن باعث برکات بسیاری در سنین بالاتر برای فرد میشود.
14-پیشه کردن صبر از نشانههای فرد راضی است. 11 او سختیها و گرفتاریها را هر چند بزرگ باشند تحمل میکند 12 برای این نشانه مثالی بیان کردیم.
از نشانههای اعتقادی و فکری فرد راضی که در عمل و زندگی او بروز میکند داشتن زهد است یعنی به آنچه از دست میدهد یا مصیبتی که به او میرسد اظهار افسوس نمیکند و ناامید و افسرده نمی شود و در مقابل، برای امور دنیوی و نعمتهای آن خوشحال و بهت زده نمیشود
ج - نشانههای رفتاری
1- از نشانههای مهم فرد راضی در حوزه رفتاری توجه به انجام دادن اعمال خیر و شایسته است که البته با انجام آنها این فرد رضایت خداوند را نیز به دست میآورد. 13
2- یکی دیگر از نشانههای رفتاری او استفاده و بهره مندی از نعمت های خدا به انگیزه رضای اوست. اهمیت این مورد بسیار زیاد است زیرا انسان نباید خود را به بهانه زهد، از نعمتهای الهی محروم نماید حال آنکه این نعمتها برای مؤمنین آفریده شده است. 14
3- انفاق در راه خدا بدون هیچ چشمداشت و حتی توقع تشکر نیز از علایم رفتاری آنهاست. 15
توجه کنید: نقطه مشترک در رفتارهای فرد راضی آن است که همه اعمال خود را با اخلاص انجام میدهد16و مقصد او خداست.
مقام بلند رضایت:
کسی که راضی به رضا و قضای خدا باشد صاحب مقام بسیار بلندی شده است که دنیا و آخرت او را تحت تأثیر قرار می دهد و در میان مردم شاخص می گردد.
داستان:
کشاورزی اسب پیری داشت که از آن در کشت و کار مزرعه استفاده میکرد . یک روز اسب کشاورز به سمت تپه ها فرار کرد . همسایه ها در خانه ی او جمع شدند و به خاطر بد شانسی اش به همدردی با او پرداختند .
کشاورز به آنها گفت: شاید این بد شانسی بوده و شاید هم خوش شانسی فقط خدا میداند.
یک هفته بعد ، اسب کشاورز با یک گله اسب وحشی از آن سوی تپه ها بازگشت . این بار مردم دهکده به او بابت خوش شانسی اش تبریک گفتند .
کشاورز گفت : شاید این خوش شانسی بوده و شاید بد شانسیفقط خدا میداند.
فردای آن روز وقتی پسر کشاورز در حال رام کردن اسب های وحشی بود ، از پشت یکی از اسب ها به زمین افتاد و پایش شکست . این بار وقتی همسایه ها برای عیادت پسر کشاورز آمدند ، به او گفتند : چه آدم بد شانسی هستی .
کشاورز باز هم جواب داد : شاید این بد شانسی بوده و شاید هم خوش شانسی ، فقط خدا میداند.
چند روز بعد سربازان ارتش به دهکده آمدند و همه جوانان را برای خدمت در جنگ با خود بردند ، به جز پسر کشاورز که پایش شکسته بود . این بار مردم با خود گفتند : کشاورز راست می گفت ، ما هم نمی دانیم شاید این خوش شانسی بوده و شاید بد شانسی فقط خدا میداند.
پی نوشت ها :
1- ر. ک: قاموس قران ، ج3 ، ص 102و 104 .
2-امام خمینی (ره ) / جنود عقل و جهل / صص167و161 .
3-ر.ک: تفسیر موضوعی قران کریم ، ایة الله جوادی آملی ، ج 11 ، صص 376-381
4-همان ؛ اشاره به آیه 23 حدید.
5-اشاره به آیات آخر سوره فجر: یَا أَیَّتهُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُ(27)ارْجِعِى إِلىَ رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً(28)؛همچنین ر.ک: نهج البلاغه ،حکمت 273.
6-سوره نساء ، آیه 65. برای توضیح بیشتر ر.ک: تفسیر موضوعی قران کریم ، ایة الله جوادی آملی ، ج 11 ، صص 379-380.
7-پیام امام شرح تازه و جامعی بر نهج البلاغه ، ج 2 ، صص 43و44.
8-همان ، ص 48. و ر.ک: نهج البلاغه ابن ابی الحدید حکمت 273 و فرهنگ معارف نهج البلاغه ج 2 ص 793.
9-ر.ک : سوره نمل آیه 19؛ سوره زمر آیه 7؛ سوره أحقاف آیه 15؛ سوره فتح آیه 29.
10-ر.ک: سوره فتح آیه 29؛ سوره مجادله آیه 22 ؛ سوره ممتحنه آیه 1 .
11-ر.ک: تفسیر نور ، ج 5 صص 84-85. و سوره طه آیه 130.
12-ر.ک: سوره حشر آیه 8 .
13-ر.ک: سوره طه آیه 130؛ سوره نمل آیه 19؛ سوره زمر آیه 7؛ سوره أحقاف آیه 15؛ سوره فتح آیه 29 و سوره قارعه آیه 6و7.
14-ر.ک: سوره حدید آیه 27
15-ر.ک: سوره لیل آیات 18 تا آخر.
16-ر.ک: نهج البلاغه صبحی صالح ، حکمت 276