شهادت حضرت عباس علیه السلام
نقل مي كنند ابي عبد الله (عليه السلام) بالاي سر هفت نفر از اصحابشون اومدن،يكي جون بود، يكي واضح،يكي مسلم ابن عو سجه، يكي حر، يكي علي اكبر و يكي قاسم.
آخرين شهيدي كه ابي عبد الله بالينش آمد و سرش را به دامن گرفت قمر بني هاشم بود. بنا به نقلي امام كنار بدن عباس نشست«اخَذَ الحُسَين رَاسَه وَ وَضَعَهُ في حِجرِه» آن فرق شكافته را بر داشت روي دامن گذاشت وخون از دو چشم عباس پاك كرد .نَفَسي مانده بود براي قمر بني هاشم كه آن را هم خرج گريه كرد.امام حسين فرمود «ما يُبكيكَ يا اَبا الفَضل؟» چرا گريه مي كني؟عرض كرد: برادرم نور چشمم! چرا گريه نكنم ؟در حالي كه تو آمدي الان سر مرا از روي خاك برداشتي «فَبَعْدَ ساعَةٍ مَن يَرفَعُ رَأسَكَ»؛ اما ساعتي ديگر كه خودت شهيد مي شوي ، چه كسي سر تو را از روي خاك بر مي دارد و چه كسي خاك را از صورت مبارك تو پاك مي كند؟!
همه اينها امام حسين رفت بالا ي سرشون اما يه شهيد بود عوض اينكه امام بياد بالا سرش هنگامى كه مشاهده كرد عموى بزرگوارش در گودال قتلگاه در محاصره دشمن قرار گرفته به هر زحمتي بود خودشو از دست عمه رها كرد رسود به عمو، دفاع جانانه اي از عمو كرد. آخرين لحظات تو دامن عمو بود در اين حال حرمله با تيري عبد الله را در دامن عمو به شهادت رساند.
مادر ره عشق نقض پيمان نكنيم
گرجان طلبد دريغ ازجان نكنيم
دنيا اگر از يزيد لبريز شود
ماپشت به سالارشهيدان نكنيم
--------------------------------------------------------------------------------
منبع: مروري بر مقتل سيد الشهدا عليه السلام /متن گفتار استاد حسين انصاريان ص74 به نقل از معالي السبطين ج1 ص443.