مرحوم حاج شیخ احمد کافی (ره)
ویژگیهای شیعه
بِسْمِ اللّهِ الرّحْمنِ الرحیم لا حوْل و لا قُوّة الّا بِاللّهِ العلی العظیم حسبنا الله و نعم الوکیل، نعم المولی و نعم النصیر، الحمدلله رب العالمین والعاقبة لاهل التقوی و الیقین والصلوة والسلام علی اشرف الانبیاء والمرسلین حبیب اله العالمین ابی القاسم محمد، صلی الله علیه و آله، المعصومین، الذین اذهب الله عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا ، سیما الامام المنتظر الحجة الثانی عشر روحی و ارواح العالمین له الفداء.
یک حدیث جالب:
قال رسُولُ اللّهِ صلّی اللّهُ علیهِ و آلِهِ یا علی تُریدُ سِتَّمِاة ألْف دینارِ أَوْ سِتَّمِاة أَلْفُ شاةٍ أَوْ سِتماة أَلْف کلِمةٍ ؟
قال علیهِ السّلامُ: ستّماة أَلْف کلِمةٍ، فقال صلی اللّهُ علیْهِ و آلِهِ: اجْمعُ لک سِتمِاة أَلْف کلِمةٍ فِى سِِتّةِ کلِماتٍ، یا على: إِذا رأیْت النّاس یشْتغِلُون بالفضائِل فاشْتغل أنْت بِاالفرائِض، و إِذا رأیْت النّاس یشْتغِلُون بِعملِ الدُّنْیا فاشْتغِل أنْت بِعملِ الْآخِرةِ، و إِذا رأیْت النّاس یشْتغِلُون بِعُیُوبِ النّاسِ فاشْتغل أنْت بِعُیُوبِ نفْسِک، و إِذا رأیْت النّاس یشْتغِلُون بِکثْرةِ الْعملِ فاشْتغل أنْت بصفوةِ الْعمل، و إِذا رأیْت النّاس یتوسَّلون بِالْخلْقِ فتوسَّل أنْت بِالْخالِقِ، و إِذا رایت النّاسَِ یشْتغِلُون بِتزیینِ الدُّنْیا فاشْتغِل أنْت بِتزیینِ الْآخِرةِ .[1]
به مناسبت اینکه امشب شب علی علیه السلام است خواستم یک حدیثی را از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بخوانم که سخنی گفته باشم با علی.
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: علی جان ششصد هزار دینار طلا می خواهی یا ششصد هزار عدد گوسفند می خواهی یا ششصد هزار کلمه می خواهی یاد بگیری از من؟ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد یا رسول الله من ششصد هزار کلمه می خواهم یاد بگیرم، به به، واعظ پیغمبر، نصیحت کن رسول الله موعظه کن پیغمبر خاتم، مستمع و متعظ علی علیه السلام. عجب واعظ و عجب مستمعی و عجب سخنی، ششصد هزار کلمه را من که پیغمبر هستم جمع می کنم در شش کلمه که این شش کلمه مادر و ریشه و اصل و خلاصه ششصد هزار کلمه است، خیلی حدیث عالی است.
اشتغال به فرائض
یا علی : «إِذا رأیْت النّاس یشْتغِلُون بالفضائِل فاشْتغل أنْت بِاالفرائِض»
ای علی هنگامی که می بینی مردم سرگرم فضائل و مناقب و نوافل و مستحبات و اعمال غیر واجب هستند تو مشغول فرائض و واجبات باش.
یا علی هر کاری مردم می کنند شما انجام نده، شما دنبال وظایف دینی باش، ای مردم ببینید وظیفه دینی شما چیست، همان کار را بکنید اگر چه مردم نکنند.
