آفاق نیایش- تفسیر دعای سحر / آفاق نیایش - تفسیر دعای سحر
بخش بيستم
تفسير منت
آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 181
اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ مِنْ مَنِّكَ بِا قْدَمِه
وَ كُلُّ مَنِّكَ قَديمٌ؛
اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ بِمَنِّكِ كُلِّهِ.
تفسير ادبى
«منّت» به معناى «نعمت» است. يكى از اسماى پروردگار عالم «منّان» است و از اسماى ديگر خداوند تعالى هم «حنّان» است. فرق ميان اين دو اسم، اين است كه: اگر پروردگار عالم به بندهاى كه از او اعراض نموده نعمت مىبخشد به او «حنّان» مىگويند، و اگر پيش از درخواست بنده، به او نعمت مىبخشد «منّان» مىگويند.
خلاصه، «حنّان» و «منّان» هر دو به معناى «منعم» است، و «منّان» يعنى كسى كه نعمتهاى فراوان و بزرگ به بنده عنايت مىكند.
راغب در مفردات، منّت را بر دو قسم تقسيم مىكند:
اول: منّت فعلى؛ مثلًا گفته مىشود: «منّ فلانا على فلان؛ فلان كس به فلانى نعمت داده است.»
آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 182
قرآن مىفرمايد:
«لَقَدْ مَنّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ اذْ بَعَثَ فيهِمْ رَسُولًا مِنْ انْفُسِهِمْ يَتْلوُ عَلَيْهِمْ آياتِةِ وَيُزَكّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَةَ»؛[1] خداوند بر مومنان منّت گذاشت تا از ميان خودشان رسولى برانگيخت كه آيات را برايشان مىخواند و ايشان را تزكيه مىكند و كتاب و حكمت بدانها تعليم مىدهد.
دوم، منّت قولى؛ يعنى اين كه اگر كسى نعمتى به ديگرى داد آن را بازگو كند. اين منت، به قول راغب «قبيح» است. قرآن مىفرمايد:
«يَمُنُّونَ عَلَيْكَ انْ اسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَىَّ اسْلامَكُمْ بَلِ اللّهُ يَمُنُّ عَليْكُمْ أنْ هَديكُمْ لِلإيمانِ إنْ كُنْتُمْ صادِقينَ»؛[2] اى پيغمبر! منّت مىگذارند براى اين كه اسلام آوردند بگونگذاريد، بلكه اين خدا است كه با هدايت كردنِ شما به ايمان، بر شما منّت مىگذارد اگر راست گو باشيد.
شرح عرفانى
عارف، يعنى كسى كه به درخانه خدا مىرود، وقتى به نعمتهاى خدا توجه كند و اين كه بعضى از نعمتها اقدم، اشرف و ادوم است؛ نظير حقيقت واسطه فيض، در اين نظر مىگويد:
«اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ مِنْ مَنِّكّ بِا قْدَمِه؛
خدايا! به درخانهات آمدهام، توجهم به نعمت توست، و تو را به حقيقت محمد صلى الله عليه و آله قسم مىدهم، زيرا نعمتى دائم، شريف و برزگ است.»
آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 183
و وقتى توجه كند كه همه نعمتهاى ربوبى، شريف است، مىگويد:
«وَ كُلُّ مَنِّكَ قَديمٌ
اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ بِمَنِّك كُلِّهِ.»
درس ولايى
عارف گاهى نظر به اهلبيت و ثكثر آنها دارد و خواهان توسل به اهلبيت است، لذا در اين نظر مىگويد:
«اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ مِنْ مَنِّكّ بِا قْدَمِه؛
خدايا! به درخانهات آمدهام، تمام نظرم به چهارده معصوم است. خدايا! تو را به قديمترين آن نعمتها؛ يعنى به حقيقت محمد صلى الله عليه و آله قسم مىدهم.»
عارف وقتى توجه كند كه چهارده معصوم، واسطه فيض و يك چيزاند:
«كُلُّهُمْ نورٌ واحِد» و «اوَّلُهْمْ مُحَمَّدٌ، اوْسَطهُمْ مُحَمَّدٌ، آخِرُهُمْ مُحَمَّدٌ»،
در اين نظر مىگويد:
«وَ كُلُّ مَنّكَ قَديمٌ
؛ خدايا! همه نعمتهايت قديماند.»
