شهادت امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام پیکر اک آن دو نوجوان حضرت زینب سلام الله علیها را در بغل گرفت و در حالی که پاهایشان به زمین کشیده می شد، به سوی خیمه ها آورد. وقتی بانوان به استقبال جنازه ها می آمدند، همیشه حضرت زینب سلام الله علیها پیشاپیش بانوان بود؛ ولی این بار زینب سلام الله علیها دیده نمی شد! او از خیمه بیرون نیامده بود تا مبادا برادرش او را در این حال ببیند و در برابر خواهر شرمنده شود.1 گلهای خواهر ، گردیده پرپر شد هدیه هایی ، بهر برادر تنها نه گلها ، بلکه فدایت دارو ندار هستی خواهر مظلوم حسینم ، مظلوم حسینم از پشت پرده ، در خیمه دیدم آید ز میدان، ای پور حیدر بر روی دستت ، چون دسته گل گلهای سرخم، در خون شناور مظلوم حسینم ، مظلوم حسینم بگرفتی از چه ، سر را به پایین هرگز نبینم ، شرم تو دیگر گفتم نیایم ، از خیمه بیرون تا که نباشد ، شرمنده دلبر مظلوم حسینم ، مظلوم حسینم یا رب نگردد ، از مَحرم خود شرمنده یک تن، تا روز محشر روزی مدینه ، با حال خجلت دیدم پدر را ، در پیش مادر مظلوم حسینم ، مظلوم حسینم آن مام خسته ، پهلو شکسته این دستت بسته ، سردار خیبر این با طنابی ، رو سوی مسجد آن پشت در بود در خون شناور مظلوم حسینم ، مظلوم حسینم آن ضربه ها که ، دشمن بر در زد در کربلا هم ، گشته مکرر اینجا دوباره گردید نیلی گلهای یاس آل پیمبر مظلوم حسینم ، مظلوم حسینم گرچه برادر ، نیلو فرانم گشته فدایت ، در پیش لشکر جان من ای کاش،می شد نثارت در مقتل تو،با تیر و خنجر .................................. پی نوشت: 1- محمدمهدی اشتهاردی، سوگنامه آل محمد، ص292. منبع: گریزهای مداحی، ص263.