مبادا یک وقت تا ساعت دوازده شب در میان مساجد باشید، پای منابر باشید، در هیئات مذهبی باشید، سینه بزنید، قرآن بخوانید ناله بکنید زیارت حضرت عبدالعظیم بروید زیارت حضرت معصومه علیها السلام بروید اما خدای ناکرده نماز را نخوانید، مبادا یک وقت تا ساعت یک بعد از نیمه شب دنبال سینه زدن باشید نماز صبح را قضا کنید، می دانید من از آن منبری های ولایتی هستم، تبلیغ دینم را می کنم، قرآن را می خوانم، تفسیر می گویم، روایات را می گویم، تاریخ اسلام را می خوانم، عقاید را هم می گویم، روضه هم می خوانم، گریه هم می کنم سینه هم می زنم، زنجیر هم می زنم، همه این کارها را می کنم اما اول دین.
ای مردم ستون دین نماز است، ای جوانهائی که شب بیست و یکم ماه رمضان آمده اید در مهدیه، این وقت شب برای احیاء، به شما بگویم صاحب این مؤسسه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می فرماید اول نماز، جد امام زمان علی علیه السلام می فرماید اول نماز، آن کسی که امشب این غوغا به نام ایشان برپا است در دنیای اسلام یعنی علی علیه السلام می فرماید نماز.
شیعه با دو خصلت امتحان می شود: در حدیثی حضرت علی علیه السلام می فرماید: «اِخْتبِرُوا شیعتی بِخصلتینِ، مُحافظتُهُمْ علی أوْقاتِ الصّلوةِ و مُواساُتُهُمْ مع اِخوانِهِم المُومِنین بِالْمالِ».[2]
هر کس گفت من شیعه هستم فوری قبول نکنید، اگر دو خصلت در او بود این راست میگوید، این شیعه است، و اگر این دو خصلت در او نبود شیعه نیست، اول «مُحافظتُهُمْ علی أوْقاتِ الصّلوةِ»، ببینید کسی که می گوید من شیعه هستم این شخص مواظب نماز خود هست یا خیر، اگر کسی گفت من شیعه هستم اما نماز مغرب و عشاء را ساعت یازده شب خواند، اگر یک نفر گفت من شیعه هستم نماز ظهر و عصر را موقع غروب خواند، اگر کسی گفت من شیعه هستم نماز صبح نخواند، بدانید این شخص دروغ می گوید، علی علیه السلام می فرماید این شخص دروغ می گوید، شیعه مواظب وقت نماز خود هست.
امام صادق علیه السلام هنگام وفات
ابوبصیر می گوید: وقت وفات امام صادق علیه السلام در مدینه نبودم در مسافرت بودم، از مسافرت که برگشتم، شنیدم رئیس مذهب ما، امام صادق علیه السلام از دنیا رحلت فرموده است. آمدم در خانه امام صادق علیه السلام در زدم که به بی بی ام حمیده تسلیت بگویم، به بی بی گفتم در مدینه نبودم رئیس مذهب از دنیا رفت، بفرمائید در این چند روز آخر که من نبودم حضرت حرف تازه ای هم زد که نشنیده باشم، بی بی ام حمیده فرمود: مطلب مهمی امام صادق علیه السلام گفت، روزهای آخر امام صادق علیه السلام دستور دادند قوم و خویشاوندان جمع شوند وقتی که جمع شدند فرمود ای خویشاوندان: به خدا قسم «اِنّ شفاعتنا لا تنالُ مُستخِّفاً باِلصّلوة»[3] فردای قیامت به شفاعت ما خانواده نخواهد رسید کسی که در دنیا نمازش را سبک شمارد حضرت نمیفرماید کسی که نماز نخواند به شفاعت ما نمیرسد بلکه میفرماید کسی که سبک شمارد!! میگوید تا غروب وقت داریم، اگر عذر شرعی نداشته باشی اصلاً جایز نیست آدم نمازش را به تاخیر اندازد.
مواسات با برادران دینی
از طرف دیگر میفرماید: «و مُواساُتُهُمْ مع اِخوانِهِم المُومِنین بِالْمالِ»، شیعه من آن کس است که در امور مالی با برادران دینی خود مواسات داشته باشد، مواسات میدانید یعنی چه؟ یعنی یک نفر در میان خانهاش ده رقم غذا داشته باشد ولی همسایه اش از گرسنگی جان بدهد مواسات یعنی این؟!! پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید هر کس شب در خانه اش با شکم سیر بخوابد و بداند همسایه اش گرسنه است این آدم مسلمان نیست.
