تل زينبيه بلندهست، گودال، زمينش فرو رفتگي دارد؛ زينب ايستادست، حسين افتادست، زينب دارد تماشا مي کند، وشمر جالس علي صدرک قابضا علي شيبتک، نانجيب روي سينه مولاي ما نشسته.
اي خدا ما را کربلايي کن بعد از آن با ما هر چه خواهي کن
کسي که بالاي تل زينبيه مي ايستد کاملا به گودال قتلگاه اشراف دارد؛ امام عصر مي فرمايد: با يک دست محاسن شريف را گرفته بود، با يک دست ديگر رگهاي گلو را جدا مي کرد، يک مرتبه زينب دستها را روي سر نهاد و صدا مي زد: وا محمدا وا عليا...
منبع: اقتباس از روضه خواني حجت الاسلام والمسلمين هاشمي نژاد حفظه الله.