اللَّهُمَّ انّى اسْئَلُكَ بِمَنّك كُلِّهِ؛
خدايا به درخانهات آمدهام، از تو سئوال مىكنم و تو را به چهارده معصوم قسم مىدهم.»
تذكر اخلاقى
يكى از رذايلى كه همه انفاقها را باطل مىكند «منت گذاشتن» است؛ يعنى كسى نعمت به كسى بدهد و سپس بازگو كند و بگويد: «من آنم كه بر تو منّت دارم، زيرا
آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 184
نعمتى به تو دادهام.» قرآن شريف جدّاً از اين صفت رذيله نهى كرده و مىفرمايد:
«الَّذينَ يُنْفِقُونَ امْوالَهُمْ فى سَبيلِ اللَّهِ ثُمَّ لايُتبعونَ ما انْفَقوُا مَنّاً وَ لا اذًا لَهُمْ اجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاهُمْ يَحْزَنُونَ»؛[3] كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند سپس به دنبال آنچه كه انفاق كردهاند منّت و اذيت و آزارى ندارند، اجر آنان با خداست و خوف و اندوهى بر آنان نيست.
بعد مىفرمايد:
«يا ايُّها الَّذينَ آمَنوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْمَنِّ وَ اْلَاذى كَالَّذى يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا يَؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ»؛[4] اى كسانى كه ايمان آوردهايد! انفاقها و صدقههاى خود را باگذاشتن و اذيت كردن باطل نكنيد، و مثل افرادى كه براى رياكارى مالشان را در راه خدا مىدهند نباشيد، آدم رياكار ايمان به خدا و روز جزا ندارد.
آيه شريفه به ما مىگويد وقتى خدمتى به جامعه و مردم كرديم منّت نگذاريم، زيرا اعمال ما پوچ و باطل مىشود.
در وقت عمل بايد خلوص داشت و عمل بايد رنگ خدايى داشته باشد، زيرا در غير اين صورت پوچ و باطل مىشود.
اين آيه مىفرمايد: آدم رياكار ايمان به خدا و روز قيامت ندارد؛ بلكه به كافر تشبيه شده است چنان كه در سوره ماعون براى او «ويل» گفته شده است:
«فَوَيْلٌ لِلمُصلّينَ الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهوُنَ الَّذينَ هُمْ يُراءُنَ وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ»؛[5] واى بر نمازگزارانى كه از نمازشان غافلاند، آنان كه ريا مىكنند و از دادنِ زكات [و وسايل و مايحتاج
آفاق نيايش تفسيردعاى سحر، ص: 185
خانه و كمك به نيازمندان] خوددارى مىورزند.
چنان چه ما نعمتى به كسى داديم و خدمتى به كسى كرديم، اگر منّت گذاشتيم و گفتيم «من آنم كه در حق تو چنين كردم»، اهانت به اوست و نه تنها پاداش ندارد و عملش را باطل كرده است، بلكه از نظر روايات گناهش بسيار بزرگ است.
پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله مىفرمايند:
«مَنْ اهانَ بى وَليّاً فَقَدْ با رَزَنى بِالْمُحارَبَةِ؛[6]
اگر كسى به مسلمانى توهين كند مثل اين است كه با من جنگ كرده باشد.»
با توجه به اين تذكر اخلاقى بايد به ديگران، جامعهتان و انقلابتان خدمت كنيد، چرا كه اين وظيفه همه است. مواظب باشيد كه وقتى كارى انجام داديد رنگ خدايى داشته باشد و آن را بازگو نكنيد و منّت بر سر كسى نگذاريد كه منّت به قول راغب در مفرات، «مستقبح» است و پيش خدا، پيغمبر و ائمه اطهار عليهم السلام و مردم قبيح است.
[1]. آل عمران، آيه 164.
[2]. حجرات، آيه 17.
[3]. بقره، آيه 262.
[4]. بقره، آيه 264.
[5]. ماعون، آيه 4- 7.
[6]. بحارالانوار، ج 5 ص 283،( باب 12)، ح 3 و ج 4، ص 65،( باب 1)، ح 6.