من یک شب در همین مهدیه بالای منبر گفتم بگذارید امشب هم بگویم، بعضی ها می خواهند خیلی اظهار علاقه به حضرت علی علیه السلام کنند میروند پنج هزار تومان یا ده هزار تومان میدهند یک تابلو درست میکنند از عکس علی علیه السلام، یا روی قالیچه کاشی و یا کرمانی عکس علی علیه السلام را می اندازند بعد این را قاب میگیرید و می گذارد در تجارتخانه اش یا در خانه اش، خیال می کند با یک عکس علی علیه السلام گرفتن و تابلو کردن شیعه می شود.
عکسهای خرافی
اولاً به شما بگویم این عکسها خرافات است، ای آنهائی که به علی علاقه دارید این عکسهائی که غیرمسلمانها درست کردند و در دست و بالتان قرار دادند شما را به خدا اگر علی را دوست دارید اینها را پاره کنید بریزید دور.
آمده یک عکس از علی علیه السلام کشیده، سینه هایش را انداخته بیرون بازوهایش هم ورم کرده، یک شمشیر دو سر هم گذاشته روی زانوهایش، لباس حریر و مخملی هم انداخته روی سر و گردنش، چشمهایش هم طوری کشیده که اگر چپ نگاهم بکنی چشمهایت را درمی آورم.
بعد یک عکس از عیسی مسیح علیه السلام کشیده، چطور؟ یک آدم مظلوم گردن کج، جا افتاده چهار تا بچه یتیم هم دورش جمع کرده، یک تکه نان می دهد دست آن، یک خرما می گذارد دهن آن یکی، این جوری دارد تبلیغ از مسیح می کند و این طور دارد علی علیه السلام را می کوبد و این طور دارد مبارزه با علی می کند، می گوید علی یعنی یک آدم قهرمان و یک آدم سلحشور، یک آدم خوش لباس، یک آدم گردنکشیده، یک آدم شمشیر به دست که نمی شود با وی روبرو شد، علی یعنی این، ای بی انصاف ها چرا می گیرید این عکسها را؟ چرا می زنید در خانه هایتان این عکسها را؟ اگر بنا است ارادت به علی بورزید و ارادت ورزی خود را به مردم اعلام کنی تو را به خدا برو دین علی را توی قاب بگیر و بزن توی خانهات، خانهات یک خانهی دینی باشد، همان طوری که علی بوده.
درد مهم
من دیدم بعضی از مغازه ها عکس حضرت علی علیه السلام را گذاشته آنجا، عکس یک زن سر برهنه را هم گذاشته بغلش، اینها مرید علی علیه السلام هستند؟!! اینها دشمن علی هستند، اینها آبرو ریز علی علیه السلام هستند، بروید تقوای علی علیه السلام را تابلو کنید بزنید به در و دیوار زندگیتان، بروید ایمان علی علیه السلام را تابلو کنید، بروید شهامت و شجاعت علی علیه السلام را تابلو کنید، بروید قرآن دوستی علی علیه السلام را تابلو کنید، بروید خدا دوستی علی علیه السلام را تابلو کنید، بروید مظلوم دوستی علی علیه السلام را تابلو کنید.
ای مردم بروید عفت خانوادگی علی علیه السلام را تابلو کنید، ای کسانی که زنهایتان حجاب ندارد، ای آنهائی که دخترهایتان عفت ندارند، ای آنهائی که دخترهایتان با این وضع رسوا در کوچه و خیابان می آیند و می روند، ای آنهائی که . . . . .
بیاناتی از بیانات حضرت علی علیه السلام
قال علِیٌّ علیهِ السّلامُ: «نُبِّئْتُ یا أهْل الْعِراقِ اِنَّ نِسائکُم یُدافِعن الرِجال فی الطَّریقِ اماتستحیون؟ لعن اللّهُ منْ لایُغارُ»
علی علیه السلام می فرماید، علی می نالد و می گوید، علی می سوزد و می گوید ای عراقی ها به گوشم رسیده که زنانتان در کوچه و خیابان شانه هایشان به شانه های مردان می خورد، اما تستحیون، آیا حیا نمی کنید، خدا لعنت کند آن مردی را که غیرت ندارد.
حتماً این را برای عراقی ها می گوید؟ برای ایرانی ها نمی گوید؟
ای آنانی که ارادت به علی می ورزید تو را به خدا از فردا برنامه علی را در زندگیتان پیاده کنید، اگر تا امشب دنبال علی نبودید امشب با علی قرار ببندید.
شب قرارداد با خدا
شب بیست و یکم ماه رمضان یعنی شب قرار داد با خدا، شب قرارداد با عفت و عصمت، شب قرارداد با تقوی و ورع، شب قرارداد با دین و دیانت، از امشب قرار ببندید مسلمان واقعی باشید.
شب بیست و یکم ماه رمضان اگر در شما اثر بگذارد خوشا بحالتان و اثرش این باشد که از فردا در کسب و کارتان دیگر ربا نباشد، ربا ندهید، ربا نخورید، ربا نگیرید دیگر کم نفروشید و کم ندهید، غش در معامله نکنید خیانت نکنید، جنایت نکنید، ظلم نکنید و تعدی نکنید، تجاوز نکنید، ای مسلمانها بیائید از امشب تصمیم بگیرید عملاً قدم بردارید و فقط حرف نباشد.
شب بیست و یکم رمضان
عجب شبی است امشب، ای شب بیست و یکم کاش که صبح نشوی، کاش امشب صبح نشده بود، مگر امشب چه شبی است؟ امشب شب آخر عمر حضرت علی علیه السلام است.
ای مردم چه خبره؟ این همه جمعیت آمدید چه کنید مگر خبر تازه ای است، من بگویم چه خبر است، خاک بر سرت ای کافی عمامه روی سرت هست؟
نامهای که به من دادند
این خادم مسجد حسینی که خیلی مرد متدین و مودبی است یک کاغذ به من نوشته بود من چون نمی شناختم ترتیب اثر ندادم، چند نفر از رفقای دینی آمدند برایم تعریف کردند، وقتی که یقین حاصل شد که این سید آدم خوبی است برایتان می گویم این آقا تصمیم می گیرد چند شب چهارشنبه به مسجد جمکران قم برود، شبی می گوید همین طور نشسته بودم یک حاجتی هم داشتم یک وقت دیدم یک آقائی آمد پهلوی من نشست، گفتم اسمتان چیست؟ فرمود من سید مهدی هستم، راجع به آن کار شما ان شاء الله، خدا درست می کند این قدر ناراحت مباش.
می گوید من در آن وقت توجه پیدا نکردم گفتم ان شاء الله من بلند شدم مشغول نماز شدم این آقا هم بلند شد ناگهان به فکر رفتم که این از کجا فهمید من فلان حاجت را دارم، نمازم را تند تند تمام کردم و آمدم آنجائی که وضو می گیرند دیدم همان آقا دم شیر آب ایستاده و دارد وضو می گیرد، خواستم بروم جلو نتوانستم به هر نحوی بود به زحمت یکی دو قدم برداشتم دیدم دیگر نمی توانم، یکوقت به من توجه کرد و گفت ان شاء الله آن را که گفتم خدا درست می کند، من دارم می روم مهدیه.
امشب بناست بیاید اینجا، این همه جمعیت برای تو می آیند، با چه قدرت می شود این همه جمعیت را جمع کرد در یک مؤسسه دینی غیر از لطف امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف.
ای کور شوند آنهائی که نمی توانند تو پسر فاطمه را ببینند، خوب جائی آمدید شب قدر است فهمیدید پرونده ها را باید مهر آخرش را امام زمان بزند هر چه می توانید داد بزنید، بگو: یا صاحب الزمان، این قدر صدا بزنید تا بیاد، و این قدر التماس کنید تا بیاید، یک سری به اینجا بزند و جواب همه را بدهد.
ذکر مصیبت
دیروز حال علی علیه السلام خیلی بد شد، رفتند یک طبیب آوردند، یک نگاه کرد به آقا امیرالمؤمنین علیه السلام یک دستمال زردی بسته بود، طبیب تا نگاه کرد خیلی منقلب شد، به آقا امام حسن علیه السلام گفت آقا شما می توانید یک ریه گوسفند برای من بیاورید؟
فوری یک گوسفند را سر بریدند و ریه اش را برای دکتر آوردند، این طبیب با یک حساب دقیق علمی طبی یک رگ از داخل این ریه کشید بیرون دستمال سر را باز کرد این رگ را گذاشت در وسط شکاف سر علی علیه السلام، دستمال را بست گفت آقازاده ها چند دقیقه صبر کنید این معاینه تمام بشود بعداً نتیجه را به شما می گویم.
می دانید در چنین وقتی حال بچه ها چطور است، این خانمها، دخترها پشت در ایستادند ببینند طبیب چه می گوید.
سه چهار دقیقه گذشت یک وقت دیدند طبیب دستمال را باز کرده و این رگ را از وسط شکاف سر در آورد، آورد مقابل خورشید، مقداری نگاه کرد، بالا و پائین کرد یک وقت رو به امام حسن علیه السلام کرد و گفت آقاجان بابایتان دیگر خوب نمی شود، زیرا زهر به مغزش اثر کرده دیگر بابا خوب نمی شود، فقط من می توانم یک چیزی به شما بگویم و آن این است بابایتان اگر آب می خواهد شیرش بدهید اگر غذا خواست شیرش بدهید، اگر میوه می خواهد شیرش بدهید، زهر اول اثر روی جگر می گذارد، جگر را آتش می زند و هیچ چیز مثل شیر خنکش نمی کند، به جای هر چیز شیرش بدهید، این طبابت را کرد و رفت بیرون.
ده دقیقه نگذشت این خبر در شهر کوفه پیچید، برای آقا شیر خوب است، خبر پخش شد در شهر که برای آقا شیر خوب است، یک وقت دیدند از اطراف و اکناف مردم قدح قدح شیر می آورند، یک زنی است در کوفه چهار بچه یتیم دارد، یک شتر دارد، شیر شترش را می برد می فروشد و برای بچه ها غذا تهیه می کند، امام حسن علیه السلام دید این زن هم یک قدح شیر آورده صدا زد مادر تو دیگر چرا آوردی، گفت آقا من نمی خواستم بیاورم، میخواستم شیر را بفروشم برای بچه ها نان بگیرم، اما دیدم بچهها آمدند و گفتند مادر ما امروز ناهار نمی خواهیم، آقا علی برایش شیر خوب است.
وای علی کشته شد شیر خدا کشته شد
نسئلُک اللّهُمّ و ندعُوک 10 بار یا الله یاالله یاالله یاالله .......
5 بار أمّنْ یُجیبُ الْمُضْطرِّ اِذا دعاهُ و یکشِفُ السُّوء
10 بار یا موْلانا یا صاحِب الزّمانِ
به آبروی امام عصر ما را بیامرز
کشورهای اسلامی را از دست اجانب نجات بده
مسلمانها را با فتح و پیروزی نهائی روبرو کن
حوزه های علمیه را حفظ کن
سایه مراجع تقلید بر سر ما مستدام بدار
چند مریض به مهدیه آوردند شفا بده.
پی نوشتها
[1] تحریر المواعظ العددیة صفحه 431 - کتاب نصایح صفحه 249- مواعظ العددیه/ص178- میزان الحکمه ج 3،محمدی ری شهری ص 2403
[2] مواعظ العددیه ص 58
[3] منتهی الآمال